هدایت شده از آیین چراغ | روحالله شمسیکوشکی
💠 نه که خودشان هر روز به یک رنگ بودند و در هر مقطعی از زندگی چند شخصیت داشتند، چون مبانی محکمی نداشتند. زیگزاگی بودند چون ثبات قدم نداشتند. با تغییرات هورمونی، نظراتشان هم تغییر میکرد.
حالا میخواهند حاج قاسم را هم مثل خودشان کنند و می گویند: «دوتا حاج قاسم» داریم!. نامرادهای نامرد!.
🔻جدا از اینکه معلوم نیست با چه متر و معیاری نظر اکثریت را کشف کردهاند که میگویند: اکثریت مردم آن موقع با فعالیتهای حاجی راضی بودند و این موقع ناراضی!!، فهمشان از اکثریت هم بلاهت آمیز است.
یعنی آن تشییع بیست و چند میلیونی آنهم فقط در چهار شهر کشور آنهم دقیقاً بعد از فعالیتهای منطقهای حاجی، کاشف از احساسات اکثریت مردم ایران نبوده ولی اقلیت لایک کنندهها و کامنت گذاران خودشان اکثریت هستند!.
🔻اتفاقا بسیاری از مردم از فعالیتهای حاجی در دفاع مقدس و جنوبشرق خبر نداشتند و ندارند و بخاطر تهدیدات منطقهای که از سر مردم کم کرد، او را دوست دارند!.
منتها چه کار کنیم که پادویی برای منافع منطقهای صهیونیسم، شما را حسابی از ماجرا پرتتان کرده!.
( همین ها با همین درک از مردم و به اسم «اکثریت»، روز تا شب چه بیدینیها و بیغیرتی ها را که به مردم نسبت نمیدهند!)
✍️ روح الله شمسی کوشکی |
https://eitaa.com/joinchat/4165402769C8f31c5c323
تسلیت
تسلیت و تعزیتِ روزِ ارتحال خانم حضرت زینب الکبری سلام الله علیها
قبله ی اندوه ها
کعبه ی مصیبت ها
یاورِ باورهای زخمی
خواهرِ امام، دختر امام
مادر شهید، دختر شهید
عقیله ی قبیله ی نور
هرچه از خانم زینب کبری سلام الله علیها بگیم کمه...
#تسلیت
#حضرت_زینب_س
🔹 کتاب مِلداش
ملداش در زبان مازنی یعنی ملاداداش که خطاب به طلبه های مبلغ استفاده میشود. این کتاب شیرین، داستان سفر تبلیغی هدایت ایلچی به یکی از نقاط مازندران است. کش و قوس ها و اتفاقات جالبی در ایام اقامت هدایت در روستا اتفاق می افتد که خواندنی و آموختنی است و موقفی است برای تامل و تدبر که اگر ما در این موقعیت ها گیر بفتیم از دست و دلمان چه برخواهد آمد. انگار آینه ای از وضع ماست این کتاب. برای طلبه ها و آنها که با مردم سر و کله میزنند ، حرف های خوبی دارد. در رمان ملداش به قلم آقای فیروزجایی که نشر معارف چاپش کرده، ایلچی در روستا با مریضی و تشنج همسرش، بی فرزندی و بحث آوردن بچه از فامیل یا پرورشگاه به خانه، بیان اشتباه مساله ی شرعی و ضرر بیست میلیونی به شیربانِ گاودار و واهمه ای دائمی از عکس العمل او، مواجهه با عقاید خرافی مردم، دردهای جوانان مجرد و عاشق روستا، گاومرگی در روستا و مهاجرت مردم، ترس از بحث غسل و کفن و تلقین میت و....دست به گریبان است و انگار با همین دردها و دردسرها، برای خودش سلوکی ویژه و پر فراز و نشیب دارد. در هر صورت این کتاب مختصر که ظرفیت تفصیل بیشتری هم داشت، یک دوره ی مردم شناسی و البته خودشناسی است و خواندنش حتما مفیدِ فایده است.
۸ بهمن ۱۴۰۲
#معرفی_کتاب
#کتاب_ملداش
#طلبه #تبلیغ
#آخرین_کتابی_که_خواندم
https://eitaa.com/hamim1377
اگر شاعری
نویسنده ای
تبلیغ و حرف زدن بلدی
هنرمندی
طراحی
مستندسازی
و یا هرچه...
خُب بسم الله
بفرما
برای این زنِ مظلوم و شهیدِ فلسطینی و خون سرخِ سرش و دو قرص نانی که برای بچه هایش می بُرد...
شعر بگو
خطی بنویس
خطبه ای بخوان
طرحی بساز...
به خدا که همه ی ما عاجزیم از ترسیم این همه مظلومیت...
چقدر حرف و درد و بغض و... دارد این تصویر...
