💚صفحه ۵۰۹ سوره محمد💚
20- و کسانی که ایمان آوردهاند میگویند: چرا سورهای [در بارهی جهاد] نازل نمیشود! اما وقتی سورهای صریح نازل گردد و در آن سخن از کارزار رود، بیماردلان را میبینی که، مانند کسی که به حال احتضار افتاده به تو مینگرند، پس همان سزاوارشان است
21 - فرمانپذیری و سخنی شایسته [بهتر است] و هنگامی که کار [جهاد] قطعی شد، اگر با خدا راست میگفتند برایشان بهتر بود
22 - پس [ای منافقان!] اگر روی گرداندید، آیا جز این انتظار میرود که در زمین تباهی کنید و قطع رحم نمایید!
23 - اینان کسانی هستند که خدا لعنتشان کرده و گوشهایشان را کر و چشمهایشان را کور نموده است
24 - آیا در قرآن تدبر نمیکنند یا بر دلها [یشان] قفلهای [عناد] است!
25 - بیگمان، کسانی که پس از آن که [راه] هدایت برای آنها روشن شد [به حقیقت] پشت کردند، شیطان آنها را فریفت و آرزویشان را دراز کرد
26 - این بدان سبب است که آنها به کسانی که نزول قرآن از جانب خدا را مکروه داشتند، گفتند: به زودی در برخی کارها از شما اطاعت خواهیم کرد و خدا همداستانی سرّی آنها را میداند
27 - پس چگونهاند هنگامی که فرشتگان جانشان را میگیرند در حالی که بر صورتها و پشتهایشان میکوبند!
28 - این بدان سبب است که آنها از آنچه خدا را به خشم آورده پیروی کردند و از خرسندیاش کراهت داشتند پس [خداوند] اعمالشان را نابود کرد
29 - آیا کسانی که در دلهایشان بیماری است، پنداشتهاند که خدا هرگز کینههایشان را فاش نخواهد کرد!
💚صفحه ۵۰۹ سوره محمد💚
آیه ۲۰ سوره محمد
وَیَقُولُ الَّذِینَ آمَنُواْ لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَآ أُنزِلَتْ سُورَةٌ مُّحْکَمَةٌ وَ ذُکِرَ فِیهَا الْقِتَالُ رَأَیْتَ الَّذِینَ #فِى_قُلُوبِهِم_مَّرَضٌ یَنظُرُونَ إِلَیْکَ نَظَرَ الْمَغْشِىِّ عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلَى لَهُمْ
و کسانى که ایمان آورده اند مى گویند: چرا سورهاى (براى جهاد) نازل نمى شود؟ پس هنگامى که سوره اى محکم و روشن نازل مى گردد که در آن نامى از جنگ رفته است، بیماردلان را مى بینى که به تو نگاه مى کنند مانند نگاه کردن کسى که از (سکرات) مرگ بى هوش شده است، پس همان مرگ برایشان سزاوارتر است.
__________________________
❌مراد از کسانى که در قلوبشان مرض است، در این آیه، منافقان نیستند، زیرا منافقان جزو مؤمنان نیستند و آیه درباره مؤمنان است. بنابراین گاهى ایمان وجود دارد ولى قلب از سلامت کامل برخوردار نیست.
👈گروهى از مؤمنان در انتظار فرمان جهادند و این آمادگى خود را پیوسته به زبان مى آورند. «یقول الّذین آمنوا...»
👈جهاد در جایى است که دلایل لزوم آن، محکم و روشن باشد. «سورة محکمة»
👈جنگ و جهاد هدف اصلى فرمانهاى الهى نیست، بلکه یکى از احکام است. «ذکر فیها القتال»
✅ فرمان جهاد، میدان آزمایش افراد است. «ذکر فیها القتال رایت الّذین...»
❌ ترس از جهاد، نشانه بیماردلى است و افراد سست ایمان با فرمان جهاد، مرگ خود را با چشم مى بینند همان گونه که در حال احتضار، انسان مرگ را مى بیند. «فى قلوبهم مرض ینظرون الیک نظر المغشىّ علیه من الموت»
🤔در يارى پروردگارتان منتظر چه هستيد؟
🔴🔴امام علی(ع) مردم کوفه را از بهانه هایی که برای جهاد می آورند، برحذر داشته است. امام علی (ع) در خطبه 27 نهج البلاغه در مورد جهاد می فرمایند: «جهاد، درى است از درهاى بهشت، خداوند آنرا به روى دوستان مخصوص خود گشوده است. جهاد لباس تقوا، زره محکم و سپر مطمئن خداوند است. مردمى که از جهاد روى برگردانند خداوند لباس ذلت بر تن آنها مى پوشاند و بلا به آنان هجوم مى آورد، حقیر و ذلیل مى شوند، عقل و فهمشان تباه مى گردد و به خاطر تضییع جهاد حق آنها پایمال مى شود و نشانه هاى ذلت در آنها آشکار مى گردد و از عدالت محروم مى شوند. آگاه باشید من شب و روز، پنهان و آشکارا شما را به مبارزه این جمعیت (معاویه و پیروانش) دعوت کردم و گفتم پیش از آنکه با شما بجنگند با آنان نبرد کنید. به خدا سوگند هر ملتى در درون خانه اش مورد هجوم دشمن قرار گیرد حتما ذلیل خواهد شد (و تنها جمعیتى در نبرد با دشمنان پیروز می گردند که به استقبال آنها بشتابند.)
