eitaa logo
حا.میم || حسن مجیدیان
401 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
401 ویدیو
8 فایل
یادداشت ها و انتخابهاي حسن‌ مجیدیان ارتباط از طریق @Hamim1361
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از شهادت سیدحسن، انتظار هر شهادتی را داریم. حالا معلوم نیست آن مردِ غیور فلسطینی، یحیی السنوار شهید شده یا نه! ولی دیگر کدام خون، می‌خواهد ما را از خاکی که سفت به آن چسبیده ایم جدا و بیدارمان کند؟ به راستی امت اسلام را چه شده که این همه خون‌های گرانبهای به زمین ریخته شده هنور نتوانسته آنان را چنان که باید،بیدار کند؛ چقدر حجاب‌های ظلمانی قطور است که این خون‌ها هم انگار توان شکافتن‌شان را ندارد! که اگر بیدار می‌شدند نیاز به اسلحه هم نبود بلکه به قول امام با یک سطل آب ریختن هم کار صهیون‌ها تمام بود... یحیی سنوار نیز به قافله شهدای قدس پیوست یا نه؟ دوباره انتظار و انتظار https://eitaa.com/hamim1377
چندسال قبل که تلوزیون‌های صهیونیستی مارش پیروزی نواختند و خانه ویران شده یحیی را نشان دادند که تلّی از آوار بود و خبر ترور موفق او را روی پخش ویژه بردند، یحیی یک ساعت بعد به خانه ویران شده‌اش برگشت و روی مبل شکسته‌ای نشست و با لبخندی تحقیرآمیز، گوشه لب کج کرد و عکس یادگاری گرفت. من آن روز شیفته شجاعت یحیی شدم. او لاتی را تا درجه آخرش پر کرده بود. بعدها که یک عکس هالیوودی مردانه‌ هم از او منتشر شد که دست روی کلت کمری‌اش برده بود و داشت بیرونش میکشید، انگار ابرمرد خیالی ایام نوجوانی را در واقعیت دیده بودم. چقدر اسطوره‌ای بود. نمیشد حتی توی چشم‌هاش نگاه کنی. یحیی شاید کسی بود که بیشترین خبرهای جعلی درباره ترور او منتشر شد. اسرائیلی‌ها در له‌له یافتن اثری از او، بارها شایعه ترورش را مطرح می‌کردند تا بلکه از رصد واکنش‌ها، چیزی دست‌گیرشان شود. او رسما نامرئی بود. فلسطینی‌ها می‌گویند یحیی حتی سایه نداشت. می‌گویند از دیوارها می‌گذشت. تو بگو روح بود. پشت ابرمردان همیشه افسانه می‌سرایند. ابرقهرمان پسر‌های فلسطینی. شیرمرد پچ‌پچه‌های دخترکان غزه. امّید مردان و زنان جنگ‌زده. دلشان گرم بود به تونل‌های زیر پایشان که یحیی از آنجا می‌گذرد. حالا می‌گویند روح فلسطینی، ابرمرد نامرئی غزه، نه در پستوی تونل‌ها، که روی زمین شهید شده. نزدیک تانک‌های اسرائیلی. لباس رزم بر تن. خشاب بسته بر فانوسقه. چفیه بر شانه. سلاح بر کف. حالا جوان‌های فلسطینی پشت‌به‌پشت سیگار می‌سوزانند و به یک‌جا خیره می‌شوند و می‌گویند یحیی با مرگش پله آخر لاتی را هم برداشت. باز تحقیرشان کرد. که من روی زمین بودم. بین نیروهای تحت‌امرم. و نیم‌خیز، سلاح بر دوش توی پس‌کوچه‌ها می‌دویدم. شما کجایید؟ یحیی تحقیرآمیز بزرگ‌شد. تحقیرآمیز زندگی‌کرد و تحقیرآمیز رفت. ما قصه یحیی را سال‌ها برای بچه‌هایمان تعریف خواهیم کرد. «مهدی مولایی» https://eitaa.com/hamim1377
