eitaa logo
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
235.7هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
44 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🇮🇷 #محسن_پوراحمد_خمینی 💓 دریافت‌کلاسهای‌آموزشی @hamsaranclass 💓 مشاوره رایگان @hamsaranekhoub 💓 مشاوره تلفنی @moshaverehhamsaran 💓 نظرات @Manamgedayefatemeh7 💓 تبلیغات،فروشگاه‌ها😊،مشاوره حضوری و... @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 چگونه دعا کنیم تا مستجاب شود؟ عصر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود، روزي پيامبر در مسجد ديد: مردي وارد مسجد شد دو ركعت نماز خواند و بلافاصله بعد از نماز، دست به دعا برداشت و دعا كرد. پيامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: اين بنده در دعا و درخواست خود از خدا، شتاب كرد (و قبل از ثناي الهي دعا نمود). سپس مرد ديگري وارد مسجد شد و دو ركعت نماز خواند، پس از نماز، ثنا و شکر الهی بجا آوردو بعد بر محمد صلی الله علیه و آلش، صلوات فرستاد، آنگاه دعا كرد. پيامبر (صلی الله علیه و آله) روش دعا كردن او را پسنديد، نزد او رفت و فرمود: درخواست كن كه به تو داده شود،دعا كن كه دعايت به استجابت مي رسد... اصول_كافي_ج٢ص٤٨٥ @hamsaranekhoob
❤️ من خانمی 35ساله دارای دو فرزند هستم. من وهمسرم از نظر رفتاری خیلی باهم مشکل داشتیم تا اینکه ویسهای #هنر_زن_بودن رو گوش دادم تازه متوجه شدم که چه کارها ونکات ریزی رو باید در زندگی وبرای همسرم انجام میدادم و به لطف #استاد_پوراحمد_خمینی الان با ویسهایی که گوش کردم روش زندگیم رو تغییر دادم ودارم نتیجه اش رو از طرف همسرم می بینم وهم همسرم چون همسرم هم ویسهای #هنر_مرد_بودن رو گوش داده و رفتارش خیلی خیلی تغییر کرده و هر دو باهم داریم رفتارهامونو تغییر میدیم و از این بابت خدارو شکر میکنم که با کانال شما اشنا شدم وتونستم با راهنماییهای شما استاد گرامی زندگی خوبی رو با تغییرات زیادی شروع کنم واز شما ممنونم بابت ویسهای بی نظیرتون 💓💓 #نظر_یکی_از_اعضای_محترم👆 بعد از گوش دادن به صوت کلاس #هنر_زن_بودن در تعامل با شوهر ❤️❤️❤️ تنها ۵ روز تا آغاز طرح #نذر_فرهنگی کانال تربیتی همسران خوب باقی مانده است. 💜 حلقه آخر زنجیره اطلاع رسانی نباشیم 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 ❣❣ انتشار حداکثری ❣❣
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
❤️ من خانمی 35ساله دارای دو فرزند هستم. من وهمسرم از نظر رفتاری خیلی باهم مشکل داشتیم تا اینکه ویسها
❤️ جزئیات کلاس آموزشی و مهارتی در تعامل با شوهر 👇 💜حتما تا انتها بخوانید و نشر دهید💜 💓 ١. این نذر فرهنگی در روز (١٣ آبان٩٩) شروع می‌شود. 💓 ٢. لینک کلاس برای بزرگوارانی که امکان پرداخت هزینه کلاس را ندارند، بصورت تقدیم می‌شود. 