eitaa logo
هم‌عزم
231 دنبال‌کننده
120 عکس
31 ویدیو
11 فایل
🔸️گفتمان یک جامعه مثل هواست، همه تنفسش می‌کنند... مقام معظم رهبری 🔹️برای گفتمان‌شدن پیشرفت، هم‌عزم می‌شویم.
مشاهده در ایتا
دانلود
یا علیم 🗓 🔰مساله نشست دوم، در نسبت با واقعیت موجود است. سوال اصلی این است که روایت پیشرفت، چه برساختی از واقعیت باید بدهد و البته این برساخت، لزوما به معنی بی‌نسبت بودن با واقعیت نیست بلکه نحوه معنادهی به این است. 🔰 این چگونگی در نسبت با چگونگی روایت‌گری آوینی، به عنوان روایتی که خود او در آن زمان منحصر به فرد بودنش را مورد توجه قرار می‌دهد، بررسی می‌شود. آوینی تاملاتی در فرآیند رسیدن به داشته که نیاز است امروز نیز برخی از این تاملات را داشته باشیم و بعضا هم داشته ایم. 🔰اما وجه مشترک بین روایت فتح و ، در انسانی است که روایت می‌شود. در روایت فتح، آوینی انسانی -نه انسان مشخص یا قهرمان- را روایت می‌کند که با متولد شده و به انقلاب اسلامی رسیده است. این انسان، دوره انقلاب و بعد از آن دوره دفاع مقدس را طی کرده و در واقع به تعبیر آوینی، دوره سُکرش را پیموده و امروز به صَحو رسیده است. آوینی نقطه و مبدایی برای شروع روایت این انسان در نظر گرفته است اما به نظر می‌رسد بعد از آوینی، به دلایلی که شاید مهم‌ترینش، غلبه یا زبان پیدا کردن گفتمان رقیب انقلاب بوده، این انسان کمتر دیده و روایت شده است. 🔰 پیشرفت به عنوان گفتمانی که رهبری تلاش کردند به این دوره نسبت دهند -البته شروع سیرش را همان بعد از انقلاب می‌دانند- هنوز قوام نیافته و تلاش‌های ارزشمندی که شده، هم‌چنان در آغاز راه است‌. می‌خواهیم در مورد ادامه این راه و چگونگی گسترش این ، صحبت کنیم. به عبارتی دیگر، آوینی را در ابتدای راهی می‌بینیم -به نظر می‌رسد این موضوع جای بحث دارد- که اکنون در آن قرار داریم ولو با سختی‌های بیشتر. این راه هم راه شخص آوینی نمی‌دانیم بلکه راهی می‌دانیم که انقلاب گشود و آوینی توانست آغازگر آن باشد. @hamazm
یا علیم 🔻 گفتمان‌سازی پیشرفت؛ از معنا تا فرآیند 🔰 امروز در خاصی قرار داریم که بدون التفات به آن، وضعیت‌مان را تنها نوعی آشفتگی و بی‌سامانی و شاید انحطاط درک می‌کنیم؛ ملت ما امروز در موقعیت «ساخت» و موقعیت «عزم» کردن است. موقعیت‌های تاریخی در مقیاس ملت، بازه‌های زمانی طولانی‌تر را در بر می‌گیرند و گاه ممکن است چندین دهه به طول انجامند. ما امروز در مرحله‌ی عزم برای تکوین و تولد یک ساخت نو هستیم. 🔰 در یادداشت‌های پیشین در توضیح هدف نشست‌های هم‌عزم، بیان شد که در انقلاب اسلامی با اندیشه‌ی نو ظهور یافت که از همان ابتدای انقلاب و در خود مرحله‌ی انقلاب، دست به عمل نویی زد و به گونه‌ای متمایز عمل کرد. البته که ما هنوز به اندازه کافی این انسان و عملش را نشناخته‌ایم و بالتبع هنوز این انسان توضیح داده نشده است. این انسان جدید، نظر و عمل را در نسبت جدیدی بر هم زده و را خلق کرده است و هم‌چنان می‌کند. 