یا علیم
🗓 #درباره_نشست
🔰 فاصله نظر تا عمل؛ به تعبیر دقیقتر فاصله #میدان_عمل با #عرصه_فکر و ذهن گاهی شبیه فاصله یک خط کوتاه در یک کالک و نقشه عملیاتی با تحقق یک عملیات پیچیده است، که حتی اگر به پیروزی و موفقیت منجر شود همراه با تلفات مادی و انسانی و شکستها و عدم موفقیتهایی است. شان عرصه نظر و فکر، زدن حرف کلی و بیان منطقها و قواعد اصلی است و عرصه عمل ورود به جزییات و درگیری با مسائل متصل به زمان و مکان و شرایط خاص است.
🔰 تلاش "همعزم" در این نشستها این بوده که درباره دو سوی داستان نظر و عمل در صحنهی گفتمانسازی پیشرفت وارد بحث شود تا گفتگوهایی شکل گیرد و #پرسش هایی قوام پیدا کند. در مسیر این تلاش در مرحلهی سوم از این گفتگوها خود به میدانِ عملِ مساله اتصال نظر و عمل زده است. به این صورت که در این مرحله تلاش خواهد کرد تا #"نظر"- که از نقطه مبانی میتواند شروع شود و تا نقطهی پیش از عمل که یک طراحی، رسیدن به یک منطق و چیزی شبیه این است را شامل شود- و #"عمل" که همان لحظهی ورود به میدان و درگیر شدن با جزییات است را به صورت همزمان در نمونه تجربههایی از این دست مورد واکاوی قرار دهد.
🔰 در مسیر طراحی یک عملیات، سویههای نظری یا گزارههایی که طراحی مبتنی بر آن انجام می شود تا کشیده شدن به صحنه عمل، یک مسیر پیوستهای است که گاهی بنا به درگیریهای در اجرا و گاهی بنا به دوری از میدان و غفلت از جزییات در صحنه مورد توجه نیست. در این #خط_پیوسته -که پیوستگیاش باید آگاهانه پیگیری شود و مورد توجه باشد- مجموعهی زیادی از افراد و گروهها قرار میگیرند که ممکن است همگی به این "کل" متفتن و متوجه نباشند اما فردی، افرادی یا گروه و گروههایی هستند و باید باشند که از بالا این مسیر را زیر نظر داشته باشند و دائم این اتصال و پیوستگی را رصد کنند.
🔰 تجربههای خُرد بسیاری یا تک پروژه و مجموعه پروژههای زیادی میتواند ذیل چنین منطقی قرار گیرند که در مجموع حرکتی را موجب میشود. اما منطقی حاکم بر این حرکت هست و باید باشد تا موجب تحقق حرکت جمعی در نسبت با یک ماموریت مشخص و هدفی روشن باشد. بخصوص در بحث گفتمانسازی که "گفتمان سازی" در نسبت با "حرکت عمومی" و حرکت عمومی در نسبت با "تجمیع اراده" هاست.
🔰 در این مرحله مدنظر است تا دو ایده مورد کاوای قرار گیرد: یک ایده مربوط به یکی از جریانهای اصلی "روایت پیشرفت" و ایده دیگر ذیل تجربه "اتم" و در امتدادش تجربه "نوپیا" خواهد بود ان شالله. نقطه ی مشترک این دو تجربه این است که اول: کنشگران این جریان به صورت آگاهانه منطقی برای حرکت خود داشته اند، دوم این که تلاششان در جهت ایجاد یک #حرکت_عمومی بوده است؛ به عبارتی افقی که داشته اند ایجاد حرکت عمومی در موضوع پیشرفت در کشور بوده است، سوم این که براساس دادههایی که در یک فرآیند زمانی از میدان و صحنه عمل دریافت کردند حرکت خود را طراحی نمودهاند و چهارم این که طراحی را در میدان هم، پیگری نموده و به تعبیری درگیر عملیات شدهاند و اکنون در میانهی این حرکت قرار دارند. ممکن است بتوان بر این ویژگیها افزود و یا براساس آن چه ما شاخص #ایده_گفتمانی داشتن یک تجربه میدانیم به آنها نظم دیگری داد.
🔰 همان طور که اشاره شد این جلسات که ان شالله پایهای برای شکلگیری جلساتی از این دست باشد، تلاشی ناظر به مساله اصلی این مجموعه نشستها؛ یعنی برقراری نسبت و اتصال بین نظر و عمل است. که نقطهی این اتصال را در واکاوی تجربههایی با #پیشینه_نظری دیده است. در این واکاوی ابتدائاً سوالاتی هست و براساس آن تجربه مورد نظر بررسی میشود اما بنا است در این نقطهی اتصال، #سوالات_پیشبرنده ای شکل بگیرند؛پرسشهایی که هم بازنگری در بخش تلاشهای نظری را در پی داشته باشند و هم توجهاتی در طراحیها برای عملیات را ایجاد کنند انشاءالله.
#گفتگو_های_انتقادی
#نشست_های_هم_عزم
#گفتمان_سازی_پیشرفت_از_معنا_تا_فرآیند
#ایده_گفتمانی
✅@hamazm