💓 ٣. برای بزرگوارانی که مشکلی برای پرداخت هزینه کلاس ندارند، با پنجاه درصد تقدیم می‌شود. (عجله ای برای واریز هزینه کلاس نیست، متقاضیان می توانند لینک کلاس را دریافت کنند و از مطالب کلاس استفاده نمایند و هر وقت امکانش رو داشتند واریز کنند) 💓 ۴. اطلاعیه شروع نذر فرهنگی در روز ١٧ ربیع الاول (ولادت صلوات الله علیه) در کانال همسران خوب منتشر خوهد شد. 💓 ۵. گوش دادن به کلاس هنر زن بودن، ممنوع است. 💓 ۶. از همه بزرگواران که در طرح نذر فرهنگی در فضای مجازی، مجدانه تلاش می نمایند بسیار سپاسگزاریم 🌹🌹 🌼🍃 زن همانند گل است... 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
505.9K
💜❤️💚💙 توضیحات مهم👆 #استاد_پوراحمدخمینی درباره نذر فرهنگی کلاس آموزشی و مهارتی #هنر_زن_بودن در تعامل با شوهر 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 ❣❣ انتشار حداکثری ❣❣
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
💚 #رمان_آموزشی❣خانه مریم و سعید❣ قسمت سوم محمد و میثم هم دیگه بیدار شدند. مریم مشغول تدارک ناهار ب
❤️ رمان آموزشی ، برای آموزش مهارتهای ارتباطی در برابر همسر و فرزندان و با رویکرد نگاشته شده است. 🌷 انتشار رمان، با ذکر صلوات بلامانع است. ❣ @hamsaranekhoob
💚 ❣خانه مریم و سعید❣ قسمت چهارم نزدیک اذان مغرب بود. از حدود دو هفته قبل سعید تصمیم گرفته بود تا چهل روز نمازش رو اول وقت بخونه. تو این چند روز جز دو بار، که دومیش همین امروز بود، همه رو اول وقت خونده بود. بنزین ماشین خیلی کم شده بود. چراغش داشت چشمک می زد. تصمیم داشت بره پمپ بنزین. یادش اومد دفعه قبل موقع اذان داشت می رفت خونه و به بهانه ی زودتر رسیدن نمازشو اول وقت نخوند. حدود یک ساعت تو ترافیک معطل شد. بعدترش فهمید اگه اول وقت نمازشو خونده بود اینقدر هم تو ترافیک معطل نمی شد. پس کنار یه مسجد پارک کرد. وضو گرفت و نماز مغرب و عشا رو به جماعت خوند. سعید کارمند کارخونه سایپاست. درآمد بالایی نداره. یک ماه قبل بود که به مریم پیشنهاد داد اگه دو نوبت کار کنه یعنی روزانه از 8 تا 16 و 16 تا 24 ظرف یک سال میتونن یه ماشین جادارتر و مدل بالاتر بخرن. ماشین شون جاش کم بود و بچه ها اذیت میشدن و از طرفی هم تو خرج افتاده بود. مریم موافقت کرد. توی این یک ماه به خاطر فشار کاری مضاعف، سعید حسابی خسته بود. وقتی می اومد خونه دیگه فرصت گپ زدن های شیرین شبانه و خوش و بش های خستگی در کن رو با مریم نداشت. قبل از این معمولاً هر شب شام رو با هم می خوردند. بابا یه ربع تا بیست دقیقه با بچه ها بازی می کرد. بچه ها عاشق بازی کردن با بابا بودند. وقتی هم که بچه ها می خوابیدند، با مریم کنار هم می نشستند و یه چایی می خوردند و گاهی سریالی می دیدند و گاهی صحبت میکردند و در عین حال با محبت یکدیگر رو نوازش می کردند. ولی یه مدت بود که اوضاع خونه کمی تغییر کرده بود. خستگی اجازه ی انجام چنین کارهای خستگی درکن رو نمی داد. سعید رسید خونه. زنگ در رو زد. مامان و بچه ها با ذوق و شوق در رو باز کردند. خوشحال بودند از اینکه امشب بابا زودتر اومده خونه. یکی یکی بلند به بابا سلام کردند. بابا مثل روزایی که کارش کمتر بود و زودتر می اومد با نشاط و سرزندگی جواب سلام بچه ها رو داد. بعدش با مریم دست داد و با لبخند روی او رو بوسید. با مهربونی پرسید: _احوال شما چطوره؟ مریم و سعید همه ی سعیشون اینه که خصوصاً جلوی بچه ها با احترام و محبت هر چه بیشتر با همدیگه رفتار کنند. اگر هم یک وقتی از دست همدیگه ناراحت و عصبانی شدند به هیچ وجه جلوی بچه ها واکنش نشون ندهند. همدیگرو نقد نکنند یا سر هم داد نزنند. با هم یه قرار گذاشته بودند. هر کی عصبانی شد و صحبت و حرکت تندی داشت اون یکی واکنشی نشون نده و یواش بهش بگه: وقتی بچه ها خوابیدند صحبت کنیم. بچه ها هم عصبانیت مامان و بابا رو ندیدن. فقط احترام و محبت اونا رو تجربه کردن و خیلی خوشحال و شادند. سعید گفت: _امشب زودتر اومدم بریم بازی کنیم. شما بگید چی بازی کنیم؟ علی گفت: _بابا بیا فوتبال. فاطمه گفت: _نه بابا. بیا خاله بازی. محمد هم پرید جلوی بابا که: _بابا بیا قایم موشک بازی کنیم. میثم کوچولوی یه ساله هم دستشو آورده بالا که بابا بغلش کنه. سعید خم شد. میثمو بغل کرد. چند ماچ آبدارش کرد. رو به بچه ها گفت: _دو تا کار می تونیم بکنیم. بچه ها با کنجکاوی و خوشحالی پرسیدن: _چی کار؟ بابا گفت: _می تونیم هر کدوم از بازی ها رو یکی پنج دقیقه بازی کنیم. اینجوری همه ی بازی ها رو انجام میدیم. راه دیگه اینه که یکی از بازی ها رو انتخاب کنیم و یه ربع بازی کنیم. علی گفت: _یه ربع یه بازی. فاطمه گفت: _سه تا پنج دقیقه سه بازی. محمد هم گفت: _قایم موشک. منظورش یه ربع یه بازی بود. با رای اکثریت یه ربع یه بازی تصویب شد. بابا پیشنهاد داد: _خب بیاید تک بیاریم ببینیم چی بازی کنیم. بچه ها دور بابا وایسادن. دستاشونو بالا بردن. با صدای بلند داد زدن: _هرکی تک بیاره اون میگه چی بازی کنیییییییم. قرعه به نام علی افتاد. اما او با کمی مکث دستشو بالا آورده بود. برای همینم فاطمه داد زد: _قبول نیست. علی دیر دستشو پایین آورد. تقلب کرد. محمد هم گفت: _آره قبول نیست. جرزنی کرده. بابا گفت: _باشه دوباره تک میاریم. ولی همه با هم دستشون پایین بیارن. کسی دیر نیاره. این بار قرعه به محمد افتاد. محمدم بی معطلی از ذوق و خوشحالی پرید هوا و داد زد: _آخ جون قایم موشک. بابا گفت: _بچه ها بریم به مامانم بگیم بیاد با هم بازی کنیم. همه از ته دل خوشحال بودند. بالاخره بعد از روزها بابا مثل قبل داشت باهاشون بازی میکرد. اونم با چه شور و نشاط و هیجانی... ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی ویراستار: ح. علی پور 💜 ارسال نظرات 👇 @Manamgedayefatemeh7 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
❣❣ انتشار حداکثری ❣❣ 👇👇👇👇👇
❤️ تنها ۴ روز مانده ❤️ 💙 ١٧ربیع الاول #نذر_فرهنگی داریم😍 💜 دریافت #رایگان (نذر فرهنگی) کلاس آموزشی، مهارتی و کاربردی #هنر_زن_بودن در تعامل با شوهر❣ 🧡 برای عزیزانی که امکان پرداخت هزینه کلاس را ندارند. 🌸🍃 همین الان وارد شوید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 💚 به همه خانم‌ها اطلاع رسانی کنید... ❤️ خیلی ها با گوش دادن به این کلاس، رابطه با شوهرشان را اصلاح کرده اند.