🔰 گفت‌وگو در سه‌گانه‌ی اول مجموعه‌ی نشست‌های هم‌عزم، از "روایت فتح" شروع شد، با این منطق که مؤلف آن این توجهِ تاریخی را دریافته بود و در میانه‌ی نشدن‌ها و نفهمیدن‌ها، شدن‌ها و فهم‌هایی را درک می‌کرد. لذا از سویی در روایت فتح تلاش کرده بود تا نقطه‌ی این ایجاب‌ها را نشان دهد و از سوی دیگر و با زبانی دیگر و برخوردی انتقادی تلاش داشت در مجموعه تألیفاتش، این مسیر جدید و جریان ناب فتحی که دریافت کرده بود را از آسیب‌ها و افتادن در نظم پیشین که از آن‌ها رهایی یافته بود، حفظ کند. آوینی در روایت فتح با توضیح انسان جدید تلاش کرد نقطه‌ی متمایزی از توضیح "فتح" و پیشرفت که تا آن زمان درک می‌شد را نشان دهد. اما هم‌زمان نظم پیشینی که با بازتولید ساختارهای برآمده از همان نظم، قدرت داشت تا این انسان را در خود هضم کند و به جای توسعه آن، به سرکوب آن منجر شود، نقد می‌کرد و تضاد میان این انسان جدید و خروجی ساختارهای پیشین را نشان می‌داد. 🔰 هدف اصلی مرحله‌ی قبل توجه به های اصلی در روایت حرکت‌مان -چه آن را پیشرفت بدانیم چه ندانیم- بود. سوال از این‌که این حرکت را چه چیزی یا چه کسی رقم زده است، سوال از نسبتی که باید میان انسان و دستاوردش در روایت پیشرفت توضیح داد و سوال مهم‌تر این‌که چه شرایط و امکاناتی در خلق اجتماعی این روایت باید وجود داشته باشد. 🔰 "روایت پیشرفت" در نسبتِ با "هم‌عزم شدن" ملت در مسیر "حرکت" ش، مسأله اصلی این نشست‌ها بوده است. و اگر این هم‌عزم شدن را «گفتمان» شدن بدانیم، موضوع فاز دوم گفتگوها، بازخوانی تعریف گفتمان و مسائل و ابعاد آن در نسبت با انسان انقلاب اسلامی و حرکت او است. به عبارتی در فاز دوم بنا داریم درباره‌ی این تعریف و معنای آن، اما کمی آشنایی‌زدایانه گفتگو کنیم. 🔰 داستان بر سر گفتمان و گفتمان‌سازی همان‌قدر نیاز به توضیح دارد که "پیشرفت" و پیشرفته شدن. اما هنوز به اندازه‌ی کافی سوالات و مسائل اصلی حول این دو مفهوم، مشخص نشده است که یک پیامد آن در صحنه‌، انزوای خود این ادبیات است. امروز بعد از حدود بیش از ۱۵ سال از شکل‌گیری این ادبیات، بازخوانی یا واکاوی مفاهیم گفتمان و پیشرفت ضروری است. اما این بازخوانی باید با توجه به ما بإزای عینی و بیرونی‌اش باشد تا گرفتار مفاهیم ذهنی و یا عمل‌گرایی دور از نظر نشویم. مرز باریک و تیزی بین نظر و عمل در اینجا وجود دارد و نیافتن این نسبت، گاهی ما را به یکی از دو سوی ، یا پرتاب می کند که وجه مشترک هر دو سو، این است که بریده از هستند. 🔰 انقلاب اسلامی شبیه همه انقلاب‌های بزرگ_بزرگ در ابعاد تغییر در نظمی که یک انقلاب اجتماعی می‌تواند در زندگی یک ملت و ملت‌های دیگر ایجاد کند_ از ابتدا نیاز به مفاهیمی در نسبت با وضعیت متمایزی که خلق شده بود، داشت و این اتفاق کم‌وبیش از ابتدای انقلاب رخ داد، به عنوان مثال مفاهیمی هم‌چون استکبار در مقابل مفهوم امپریالیسم. اما به اندازه کافی نتوانسته‌ایم همان مفاهیم و یا مفاهیم و واژگان جدیدی که در نسبت با نیازها و واقعیت‌های جدیدی که به آن نیاز داشتیم و داریم را در منظومه مفاهیم پیشین جایابی کنیم و توضیحشان دهیم. 🔰 و و هم‌چنین پیشرفت، در یک وضع خاص و نیاز جدید خلق شدند، اما بعضاً با بریده شدنشان از وضعیت واقعی و خارجی‌شان، تبدیل به مفاهیمی تا حدی ذهنی شده‌اند. نتیجه‌ این امر، عدم توان‌ ما در توضیح حرکت‌ طی شده‌مان شده است. هر تلاشی در جهت تجمیع عزم‌ها که لازمه حرکت یک ملت است، نیاز به دفاع از این مفاهیم و بیان ضرورت آن‌ها در نسبت با واقعیت دارد که این هم بخشی از فرآیند گفتمان‌سازی پیشرفت است. @hamazm
