eitaa logo
🤲 ربنا آتنا شهادت 🩸
3.9هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
16هزار ویدیو
68 فایل
☫﴿﴿ ܟܿܥ‌‌ߊ‌ࡅ࡙ߊ ܢܚ݅ܭܝ‌ࡅ߳ߺߺܙ ﴾﴾☫ 🤲 #الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌ ✨️ ❣️ جߊ‌ࡅ߭ܩܢ ؋ــבاے ܝ‌ܣܢ̣ܝ‌ ،...🩸 🌹 #شهیـב_ܝ̇ߺܢܚ݅وی_ܩیܩیܝ‌ܨ 🖤 🌷 پاﯾاﻧموטּ:شه‍ادتموטּِ اِن شاءاللّٰه‍ ،...(:🕊 💧ارتباط با خادم کانال : @Hamid691Roshanaei
مشاهده در ایتا
دانلود
40.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌‌꧁༼﷽༽꧂ ܢ̣ܢܚܩܢ ܝ‌ܢ̣ߺ ߊ‌ܠܢܚ݅ܣܥ‌‌ߊ ࡐ‌ߊ‌ܠࡎܥ‌‌ࡅ࡙ܧࡅ࡙ࡍ߭ ߊ‌َܠܠّܣُــܩَّ ࡃَܥܼـِّـܠܙ ܠِࡐ‌َܠࡅِّ࡙ــܭَ ߊ‌ܠܦ‌َــــܝ‌َܥܼܢ🌤 ⚘گمنام⚘ : 🕊 ازعلی‌اکبر‌مادر‌یک‌علی‌اصغر‌مانده.... ♥️ [ حضور‌مادرمحترم‌شهیدقربانخانی‌ دربهشت‌زهرا‌ ؛ امروز ] !!! 💫👇👇👇 https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
❣️ تا پیش از سفرش به کربلا پسر خیلی شری بود همیشه چاقو در جیبش بود خالکوبی هم داشت خیلی قلدر بود و همه کوچک تر ها باید حرفش را گوش میدادند . مجید کسی بود که زیر بار حرف زور نمی رفت بچه ای نبود که بترسد خیلی شجاع بود اگر می شنید کسی دعوا کرده هر دو طرف را زور می کرد آشتی کنند و گرنه با خود مجید طرف بودند وقتی از سفر کربلا برگشت مادرم از او پرسید چه چیزی از امام حسین علیه السلام خواستی؟ مجید گفت: یک نگاه به گنبد حضرت ابوالفضل و یک نگاه به گنبد امام حسین کردم و گفتم‌ آدمم کنید. . شاءالله 🤲 ربنــا آتنــا شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــهـــادت🩸 🤲 ربنــا آتنــا شهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــادت🩸 🤲 ربنــا آتنــا شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــهـــادت🩸 📡 ☟☟☟³¹³☫³¹³☫³¹³☫³¹³☫³¹³☫³¹³☫³¹³☫☟☟ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
یک شب آمد بخوابد دیدم روی بازویش یک عکس اژدها خالکوبی شده است. شاکی شدم به حاج مرتضی گفتم « خداوکیلی این رو از کجا گیرآوردی که بدنشم پر از نقش و ورقه ». حاجی عصبانی شد و سر مجید داد زد که مگر نگفتم حواست باشه بدنت معلوم نشه بچه ها ببینند. مجید قربان خانی از صدای مداحی من در هیأت بچه های مدافع حرم خوشش می آمد آنقدر صدایم را دوست داشت که گاهی اوقات التماس می کرد برایش نوحه بخوانم و من در جوابش می گفتم « من برای تو نمی خونم اصلا اگه تو شهید بشی من به خدا و اعتقاداتم شک میکنم ». مجید هم جواب داده « این خالکوبی یا فردا پاک میشه، یا خاک میشه » روز عملیات وقتی تیر خورد متعجب بودم از کار خدا مجید داشت میرفت به آرزوش برسه ومن ول معطل مانده بودم وسط معرکه. درست بود که منم زخمی شده بودم اما زخمی شدن کجا و شهادت کجا مجید حتی لحظه شهادتش بااینکه چند تیر خورده باز دست از مسخره بازی برنمیداشت. هرکسی تیر می‌خورد بعد از یک مدت بی‌هوش می‌شود مجید سه ساعت تمام بیدار بود و یک‌بند شوخی می‌کرد و حرف میزد تا اینکه شهید شد . 🩸 💧 " شادی ارواح طیبه شهدا صلوات " ☫➼‌┅═³¹³═┅┅───┄ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┄┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
▣⃢ اگر مستمندی را میدید ؛ هرچه داشت می بخشید فکر نمی کرد شاید یک ساعت بعد خودش به آن نیاز داشته باشد. گاهی یک روز کلی با نیسانش کار می کرد اما روز بعد پول بنزینش را از من می گرفت ! ته و توی کارش را که در می آوردی می فهمیدی کل پولش را بخشیده است ،... 🌷 ↶↯🅹🅾🅸🅽🅸🅽↯↷ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┄┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
