کتاب دوره ات نگذشته مربی!
به لطف خدا این دومین کتابِ بنده است. کتاب دوره ات نگذشته مربی، کوتاه نوشته هایی است در حیطه ی تربیت و ارتباط با نوجوان که توسط انتشارات شهيد کاظمی چاپ شده است. امیدوارم به کارتان بیاید.
از طریق لینک زیر میشود کتاب را تهیه کرد. ارزان است. ۵۰ هزار تومان وجه رایج مملکت😊
https://manvaketab.com/book/391705/
#کتاب_دوره_ات_نگذشته_مربی
#تربیت
#فرهنگ
https://eitaa.com/hamim1377
توضیحات بیشتر راجع به دوره ات نگذشته مربی را میتوانید در لینک های برخی از خبرگزاری ها بببینید 👇👇
mshrgh.ir/1704245
https://dnws.ir/0035cl
https://iqna.ir/00Hw7T
#کتاب_دوره_ات_نگذشته_مربی
#تربیت
#انتشارات_شهید_کاظمی
https://eitaa.com/hamim1377
بخشی از نظرات و الطاف دوستان عزیزم به کتاب " دوره ات نگذشته مربی"👆
#تربیت
#تجربه_نوشت
#کتاب_دوره_ات_نگذشته_مربی
https://eitaa.com/hamim1377
🔹تربیتهای گُلخانهای و شکننده
... کمی این پا آن پا کردم تا احوالپرسی خانمام با دختری که پوشش نصف و نیمهای داشت تمام شود. وسط پیادهرو و در آن حالت، با خودم کلنجار میرفتم که این دختر کیست. ثریا چرا این همه با او خوش و بش میکند. بالاخره تمام شد. پیش از این که من چیز بپرسم، خانمام گفت "میدونی کی بود؟" گفتم نه. چطور مگه؟ گفت: "دختر حاج آقای محمدی بود. خدا رحمت کنه باباش رو. تا اون زنده بود دختراش از خونه بیرون نمیاومدند. حالا باباش مرحوم شده و میتونه بیاد بیرون" حاج آقای محمدی (لقب واقعیاش نیست) پدر بسیار سختگیری بود. عقیده داشت فضای فرهنگی جامعه آلوده است و دخترهایش (سه دختر داشت) نباید به بیرون بروند. آنها فقط تا کلاس سوم به مدرسه میرفتند و الباقی را باید در خانه میماندند و درس میخواندند. رفت و آمدهای آقای محمدی بسییار محدود و البته سرشار از پروتوکلهای جنسیتی بود. در این رفت و آمدها زنها و مردها همدیگر را نمیدیدند؛ حتی به اندازه یک سلام و احوالپرسی. تلویزیون کوچک آقای محمدی تنها برای تماشای اخبار، تا حدی برنامههای کودک (آنهم با نظارت کامل)، و مناجاتخوانیهای دَمِ افطار ماه رمضان روشن میشد. رستوران، پارک، شهربازی، و هر چیزی که لازمهاش حضور در محیطهایی باشد که مردان و زنان دَر هماند، ممنوع بود؛ تا چه رسد به سینما و تئآتر و کنسرت. معمولا در جامعهشناسی به این سبک زندگیها، "انزواطلبی فرهنگی" گفته میشود. یعنی زندگی کردن در میان مردمان یک شهر بدون برقراری ارتباط معنادار با آنها و بدون استفاده بردن از فرآوردههای فرهنگی و تکنولوژیهای جدید. کسانی که اینگونه زندگی میکنند جامعه را خطرناک میدانند و از هر ارتباطی با دیگران میترسند. تا آقای محمدی خدابیامرز، زنده بود، راه دور و نزدیک این بچهها منزل خالهشان بود که بر اساس همان آئیننامههای پیشگفته انجام میشد و گاهی هم میرفتند حرم و یا مجالس مذهبی. شاید به همین دلیل بود که این بچهها هیچ دوست نزدیکی نداشتند. خانمام که با دیدن ریحانه تعجب کرده بود، میگفت " این همه تغییر باورت میشه ؟ با این لباس داره توی صفائیه میچرخه!" بچههایی که با سختگیریهای شدید، تربیت میشوند لزوما آنگونه نمیشوند که پدر و مادر میخواهند. این سختگیریها میتواند نتیجههای کاملا برعکسی داشته باشد. این بچهها در آینده ممکن است به "پرخاشگری پنهان"، "ناتوانی ارتباط با دیگران"، "داشتن ذهنیتهای قالبی"، "فقدان تفکر انتقادی"، "گرایش به افراط"، "تعصب و انحصارگرایی"، و "ناتوانی در بروز احساسات طبیعی مانند شادی، غم، عشق، و ناراحتی" مبتلا شوند. سختگیری در تربیت، "اصل رابطهی عاطفی" میان فرزندان و پدر و مادر را تهدید میکند. نتیجهاش این میشود که بچهها به محض این که بتوانند، از پدر و مادر خود گریزان میشوند. راهشان را کج میکنند. مثل ریحانهی داستان ما. او حالا توانسته بود دور از چشم پدر مرحومش، خودش باشد. چیزی را زندگی کند که دوست دارد. ولی او مهارت کافی برای زیستن در میان مردم را ندارد. به اندازه کافی بلد نیست دوستی کند، با دیگران ارتباط برقرار کند، بلد نیست ابراز عشق کند؛ و بلد نیست خود را از تهدیدهای این شهر در امان بدارد.
