eitaa logo
حا.میم || حسن مجیدیان
398 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
401 ویدیو
8 فایل
یادداشت ها و انتخابهاي حسن‌ مجیدیان ارتباط از طریق @Hamim1361
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 |🔰 دوستان خطرناک! خيال نكن هنگامى كه آخرين گام را برداشتى و به انقلاب رسيدى، كار تمام مى ‏شود! آنهايى كه تا ديروز با صداقت كار مى ‏كردند، همين كه چپاول اينها و دست ‏هاى خالى خود را مى ‏بينند گويى از خواب بيدار مى ‏شوند و به چپاول ‏هايى با دست‏هاى پاك و دست‏هاى باز مى ‏پردازند. ناپاكى ‏ها و فساد اينها خيلى بيشتر و عميق‏تر است كه خانگى هستند و مورد اعتماد! آنچه باعث مى ‏شود كه دزدى ‏ها و قاچاق بازى ‏ها زياد شود و حتى وجهه ى مذهبى پيدا كند و مقدس شود همين نكته است كه از پاك ‏هاى عقب افتاده الهام مى ‏گيرد. با اينها كه اعتقاد به قداست دزدى و ضرورت چپاول دارند نمى ‏توان با نصيحت و خدا و جهنم حرف زد كه به خاطر خدا چپاول مى ‏كنند و به خاطر بهشت با على مى ‏جنگند وفرق اسلام را مى ‏شكافند. دروغ اينها از صداقتشان مايه مى ‏گيرد و اين خطرناك است! اينها مغرور صداقت و نيت پاك خويش هستند و نمى ‏فهمند كه شيطان چگونه انسان را ذليل مى ‏كند و باطل ديگران باعث مى ‏شود كه تو از حق و حقيقت و صداقت و قداست خودت دست بردارى و به استناد چپاول ديگران و فساد ديگران، خودت را به شيطان بفروشى و قربة الى الله و به خاطر اين كه ديگران جايزه نگيرند، سر حسين را خودت به توبره بيندازى. با اين منطق كه اگر من نكنم ديگران مى ‏كنند، پس بگذار من قشنگ‏تر ببرم و با توجه و رو به قبله و با اسم خدا سر حجت خدا را ببرم و دست او را ببندم. راستى كه چقدر خطر در پيش است و چقدر آفت بر سر راه است‏. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۱۰ #⃣ 👤: @ad_Einsad
تکلیف شرعی ما در مواجهه با «فهرست سهمیه‌ای» چیست؟ وقتی فهرست انتخاباتی براساس سهمیه محفل‌های سیاسی تهیه می‌شود، یک «فهرست سهمیه‌ای» خواهد بود. طبیعتا چنین فهرستی شامل ۳۰ نفر اصلح نامزدها نخواهد بود. ‏ اما در انتخابات، رای‌دادن به «اصلح»، تکلیف رای‌دهنده است. پس فهرست سهمیه‌ای نمی‌تواند رافع مسوولیت رای‌دهنده برای انتخاب اصلح باشد. انتخاب نماینده شایسته، تکلیف شرعی مهمی برای یک رأی‌دهنده است. چرا که رأی‌دهنده را در خیر و شر اعمال آینده آن نماینده مجلس سهیم می‌کند. ‏پس رأی‌دادن به افرادی که از صلاحیت آنها اطمینان کافی وجود ندارد و تنها نامشان در یک «فهرست سهمیه‌ای» آمده، احتمالا ضمان شرعی به دنبال دارد. اگر یک رأی‌دهنده نتواند به اندازه سهمیه خود، افراد شایسته را شناسایی کند، هیچ مسوولیت شرعی برعهده او نیست چرا که تلاشش را کرده و لایکلف الله نفسا الا وسعها. ‏ اما اگر جاهای خالی را با افراد ناشناسی پر کند که تنها در «فهرست سهمیه‌ای» نامشان آمده، مسوولیت شرعی مضاعفی پیدا می‌کند. پر کردن برگه رأی با اسامی ناشناخته و تنها براساس معرفی «فهرست سهمیه‌ای» احتمالا دو