"راهِحامد"
فصل دوم: جوانی این داستان: انتخاب مسیر(از زبان برادر شهید) بخش سوم: دانشگاه امام حسین(ع) ان
کتاب در رکاب علمدار
✨فصل دوم: جوانی
این داستان: انتخاب مسیر(از زبان برادر شهید)
-بخش چهارم:
دانشگاه امام حسین(ع) انتخاب اول او بود. البته اگر سایر دانشگاه های دولتی راهم انتخاب می کرد، صد در صد قبولمی شد؛ اما تصمیم گرفته بود که پاسدار بشود و انتخابش مکتب امام حسین (ع) بود. در دانشکده افسری هم جزو نفرات نمونه بود و در زمینه نظامی روحیه بالایی داشت.
آن سال موعدگزینش در بهمن ماه بود و حامد منتظر بود که دعوتش کنند. اما خبری نشده بود. خیلی ناراحت بود و گفت: " حتما من لیاقت ندارم.: در نهایت دوسه روز مانده به اخرسال زنگ زدند و او را خواستند. از شادی انگار می خوایت پرواز کند. از اینکه می توانیت لباس سبز سپاه را بپوشد، خیلی خوشحال بود. وارد دانشگاه امام حسین(ع) شد و بعد از دوسال فارغ التحصیل شد. دوره تخصصی را هم در اصفهان گذراند و دوره ای نیز به بندرعباس اعزام شد.
حامد خیلی تلاش می کرد که به موفقیت های بیشتری برسد. بعد از اتمام دانشکده افسری، از نفرات اول دانشکده شده بود و از دانشگاه افسری تهران و اصفهان از او به عنوان مدرس دعوت کرده بودند. در خانواده مطرح کرد و ماهم استقبتل کردیم که قبول کند؛ اما او قبول نکرد و گفت: " من نمی خواهم در یک محیط بسته ی اداری بمانم. می خواهم در طبیعت باشم و در محیط بیرون با توپ و تفنگ باشم. می خواهم همواره پوتین در پایم باشد.
حامد که برای دوره تخصصی به اصفهان رفت، به عنوان دانشجوی خلبانی انتخاب شد. مدتی آزمون های پزشکی را انجام داد و قبول هم شد؛ ولی بازهم نرفت. حتی ما به او اصرار کردیم که حتما برود؛ اما حامد تصمیمش را گرفته بودو موافق ثبت نام نبود.
یکی از فرماندهان لشگر عملیاتی می گفت: او همواره تلاش می کرد که به تخصص خودش که توپخانه بود، برگردد. یک روز که به دفترم رسیدم، گفتند: پسربچه ای منتظر شماست. دیدم نوجوانی بلند قد که تنها چندتارمو روی صورتش روییده بود، منتظر ایستاده است. چون چهره ای کودکانه داشت، نمی دانستم که پاسدار است و خیال می کردم شخصی از بیرون آمده و کار دارد و بعد متوجه شدم که از پاسداران خودمان است! هر روز جلوی اتاق من منتظر بود و اصرار می کرد که به توپخانه برود و من هر وقت می رسیدم، می دیدم آنجا منتظر من است! خیلی تلاش می کرد و توانست بعد از ۲ سال خدمت در دژبانی و قرارگاه، به توپخانه لشکر وارد شود.
یکی از مسئولان لشکر می گفت: حامد مدام پیش من می آمدکه می خواهم برگردم توپخانه؛ ولی موافقت نمی کنند. حتی وقتی سردار فرمانده لشکر به منزل ما آمد و به تصویرش نگاه کرد، گفت:به خاطر شوق شهادت اینقدر به من اصرارمی کردی که مرابه توپخانه برگردان؟! مرا به توپخانه برگردان؟!
#شهید_حامد_جوانی
#کتاب_در_رکاب_علمدار
❲➛ @shahidhamedjavani1369❳
7.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلامعلیکیاهــــادیالنقی
شهادتامامهادی علیه السلام تسلیتباد
آجرک الله یا صاحب الزمان🏴🕊
|@shahidhamedjavani1369|🌱
"راهِحامد"
به قول شهید حسن باقری :
ما با هم رفیق شدیم تا همدیگر رو بسازیم..
و خوش به حال اونایی که با شهدا رفیق شدند..🕊
همون ها که اول خودشونو ساختن ،
بعد هم دست یکی دیگه رو گرفتن
تا بسازن و ساخته بشن برای ظهور..!
#شهید_حامد_جوانی
🌧. ᴊᴏɪɴ↴
⊰sʜᴀʜɪᴅʜᴀᴍᴇᴅᴊᴀᴠᴀɴɪ⊱
تصمیم گرفت روزی که سران کشورش برای تقدیم سلام میآینددستوربدهد،
امام_هادی علیهالسلام با پای پیاده نزد او بیاید وزیر به او گفت:این کار به ضرر تو تمام میشود و حرفهای بدی پشت سرت خواهند زد اگرحتما میخواهی این کار را بکنی لااقل دستور بده،همه فرماندهان و اشراف پیاده بیایند که مردم گمان نکنند منظور تو، تحقیر #امام_هادی است
متوکل عباسی(لعنتاللهعلیه) پذیرفت
فصل تابستان بود وقتی حضرت
به دالان ورودی قصر متوکل رسید،
عرق از سر و روی مبارکش میریخت
✍️.. یکی از نگهبانان متوکل میگوید:
حضرت را در دهلیز قصر نشاندم و دلداری دادم حضرت این آیه را خواندند:
تمتعوا فی دارکم ثلاثه ایام ذالک وعد غیر مکذوب (هود/آیه۶۵)
(سه روز در خانههایتان بمانید و پس از آن عذاب الهی میآید، و این وعدهای راست است)نگهبان میگوید:
به یکی از شیعیان قضیه را گفتم
به من گفت: اگر حضرت این را فرموده
متوکل بعداز سه روز یا میمیرد یا کشته میشود نگهبان میگوید: شب چهارم متوکل بدرک واصل شد بعد از این موضوع
نزد #امام_هادی علیهالسلام رفتم،
و از او خواستم برایم دعا کند
📚بحارالانوار ج۵۰ص۱۴۷
🌧. ᴊᴏɪɴ↴
|@shahidhamedjavani1369|🌱
⭕️یمن هر روز حدود ساعت ۵ اسرائیلیها رو بیدار میکنه واسه نماز صبح😄
#یمن_عزت_اسلام
╭┈────『🤍🕊』
╰┈➤ @shahidhamedjavani1369
عبادت یعنی؛
- احساسی که در آن تمام ذرات وجود به ارتعاش درآید .
- جسم میسوزد، قلب میجوشد، اشک فرو میریزد، روح به پرواز درمیآید .
- جز خدا نمیبیند و جز خدا نمیخواهد..🌱
╭┈────『🤍🕊』
╰┈➤ @shahidhamedjavani1369
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهرتمیخواهید؟!
╭┈────『🤍🕊』
╰┈➤ @shahidhamedjavani1369
--.pdf
4.15M
زندگینامهیشهیدجهادمغنیه🕊️
╭┈────『🤍🕊』
╰┈➤ @shahidhamedjavani1369
تلاوت#قرآنڪریم . .🕊️
|[بــِہنـیّــت]
#شهیدمحسنححجی
#صـ؋ــحــه ۱۰۲
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
➛↭@shahidhamedjavani1369