ولى شما سستى به خرج دادید و دست از یارى برداشتید تا آنجا که دشمن پى در پى به شما حمله کرد و سرزمین شما را مالک شد. اکنون بشنوید:(یکى از فرماندهان لشکر غارتگر معاویه) از «بنى غامد» به انبار (شهر مرزى) حمله کرده است و نماینده و فرماندار من «حسان بن حسان بکرى» را کشته و سربازان و مرزبانان شما را از آن سرزمین بیرون رانده است. به من خبر رسیده که یکى از آنان به خانه زن مسلمان و زن غیر مسلمانى که در پناه اسلام جان و مالش محفوظ بوده وارد شده و خلخال و دستبند، گردنبند و گوشواره هاى آنها را از تنشان بیرون آورده است. در حالى که هیچ وسیله اى براى دفاع جز گریه و التماس کردن نداشته اند، آنها با غنیمت فراوان برگشته اند، بدون اینکه حتى یک نفر از آنها زخمى گردد و یا قطره اى خون از آنها ریخته شود اگر به خاطر این حادثه مسلمانى از روى تأسف بمیرد ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار و بجاست.
اى کاش شما را نمى دیدم! شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند این حقیقت قلب انسان را مى میراند و غم و اندوه مى آفریند که آنها در مسیر باطل خود این چنین متحدند و شما در راه حق این چنین پراکنده و متفرق؟! روى شما زشت باد و همواره غم و غصه قرینتان باد که شما هدف حملات دشمن قرار گرفته اید، پى در پى به شما حمله می کنند و شما به حمله متقابل دست نمى زنید. با شما مى جنگند و شما نمى جنگید این گونه معصیت خدا مى شود و شما(با عمل خود) به آن رضایت می دهید. هرگاه در ایام تابستان فرمان حرکت به سوى دشمن دادم گفتید اندکى ما را مهلت ده تا سوز گرما فرو نشیند و اگر در سرماى زمستان این دستور را به شما دادم گفتید اکنون هوا فوق العاده سرد است بگذار سوز سرما آرام گیرد! همه این بهانه ها براى فرار از سرما و گرما بود! شما که از سرما و گرما (وحشت دارید) و فرار مى کنید، به خدا سوگند از شمشیر(دشمن) بیشتر فرار خواهید کرد!
اى کسانى که به مردان می مانید ولى مرد نیستید! اى کودک صفتان بى خرد! و اى عروسان حجله نشین!(که جز عیش و نوش به چیزى نمى اندیشید) چقدر دوست داشتم که هرگز شما را نمی دیدم و نمى شناختم همان شناسائى که سرانجام مرا این چنین ملول و ناراحت ساخت، خدا شما را بکشد که این قدر خون بدل من کردید و سینه مرا مملو از خشم ساختید و کاسه هاى غم و اندوه را جرعه جرعه به من نوشاندید. با سرپیچى و یارى نکردن نقشه ها و طرح هاى مرا(براى سرکوبى دشمن و ساختن یک جامعه آباد اسلامى) تباه کردید تا آنجا که قریش گفتند: پسر ابوطالب مردى است شجاع ولى از فنون جنگ آگاه نیست!...
خدا خیرشان دهد آیا هیچ یک از آنها از من با سابقه تر و پیشگامتر در این میدانها بوده؟ من آن روز گام در میدان نبرد گذاشتم که هنوز بیست سال از عمرم نگذشته بود و هم اکنون از شصت گذشته ام، ولى آن کس که فرمانش را اجرا نمى کنند، طرح و نقشه اى ندارد (هر اندازه فکر او بلند و نقشه او دقیق باشد هرگز به جایى نمى رسد!)
این خطبه را امام علی(ع) هنگامى ایراد فرمود که به او خبر دادند لشکرى از طرف معاویه به شهر «انبار» که در مرز عراق و شام قرار داشت حمله کرده و «حسان بن حسان» فرماندار امام را کشته اند. امام(ع) با حال غضبناک آنچنان که دامن عبایش به زمین مى کشید از کوفه خارج شد تا به «نخیله» که منزلگاهى نزدیک کوفه بود رسید و مردم به دنبال او حرکت کردند، روى تپه اى ایستاد و این خطبه را خواند. (شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، جلد 2، از صفحه 75)
💐امیرالمومنین علیهالسلام فرمودهاند:
«فَرَضَ اللّهُ... الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَام» این جمله تأکید میکند که خداوند جهاد را برای عزت بخشیدن به اسلام واجب فرموده است.
💐 و در حدیثی دیگر فرمود «الجَهادُ فِى سَبیلِهِ، فَإنّه ذِروة ُ الإسلام.» جهاد در راه حق مایه اعتلاىاسلام است».
