آنکه نمیمیرد، هرگز معنا نمیآفریند. و مرگ و اضطراب نه دشمن ما، بلکه متفقینی راستیناند؛ ابزاری برای تشویق انسان به ورود به زندگی اصیل.
#مرگ
#معنا
#زندگی
https://eitaa.com/hamim1377
هوای بلندی ها را نفس بکش..
گفت منتظر سرنوشت سنوار و نصرالله باش، محمد البخیتی (از چهرهای انصارالله یمن) جواب داد فرض کنیم بهشت و جهنمی هم در کار نباشد، زندگی بدون شرافت به چه دردی میخورد؟ من مرگ را ترجیح میدهم.
چیزی که کارشناس سعودی و احمد زیدآبادی نمیفهمند همان ارزش زندگی است: هوای بلندیها را نفس کشیدن.
✍خیراللهی
#زندگی
#شرف
#یمن
https://eitaa.com/hamim1377
دو دسته از مردها هیچوقت به زندگی عادی برنمیگردند!
آنهایی که عشق را و آنهایی که تفنگ (و شمشیر) را تجربه کردهاند...
نمیدونم این جمله دقیقا از کیه ولی درسته!
#عشق
#اسلحه
#زندگی
https://eitaa.com/hamim1377
ما و چالش کشندهی زندگی اداری مدرن
تأملی بر زمان و زندهگی
۱- لااقل بخشی از زندگی ما به «اداره» گره خورده است، حتی اگر کارمند نباشیم. زندگی مدرن از سنخ سبک شرکتها و ادارههاست. «زندگی اداری» ما را درگیر کرده است و «نظم» خاصی را به ما حکم میکند؛ میکِشد و میکُشد! اغلب ما فرزندی در مدرسه داریم یا خود دانشجوییم، اعضایی از خانواده در اداره شاغلاند، برای امور اداری و مالی به خدمات ادارات و بانکها وابستهایم و میخواهیم از مترو استفاده کنیم و هر یک از اینها نظم خاصی دارند، یعنی از ساعت مشخصی تا ساعت مشخصی فعالاند و لاغیر. پس ما هم باید خودمان را و زندگیمان را با آن همآهنگ کنیم.
۲- تا جایی که این نظم روتین است، مشکل ظاهری خاصی پیش نمیآید؛ لازم است هماهنگ باشیم و تربیت ناشی از این نظم را بپذیریم. کمی زودتر یا دیرتر را به عنوان اقتضای این زندگی میپذیریم. مشکل اصلی آنجاست که این نظم، با «طبیعت» و «سبکی از زندگی» ناهمخوان است یا ناهمخوان میشود؛ ناهمخوانی با طلوع و غروب آفتاب تا تغییر فصول و حال طبیعت (سرما و گرما و بارندگی و ...) و ناهمخوان بودن با اصول سبک زندگی ما مثل خانوادهمحوری یا مناسک دینی (اوقات نماز).
۳- چهبسا دولت تصمیم میگیرد که موقتاً تعطیل کنیم، زودتر بیاییم و برویم. اما حواسمان نیست که با یک سیستم مواجهیم. دستکاری هر بخش، بخشهای دیگری را به هم میریزد. پاسخگویی، کارآمدی و بهرهوری و خدمترسانی دچار اختلال میشود و ... . نکته اما فقط این نیست؛ این نظم چیزهای دیگری را از اساس به هم ریخته است.
مثالی را در نظر بگیریم: مادر شاغل هر روز باید خودش را در ساعت مشخص به اداره برساند و قریب به ۸ ساعت سر کار باشد. کودکش را چه کند؟ ناگزیر باید به کودکستان بسپارد. از چه ساعتی؟ پیش از ساعت موظفی حضور در محل کار! اگر ساعت کاری به دلایلی مثل مدیریت مصرف برق و گرما و ... تغییر کند، مادر باید خودش را این نظم جدید هماهنگ کند و کودک هم. اداره و وظایف او در آن تا کجا چنین شرایط و اقتضایی را بر میتابد؟ مادر و کودک و پدر فرصتی برای «زندهگی» دارند؟ خانواده و روش زندگی دینی چه میشود؟ اینها پرسشهایی است که این نظم روتین بدان التفات ندارد.