مسوولیت شرعی برای رأی‌دهنده ایجاد می‌کند: ‏۱- سهیم شدن در خیر و شر اعمال آینده نماینده‌ای که بدون حجت شرعی به او رأی داده. ‏۲- ممانعت از رأی آوردن نامزد اصلح دیگر که شاید توسط دیگران انتخاب می‌شد. بنابرین نباید با طناب پوسیده سهمیه‌خواهان به چاه انتخابات رفت. ‏ اگر فهرستی را می‌شناسیم که براساس صلاحیت افراد تنظیم‌شده، می‌توان آن را حجت شرعی برای رأی‌دادن دانست. ‏ اما اگر نتوانستیم چنین فهرستی بیابیم، تنها حجت شرعی داریم تا به اندازه شناخت خود، برگه رأی را پر کنیم. محمد سرشار https://eitaa.com/hamim1377
دو جمله در باب انتخابات بنده از فعالیت سیاسی پرهیز می‌کنم؛ بعضی رفقا در بحث و جدل می‌پرسند: یعنی سیاست شما عین دیانت شما نیست؟! من هم از آن‌ها می‌پرسم آیا چون آن بزرگ‌وار فرمود سیاست ما عین دیانت ماست، ما هم باید فقط به همین لفظ بسنده کنیم؟ یعنی دیگر لازم نیست ورزش ما عین دیانت ما باشد؟ لازم نیست اقتصاد ما عین دیانت ما شود؟ لازم نیست هنر ما عین دیانت ما شود؟ و شما از سر تکلیف انقلابی است که دست از سر کچل سیاست برنمی‌دارید و از باقی عرصه‌ها غافلید؟ خب از این‌همه، اشتغالات و تحصیلات بنده، به سمت هنر رفت و دانستم که در هنر هم - اگر نه بیش‌تر - به اندازه‌ی سیاست مسئله و دعوا وجود دارد تا برسیم به آن‌که هنرمان عین دیانت‌مان بشود. و خلاصه وقت و عمر ناقابلم را در این حوزه صرف کرده‌ام و می‌کنم. البته به گوش رفقا نرسد که زیاده‌روی‌شان در خاله‌زنک‌بازی‌های سیاسی هم ما را هرچه بیزارتر و فراری‌تر می‌کند. اما به هر حال، به عنوان یک فعالیت سیاسی دو سؤال را عرض می‌کنم: 1. کسی که می‌گوید سیاست عین دیانت، دقیقاً و در حال حاضرِ فضای انتخابات‌زده‌ی کشور مشغول چیست؟ مشغول دینی کردن عالم سیاست، یا رقابت میان چند گزینه‌ی سیاسی؟ این کوران انتخاباتی امروز چه کمکی به دینی شدن سیاست در جمهوری اسلامی خواهد کرد؟ 2. یادتان هست که دو-سه دهه‌ی پیش می‌گفتند همه‌چیز باید اسلامی بشود؟ بانک، دانش‌گاه، مدرسه، هنر و... حالا امروز از این‌همه سخن و هیاهو و وعده و وعید سیاسی، چه کسی هست که به دینی کردن این عرصه‌های اجتماعی فکر کند و از آن دم بزند؟ چه کسی هست که بگوید می‌خواهیم به عهد جمهوری اسلامی با مردم عمل کنیم؟ عهد جمهوری اسلامی با مردم اسلامی شدن دولت و بعد جامعه بود. این طبیعی‌ترین عهدی است که از اسم این جمهوری برمی آید؟ اگر امروز حل کردن معضل خودرو یا تورم اهمیت دارد، آن عهد، زیرساخت حل همه‌ی معضلات است. اما کدام سیاست‌مدار و کدام سیاست‌زده به فکر این عهد است؟ ------------------------------ متأسفانه در سیاست‌زدگی کارمان به این درجه رسیده که بعضی فرهنگ را ثمره‌ی سیاست می‌دانند!! مناظره‌ی فرهنگی آقایان را که دیدید؟ همه‌شان ناگفته همین باور را دارند و حرف‌های کودکانه و خامی که در باب فرهنگ به زبان آوردند، هم همین را نشان می‌داد. و چه خوش گفت یکی از خودشان که هنوز درباره‌ی فرهنگ مانند بیست سال پیش حرف می‌زنیم! بله؛ ایشان همه کهنه‌سرباز عالم سیاست و امنیت هستند، اما در حوزه‌ی فرهنگ از دانش‌آموز دبستان هم خام‌ترند. شاهدش همین که مسئله‌ی حجاب و عفاف را جزو اولویت‌های فرهنگی می‌دانند و به خیال خودشان تزهای نویی هم برای حل این معضل لاینحل در جیب مبارک دارند! به هر حال این نشانی از تفوّق نابه‌جای سیاست بر همه‌ی شئون جامعه است، اما به معنی تأثیر واقعی آن بر جامعه نیست... زیر پوست سیاست و سیاست‌ورزی خیلی اتفاقات هست که سرنوشت‌سازند، ولی به آن‌ها توجه نمی‌شود. کاش یاد بگیریم که به هر عرصه‌ای به‌طور متوازن اهمیت بدهیم و به‌عنوان انقلابی یا دغدغه‌مند یا دل‌سوز، از چیزی غافل نشویم و در مقابل چیزی دیگر را از حد بگذرانیم. ✍ مهدی متولیان https://eitaa.com/hamim1377
💢این‌بار اجماع هم مؤونه دارد!💢 🔹امروز چند افکارسنجی منتشر شده است. آمار یکی از دستگاه های امنیتی نیز حاکی از این آمار بود: پزشکیان حدود 10 میلیون، جلیلی و قالیباف هم هر کدام حدود 7 میلیون و حدود بیست درصد هم مرددین. 🔹چند نکته به نظرم قابل توجه است: 1️⃣ از میان کسانی که قطعی رای میدهند و مرددین را تشکیل می دهند، پزشکیان از جلیلی و قالیباف سهم کمتری دارد. اکثر مرددین را کسانی تشکیل می دهند که در میانه کاندیداهای اصولگرا به خصوص جلیلی و قالیباف گیر کرده اند. اساسا عمده کسانی که پزشکیان را برمی گزینند، با انتخاب او و برای انتخاب او پا به صحنه انتخابات گذاشته اند، نه اینکه اول در انتخاب شرکت کردن را برگزیده باشد و بعد از تردید و تفحص به پزشکیان رسیده باشند. 2️⃣ در صورت متعین شدن رای این مرددین به صورت متوازن (که بعید هم نیست) می تواند حتی به دور دوم رفتن همزمان جلیلی و قالیباف شود. 3️⃣ در صورت کنار رفتن قالیباف، بخش قابل توجهی از آرای او ممکن است به سبد رأی پزشکیان اضافه شود. 4️⃣ از طرفی دوگانه پزشکیان ـ جلیلی می تواند منجر به قطبی سازی جدی صحنه شود و به نفع پزشکیان، آرای خاموش را پای صندوق رأی بیاورد؛ به تعبیر دیگر درست است از میان کسانی که الان قطعا رأی میدهند آرای منفی قالیباف (حدود30 درصد) از جلیلی (حدود 15 درصد) بیشتر تخمین زده می شود، ولی باید توجه کرد که این آمار مربوط به جامعه آماری انقلابی ها و حزب اللهی هاست و نشانه آن این ست که در همین افکارسنجی بیشترین آرای منفی و حتی بالاتر از قالیباف متعلق به پزشکیان (حدود 34 درصد) است. این در حالی است که در میان کسانی که هنوز تصمیم به شرکت در انتخابات نگرفته اند، قابلیت دوقطبی سازی با جلیلی ـ پزشکیان بالاتر است و زمینه مساعدتری برای شوک انتخاباتی به نفع پزشکیان را فراهم میکند. 