فقط
سکوت
سکوت
سکوت
زینبی کو تا بگرید زار بر جسم حسین؟!
#غزه
#مادر
#شهادت
https://eitaa.com/hamim1377
12.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرش که چی؟
عقب بمونی ترسو بار میای!
🎙 شما صدای #حسن_باقری را میشنوید...
https://eitaa.com/hamim1377
*گزارشی از یک پژوهش درباره حجاب*
*اندیشکده زوج*
براساس پژوهش اخیر اندیشکده زوج که با روش تحلیل ثانویه (Secondary Analysis) روی تمام تحقیقات دو دهه اخیر درباره حجاب صورت گرفت، با عنایت به مقایسه روند تغییرات نگرشی مردم نسبت به ابعاد مختلف مساله حجاب، یافتههای پژوهشهای ملی در سال 1402 به شدت معنادار هستند. برخی از آنها را مرور میکنیم:
باور به اینکه حجاب حکم واجب خداست و برای بانوان لازم است که در فضای جامعه آن را رعایت کنند و این حکم آثار مثبت متعددی برای جامعه به همراه دارد و عدم رعایت آن دارای پیامدها و تبعات منفی برای خود فرد و جامعه است، کماکان اکثریت مطلق نظرات را به خود اختصاص داده است.
حدود 60 درصد مردم، وضعیت حجاب و پوشش در جامعه را نامناسب و نگرانکننده توصیف کرده و اعلام کردهاند با روند فعلی وضعیت حجاب در آینده بدتر و نگرانکنندهتر خواهد شد.
مخالفتهای قاطع و حدود 70 درصدی مردم با گشت ارشاد در تحقیقات سال 1401 به 50 درصد کاهش یافته و درصد موافقان مداخله نیروی انتظامی در این وضعیت افزایش پیدا کرده است.
نظر مردم درباره این جمله که «قانون حجاب اجباری باید لغو شود» از حدود 60 درصد در سالهای گذشته به حدود 33 درصد در سال 1402 کاهش یافته و درصد مخالفان این گزاره حدود 20 درصد افزایش یافته است.
به نظر میرسد در سال 1402 با توجه به فروکش شدن التهابات سال گذشته و افزایش برهنگیها و وضعیت نامناسب پوشش بخشی از بانوان جامعه، مردم نسبت به آزادی و اختیاری بودن پوشش کمی تردید کردهاند.
#حجاب
https://eitaa.com/hamim1377
خُرده میگیرند؛ ولی دستهای خونی و سرمازدهی این مجاهدِ اهل غزه هم میتوانست مشغولِ گوشی باشد و غرق در پُست گذاشتن!
این مردِ باشکوه هم میتوانست خود را در تلگرام و توئیتر بلحاظ روانی «خالی» کند و خشماش از صهیونیستها کمتر شود.
آن خشم را اما نگه داشت برای میدان.
دهها هزار مثل این مرد در غزه هستند. آنها خودشان را به «شبکههای تخلیهی روانی» آلوده نکردهاند. عصبانیتِ آنها از اسرائیل هرگز آنقدری کم نمیشود که تن به «سازش» بدهند.
ریشهی «سازش» در غزه خشکید چون «خشمهای راهبردی» نگهداری و انباشت شدند. چون اجازهی «هدر رفتن خشم» داده نشد.
نباید الگو بگیریم؟
#غزه
#مقاومت
هفتم اکتبر آمد
تا جلادان ظالم بدانند
و قصابان غاصب آگاه باشند:
ملتی که کتاب بالینیاش «قرآن» است؛
گریبان «شیطان» را رها نمیکند...
#غزه
#مقاومت
https://eitaa.com/hamim1377
فلسطینی قابل معرفی نیست.
هشت دهه گرفتاریِ ساعت به ساعت،
پنج نسل فلسطینی را با همه نسلهای بشر متفاوت کرده.
تعاریف رایج در فلسطین کار نمیکنند.
اهل غزه «ندیدنی و نشناختنی» شدهاند.
به قول شاعر
آتش بگیر؛ تا که بدانی چه میکشم
احساسِ سوختن، به تماشا نمیشود!
فلسطینی نگرانِ دیدهنشدن نیست.
مخاطب نمیخواهد.
رسانه نمیخواهد.
حتی «کمک» نمیخواهد!
این ما هستیم
که به «کمک کردن» نیاز داریم!
و به «شرف نشان دادن»
دردمندِ اهلِ غزه به مردم دنیا «حس موثر بودن» داد؛ ولی خودش دهههاست میداند «تجاوزِ اسرائیل» پایان ندارد.
او خبر دارد
که «آینده» در فلسطین
با هیچکجا هممعنا نیست.
فلسطینی،
«نه!» بدنیا میآید؛
«نه!» را زندگی میکند؛
و در رگهایش «تنهایی» جاریست.