♥️ (ع) فرمودند: 🍃 غذا را با دیگران بخور وبر این کار بخیل مباش. روزی هیچکس را تو نمی‌دهی اما اما خدا با این کار مزد فراوان به تو خواهد داد. 📖 الحیاة، ج5، ص321. @hamsaranekhoob
سلام وقت بخیر من تجربه یک ازدواج ناموفق رو داشتم(دوران عقد جداشدم وروابطمون درسطح وچارچوب دوران عقدبوده)سوالم این هست که چطور ودرکدام مراحل خواستگاری،مساله را باخواستگارم درمیان بگذارم؟آیا مستقیم با آقاپسر مطرح کنم یاقبلا مادرم تلفنی با مادرشون درمیان بذارن؟ممنون از زحماتتون،التماس دعا 🍃🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
🌸🍃🌸🍃 امیرمومنان در نهج البلاغه می‌فرمایند: «مؤمن اگر خاموش است سكوت او اندوهگينش نمیکند و اگر بخندد آواز خنده او بلند نمىشود و اگر به او ستمى روا دارند صبر میكند تا خدا انتقام او را بگيرد. در واقع حضرت بلند خندیدن را از صفات فرد مؤمن به حساب نمی آورد؛ زیرا بلند خندیدن از وقار و متانت مؤمن به دور است و جایگاه او را در نظر دیگران خدشه دار می‌کند. در بسیاری موارد کسی که بلند می خندد به دنبال جلب نظر و توجه دیگران است که قطعا مؤمن هیچ گاه چنین نیست. نهج_البلاغه_نشانه_هاي_پرهيزكاران_ص٤٠٥(ترجمه_دشتي) @hamsaranekhoob
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
❤️ تنها ۴ روز مانده ❤️ 💙 ١٧ربیع الاول #نذر_فرهنگی داریم😍 💜 دریافت #رایگان (نذر فرهنگی) کلاس آموزشی
❤️ به فضل الهی و با کمک شما خوبان، ١٧ ربیع الاول را در کل فضای مجازی اطلاع رسانی میکنیم... 💙 با انتشار بنر اطلاع رسانی بالا👆در اطلاع رسانی ١٧ ربیع الاول کوشا باشیم☺️ 💜 انتشار حداکثری... 👆 💚 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
‏‏عجیب‌است‌... فرانسوۍهاڪہ‌درتولیدبهترین‌عطرها معروف‌هستند... ❤️ #من_محمد_را_دوست_دارم #لبیک_یا_رسول_الله #پيامبر_رحمت 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌹🍃🌹 🍃 سلام الله علیها: 🌹هر كه عبادت خالصانه خود را به درگاه خدا ببرد ، خداوند عز و جل بهترين چيزى را كه به صلاح اوست برايش فرو می‌فرستد...🌹 📚 تنبيه_الخواطر : ۲/۱۰۸ @hamsaranekhoob
سلام استاد...ببخشید استاد خواستم در مورد پدرم به شما بگم که پدرم خیلی آدم بد اخلاقیه و چندین ساله که بیکاره..اصلا نمیتونی جلوش زندگی کنی همش دخالت داره تو کارات و دعوا و سرکوفت میزنه حتی اگه بخوای حرف عادی صحبت کنی بهت سرکوفت میزنه و دعوا راه میندازه کلا نه فقط تو حرف زدن کلا تو کارات دخالت میکنه و همیشه سرکوفت میزنه و اگه بخوای از حقت دفاع کنی دعوا راه میندازه به نظرتون چطور رابطمو باش درست کنم؟؟یعنی جلوش همیشه باید ساکت بشینم؟؟این چندین ساله که من رو این وضعم و اعتماد به نفسمو از دست دادم.. 🍃🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