۴- در دوره گذار، اندیشیدن به تمهیداتی مثل «شناور شدن ساعت حضور مادران شاغل، تسهیل دورکاری، الکترونیکیسازی و ۷۲۴ شدن خدمات اداری» میتواند بخشی از دشواریها و رنجهای این سبک را کاهش دهد و حتماً هم باید چنین کرد، اما چنین راهکارهایی در اجرایی شدن با چالش جدی مواجه است و ضمن اینکه ریشهای مسئله را حل نمیکند. «زمان» و «نظم» حاکم شده بر زندگی ما، نظم طبیعی و فطری زندگی ما را به هم میریزد. باید طرحی نو در انداخت و اساسیتر به زندگی مدرن و اقتضائاتش فکر کرد.
✍ مجتبی همتی فر
#اداره
#زندگی
#نظم
https://eitaa.com/hamim1377
زندگی؛
مجموعهای از
کی فکرشو میکرد
هاست!
#زندگی
https://eitaa.com/hamim1377
«ما نیز زندگی را دوست میداریم، آنگاه که برایمان میسّر باشد»
وَ نَحنُ نُحِبُّ الحَياةَ إذَا مَا اسْتَطَعْنَا إِلَيها سَبيلاً
#محمود_درویش
ظاهراً تصویر، کودکی سوری به نام حسین است که ژانویه ۲۰۲۲ در بیروت ثبت شده
#زندگی
#دانایی
https://eitaa.com/hamim1377
گاه گاهی در گذارِ زندگی
چای میروید کنارِ قندمان
اشک میبارد ولی آن سویِ دشت
خفته زیر طاقکی لبخندمان
ای که امّیدت به خاک افتاده است
در هجومِ ترکتازِ نیستی
خاک را آبستنِ حیرت بدان
دل بده گاهی به نازِ نیستی
گاه گاهی روی بامِ زیستن
در قفس باش و کبوترکیش باش
گاه چون گنجشکِ بی نام و نشان
قهرمانِ جوجههای خویش باش
چون فلک سرگشته و آواره باش
خانهسازی راه و رسمِ کودک است
شهر ما آن سویِ بیشهریست... هان!
سیب، شهرِ کرمهایِ کوچک است
علی مویدی
#شعر
#زندگی
https://eitaa.com/hamim1377
دارم زندگی میکنم
دوستی می پرسید: «توی این وضعیت، چیکار می کنی؟!» گفتم: «زندگی می کنم و همان کارهایی را انجام میدم که انجام میدادم و باید انجام بدم؛ با کمی، چاشنی و مخلفات بیشتر.» گفت: «یعنی چی؟!» گفتم: «یعنی دارم کتابمو می نویسم که باید می نوشتم. به کسانی که با کمی احوالپرسی، حالشون بهتر میشه، زنگ میزنم و حالشونو می پرسم و سعی می کنم دلگرمی خودمو بهشون منتقل کنم و آرامش را. آنهایی را هم که فکر میکنن، لازمه چند روزی تغییر محیط داشته باشن، به خونمون دعوت می کنم که بیان تا پیش هم باشیم؛ همین.»
واقعا این روزها هم تمام می شود و فقط یک تجربه زیستی برایمان باقی می ماند و خاطراتی که یا ما باید از دیگران مرور کنیم یا شاید هم، دیگران از ما. هر باشد، ان شاالله خیر است دیگر...