سروها ایستاده می‌میرند! کسی که گمان می‌برد اغلب راهبران دلیر و دریادل، جز با تیغ و ترور از درگاه دنیا می‌گذرند، ماقبل تاریخ و حتی درک ایستاده است! سرگذشتنامه‌ها جز خون و خطر، برای ایشان نقش نکرده است. بدیهیات ردیف نکنم، اکنون سخن از امر دیگری است. فقط در این میان از خاطر مبرید که این رادمردان، چه آسان باری سنگین از تهمت و هجو و پلشتی‌های تله‌ویزیون‌ها و نیوزها را به کناری فکندند و رو به معبود نهادند. او که امروز پرچم سوگش در اهتزاز است، متهم بود به اختفاء در هفت‌توی پناهگاهها، سپر کردن اُسَرا، افشای اسرار دِگر رهبران و سازش برای آتش بس! آنان که این سروِ افراشته و بلند قامت را تبر زدند، بس بلاهت‌آمیز بر تاریخ علامت نهادند. تصاویرِ واپسینِ مردی که بی‌نشان، اما در میانه میدان، تا آخرین لحظه سپر نمی‌اندازد و حتی نگاه دزدانه دشمن را نیز بی‌جواب نمی‌نهد و پرتابه‌ای نثارش می سازد! برای سَلَف او اما، مگر چنین افسانه‌هایی سرِ هم ندادند؟ در هتل‌های ترکیه و قطر می‌نشیند و با تجمل و تَنَعم قرین است و خلایق را در غزه به کشتن می‌دهد! سرحساب که شدند، دیدند که اغلبِ ایل و تبار خویش را، نثار همین مصاف ساخته است و آخرالامر، جان خود را به گاه قرائت شبانه قرآن در اقامتگاهی در تهران. یا چرا راه دور برویم؟ سیّدِ ضاحیه نشین، مگر متهم نبود که لبنان‌گراست و غزه را در حد حرف دارد و عافیت‌طلبی فرونمی‌نهد. او نهایتا جان بر سر لبنان نهاد یا فلسطین؟ و اگر به کمک باریکه نمی آمد، به حیات نزدیک‌‌تر نمی‌ماند؟ خداوند این روزها را، جلوه تدارک آبروی یارانش ساخته است! ملخّص کلام: از یاوه‌سرایی و هرزه‌بافی ابناء شیطان نهراسید، که جز پوچی و بی‌دوامی در بساط نداشته است. این روزها که دشمن با همه توش و توان برای بودن و ماندن به میدان آمده و البته جز ترور نمی‌شناسد، نیز می گذرد، لَختی بعد در خواهید یافت که در پس این رذالت‌ها و شلتاق‌ها، چه آرزوهای خاک‌شده‌ای پنهان بوده است و چه پایمردی‌ها در برابر بهتان‌ها و انگ‌ها. ✍ محمدرضا کائینی https://eitaa.com/hamim1377
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت هاآرتص از نحوه شهادت رهبر حماس: در ابتدا، یک تانک سنوار را هدف گرفت که باعث شد او دستش را از دست بدهد. ارتش اسرائیل می‌خواستند به او نزدیک شوند که سنوار دو نارنجک به سمت آن‌ها پرتاب کرد. سپس پهپادی فرستادند که سنوار با دست زخمی به سوی آن، چوب پرتاب کرد. *با تیر، نشد تیغ، نشد چوب، نشد سنگ با هرچه به دستم برسد آمده‌ام جنگ* https://eitaa.com/hamim1377
انتشار رمانی که سنوار در زندان نوشت رمان «خار و میخک» اثر شهید یحیی سنوار، به دست «هانیه کمری» و به ‌همت موسسه هنری- رسانه‌ای سلوک درحال ترجمه است و به‌زودی توسط انتشارات سوره مهر راهی بازار نشر می‌شود. شهید یحیی سنوار رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس که ۲۶ مهرماه در درگیری مستقیم با نظامیان صهیونیست به شهادت رسید، این رمان را در طول دوران اسارت خود در زندان‌های رژیم اشغالگر قدس به نگارش درآورده‌است. او در «خار و میخک» تاریخ سرزمین غزه را در قالب یک رمان دوجلدی روایت می‌کند. https://eitaa.com/hamim1377
29.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️🎙گزارشِ خبریِ یابونیوز🐴♨️ 🔻یابونیوز شما را به دیدنِ اولین بخشِ خبریِ خود دعوت می کند.😎 🔵سرتیترِ اخبار🔵 📌حمایتِ بنیامینِ نتانیابو از مردمِ ایران🤪 📌پیامِ مهمِ خاخام های یهودی برای جهانیان🧐 📌رخدادِ معجزه ی طلوعِ آفتاب در شب در اسقاطیل😦 با ما همراه باشید😍 🌊 @safabeansoyedarya @EmamRaoof888