✍مهراب صادقنیا
#تربیت
#سخت_گیری
#انزوا
#طغیان
https://eitaa.com/hamim1377
کتاب «دورهات نگذشته مربی» اثر حسن مجیدیان یک اثر تربیتی و فرهنگی است که در آن، نویسنده تجربیات، نگرشها و آموزشهای خود را در زمینهی مربیگری و تربیت نوجوانان به رشتهی تحریر درآورده است. این اثر بهویژه برای مربیان و کسانی که در حوزهی تربیت نوجوانان فعالیت میکنند، نوشته شده است. در ادامه، تحلیل این اثر از جنبههای مختلف ارائه خواهد شد.
### 1. جنبهی محتوایی:
این کتاب از نظر محتوایی به تحلیل و تبیین اصول تربیت و نقش مربی در شکلدهی به شخصیت نوجوانان میپردازد. نویسنده بهویژه بر اهمیت «تزکیه» (پالایش روحی) پیش از «تعلیم» تأکید دارد و معتقد است که اگر مربی از خودسازی برخوردار نباشد، نمیتواند به تربیت صحیح و مؤثر نوجوانان بپردازد. این نکته در جامعهی ایران، که معمولاً موضوع تربیت دینی و اخلاقی از اهمیت ویژهای برخوردار است، بسیار قابلتوجه است.
همچنین، مجیدیان تأکید زیادی بر مفهوم «مربی بودن» بهعنوان یک مسئولیت عظیم اخلاقی و تربیتی دارد و از مربیان میخواهد که خود را بهطور مستمر تقویت کرده و برای رشد و تکامل متربیان گام بردارند.
### 2. جنبهی مخاطبشناسی:
کتاب، بهطور عمده به مخاطبین ایرانی، بهویژه کسانی که در محیطهای آموزشی و تربیتی فعالیت دارند، اشاره دارد. نویسنده با در نظر گرفتن فرهنگ ایرانی و آموزههای دینی اسلام، سعی دارد مفاهیم تربیتی را به شکلی ملموس و کاربردی برای مخاطبان خود توضیح دهد. بهعنوانمثال، مفاهیم «تزکیه» و «تربیت الهی» در این کتاب با ارجاع به آیات قرآن و سیرهی معصومین بهویژه امام حسین (ع) تشریح شده است.
مجیدیان مخاطب خود را نه تنها یک معلم یا مربی، بلکه بهعنوان یک فرد مسئول در قبال نوجوانان و جامعه میشناسد. بنابراین، این اثر بیشتر به افراد علاقهمند به تربیت دینی و فرهنگی نوجوانان اختصاص دارد که بتوانند درک صحیح و عمیقی از نقش خود در این فرآیند داشته باشند.
### 3. سبک و نگارش:
سبک نگارش کتاب ساده و قابلفهم است و از زبان محاورهای استفاده میکند که برای مخاطب ایرانی جذابیت دارد. مجیدیان از اصطلاحات دینی و فرهنگی بهطور مؤثر استفاده کرده و با ترکیب داستانها، خاطرات و مثالهای عینی، مطالب خود را ملموس و قابلدرک میکند. این موضوع باعث میشود که مخاطب بهراحتی با محتوا ارتباط برقرار کند.
از سوی دیگر، نویسنده بهطور پیوسته تلاش دارد که مخاطب را به تفکر و تأمل درونی دعوت کند و نه تنها به او آموزش دهد، بلکه او را در مسیر خودسازی و مسئولیتپذیری قرار دهد.
