میدانستید استفاده از پیاز برش خورده مانده در یخچال موجب عفونت بدن هست ؟🔎
هرگز نباید پیاز برش خورده و مانده را استفاده کرد چون میکروب را جذب خود می کند
پیاز برش خورده را در یخچال بگذارید تا تمام میکروبهای یخچال را جذب خودش کند!
پیاز مانده در یخچال را مصرف نکنید
موجب عفونت چشم، روده و معده میشود!
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
طبق ادعای فارس اسماعیل کارتال سرمربی پرسپولیس شد
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راننده منفی باف😅
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
#پندانه
🔸 فردی از کشاورزی پرسید:
آیا گندم کاشتهای؟!
🔹 کشاورز جواب داد:
نه، ترسیدم باران نبارد.
🔸 مرد پرسید:
پس ذرت کاشتهای؟
🔹 کشاورز گفت:
نه، ترسیدم ذرتها را آفت بزند.
🔸 مرد پرسید:
پس چه چیزی کاشتهای؟!
🔹 کشاورز گفت:
هیچچیز، خیالم راحت است ...!
همیشه بازندهترین افراد در زندگی کسانی هستند که از ترسشان هرگز به هیچ کاری دست نمیزنند ...
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
🔹 در مسلک ما صحبت پنهانی نیست
🔸 تسلیم شدن مرام #ایرانی نیست
🔸 هیهات که جز قصاص ما را حرفی
🔹 با قاتل #قاسم_سلیمانی نیست
📌 امام خامنهای: «آن جنتلمنهای پشت میز مذاکره، همان تروریستهای فرودگاه بغداد هستند.» ۱۳۹۸/۱۰/۲۷
✍ بین ما و قاتل #حاج_قاسم، تنها میدان، حکم خواهد کرد و نه #توافق ذلتبار که برخی ابلهان دنبال آن هستند. ابلهانی که با شیوهی #مذاکرات فتحعلیشاهی خود، دههی نود شمسی را به کابوس بزرگ برای قطار پیشرفت ایرانیان تبدیل کردند که یک قلم آن، امضای بند #مکانیسم_ماشه بود! نه آمریکا و نه سگهار او اسرائیل، فیالحال نه توان حمله و نه جرأت گشودن آتش به سمت ایران را ندارند که اگر عرضهی چنین کاری را داشتند، تاکنون تعلل نکرده و اقدام میکردند.
‼️ ترامپ تروریست، بامداد امروز به وقت تهران در جمع خبرنگاران: امیدوارم که بتوان با #ایران به توافق رسید تا بتوان از حمله #اسرائیل به تأسیسات #هستهای این کشور جلوگیری کرد.
✍ ترامپ در حال اجرای استراتژی #مرد_دیوانه است! یعنی آنقدر دیگران را تهدید کن، آنقدر مزخرف بگو و خزعبلات بباف تا طرف مقابل یا بخشی از جامعهی طرف مقابل از تو بترسند یا محاسباتشان غلط شده تا با کمترین تنش و هزینه، بیشترین امتیاز را به تو بدهند!
✍ به نظر در داخل ایران و در بدنهی حاکمیت، هستند کسانی که علاوه بر #خیانت دائم و چندین باره، حماقت زایدالوصفی نیز دارند و مدام در پی امتیاز دادن بیجهت و تداوم حقارت در مذاکرات یکطرفهی خود با #آمریکا هستند!
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
همه چیزستان
📕#رمان امنیتی و جذاب سپر سرخ 🔻قسمت سی و هفتم ▫️سپس با هر دو دستش بازوانم را گرفت و اینبار نه
📕#رمان امنیتی و جذاب سپر سرخ
🔴 قسمت سی و هشتم
▫️هفتم اکتبر ۲۰۲۳، با خبری فوری در رسانههای دنیا آغاز شد؛ عملیات طوفان الاقصی و حملۀ حیرتانگیز نیروهای حماس از زمین و دریا و هوا به اسرائیل!
▪️تعداد موشکهای شلیک شده، میزان نفوذ در شهرکهای صهیونیستی و تعداد بالای اسرای اسرائیل شگفتآور بود و باعث شد تا نخستین بار طعم شادی را در آمریکا با تمام وجودم بچشم.