فکر کنید او را ترور می کردند. آن هم در سالگرد ۷ اکتبر. بسیاری او را بخاطر عملیات متهورانه اش، بخاطر تلفات جنگ ،بخاطر ویرانی غزه، بخاطر اینکه خودش در تونل ها مخفی است و مردم و اسیران را سپر کرده و ... شاید لعن و نفرین می کردند. حتی کسانی که با آرمان قدس همسو هستند، شاید او را با محاسبات هزینه و فایده محکوم می کردند. اما خداوند اراده کرد تا آخرین سکانس از زندگی او به زیباترین شیوه در عالی ترین موقعیت در تراژدیک ترین صحنه، در خط مقدم نبرد، توسط دشمنش ثبت ،ضبط و در جهان منتشر شود. تا او از همه اتهامات و برچسب ها و قضاوت ها مبرا گرداند و با خوشنامی اسطوره مانند، از این جهان فانی رخت بربندد. حتی آنان که او را تروریست می دانستند، او را ستایش می کنند و از شجاعت او و نخوت دشمنش می گویند. آری این وعده خدا است که فرمود ... إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا ... به راستی خداوند از مؤمنین دفاع خواهد کرد. ✍ سلمان کدیور https://eitaa.com/hamim1377
‌ ‌ سردار شهید مجاهد بود در هنگام شهادت جلیقه خشاب (نه ضد گلوله) بر تن داشت که یعنی همچون رزمندگان عادی با دشمن مبارزه می‌کرد و در نبرد با پست ترین انسان‌های زمین آسمانی شد. قهرمان و شجاع بود و برخلاف دروغ‌های دشمنانش نه در زیرزمین مخفی شده بود نه سپر انسانی داشت.... شاید صهیونیست‌ها از شهادت سنوار خوشحال باشند اما در واقع آن‌ها موفقی در شهادت سنوار نداشته‌اند، این سنوار بوده است که انتخاب کرده همچون یک مجاهد دلیر هم‌پای سایر قهرمانان غزه بجنگد و برای آزادی فلسطین تلاش کند.. 🔹 او می‌توانست مثل سران ترسو و بزدل رژیم صهیونیستی در تونل های امن مخفی شود اما او به زندگی همچون یک مجاهد عادی را انتخاب کرد تا به همه نشان دهند که شجاعت و جنگاوری چیست... https://eitaa.com/hamim1377
آه یحیی! بس بود دیگر پیر مرد! شصت و اندی ساله شده بودی، ۲۳ سال اسیر بودی، کل عمرت را برای آزادی قدس و شرف مسلمین جنگیدی! میرفتی پشت تریبون و در سفرهای دیپلماتیک، از مقاومت حمایت میکردی! هیچکس هم جرات نداشت خرده ای به تو بگیرد، مگر یک مجاهد چندسال می‌تواند تفنگ به دست بگیرد؟! هرچه هم جنگجو باشد خلاصه‌ قهرا تبدیل به یک ژنرال می‌شود که باید از اتاق های امن در ساختمان های مخفی فرمانده ای کند. اصلا تا قبل شهادت حاج اسماعیل هنیه حق با تو بود، اما‌ بعد شهادتش اصلا عنوان اصلی تو 《رئیس دفتر سیاسی حماس》 بود! باید کار سیاسی میکردی و پوتین را به یادگار کنار اتاق کارت نگه میداشتی! آه یحیی، آنجا چه میکردی؟! با لباس معمولی و خشاب روی سینه بین آوارهای رفح ؟! مگر‌ جوان ۲۰ ساله ی گردان های قسام بودی؟! آه یحیی، آنجا چه‌ میکردی؟! چریک پیر، کهنه‌ سرباز، چقدر لاغر شدی؟! زیرتونل ها، این یک سال کم خوردی،کم خوابیدی و کم نوشیدی تا تو هم مثل آن کودک اهل غزه پوست و استخوان شوی! آه یحیی... 