### 4. نقاط قوت:
* تأکید بر خودسازی مربی: یکی از نقاط قوت این کتاب این است که نویسنده به مربیان توصیه میکند که پیش از هر چیز باید خودشان را ساخته و تقویت کنند تا بتوانند بهدرستی نقش مربی را ایفا کنند.
* استفاده از آموزههای دینی: کتاب بهخوبی از آموزههای اسلامی و دینی بهره برده است و مفاهیم تربیتی را با قرآن و سیره معصومین پیوند زده است.
* نگاه کاربردی و عملی: نویسنده در کتاب خود، از تجربیات واقعی و مشاهدات خود در دنیای تربیت نوجوانان استفاده کرده است که به این اثر جنبهی عملی و کاربردی میدهد.
* انعطافپذیری مفاهیم تربیتی: مفاهیم و اصول مطرحشده در این کتاب قابلیت استفاده در شرایط مختلف تربیتی و فرهنگی را دارند و میتوانند برای طیف وسیعی از مربیان مفید واقع شوند.
### 5. نقاط ضعف:
* عدم تنوع در قالب مطالب: در برخی بخشهای کتاب، تکرار برخی مفاهیم و مطالب ممکن است موجب خستگی مخاطب شود. بیشتر قسمتهای کتاب بر اهمیت تزکیه و خودسازی مربی تمرکز دارند و ممکن است این تاکید زیاد، برخی از خوانندگان را از تکرار موضوعات خسته کند.
* محدودیت در ارائه مدلهای تجربی: در کتاب بیشتر به تئوریها و اصول کلی پرداخته شده است و ممکن است برای کسانی که به دنبال مدلهای تجربی و راهکارهای عملیتری هستند، کمی کمبود احساس شود.
### 6. جمعبندی:
کتاب «دورهات نگذشته مربی» اثری است که در زمینهی تربیت و مربیگری بسیار مفید و کاربردی است. با توجه به ساختار ساده، محتوا و اصول اخلاقی، این کتاب میتواند برای مربیان و افراد علاقمند به تربیت نوجوانان بسیار مفید واقع شود. نویسنده توانسته است با استفاده از آموزههای دینی و تجربیات شخصی، ابعاد مختلف مربیگری را بهطور کامل و دقیق بررسی کند. اگرچه ممکن است در برخی بخشها تکرارهایی دیده شود، اما در کل این اثر بهعنوان یک راهنمای تربیتی به مربیان ایرانی در راه آموزش و پرورش نوجوانان کمک شایانی میکند.
#کتاب_دوره_ات_نگذشته_مربی
#تربیت
https://eitaa.com/hamim1377
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرتبط با این پست، این کلیپ را هم ببینید 👆👆
عفاف تنها پاکدامنی نیست یکی از پاکیها آن است. چشمش، دستش، حتی خطوراتش...
#تربیت
#حیا
#عین_صاد
https://eitaa.com/hamim1377
کتاب تازهای از تجربیات تربیتی و ارتباطی با نوجوانان تحت عنوان «دورهات نگذشته، مربی» نوشته حسن مجیدیان توسط انتشارات شهید کاظمی به بازار نشر عرضه شده است.
این اثر در ۶۹ صفحه به رشتهی تحریر درآمده و حاصل نزدیک به بیست سال فعالیت نویسنده در حوزهی تربیت و آموزش نوجوانان در مدارس، مساجد، کانونها و حلقههای تربیتی است. کتاب شامل کوتاهنوشتههایی است که به مسائل مهم تربیتی، باورهای مربیان و چالشهای این عرصه پرداخته است.
نویسنده تلاش کرده است در این مجموعه، با بهرهگیری از تجربیات و خاطرات واقعی، با کمترین کلمات، بیشترین و عمیقترین پیامهای امیدبخش و انگیزهدهنده را به مربیان تربیتی منتقل کند. یکی از نکات کلیدی این کتاب تأکید بر اهمیت تربیت اجتماعی و نقش حضور در جمع در رشد شخصیت دانشآموزان است.
گزیدهای از کتاب:
«تربیت فقط با انفراد و عزلت ممکن نیست. حضور در جمع امری اجتنابناپذیر است؛ در دنیای رابطهها و پیوندهاست که شخصیت آدم شکل میگیرد و کامل میشود. باید به تربیت اجتماعی دانشآموز توجه داشت و ارتباط او با جمع را برقرار و تقویت کرد.»