▫️احساس میکردم اسارتم در خانۀ عامر شبیه محاصرۀ غزه توسط اسرائیلیها شده و این حرکت جسورانه و شجاعانه، حال دلم را عجیب خوش کرده بود.
▪️انگار این حمله و این میزان تلفات از اسرائیلیها میتوانست بر جای اینهمه جراحتی که به جان مردم منطقه افتاده بود، اندکی مرهم باشد که پس از سالها میخندیدم و امیدوار بودم این حماسه، مقدمۀ نابودی اسرائیل باشد و خبر نداشتم همین حادثه، بهانۀ تغییر در زندگی من خواهد بود.
▫️بلافاصله پس از طوفانالاقصی، حملات وحشیانۀ اسرائیل به غزه آغاز شد و حالا صورت معصوم نوزادانی که در خواب، همآغوش شهادت شده بودند، جگرم را آتش میزد.
▪️رژیم صهیونیستی شب و روز غزه را بمباران میکرد و با هر تصویری که از سلاخی کودکان مظلوم فلسطینی میدیدم، دلم زیر و رو میشد.
▫️سالها بود نماز و روزه و تمام احکام دین از خاطر عامر رفته و انگار اینهمه مستی و مصرف مداوم الکل، انسانیتش را هم سوزانده بود که به اشکهای من برای غزه میخندید.
▪️ماهها بود حتی دیگر مثل گذشته، تمایلی به من نشان نمیداد؛ بیش از هر چیز به مصرف الکل وابسته شده و از تمام عشق روزهای اول، فقط مشت و لگدش برای من باقی مانده بود.
▫️اجازه نمیداد حتی در موبایل خودم اخبار فلسطین را ببینم، به حمایت از تروریست متهمم میکرد و چند بار نیمهشب در حالت مستی تهدیدم کرد از خانه بیرونم میکند و تنها پناه من در این غربت، قرآن بود.
▪️تحت تأثیر تبلیغات شبکههای صهیونیستی در آمریکا، برای اسرای اسرائیلی دلسوزی میکرد و طوری متأثر شده بود که بخشی از هزینههای تبلیغاتی شرکتش را به کمپین حمایت از اسرائیل اختصاص میداد اما خبر نداشتم داستان دیوانگیاش در همین نقطه تمام نمیشود که یک نیمهشب از صدای خندهاش بیدار شدم.
▫️کنارم روی تخت نبود و احساس کردم آهسته با کسی صحبت میکند که مردد از جا بلند شدم و پاورچین از اتاق بیرون رفتم.
▪️پشت به اتاق خواب روی کاناپه لم داده و مشغول تماس تصویری بود. از خواب پریده و هنوز گیج بودم و در همان حال دیدم تصویر زنی با لباس نامناسب روی موبایلش خودنمایی میکند که میان راهرو خشکم زد.
▫️هندزفری در گوشش بود و محو تماشای زن، پچپچ میکرد و انگار اصلاً در این دنیا نبود.
▪️چند قدمی نزدیکتر شدم و درست بالای سرش ایستادم تا تصویر معشوقه جدیدش را بهتر ببینم؛ دختری کم سن و سال با موهای براق مشکی، صورتی سبزه و استخوانی و چشمانی که با هر پلک زدن میخواستند از شوهرم دلبری کنند.
▫️از بیاعتناییاش در این چند ماهه منتظر خیانتش بودم و ذرهای علاقه در قلبم پیدا نمیشد که از این خیانت حتی یک لحظه ناراحت نشدم اما فرصت خوبی برای انتقام بود که با خونسردی جلو رفتم و کنارش روی کاناپه نشستم.
▪️از دیدنم، مات و متحیر مانده و فرصت هر عکسالعملی را از دست داده بود که هندزفری را از گوشش درآورد و من با پوزخندی ساده پرسیدم: «صحبتتون خیلی طول میکشه؟ آخه صدای خندههات نمیذاره بخوابم!»
