eitaa logo
حا.میم || حسن مجیدیان
401 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
408 ویدیو
8 فایل
یادداشت ها و انتخابهاي حسن‌ مجیدیان ارتباط از طریق @Hamim1361
مشاهده در ایتا
دانلود
زشتی را میان مردم منتشر نکنید مردی خدمت امام موسی کاظم علیه‌السلام آمد و عرضه داشت : فدایت شوم، از یکی از برادران دینی کاری نقل کردند که ناپسند بود ، از خودش پرسیدم انکار کرد در حالی که جمعی از افراد موثق و قابل اعتماد این مطلب را از او نقل کردند! حضرت امام موسی کاظم علیه‌السلام فرمود : گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تکذیب کن ..حتی اگر پنجاه نفر قسم خوردند که او کاری کرده و او بگوید نکرده ام از او قبول کن و از آنها نپذیر! هرگز چیزی که مایه عیب و ننگ اوست و شخصیتش را از بین می‌برد در جامعه منتشر نکن که از آنها خواهی بود که خدا در موردشان فرموده : کسانی که دوست دارند زشتی‌ها در میان مؤمنان پخش شود عذاب دردناکی در دنیا و آخرت دارند 📚 منابع : 🔻 کافی ج ۸ ص۱۴۷ بحار ج ۷۲ ص ۳۶۵، ح۷۷ کافی ج ۴ ص ۸۰ https://eitaa.com/hamim1377
*مولانا باب ٱلحوائج، حضرت امام موسی‌بن جعفرٍ ٱلکاظم علیهما ٱلسّلام* می‌فرمایند: *مَثَلُ ٱلْدُّنْيَاٰ ! مَثَلُ مَاٰءِ ٱلْبَحْرِ، كُلَّمَاٰ شَرِبَ مِنْهُ ٱلْعَطْشَاٰنُ ٱُزْدَاٰدَ عَطَشَاً، حَتَّىٰ يَقْتُلَهُ.* مَثَل *دنيا !* همانند *آب دريا* است، هر چه *انسان تشنه* از آن بنوشد، *تشنه‌تر* مى‌شود، تا سرانجام که او را خواهد كُشت. (تُحف ٱلعقول، ص ۳۹۶) https://eitaa.com/hamim1377
🔸 هر کس بقای ستمگران را دوست داشته باشد، از آنان محسوب می شود نقل شده که «صفوان جَمّال» -شتر چران- یکی از اصحاب و شیعیان درجه یک امام کاظم(ع) به ملاقات علی بن یقطین رفت ، او بنا به دلایلی از ملاقات با صفوان امتناع کرد و او را نپذیرفت ! علی بن یقطین به دستور امام موسی کاظم (ع) با تقیّه جایگاه معاون اولی هارون الرشید را بدست آورده بود، و از نیروهای نفوذی و یاران ویژه ی حضرت در تشکیلات هارون الرشید بود. در روایت آمده خدای متعال اولیایی دارد و توسط همین اولیای خود در برابر دشمنان دفاع می کند و اینها در روز قیامت جایگاه ویژه خواهند داشت. علی بن یقطین اینچین جایگاهی داشت. حالا صفوان به ملاقات او رفته و او صفوان را نپذیرفته! مدتی بعد علی بن یقطین برای انجام مناسک حج ، از بغداد به مکه رفت و بعد از آنجا هم برای دریافت معارف ، رسید خدمت امام کاظم (ع) ، چرا که «تمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام‏» ...«تمام بودن حجّ به زیارت امام است‏.» علی بن یقطین با آن شخصیت و آن جایگاه ویژه ، رسید خدمت امام  و حضرت او را راه نداد! وقتی دلیل را پرسید امام فرمود: چون ملاقات با صفوان را نپذیرفتی، و دل او را شکستی و ناامیدش کردی و او از تو آزرده خاطر بازگشت ... گویی ما را نپذیرفته ای!...از او حلالیت بطلب تا به تو اجازه ی ملاقات بدهم. علی بن یقطین از مدینه رفت بغداد ، خودش را رساند به منزل صفوان ، وقتی صفوان را دید صورت گذاشت کف پای او و گفت امام و مولایم، حضرت موسی بن جعفر (ع) از ملاقات با من خودداری کرده مگر آن که تو از من راضی شوی و مرا ببخشی! صفوان او را حلال کرد ، دوباره برگشت سمت موسی بن جعفر ، حضرت به او اجازه ی ملاقات داد. این صفوان که انقدر نزد امام جایگاه دارد ، چند قافله شتر داشت و این شترها را کرایه می داد، گاهی دستگاه خلافت، او را برای حمل و نقل بارها می خواست و حتی هارون الرشید که به حج می رفت از او شتر کرایه می کرد ، یک روز امام موسی بن جعفر(ع) به او فرمودند: نمی ترسی با هارون الرشید محشور شوی ، چرا به یک آدم ظالم شتر کرایه می دهی؟! گفت: کرایه دادم چون برای سفر معصیت نبود برای سفر حج و سفر طاعت بود و الا کرایه نمی دادم. حضرت فرمود: به دل خودت  مراجعه کن، الآن که شترهایت را به او کرایه داده ای، آیا ته دلت علاقه مند است که لا اقل هارون این قدر در دنیا زنده بماند که برگردد و کرایه تو را بدهد؟ گفت: بله. اینجا جمله حضرت خیلی عجیب و قابل تأمل است، فرمودند: تو همین مقدار که راضی به بقای ظالم هستی ، همین گناه است. همین قدر که دوست داری در این مدت رفت و برگشت هارون الرشید زنده باشد ،پس در ظلم او شریکی! فَمَنْ أَحَبَّ بَقاءَهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ «هر کس بقای ستمگران را [و لو چند روزی] دوست داشته باشد، از آنان محسوب می شود.» صفوان بعد از شنیدن این حرف تمام کاروانش را یک جا فروخت و به کار دیگری مشغول شد. https://eitaa.com/hamim1377