♦️♦️آیه ۲۱سوره محمد
«طاعَةٌ وَ قَوْلٌ مَعْرُوفٌ فَإِذا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ» «فرمانبرداری و سخن سنجیده (شایسته و بایسته آنان است) پس هنگامی که امر (کارزار) قطعی شد (از رفتن به جهاد سر باز میزنند) اگر به خدا راست گویند (و صادقانه جهاد کنند)، قطعاً برایشان بهتر است.»
_________________________
🔵 بهانههای منافقان که برای فرار از جهاد میگفتند:
- طاقت و توان جنگیدن نداریم. «لا طاقَةَ لَنَا» (بقره،۲۴۹)
- خانوادۀ ما امنیّت ندارد و خانههایمان بیحفاظ و بیپوشش است. «بُیُوتَنا عَوْرَةٌ» (احزاب،۱۳)
- هوا گرم است. «لا تَنْفِرُوا فِی الْحَرِّ» (توبه،۸۱)
- اگر شرکت کنیم، مرتکب گناه میشویم. در جنگ تبوک بهانه آوردند که نگاه ما به دختران رومی سبب فتنه میشود، بنابراین ما به جبهه نمیآییم. «وَ لا تَفْتِنِّی» امّا قرآن همین فرار از جنگ را فتنه دانست. «أَلا فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا» (توبه،۴۹)
- اکنون زمان مناسبی برای جنگ نیست، بهتر است به تأخیر افتد. «لَوْ لا أَخَّرْتَنا» (نسا،۷۷)
- میترسیم گرفتار بلا و ضرر شویم. «نَخْشی أَنْ تُصِیبَنا دائِرَةٌ» (مائده،۵۲)
💠خداوند در آیه ۲۱میفرماید: اگر به هنگام فرمان جهاد، به جای این قبیل بهانهها، اطاعت کنید و سخنی نیک بگویید، بهتر است. «طاعَةٌ وَ قَوْلٌ مَعْرُوفٌ»
✅مؤمن، در برابر فرمان الهی جهاد، سراپا فرمانبردار است. «طاعَةٌ»
✅ جهاد و دفاع، از نظر عقل و فطرت پسندیده است. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ»
👈ریشۀ ترس از جهاد، آن است که صادقانه عمل نمیکنیم. «فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ»
👌 فرمان خداوند بر جهاد، به نفع انسان است، (نه خدا). «لَکانَ خَیْراً لَهُمْ»
❌یکی از سفارشات خداوند به مومنین، آن است که کسی حق ندارد که از اطاعت خداوند و رسول خارج شود
اگر مومن، از خدا و رسولش، اطاعت نکند، در حقیقت از خدا و رسولش رویگردانی کرده و ممکن است که گوش داشته باشد اما این گوش شنوا نباشد.
❌این سرپیچی و رویگردانی بخاطر آن است که گوش دارند و می شنوند، اما این شنیدن با گوش ظاهری است، اما چه گوش دادنی که اطاعت در پی ندارد، یعنی گوش دادن به سخن خدا و رسول و عدم تبعیت از آن، مانند نشنیدن است؛ چنانکه در آیه بعد می فرماید: «وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ قالُوا سَمِعْنا وَ هُمْ لا یَسْمَعُونَ.»[2]«و مثل کسانى نباشید که گفتند: «شنیدیم»، ولى (در حقیقت) آنها نمىشنیدند.»
❌آثار رویگردانی از اطاعت خدا و رسول اکرم(ص):
▪رابطه رویگردانی از جهاد با نفاق
▪عذاب دردناک در آخرت برای کسانی که از جهاد سرپیچی می کنند همچون عذاب برای منافقان بیماردل و ربا خواران.
▪واگذار شدن به خود
▪رفتن در وادی کفر
💐پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّمفمَن تَركَ الجِهادَ ألْبسَهُ اللّهُ ذُلاًّ في نفسِهِ، وفَقْرا في مَعيشَتِهِ، ومَحْقا في دِينهِ. إنَّ اللّهَ تباركَ وتعالى أعَزَّ اُمّتي بسَنابِكِ خَيْلِها ومَراكِزِ رِماحِها.
هر كس جهاد را واگذارد خداوند جامه خواری بر جان او پوشاند و زندگیش را دستخوش فقر سازد و دینش را از بین ببرد. خداوند تبارك و تعالی عزّت و اقتدار امّت مرا در سُمهای اسبانشان و نوك نیزههایشان قرار دادهاست.
منبع: أمالی الصدوق: 462 / 8 منتخب میزان الحكمة: 114
❌کسى كه جهاد نكرده يا آرزوى جهاد نداشته باشد و بميرد به نوعى نفاق مرده است .
✅آری! اسلام از جهاد و لااقل آرزوی جهاد جداشدنی نیست. صداقت اسلام با این معیار شناخته میشود.
خداوند جهاد را قرار داده است تا افرادی که در دل نفاق دارند از صابرین و از مجاهدین در جامعه شناخته شوند.