🔰 #همسفر_شهدا
✅بعد از علیرضا خواب وخوراک نداشتم. یک شب به خاطر #سنگ_کلیه درد زیادی داشتم. کار به جایی رسید که مرا به #بیمارستان منتقل کردند.
✳️با تزریق آرام بخش به خواب رفتم. همان لحظه سید اومد سراغم. خوشحال به سمتش رفتم. با تعجب پرسیدم: مگه تو از دنیا نرفتی !؟ گفت: نه! من زنده ام و همه کارهای شما رو می بینم.
✳️بعد با هم به حرم #امام_رضا علیه السلام رفتیم. پرچم #هیئت_رهروان_شهدا دستش بود.
✅شاگردانش هم بودند. جلوی حرم مشغول خواندن #اذن_دخول شدیم. سید به سمتی رفت و سریع برگشت.
❇️برای همه ی بچه ها خوراکی گرفته بود. به من هم یک لیوان آب خنک داد. همه ی آب را خوردم. بسیار گوارا و لذت بخش بود. یکدفعه از خواب پریدم. دیگه هیچ دردی در کلیه حس نمی کردم.
🌷 #همسفر_شهدا_سید_علیرضا_مصطفوی