▫️ابتکار عمل را از دست داده و مثل همیشه تنها راه چارهاش خشونت بود که با مشت به بازویم کوبید و تشر زد: «به تو چه ربطی داره؟»
▪️برای اولین بار در این چندسال از تندی کردنش نترسیدم و با همان آرامش پاسخ دادم: «برای من مهم نیس! با هر کی میخوای رابطه داشته باش!»
▫️از اینهمه بیخیالیام حیرت کرده و نمیخواست خودش را ببازد که از کنارم بلند شد و با حالتی حق به جانت توضیح داد: «این دختر از عربهای ساکن اسرائیله، از ترس جنگ اومده اینجا. دو ماه پیش تو شرکت استخدامش کردم.»
▪️میفهمیدم معنی این آسمان و ریسمانی که به هم میبافد، رابطهای است که بین آنها ایجاد شده و حقیقتاً خیانتش برایم ذرهای اهمیت نداشت که به تمسخر سر به سر دل پُر هوسش گذاشتم: «بد نگذره؟ یه روز زن سوری، یه روز عراقی، یه روز فلسطینی!»
▫️شاید در این سالها هرگز از من تلخی و تندی ندیده بود که برای چند لحظه ناباورانه نگاهم کرد اما من چشمان عاشقش را سالها پیش دیده و نشانههای عاشق شدنش را میشناختم که بیپرده پرسیدم: «میخوای باهاش ازدواج کنی؟»
▪️هنوز در بهت سوال اولم مانده و این سوال دومی، کیش و ماتش کرده بود که لب از لب باز نمیکرد و من فقط منتظر فرصتی برای فرار بودم که خودم داوطلب شدم: «من همین امشب از زندگیت میرم تا راحت تو این خونه با هم باشید!»...
✍ فاطمه ولی نژاد
📖 این داستان ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خلیج نایبند، عسلویه_بوشهر
کلبه ای که
در آن مهربانے هست،
و ساکنینش مے خندند
بهتر از کاخے ست
که مردمانش دلتنگ هستتد!
دراین هوای سرد زمستانی
کلبه زندگیتون گرم محبت وعشق
روزتون بخیر🌺
#ایران_زیبا
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
10.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مرد_میدان
پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:
فردا پرچم را به یک #مرد میدهم.
🔸بهمناسبت ۲۴ رجب المرجب سالروز آزادسازی و فتح قلعه خیبر بدست مولانا امیرالمومنین علی علیه السلام
فتح خیبرمبارک🌹
#خیبر_خیبر
#یاصهیون
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ماهیگیری در زمستان
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
در زندگی مردم شَر نیندازیم!
دختری درسش را می خواند و سر کار می رود، فامیلی او را در مهمانی میبیند می گوید: "شوهر نکردی؟ میتُرشیا!" حرفش را می زند و می رود ولی روح و روان دختر را به هم می ریزد.
زنی بچه دار شد، دوستش گفت: "برای تولد بچه، شوهرت برات هیچی نخرید؟ یعنی براش هیچ ارزشی نداری؟" بمب را انداخت و رفت. ظهر که شوهر به خانه آمد، کار به دعوا کشید و تمام!
جوانی از رفیقش پرسید: "کجا کار میکنی؟ ماهانه چند میگیری؟ صاحبکار قدر تو رو نمیدونه!" از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد، صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد!
پدری در نهایت خوشبختیست؛ یکی می گوید: "پسرت چرا بهت سر نمیزند؟ یعنی برات وقت نمی گذاره؟" با این حرف،صفای قلب پدر را تیره و تار میکند!
این است سخن گفتن به زبان شیطان؛ در طول روز خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم: "چرا نخریدی؟ چرا نداری؟ چطور زندگی میکنی؟" ممکن است هدفمان صرفا" کسب اطلاع باشد، یا از روی کنجکاوی یا... اما نمیدانیم چه آتشی به جان شنونده میاندازیم!
مفسد و شرور نباشیم!!!
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313
🕊🕊🕊🕊🕊🕊
✍️ یا رب تو همانی ک برایم همه ای ..
🇮🇷#همه_چیزستان 👇👇
💁♂ @hamechizestan313