#تربیت
#کتاب_دوره_ات_نگذشته_مربی
https://eitaa.com/hamim1377
استاد علی صفایی حائری:
زيادى فرزندان تربيتى تو، نباید به ولنگارى و سهلانگارى منتهى شود. نبايد مولودهاى تو، گرفتار آفتها و امراض شوند و پيش از بلوغ بميرند. تو بايد فرزندانت را به بلوغ عقلى و قلبى و علمى برسانى و آنها را تا اين سطح استقلال محافظ باشى.
كسانى كه با رسول هستند، همچون گياه ريشهدار، رشد خود را آغاز مىكنند و جوانه مىزنند و به استغلاظ و استقلال مىرسند و بر ساقههاى خويش مىايستند و دل كشاورز مهربان را شاد مىسازند و دشمن را به غيظ و خشم مىسپارند: «يُعْجِبُ الزَّراعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْكُفّارَ».
📚 نامه های بلوغ، صفحه 69
#تربیت
#مربی
https://eitaa.com/hamim1377
تصور میکنم این ها از بهترین حرفهاست و لازم ترینِ آنها برای ما و نسل حاضر و حتی بعدی ها.
استاد صفایی این حرفها را در اوایل دهه ی هفتاد زده، اما میبینید که هنوز هم لازم و اثرگزار است. با اینکه هیچکس تام و تمام و مطلق نیست؛ اما به نظرم مربی و مدیرفرهنگی باید روی حرفها و دغدغههای آن استاد، تامل و حساب بیشتری باز کنند. راستش ما باید از خوش خیالی در بیاییم...👇👇
اثر فساد...
وقتى تو فساد را در گوشهاى بهوجود آوردى، در دورترين گوشهها اثر مىگذارد و نسل تو مبتلا مىشود؛ چون دنيا، دنياى مترابط و قانونمند است. پس حسابِ نظامها و سنتهاى اوست. آنها را به شوخى نگيريم!...
خود را از هيچ ذنبى دور نبينيد كه ما با ابن ملجمها فاصلهاى نداريم. اين حقيقتى است كه هر كدام فرعونى هستيم، ولى زمينههاى بروز نيروهاى باطنى ما هنوز شكل نگرفته است...
هر چند رحمت حق واسع است، ولى اغترار به آن نداشته باشيم؛ زيرا وصالش مقدماتى مىخواهد و مقدمات آن هم شوخى بردار نيست.بحث اين نيست كه نيّت تو خوب باشد، دلت پاك باشد، كه از اينها گذشته، اگر عمل هم خوب بود و احسان هم محقق شد، وصال رحمت، منوط به اخبات و انكسار و خشيت است...
مسأله اين نيست كه ما با رضا و تسليم و طاعت و نيّت و دلِ خوب و پاك همراه باشيم كه اين حرفها، حرف بچههاست. حرف خامهاست. حرف آنهايى است كه مىخواهند هر كارى بكنند و بعد با اولياء خدا هم همراه باشند و از كوثر حق بنوشند. اينها خيال خام است. راهى را كه انبياء با مرارت چشيدند، به من و تو مفت نمىدهند و الاّ به عزيزان خدا مىدادند!
برشی از کتاب اخبات
#سیر_و_سلوک
#تربیت
#اثر_فساد
#مرارت_انبیاء
https://eitaa.com/hamim1377
هدایت شده از استاد علی صفایی حائری
📜 بمیرد کسی که نمیداند اخلاق چیست!
✏️ در جمعها حضور داريم، ولى مشكل بچههايمان حل نمىشود... فقط دور هم جمع مىشويم و مىرويم؛ درحالىكه اهلبيت (عليهمالسلام) گفتند: در جمعهاى شما، مشكلات شما با برخوردهايتان حل مىشود، دلهايتان زنده مىشود.
✏️ اما در جمعهای ما اين دلهای مرده، زنده که نشده، هيچ، اصلاً فكرها هم روشن نشده و جرقهاى نخورده است. معلوماتى انباشته شده كه فردا و پسفردا به تمسخر گرفته مىشود و كنار مىرود.
✏️ اين بچهها اُنس مىخواهند، برخورد مىخواهند، فعاليت مىخواهند. اين زندگى شتاب دارد و خواهوناخواه روال زندگىشان يك چيز ديگر مىشود. كسى هم كه مىخواهد اين چيزها را در برخورد مراعات كند، مىگويند اينها خلاف اخلاق اسلامى است! اينها كه چنين مىگويند، اسلام را نمىفهمند، از اخلاق شناخت ندارند؛ وقتى درد ندارند، اصلاً دين ندارند...