5️⃣ در صورت کنار رفتن جلیلی، هم موجی از سرخوردگی اجتماعی برای طرفداران دو آتیشه وی فراهم می کند که حقیقتا به صلاح نیست و در صورت تکرار، مانند انتخابات مجلس در آینده ای نزدیک شاهد خروش پاچنارها علیه چنارها خواهیم بود. 6️⃣ به نظر میرسد که تلاش برای متعین کردن حدود 20 درصد مرددین در دو گزینه جلیلی و قالیباف و خارج نشدن گزینه این افراد از سبد رای این دو نفر مهمترین راهبرد چند روز پیشِ رو است. 7️⃣ این راهبرد به خاطر دلایلی که در بندهای 3 و 4 و 5 ذکر شد، حتی بر راهبرد اجماع اصولگرایان نیز ارجحیت دارد. 8️⃣ ولی در صورتی که به هر دلیلی، این راهبرد را نپذیریم؛ ناگزیر بین دوگانه «پزشکیان ـ جلیلی» یا «پزشکیان ـ قالیباف»؛ در اولی خطر شوک اجتماعی به نفع پزشکیان محتمل تر است و البته رفتن برخی از طرفداران قالیباف به سمت پزشکیان و در دومی خطر سرخوردگی نیروهای فعال کف میدان حائز اهمیت هست و احتمال سفید شدن رای برخی از طرفداران جلیلی به علت مرزبندی شدید با قالیباف... 9️⃣ در این لحظه سنگین شدن تصمیم به خاطر تزاحم مؤلفه‌ها و پیچیدگی‌ها، جامعه انقلابی ایران در حال استقرار در منزلت جدیدی از است؛ الحمدلله ..... 🤲🌺 https://eitaa.com/alimohammadi1389/1730
برای شناخت صورت و ماهیت غیرمردمی و مزدور یک و یا یک کافی است که به رفتارها و گفتارهای آنان در مواقع جنگ‌های ملی توجه کرد. آنان اگر اصیل باشند و صاحب‌فکر و مصلح، در چنین بزنگاه‌هایی در کنار و می‌ایستند. در این سال‌ها اگر دیده می‌شود که به محض به گوش رسیدن زمزمه‌ی جنگ، گروه‌های مخالف خمیازه‌کشان از خوابگاه‌هایشان سر بیرون می‌آورند و اظهار وجود می‌کنند، خود نشانه‌ی مهمی بر نااهلی و نالایقی آنان است در زمین . تلاش می‌کند تا با جلب اعتماد و ایجاد گفتمان مُوجه دل مردمش را به دست بیاورد و از مسیر همانان اعمال قدرت کند. اگر نه که هیچ سیاستمدار عاقلی ناتوانی‌اش در جلب نظر و اعتماد مردم را با موشک و جبران نمی‌کند. بی‌تردید، و بر فرض محال، اگر از چنان راهبردی حکومتی هم شکل بگیرد، میان‌دارانش در حق مردم جز نخواهند ورزید، و برای تداوم قدرت جز بر همان تکیه نخواهند توانست کرد. ✍ علی اصغر عزتی پاک https://eitaa.com/hamim1377
ما انقلابی‌های ساده‌گیر و سهل‌انگار یک یادداشت شعاری در کانال "اخبار جهان" هنر منتشر شده که سربند دسته‌گل تازه‌ی طرف‌داران بی‌حجابی، کنسرت کذایی آن دخترک بی‌حجاب، می‌پرسد: "ما را چه شده که معیار ارزش‌گذاری‌مان شده برهنگی؟!" بله خواهر نویسنده! دقیقاً قضیه همین است که ارزش‌ها در حال وارونه شدن هستند و تلاش‌های ما هم حریف سیل وارونه‌گی نیست. ما از فرط سیاست‌زده‌گی و مشغول شدن به مسائل سیاسی منطقه، از حوزه‌ی فرهنگ غافل‌ایم. از عِلم و تفکر و عقیده فارغ‌ایم و در سطح روبناهای فرهنگ دست و پا می‌زنیم. به جای آن‌که سرچشمه‌ی پیدایش این رفتارها را بخشکانیم و در این عهد جاهلیت، مبانی عقیدتی و معارف عالی اسلام را بشناسیم و بشناسانیم تا همه‌ی وارونه‌گی‌ها و کژی‌ها را راست کند، فعالیت فرهنگی‌مان خلاصه شده در رجزخوانی و تبلیغات سطحی و جنگ روانی. در حالی که جنگ ما با غرب، جنگ عقیده و تفکر است و پشت هر حرکت و رفتاری یک فعل و انفعال فکری وجود دارد. آن‌همه در سیاست‌زده‌گی غرقیم که یکی از همین ماها، کتاب نوشته به اسم "جدال دو اسلام" و در آن شهید آوینی و جریان فرهنگی او را متهم می‌کند که قائل به جدایی دین از سیاست بوده‌اند!! چرا؟ چون شهید آوینی معتقد بود شأن فرهنگ اجل از سیاست است و سیاست زیرمجموعه‌ی فرهنگ است، نه بالعکس. خودتان را خسته نکنید. این بساط ادامه خواهد داشت و عاشقان برهنه‌گی هر روز دسته‌گل جدیدی به آب خواهند داد. دیروز فریب نفس اماره‌شان را خوردند و اسم تن‌آسایی و عافیت‌طلبی را گذاشتند آزادی، کائنات را جای پروردگار قادر متعال گذاشتند و به شکرگزاری از آن رو آوردند! درآیینه‌ی بخشنده‌گی و محبت خدا، خود را دیدند و به پرستش خود مشغول شدند، و امروز هم اسم گستاخی و سرکشی‌های احمقانه‌شان در برابر امر خدا را می‌گذارند شجاعت و شرافت!! و حتماً فردا هم خودپرستی و منفعت‌جویی و جاه‌طلبی را ایثار و فداکاری جلوه خواهند داد! یک روز با دختری بی‌حجاب در مورد روسری حرف می‌زدم، گفت: ما برای این موها شهید داده‌ایم!! (منظورش قربانیان وقایع سال 401 بود) این هم از ارزش "شهید"... و من و شمای انقلابی مثل تازه از گرد راه رسیده‌ها، مثل تازه از پشت کوه آمده‌هایی که گمان داشتند در جامعه‌ی اسلامی از این خبرها نمی‌شود، فقط می‌توانیم دست روی دست بگذاریم و حد اکثر چند پست و یادداشت منتشر کنیم که وااسلاما! آخر حکایت ما، حکایت رزمنده‌گانی است که در میدان جنگ به جای جنگیدن و تیر انداختن، پشت سنگرشان فقط پرچم می‌چرخانند و رجز می‌خوانند که ما این‌جا هستیم و هیچ‌جا نمی‌رویم. معلوم است که دشمن هر لحظه به سنگرمان نزدیک‌تر می‌شود و هم‌چنان از ما تلفات می‌گیرد. والله اکثریت قاطع این منادیان آزادی و ولنگاری، همین گستاخ‌های عاشق برهنه‌گی، خود از رگ و ریشه‌ی مذهبی برخاسته‌اند و جلوی فرهنگ و آیین خودشان قد علم کرده‌اند. چرا؟ چون اساساً ما تصور درستی از فرهنگ نداریم و آن را زیرمجموعه‌ای از یک زدوخورد سیاسی با آمریکا تلقی می‌کنیم. و هنر را هم ابزار دست چندمی برای پیام‌های سیاسی فرض کرده‌ایم. ما انقلابی‌ها که در سیاست و صنعتِ نظامی و از این قبیل، کارکشته و خبره و هوش‌مندیم، در فرهنگ ساده‌لوح و سهل‌انگاریم؛ دیر آمده‌ایم و زود می‌خواهیم برویم. هنوز نمی‌دانیم که فرهنگ با علم، هنر، فلسفه و تفکر آغاز می‌شود، نه با تبلیغات. معنای خدا، آزادی، هنر، شهادت، شرافت، شجاعت، ایثار و... در پخت و پز علم و تفکر و هنر انجام شکل می‌گیرد و در این میدان است که می‌توان مقابل وارونه‌سازی‌ها ایستاد. اگر در ابتدای دهه‌ی نود یک نهضت فراگیر عقیدتی و علمی تبیین معارف شیعه وجود می‌داشت که آثار و نتایج‌ش در نظام رسانه‌ای و تبلیغی ما سرریز می‌شد، می‌توانستیم جلوی بسیاری از جنبش‌ها و پدیده‌های منحرف را - چه در کشور خودمان، و چه در منطقه - بگیریم و نگذاریم جوان‌های این کشورها به امثال داعش گرویده شوند... ولی خب، فعلاً نظام تبلیغی ما که مملو از رجز شده، از پشتوانه‌ی فکری و معرفتی اسلام تهی است و لذا یارای همآوردی با فتانه‌های هزاررنگ فرهنگ مدرن را ندارد... پس این بساط ادامه خواهد داشت و عاشقان برهنه‌گی هر روز دسته‌گل جدیدی به آب خواهند داد. ✍ مهدی متولیان https://eitaa.com/hamim1377