《شیر، پیر هم که شود،شیر است》. در آن جنگ تن به تانک، مثل شیر غریدی و حتی در قیاس با جوان های قسام، باز تو بیشتر نفس‌کشیدی و سینه‌ ی بنی صهیون را در آن ساختمان ها لگد کوب کردی،آخر هم زورشان به تو نرسید و به نامردی گلوله بارانت کردند. یحیی، دنیا دید که حرامی ها حتی در پشت دوربین کوادکوپتر هم جرات نکردند به تو نزدیک شوند و با فاصله به تماشایت نشستند، وقتی از پرکشیدنت مطمئن شدند، كفتارگونه‌ بالای پیکرت حاضر شدند. یعنی خدا عجب کارگردانی ای کرد، هرچه فیلم و عکس‌از نبرد تن به تانک تو منتشر شد، صلابت، حماسه و سلحشوری بود! دنیا سکانس پایانی زندگی‌تو را دید که وقتی سراغت آمدند، چون فاتحین به صندلی تیکه دادی و آن سگ الکترونیکی را با چوب راندی، بی‌اعتنا و با ابهت! لحظات ختم به شهادتت، برای رزمندگان جنگ های چریکی‌ دنیا، کلاس آموزشی بود، عجب استتاری کردی، وقتی چیزی برای بستن شریان نداشتی، بالای  جراحت خود را  با سیم بستی تا از خون ریزی جلوگیری کنی و کماکان بجنگی! چقدر تو خونسرد بودی مرد. این کارها در آن لحظاتی که برای چون مایی پراضطراب است، برای مجاهد ۶۰ ساله ی لشکر عزالدین قسام، این چنین عادی و باوقار طی می‌شود که‌ صدالبته سرچشمه اش قرآنی‌است که با آن مانوس بودی، اما سربازهای دشمن لا به لای جزوات دانشگاه های نظامی دنیا دنبالش میگردند. آه یحیی! کجا و کی زمانه بچرخد تا چون تویی چشم‌به دنیا باز کند و چشم دنیا را خیره؟! آه یحیی، در میان آن خرابه ها چه میکردی؟! میگفتند از ترس‌جانت مخفی شدی، میگفتند جاسوس بودی ؟!؟! ببین خدا چگونه‌ رسوایشان کرد، خدا اگر‌ بخواهد عزتی نصیب اهل حق کند، حتی به دست کثیف ترین مخلوقات خود، نمایش حقانیت مجاهدان خود را روی پرده می‌برد تا دنیا انگشت به دهان بماند. پرده ی آخر زندگی‌مجاهدانه‌ ات جوری رقم خورد، که تصویرش، لحظه ای از ذهن دوست و دشمن، در این معرکه ی آخرالزمانی پاک نخواهد شد. رحمت خدا بر روح پاکت که حتی محل شهادتت، ثانیه های آخر مجاهدتت و حتی تصاویر پیکرت، مسلمین را سربلند کرد. ✍احمد رباطی https://eitaa.com/hamim1377
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔹پیام رهبر انقلاب اسلامی در پی شهادت مجاهد قهرمان، فرمانده «یحیی السنوار» 📣 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی خطاب به ملتهای مسلمان و جوانان غیور منطقه با تجلیل از مجاهد قهرمان، فرمانده «یحیی السنوار» تأکید کردند: جبهه مقاومت همانگونه که قبلاً با شهادت برجستگان خود از پیشروی باز نماند، با شهادت سنوار هم کمترین توقفی نخواهد داشت باذن‌الله. حماس زنده است و زنده خواهد ماند. 👇متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: 🔹️بسم الله الرّحمن الرّحیم ✏️ ملّتهای مسلمان! جوانان غیور منطقه! مجاهد قهرمان، فرمانده یحیی السّنوار، به یاران شهیدش پیوست. ✏️ او چهره‌ی‌ درخشان مقاومت و مجاهدت بود؛ با عزم پولادین در برابر دشمن ظالم و متجاوز ایستاد؛ با تدبیر و شجاعت به او سیلی زد؛ ضربه‌ی جبران‌ناپذیر هفتم اکتبر را در تاریخ این منطقه به یادگار گذاشت؛ و آنگاه با عزّت و سربلندی به معراج شهیدان پرواز کرد.. ✏️ کسی چون او که عمری را به مبارزه با دشمن غاصب و ظالم گذرانده است، سرانجامی جز شهادت شایسته‌ی