هم مثل دوران دفاع مقدس، شیشه های خانه را چسب می زنیم، هم زندگی مان را می کنیم و هم، به دنبال انجام درست تکلیفهایی هستیم که در مقابل محیط اطرافمان داریم؛ حتی زیر رفت و آمد پهبادهای دشمن و صدای پدافندهای سلحشوران سپاه و ارتش خودمان و...
مگر نه اینکه تا خدا نخواهد، برگی از درخت نمی افتد! خب تدابیرمان را به کار می بندیم و دعاها و توسل هایمان هم توی لیست برنامه هایمان هست و بعدش هم، زندگی که باید در جریان باشد دیگر ....
مهم، موضع گیری هایمان در چنین شرایطی است که کدام طرف ایستاده ایم! طرف جبهه خودی یا طرف جبهه دشمن! بقیه اش حل است، دیگر...
فقط حواسمان باشد، نه از خباثت دشمن خارجی غافل باشیم و نه از توطئه های دشمن و نفوذی های داخلی؛ همین.....
✍ زهره یزدان پناه قره تپه
بیست و ششم خرداد ۱۴۰۴
#جنگ
#زندگی
https://eitaa.com/hamim1377
8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلح تحمیلی همان صلح مردگان است
علیرضا شفاه
گاه با کنایه و طعنه یحیی سنوار را سرزنش میکنند که تو جنگ را به راه انداختی و تو بودی که این بلا را بر سر فلسطین و لبنان و یمن و عراق و در نهایت ایران آوردی! اما کسانی که دهان به چنین سرزنشهایی میگشایند، در واقع دارند چشمهایشان را به روی انسان بودن ما ساکنین غرب آسیا میبندند. به هر میزان که نخواهید انسان باشید، میتوانید چشم به راه صلح تحمیلیای باشید که غرب از دههها قبل برای ما تدارک دیده است.
امروز با حملههای تصاعدی اسرائیل و آمریکا به ایران، فرصتی برای ما فراهم شده که از این انسان بودنمان اعاده حیثیت کنیم و دوباره برخیزیم. سنوار هم تنها میخواست ما هنوز انسان بمانیم؛ ما مرده نباشیم؛ زندگی کنیم.
#انسانیت
#زندگی
https://eitaa.com/hamim1377
زندگیِ پارادوکسیکالی!
شما هم مثل من هستید؟ زندگی تان با تضاد و تناقض میگذرد؟
من به خودم که نگاه میکنم میبینم مدام یک طرف دلم با یک وَر دیگر دلم در دعوا و بگو مگوست. گاهی عمیقا احساس دینداری و ایمان میکنم و عمیقا هم متمایل به گناه و آلودگی ام! آرام هستم اما دائم در جوش و خروش. همان وقت و لحظه ای که همه چیز خوب است تا سرحد مرگ احساس یاس و اندوه دارم و در عین حال از جزئیاتی بیهوده به خنده می افتم! در خنده میگریم و از پسِ گریه به لودگی و طنازی می افتم. درونگرای برون گرایِ اجتماعیِ منزوی ِ هزار رفیق دارِ تنها هستم! ابر و باران را دوست دارم و از آفتاب هم خوشم می آید. سفر را دوست دارم و دلم برای کنج خانه و کتابخانه زود تنگ میشود!
وجودی دوپاره از تناقض ها دارم!
و این زندگیِ من نیست فقط که آدمِ سرگشته ی دنیای جدیدِ ما غالبا اینطوری است!
شما هم در تناقضات بسر میبرید؟
#زندگی
#تناقض
#پارادوکس
https://eitaa.com/hamim1377
مرگ مسأله ای نیست
اگر به درستی زندگی کرده باشی...
نادر ابراهیمی
#مرگ
#درستی
#زندگی
https://eitaa.com/hamim1377
اگر سفر نروی
اگر کتاب نخوانی
اگر لباس نو به تنت سوار نکنی
اگر دوستانت را نبینی
اگر...
یعنی داری آرام آرام برای مرگ آماده میشوی...
#زندگی
#مرگ
https://eitaa.com/hamim1377