✏️ ما با جبرئيل و اسرافيل كه قاطى نمىشويم؛ ياران و دوستانمان هم كه از بهشت نمىآيند؛ از بين همين آدمها بايد يار انتخاب كنيم و حركت كنيم. آدمى را كه پر از كثافت است و تا ديروز زنا و لواط مىكرده و صد فجور داشته، آيا بايد رهايش كنيم يا بايد با او برخورد داشته باشيم؟ با چه زبانى مىخواهيم با او حرف بزنيم؟ با كدام اخلاق مىخواهيم جذبش كنيم؟ نعلين زرد بپوشيم و سر را كج بگيريم تا چشممان به هيچكس نيفتد و متمركز باشيم؟ اينطور نيست!
✏️ اين است كه اگر بينشها درست، و دردها ملاحظه شود، اخلاق، روال ديگرى پيدا مىكند. پس اُنس و معاشرتى لازم است. نمىشود اين بچه يا جوان را رها كرد؛ بلكه بايد با او دوستى كرد و حرف زد. به بچه نمىشود اسفار گفت؛ نمىشود با او دعاى كميل خواند؛ بايد با او بازى كرد. آيا اينها خلاف اخلاق است؟ بميرد كسى كه اخلاق را اينگونه مىفهمد، با آن اخلاق و تلقىاى كه از دين دارد! كه مرگ همه، از اين كجفهمىها و نفهمىهاست!
📄 برشی از کتاب
📚جمعها و حاصلجمعها
#تربیت
▪️ #عین_صاد | عضو شوید👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
خدایا بگذار یک غلطی بکنم لطفا!
از این دنیا خواهیم رفت. دیر یا زود. من که دوست دارم زودتر بروم. بی هنر و افسرده طور شده ام و انگار بحرانِ میانسالی گرفته ام.راست راستکی احساس میکنم بروم بهتر باشد. نه من با دنیا کاری دارم و نه دنیا با من. ولی کاش قبل از رفتن یک کاری بکنیم. یک باری ولو کوچک برداریم. حتی زخم کوچکی به خاطر خدا از این دنیا با خودمان یادگار ببریم. در میان هزار کاری که میشود کرد؛ خوشا به حالِ آن که یکی دیگر را بسازد! خدا میداند که هیچ کاری بالاتر از تربیت و ساختن آدم ها نیست. من به هیچ کی به هیچ نظامی ای و مدیر و هنرمند و ورزشکار و کاسب و صاحب منصب و سیاستمداری غبطه نخورده ام الا به مربی جماعت! الا به آن طلبه و منبری و مرجع و رهبری که دارد این و آن را تربیت میکند. الا به محمدعبدی و مثل او.
همواره با اینکه گاهی پیشنهاداتی داشته ام؛ از مدیریت و کارِ اجرایی فرار کرده ام که بروم سمت کار تربیتی. ولی شوربختانه از شانسِ گندی که دارم آن هم میسر نشده. حتی در نوشتن هم آن چنان توفیق نداشته ام.
دست هر مربی ای را که سرمایه ی عُمر، پای بچه های مردم گذاشته را میبوسم. کاش خودشان را به هوای ازدواج و کار و شغل و بهانه های ریز و درشت و قدرنشناسیِ این و آن و سختی و چِغریِ بچه ها و...از کار تربیتی محروم نکنند. کاش بدانند گاهی یک جمله یک لبخند یک حوصله ی آنها؛ نوجوان را میسازد و راه می اندازد!
این ها را چرا نوشتم؟ چون عزیزی برایم از شهید چنگیزی نامی نام برد که در شرق تهران و در کتابخانه ی مسجد، با نوجوان ها به بهانه ی کتاب سر و کار داشته. حالا همان نوجوان ها که اندکی با آن شهید مرتبط بودند؛ شده اند از بزرگان و مؤثران. خدا میداند چنگیزیِ عزیز آن طرف به چه جایگاهی تکیه زده.
البته کارِ هر مدعیِ متوهمی نیست کار تربیتی که بحث مفصلی دارد!
کاش من هم قبل از رفتن یک غلطی بکنم! خدایا توفیقش را بده خواهشا!
#تربیت
#بزرگترین_کار
#آدم_سازی
https://eitaa.com/hamim1377