او نیست. فقدان او برای جبهه‌ی مقاومت البتّه دردناک است، ولی این جبهه با شهادت برجستگانی چون شیخ احمد یاسین، فتحی شقاقی، رنتیسی و اسماعیل هنیّه از پیشروی باز نماند، و با شهادت سنوار هم کمترین توقّفی نخواهد داشت؛ باذن الله. حماس زنده است و زنده خواهد ماند. ✏️ ما چون همیشه، در کنار مجاهدان و مبارزان بااخلاص خواهیم ماند؛ بتوفیق من الله و عونه. ✏️ اینجانب شهادت برادرمان یحیی السّنوار را به خاندانش، به همرزمانش، و به همه‌ی دلبستگان جهاد فی‌سبیل‌الله تبریک، و فقدانش را تسلیت میگویم. ✏️ والسّلام علی عباد الله الصّالحین ✍ سیّدعلی خامنه‌ای؛ ۱۴۰۳/۷/۲۸ khl.ink/f/57913
اگر خون شهید مرا به حرکت نینداخت و من کپ کردم و زانوی غم بغل گرفتم و دست از کار و فعالیت و مسئولیت های فرهنگی و اجتماعی ام کشیدم و سرد و کرخت و راکد ماندم و....یعنی من به سهم خودم خون شهید را هدر داده ام. الان با این شهادت اسطوره ای و کم نظیر و قهرمانانه ی شهید یحیی، من باید اتفاقا با سرعت و انرژی و روحیه ی مضاعفی بدوم و تلاش کنم و کار و فعالیت و مجاهدتم را گسترش بدهم. https://eitaa.com/hamim1377
خطای بزرگ کفتارها 🔹 درست مثل آرش، درست مثل موسی، درست مثل سلیمان که تکه چوبی در دست داشتند، پرتاب کرد. پرتابی تاریخی، رؤیایی، اساطیری و... نه هوش مصنوعی بود نه سناریویی طراحی‌شده، همه هالیوود بخواهند این قاب را باز‌سازی کنند، نمی‌توانند. هزار بار سه، دو، یک، حرکت باید بدهند و آخرش هم یک‌چیز پلاستیکی مقوایی درمی‌آید و هیچاهیچ. 🔹۲۳ سال زندان بودن، یک‌عمر مبارزه کردن، به عبری و عربی مسلط بودن و آخرش هم با حمایل خشاب‌های پر بر دوش و چفیه بر گردن و سلاح بر دوش وسط معرکه در نبرد با سفّاک‌ترین و پلیدترین جلّادهای تاریخ که روی مغول، زامبی و آدمخوار را سفید کرده‌اند، یعنی یک رفتن یونیک، یعنی یک در میلیارد هم کسی زیستی آن‌گونه و رفتنی این‌گونه به خواب هم نخواهد دید. در کثافت و حقیربودن رژیم کودک‌کش همین بس که با تانک نفر می‌کشند، با ذهن خیال‌پردازم با کلمات پوک و حقیرم دارم به لحظات آخرش فکر می‌کنم، به لحظه‌ شلیک توپ، به چاک خوردن دیوار و توقف زمان، به نشستن داغی ترکش چدنی سرخ و سوزان روی کشکک زانو و ساعدش، به مژه‌های خاک گرفته‌اش، به دهان پر از خاک و تکه‌های بتن لای موهایش... قلبش تند زده؟ به چه فکر کرده؟ فرشته‌ مرگ را با آن هیبت در کدام صحنه از این سکانس دیده... نفس‌نفس زده؟ خون پاشان از زانوی خردشده‌اش را چرا با چفیه نبسته؟ چقدر دست‌هایم گزگز می‌کند، چقدر دهانم طعم خاک و فلز می‌دهد.  🔹فلسطین آزاد می‌شود، من یقین دارم عین شهادت محمدالدره، عین لحظه‌ تشییع آن تابوت چوبی و‌ کاک‌ خوردن تشییع‌کنندگان، این سکانس هم می‌شود یکی از تصاویر تیتراژ اخبار و کلیپ‌های سرود ملی جمهوری فلسطین... یحیی سنوار مردانه و لاتی رفت، با همه‌ مختصات یک چریک، با دلی قرص و یقینی لبریز، او با جمجمه‌ای مثل آینه هزارتکه حالا در عرش خداست... ماییم و حسرت رفتنش... لاتی آدابی دارد و سلوکی... ‌ای خدا ۱۰ سال از عمر من کم کن و یک‌هفته آزاد شدن فلسطین را به‌تعجیل بینداز... ✍ حامد عسگری https://eitaa.com/hamim1377