✨﷽✨ ✅نقش نماز در درمان بیماری ها ✍آیت الله بهجت(ره) : شخصی می گفت: من بیمار شده و به دکتر مراجعه کردم . دکتر گفت: شما باید ورزش کنید، اگر چه به زیاد نماز خواندن! من هم زیاد نماز خواندم و بیماری ام که سردرد بود خوب شد. نقش نماز در سلامتی جسم انکار ناپذیر می باشد. خم شدن مکرر سر به پایین در هنگام رکوع و سجود، سپس بالا آمدن سر هنگام ایستادن و نشستن کمک می کند که خون بیشتری به مغز برسد. سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد می شود و عصبانیت را کاهش می دهد. مدت زمان ذکر رکوع باعث تقویت عضلات صورت و گردن و ساق پا و ران ها می شود و به این ترتیب به جریان خون در قسمت‌های مختلف بدن کمک می کند. 📚منبع: توصیه های پزشکی عارفان، آیت الله بهجت،ص ۳۷ ‌‌‌‌‌‌ @hamsaranekhoob
بنده فایلهای هنر زن بودنِ استاد پوراحمد رو گوش کردم انصافا عالی بود و به نظر حقیر همه و همه احتیاج داریم این فایلها رو گوش کنیم و در زندگی پیاده کنیم. خدا بهشون سلامتی و طول عمر باعزت بده. باز هم به نوبه خودم تشکر میکنم بابت هزینه عالی و منصفانه ایشون که باعث میشن مردم به راحتی بتونن از این گنجینه باارزش استفاده کنن. و خوش به سعادتشون با این نذرفرهنگی که در نظر دارن،(واقعا جای غبطه خوردن دارن) به نظر حقیر همین برای آخرتشون کفایت میکنه... 💓💓 #نظر_یکی_از_اعضای_محترم👆 بعد از گوش دادن به صوت کلاس #هنر_زن_بودن در تعامل با شوهر ❤️❤️❤️ تنها 3 روز تا آغاز طرح #نذر_فرهنگی کلاس #هنر_زن_بودن باقی مانده است... 💜 حلقه آخر زنجیره اطلاع رسانی نباشیم 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 ❣❣ انتشار حداکثری ❣❣
💓 شرایط دریافت فایل صوتی کلاسهای آموزشی استاد محسن پوراحمد خمینی ✅ عناوین کلاسها 👇👇 🌹کلاس شماره ۱ (۵ جلسه صوتی) 🌹کلاس شماره ۲ (۴ جلسه صوتی) 🌹کلاس شماره ۳ (۴ جلسه صوتی) 🌹کلاس شماره ۴ (٩ جلسه صوتی) (تولد تا ٩ سالگی) 🌹کلاس شماره ۵ (١٠ جلسه صوتی) (١٠ تا ١٩ سالگی) 🌹کلاس شماره ۶ (۴ جلسه صوتی) (با عروس و داماد خانواده و بستگان آنها) 🌹کلاس شماره ۷ (٩ جلسه صوتی) در تعامل با شوهر 🌹کلاس شماره ۸ (۵ جلسه صوتی) در تعامل با همسر 🌹کلاس شماره ۹ (۵ جلسه صوتی) 🌹کلاس شماره ۱۰ (۵ جلسه صوتی) (گوشی و تبلت، تلویزیون و بازی های رایانه ای) 🌹کلاس شماره ١١ (۵ جلسه صوتی) (تولد تا ٢٠ سالگی) 🌹کلاس شماره ١٢ (٧ جلسه صوتی) آشنایی با و 💜 مدرس : روانشناس و کارشناس خانواده، ❤️❤️❤️ جهت فایل صوتی کلاسها، کلمه را به آی دی زیر ارسال نمایید👇 🌸 @Vaqtemoshavereh 💠 💠 تسهیلات 💠 💠 ✅ قیمت هر دوره ۵٠ هزار تومان میباشد. ١. اگر امکان پرداخت هزینه کامل کلاس وجود ندارد، میتوانید با احتساب ثبت نام کنید. ٢. برای واریز هزینه کلاس عجله ای نیست و شما میتوانید از مطالب کلاس استفاده نمایید و بعدا هر وقت امکانش رو داشتید هزینه مربوطه را واریز کنید. ❤️❤️ جهت کسب آگاهی بیشتر از محتوای کلاسها وارد لینک زیر شوید 👇 @hamsaranclass @hamsaranclass 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 ✅ نشر دهید...