☘️« بسم رب الزهـــــــــــرا(س) و الشهداء و الصديقين »🩸 🌷 بہ‌سفررفتےو خوبان‌همہ‌گیسوکندند درفراقِ‌توعجب‌سلسلہ‌هاریخت‌بہ‌هم ،... 🎬 دو روز قبل از اعزامش وقتی لباسهای نظامی اش را شسته بودم ، به خانه آمد و رفت لباسها را خيس خيس پوشيد ، دی ماه بود و هوا سرد . گفتم چرا لباس ميپوشی . سرما ميخوری . گفت من از پرواز جاماندم و دوستانم رفتند ، مي‌خواهم بچه‌ها را سركار بگذارم و الکی با لباس نظامی از زير قرآن رد شوم و عكسم را بين بچه‌ها پخش كنم . گويا نقشه‌اش بود كه به اين ترتيب از زير قرآن ردش كنيم . اما من احتياط كردم و حتی نميخواستم از او عكس بگيرم كه گفت مريم خانم جو گير نشو . قرآن كه بالای سرم نميگيری ،🙁 حداقل عكس بگير. به ناچار عكسش را انداختم . پنجشنبه بود و شنبه‌ اش بدون خداحافظی رفت .😔 🎙 راوی : مادر شهید مجید قربانخانی 🌷 🕊 ☟🅹🅾🅸🅽🅸🅽☟ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┄┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
💔 وقتی از سفر کربلا برگشت ، مادرش پرسیده بود از امام حسین چه چیزی خواستی ،...؟ مجید در جوابش گفت یک نگاه به گنبد ابالفضل کردم و یه نگاه به گنبد امام حسین و گفتم ؛ آدمم کنید ،...(؛❣️؛)! 🌷 🌹 ☫ ✎ ☫ ✎ ﴿ﷻ﴾ ☫ ✎ ☫ ✎ ☫ ✎ ☫ ✎ ☫ ✎ ☫ 🤲 اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّکَ الفَرَجَ وَ العافِیَةَ وَ النَّصرَ بِحَقِّ الحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ وَ اجعَلنا مِنَ المُستَشهَدِینَ بَینَ یَدَیهِ ،...✋️ 🌼 فرج مولا صاحب الزمان صلوات 🌼 اَلّلهمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمََدِ وَ آل مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُمْ •   ⃟🇮🇷 ⃟𖠇☫࿐ྀུ༅࿇༅════════ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┄┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313
📓‍ ؛ ● پیش از سال 1393 که مجید به کربلا سفر کرد پسر خیلی شری بود. همیشه چاقو در جیبش بود. خالکوبی داشت. خیلی قلدر بود و همه کوچکترها باید به حرفش گوش می دادند. اما بعد از سفر کربلا تغییر کرد. شاید اهل نماز نبود اما شهادت روزی اش شد چون به بچه یتیم رسیدگی می کرد و دست فقرا را می گرفت و به پدر و مادر خیلی احترام می گذاشت. ● زمانی آمد و اصرار کرد می خواهد برود آلمان و کار کند. تصور می کرد اگر بگوید سوریه ما اجازه نمی دهیم و اگر بگوید آلمان ما مشکلی نداریم. من خیلی مخالفت کردم و گفتم نباید آلمان برود. مدتی بود شب ها خیلی دیر می آمد. شرایطش به گونه ای بود که حتی تصور می کردیم با دختری دوست شده و دیر می آید یا با رفقایش جایی می رود. اما بعدها فهمیدیم که برای آموزشی اعزام به سوریه می رفته است . ● قبل از شروع عملیات ، نیروها را جمع کردم و گفتم که چگونه عمل کنند. پس از اتمام سخنانم ، متوجه شدم مجید با یکی دیگر از دوستان در حال کندن یک کانال است. بلند گفتم مجید چند بار گفتم خاکبازی نکن . لباس آستین کوتاه پوشیده بود. گفتم «چرا خالکوبی‌ات مشخصه. چند بار گفتم بپوشون». پاسخ داد «این خالکوبی یا فردا پاک می شود، یا خاک می شود». این آخرین شوخی مجید بود. فردای همان روز مجید به وسیله موشک کورنت به شهادت رسید و تمام خالکوبی هایش پاک شد ،...💔😢 🌷 🌹 🌿 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَ عَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌿 •   ⃟🇮🇷 ⃟𖠇☫࿐ྀུ༅࿇༅════════ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┄┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313