فلسطینی،
یکّه و تنهایی است
که ساعت به ساعت زجر میکشد
و فقط «نه گفتن به اسرائیل» را بلد است!
هر که آنها را بشناسد؛
حجمِ بیآرزوییشان مبهوتش میکند!
#غزه
#مقاومت
https://eitaa.com/hamim1377
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راجع به کلیپ تبلیغاتی سعودی در این روزها👇👇
«این منم طاووس علیین شده»
📝 سید آرش وکیلیان
اخیرا یک ویدئوی تبلیغاتی از لیونل مسی ساخته شده که وزارت گردشگری کشور سعودی آن را تولید کرده و در اندک زمانی بازدید فراوانی هم داشته است. خلاصه برخی عزیزان هموطن ما هم با حسرت به آن می نگرند. من پرسش هایی از این عزیزان دارم:
۱- اگر وقتی از شما میپرسند کجایی هستید ، در جواب مجبور باشید بگویید «سلجوقی» هستم، چه حسی پیدا میکنید؟ این دقیقا وضع مردمی است که هویت ملی شان با «سعودی» تعریف میشود.
۲- اگر برای رانندگی زنان تازه اجازه صادر شده باشد، چه حسی پیدا میکنید؟ چرا باید مردمی که دست کم از ۱۳۱۹ گواهینامه رانندگی زنان داشته اند باید حسرت آنها را که بتازگی چنین حقی به دست آورده اند، بخورند؟
۳- اگر به شما بگویند که چرا اموال خاندان حاکم را اختلاس کرده اید، چه حسی پیدا میکنید؟ در سعودی مشکل این نیست که مسئولان حکومت اموال عمومی را اختلاس کنند چون که اصل درآمدهای ملی مال خاندان سعود است و بقیه مواجب بگیر آنها هستند.
۴- اگر برای تامین امنیت ملی خود مجبور باشید مثل گاو شیرده هر سال هزینه گزافی صرف خرید تسلیحات آمریکایی بکنید که آخرش هم نتوانید با آنها یک کشور فقیر مثل یمن را شکست دهید، چه حالی پیدا می کنید ؟
۵- اگر مخالف سیاسی حکومت را به بهانه صدور اجازه ازدواج به سفارت بکشند و او را آنجا بدون تشکیل دادرسی اره کنند، شما چه حالی پیدا میکنید ؟
همه اینها به معنای این نیست که وضع ایران خیلی خوب است، اما قبل از حسرت خوردن کمی بیاندیشیم.
در باب اثر صنعت تبلیغات در تولید حس پیشرفت هم این شعر جناب مولوی بسنده است:
آن شغالی رفت اندر خم رنگ
اندر آن خم کرد یک ساعت درنگ
پس بر آمد پوستش رنگین شده
که منم طاووس علیین شده
پشم رنگین رونق خوش یافته
آفتاب آن رنگها بر تافته
دید خود را سبز و سرخ و فور و زرد
خویشتن را بر شغالان عرضه کرد
جمله گفتند ای شغالک حال چیست
که ترا در سر نشاطی ملتویست
از نشاط از ما کرانه کردهای
این تکبر از کجا آوردهای
در پایان اگر قصد دارید حسرت مردمان دیگر کشورها بخورید، بگردید یک کشوری را پیدا کنید که بدون تصنع ارزش حسرت خوردن داشته باشد.
#سعودی
#تحقیر #خود_تحقیری
https://eitaa.com/hamim1377
*تن نور، باطعم عشق وجنگ*
📚بخوانید| *تن نور* رمان نوجوان، انتشارات سوره مهر
*«حسین قربانزاده خیاوی» * در رمان جدیدش «تننور» به دغدغهها و مشکلات نوجوانان در مواجهه با مقولههایی مثل عشق، جنگ، فقدان و مرگ میپردازد.
🔹 تن نور داستان پسری آذربایجانی به نام *« آراز»* را روایت میکند که پدرش تکاور نیروی دریایی ارتش است. پدر بعد از مرگ همسرش، آراز را با خود به #خرمشهر میبرد و به دوستش میسپارد. فقدان مادر و گرمای جنوب پسر را اذیت میکند. آشنانی با *نجمه* دختر میزبان و شروع #جنگ_تحمیلی ماجراهای جذابی را رقم میزند.
🔸«آن روی نجمه را خودم هم نمیدانم چه جوری است، چون خودم هم ندیدم ولی همیشه میدانستم درون من یک نجمۀ دیگری هم هست، یا بسیار عاقل و آرام یا بسیار سرکش و دیوانه. آن یکی نجمه کی خودش را نشان میداد، نمیدانم. جنگ اجازه نداد آن یکی نجمههای هزاران نفر مجال خودنمایی داشته باشد، یکی هم آراز مهمان سفید نجیب...
#معرفی_کتاب
#رمان_نوجوان
https://eitaa.com/hamim1377