یا علیم 🔰 "پیشرفت" از مفاهیم خاص انقلاب اسلامی است و در مقابل مفهوم "توسعه" که دارای بار معنایی و ارزشی خاصی در فهم و عرف جهانی و جامعه‌ی علمی است، وضع شده است. ما بعضاً در فرآیند انقلاب اسلامی، براساس نیازها و اقتضائات‌مان با این قبیل واژه‌سازی و مفهوم‌سازی‌ها روبرو بوده ایم. به عنوان مثال مفهوم "استکبار" که امام خمینی (ره) آن را در مقابل مفهوم پربسامد و پرکاربرد "امپریالیسم" با ادبیات پرباری که داشت، به کار بردند. 🔰 برخلاف مفهومی مثل امپریالیسم که هم در عرف عمومی و هم نخبگانی، معنای نسبتاً مشترک و ارتکاز واحدی یافت و توجه به آن می‌توانست موجب عمل متناسب با دایره‌ی معنایی خودش شود، در مفهوم پیشرفت هنوز در مرحله‌ی هستیم و با طیفی از تعاریف که یک سر آن حتی به مهمل دانستن این مفهوم ختم می‌شود، روبروییم. 🔰 یکی از دلایلی که این مفهوم را از معنای وضع شده برای آن دور می‌کند، جدا کردنش از و عدم توجه به مابازای‌های بیرونی‌اش است. "پیشرفت" ابتدائاً به مثابه یک تحقق بیرونی -ولو این تحقق کامل نبوده است- درک شده است و سپس مفهومی برای این معنای واقعی وضع شده است. به عبارتی این مفهوم در نسبت با یک واقعیت بیرونی و به کار رفته است و لذا نیاز داریم برای پرکردن این مفهوم و معنادارکردنش، به این نیاز و واقعیت، توجه دوباره‌ای داشته باشیم. 🔰 هر چند صحبت از چیستی پیشرفت و تمایزش با مفاهیم مشابه و بدیل و بعضاً غیریت‌هایش حتماً نیاز به مباحث نظری دارد، اما براساس مقدمه‌ای که بیان شد، در این نشست بنا داریم برای برای رسیدن به تعریفی از "پیشرفت"، از مسیر واقعیت به سمت مفهوم، حرکت کنیم. و به همین دلیل مسأله اصلی این نشست، فهم مفهوم پیشرفت در نسبت با واقعیت امروز است. لذا تلاش داریم برای توضیح مابازای بیرونی پیشرفت براساس سوالی که "آیا ما پیشرفت کرده ایم؟" یا این انگاره که "ما پیشرفت کردیم" به واکاوی مفهوم پیشرفت بپردازیم. 🔰 سوال جزیی‌ترمان براساس مقوم یا مقوماتی که پیشرفت را با آن توضیح می‌دهیم، این است که تمایز پیشرفت با مفاهیم مشابه‌اش و مشخصا مفهوم "توسعه" در چیست؟ سپس این پرسش پیش می‌آید که آن‌چه را به عنوان حقایق بیرونی در جامعه با آن روبرو هستیم، چگونه با این مفهوم پیشرفت توضیح دهیم و چگونه تمایزش از توسعه را نشان دهیم؟ و از آنجا که پیشرفت از مقوله و سنخ "حرکت" است، لذا در این مقومات و آن‌چه در توضیح این مفهوم در نسبت با واقعیت می‌خواهیم بیان کنیم، عنصر حرکت هم باید دیده شود. با در نظر گرفتن این امر، یکی دیگر از سؤالات نحوه لحاظ کردن عنصر حرکت در تعریف مدنظرمان از پیشرفت است. @hamazm