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
❤️ تنها ۴ روز مانده ❤️ 💙 ١٧ربیع الاول #نذر_فرهنگی داریم😍 💜 دریافت #رایگان (نذر فرهنگی) کلاس آموزشی
💜 حتما تا انتها بخوانید و نشر دهید 💜 💓 ١. فقط شامل کلاس است و در روز (سه شنبه، ١٣ آبان٩٩) شروع می‌شود. 💓 ٢. لطفا قبل از روز ١٧ ربیع الاول برای بهره‌مندی از نذر فرهنگی پیام ندهید. 💓 ٣. لینک کلاس برای بزرگوارانی که امکان پرداخت هزینه کلاس را ندارند، بصورت تقدیم می‌شود. 💓 ۴. برای بزرگوارانی که مشکلی برای پرداخت هزینه کلاس ندارند، با پنجاه درصد تقدیم می‌شود. (عجله ای برای واریز هزینه کلاس نیست، متقاضیان می توانند لینک کلاس را دریافت کنند و از مطالب کلاس استفاده نمایند و هر وقت امکانش رو داشتند واریز کنند) 💓 ۵. اطلاعیه شروع نذر فرهنگی در روز ١٧ ربیع الاول (ولادت صلوات الله علیه) در کانال همسران خوب منتشر خواهد شد و پس از انتشار، میتوانید درخواست خود را ارسال نمایید. 💓 ۶. گوش دادن به کلاس هنر زن بودن، ممنوع است. 💓 ٧. از همه بزرگواران که در طرح نذر فرهنگی در فضای مجازی، مجدانه تلاش می نمایند بسیار سپاسگزاریم 🌹🌹 🌼🍃 زن همانند گل است... 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
💚 #رمان_آموزشی❣خانه مریم و سعید❣ قسمت چهارم نزدیک اذان مغرب بود. از حدود دو هفته قبل سعید تصمیم گ
❤️ رمان آموزشی ، برای آموزش مهارتهای ارتباطی در برابر همسر و فرزندان و با رویکرد نگاشته شده است. 🌷 انتشار رمان، با ذکر صلوات بلامانع است. ❣ @hamsaranekhoob
💚 ❣خانه مریم و سعید❣ قسمت پنجم قرار شد هرکی تک بیاره چشم بذاره.حالا مامان و بابا و بچه ها همه دارن میگن هرکی تک بیاره اون چشم میذاااااااره. مامان انتخاب شد. روشو کرد سمت دیوار. سرشو گذاشت روی ساعد دستش. شروع کرد به شمردن: ده، بیست، سی، چهل، پنجاه، .... همه با شور و هیجان دنبال جایی برای قایم شدن بودند. معمولاً بابا و میثم یار همند. چون میثم باید بغل بابا باشه. بابا و میثم رفتن پشت در اتاق بچه ها. محمد رفت زیر میز رایانه. فاطمه پشت پرده پذیرایی. علی هم داخل کمد رخت خوابا. مامان از تجربه ی بازی های قبلی می دونست که بچه ها معمولاً کجا قایم میشن. فقط میخواست شور و هیجان بازی رو بیشتر کنه. پس اول رفت سراغ آشپزخونه. با صدای بلند طوری که همه بشنوند گفت: _پس خوشگلای من کجا رفتن؟ آشپزخونه که نیستن. ای خدا پس کجا رفتن؟ رفت سمت پرده و میز رایانه که کنار پرده ست. محمد از زیر میز و فاطمه از پشت پرده مامان رو می دیدند که داره میاد سمتشون. از شور و اضطراب قلبشون گرومب گرومب صدا می داد. دوست داشتند یه لحظه مامان حواسش نباشه و اون وقت بپرن بیرون و سک سک کنند. مامان اونا رو دید. اما به روی خودش نیاورد. برگشت سمت کمد رخت خوابا. بلافاصله محمد و فاطمه با داد و فریادی از سر شادی پریدند بیرون و سک سک کردند. صدای قهقهه شون به آسمون رفت. مامان می خواست در کمدو باز کنه که یه هو صدای میثم اومد. داشت می گفت: دادا... دادا... . باز صدای خنده ی بچه ها رفت هوا. فاطمه گفت: _ باز میثم بابا رو لو داد. مامان کمدو رها کرد و رفت دنبال صدای میثم. میثم هم حوصله ش سر رفته بود. آخه چند دقیقه پشت در تو بغل بابا وایساده بودند و داشت غر می زد. مریم یواش لای در رو باز و پیداشون کرد. سعید جستی زد و دست مریمو محکم گرفت. گفت: _قبول نیست. میثم منو لو داد. قبول نیست. نمی ذارم سک سک کنی. لبشون تا بناگوش به خنده باز شده بود. هر کدومشون سعی می کرد خودشو زودتر برسونه و سک سک کنه. بالاخره مامان موفق شد. بعد نوبت بابا بود که چشم بذاره. بازی کردن همه خانواده با هم خصوصاً با شرکت مامان و بابا از بهترین و جذاب ترین و کیف دهنده ترین تفریحات خونه ست. البته وضعیت شغلی جدید بابا که صبح میره و بعد از 12 شب میاد، حوصله و فرصت بازی روزانه با بچه ها رو گرفته. مریم اما عاشق کتابه و مطالعه ست. از کودکی شیفته ی کتاب بوده. علاقه ی وافری به مطالعه ی رمان های سرگذشت و زندگینامه شهدا، کتابای تربیتی و روان شناسی خصوصاً از نوع اسلامی داره. معتقده خدایی که ما رو ساخته بهتر میتونه برنامه ی زندگی بهمون بده تا علم ناقص بشر. او باور داره که در قالب بازی بسیاری از مسائل رو میشه به بچه ها یاد داد. تو طول روز حداقل یک ساعت و گاهی بیشتر برای بازی با بچه ها وقت میذاره. یه بار که یکی از دوستاش ازش پرسید راز شادی و سرزندگی فرزندانش چیه، یکی از مواردی که مریم براش توضیح داد، همین بازی روزانه پدر و مادر با بچه ها بود. مریم تو آموختن شیوه های صحیح تربیتی از طریق مطالعه ی بسیار و دائم، علاقه و جدیت خاصی داره. همینم باعث شده که گاهی افرادی از دوستان یا اقوام برای حل مشکلات تربیتی فرزندانشون و یا برای مشورت درباره اختلافات با شوهرشون با او تماس بگیرن و صحبت داشته باشن. سعید هم تا پیش از این روزانه حداقل ربع ساعت با بچه ها بازی می کرد. اگر هر روزی به هر دلیلی نمیشد که بازی کنند، فرداش بیشتر وقت میگذاشت و جبران روز قبل رو می کرد. اما با وضعیت جدید کاری و افزایش ساعت کار، سعید نه حال بازی رو داره و نه انگیزه و توانش رو. ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی ویراستار: ح. علی پور 💜 ارسال نظرات 👇 @Manamgedayefatemeh7 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6