eitaa logo
حقیق
6.9هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
937 ویدیو
118 فایل
حقیق به معنی شایسته و لایق برگرفته از آیه شریفۀ «حَقِيقٌ عَلَىٰ أَنْ لَا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ» اعراف ۱۰۵ مرجع ترویج و تبیین فرهنگ و معارف اصیل اسلامی ارتباط @H_chegeni کانال روبیکا : https://rubika.ir/haqiq_center
مشاهده در ایتا
دانلود
حجاب افسردگی می آورد اما نه برای خانم های چادری... ▪️بلکه برای اونهایی که تو خیابون چشاشون می چرخه برای نگاه های هرزه به زنان ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
🔴 حجاب 🔴 کاهش مشروعیت اجتماعی قانون در باب حجاب مثل بسیاری از موضوعات دیگر، جامعه یک دست نیست، شاید به نوعی همین امروز هم شاهد تنش‌های اجتماعی هستیم اما این مسئله بیش از آنکه به قانونی بودن یا نبودن برگردد، به قانون حجاب بازمی‌گردد. وقتی مسئله را اینگونه نگاه کنیم، ممکن است راهبردهایی که برای حل مسئله ذهن‌مان می‌رسد متفاوت باشد. اگر قانون حجاب، مشروعیت اجتماعی خود را از دست داده باشد، تصویب هر قانونی با هر درجه از سختی و نرمی راهگشا نخواهد بود. آیا این حرف یعنی قانونی که مجلس می‌خواهد تصویب کند، مهم نیست؟! به هیچ وجه. صحبت از این است که پیش از تصویب قانون و پیش از هر کاری باید روی ارتقاء مشروعیت اجتماعی قانون حجاب کار کنیم. اگر جامعه با این موضوع همراه نشود، نهایتاً ما مقطعی کوتاه می‌توانیم رفتار را سامان ببخشیم اما عقاید، باورها، احساسات و عواطف در باب این موضوع را خیر!! تا در باب حجاب، در سطح ملی نشود، تا جامعه با این موضوع همراه نشود، هر گونه کاری نهایتاً یک نوک زدن به موضوع است! و اصلاً مشخص نیست حتی برای مدتی کوتاه فضا را آرام می‌کند یا به تنش اجتماعی‌ای جدیدی منجر خواهد شد ... پی‌نوشت: امیدوارم سوء برداشت نشود! کسی مخالف اجرای قانون نیست. در مورد پیش‌نیاز اجرای قانون و بالا بردن ضریب کارآمدی اجرای قانون صحبت شد ... (ع) ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 تبیین / فرصت تبلیغ 🔹 ایام محرم بهترین فرصت است برای تبلیغ کردن! ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
Tahhode Sorkh (24).mp3
11.57M
🎙پادکست صوتی (وعدۀ صادق) 📌برگرفته از زندگینامه داستانی شهدای روحانی ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
🏴 ای که نامت عرش را باشد ستون روضه هایت مکتب عشق و جنون شد محرم، هم زمین و هم زمان در عزایت می فشاند اشکِ خون (ع) ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
🌱 اندکی درنگ 💠 مشاجره نکن، حتی اگر حق با تو باشد. 🔸مشاجره‌ها و نزاع‌ها، نور باطن را خاموش می‌کند! بسیاری از بی‌حالی‌ها و عدم نشاط‌ها به جهت مشاجرات است! 🔹 کم منزلی داریم که در آن پرخاش و تندی نباشد. روزی چندتا پرخاش باشد، برکات می‌رود و دیگر چیزی نمی‌ماند! 🔘 حتی اگر حق هم با تو بود، در امور جزئی و شخصی مشاجره نکن، چون کدورت آور است. 📌 مردم فکر می کنند اولیاء خدا روزی هزار رکعت نماز می خوانده اند که این طوری شدند. خیر؛ آنها فقط در اثر داشتن صفات عالیه به این جا رسیدند. ⭕️ صفات عالیه انسان را ده فرسخ ده فرسخ جلو می اندازد. یک خشم فرو خوردن آدم را از هزار رکعت نماز زودتر به خدا می رساند، یک دل شاد کردن تو را خیلی زودتر می رساند، یک مادر خوشحال کردن زودتر می رساند. از اینجا باید شروع کنیم. اینجا را درست کن بعد هزار رکعت نماز خودش می آید، خودت مشتاق می‌شوی. ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
🥀وقتی که پیر شدیم 🌱 پیر شدن کشور، کم شدن نسل جوان در چندین سال بعد، از همان چیزهایی است که اثرش بعدا ظاهر خواهد شد؛ وقتی هم اثرش ظاهر شد، آن روز دیگر قابل علاج نیست. ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
💠 تبیین، آنتی‌ویروس شبهه‌ ▪️از میان راهکارهای دینی برای ایمن‌سازی در برابر شبهات، به دو مورد یعنی «مراجعه به عالمان دینی» و «تقوا» پرداخته شد. در واقع اگر افراد جامعه اسلامی این دو راهکار را در خود تقویت کنند، می‌توان اطمینان داشت خطر اپیدمی شبهه‌ که از سوی دشمن دنبال می‌شود تا اندازه زیادی خنثی می‌گردد. ▫️اما همانطور که به هنگام هجوم ویروسی واگیردار، باید مردم و متولیان بهداشت همه به وظایف خود عمل کنند، در جریان خطرناک شبهه‌افکنی دشمن نیز علاوه بر راهکارهایی که برای افراد جامعه تجویز گردیده، عالمان دینی نیز باید هوشیارانه به وظایف دینی خود در این زمینه عمل کنند؛ ➖اهمیت این موضوع آنقدر بالاست که قرآن کریم گروهی از مؤمنان را از رفتن به جهاد و میدان رزم منع می‌کند و بر لزوم یادگیری و ترویج معارف دینی از سوی آنان تأکید دارد. خداوند در آیه 122 سوره توبه عده‌ای از مؤمنان را از جهاد منع کرده و به علم‌آموزی و تبلیغ دین دعوت می‌کند: «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِينْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِينْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيهِمْ لَعَلَّهُمْ يحْذَرُونَ* شايسته نيست مؤمنان همگي (بسوي ميدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهي از آنان، طايفه‌اي کوچ نمي‌کند (و طايفه‌اي در مدينه بماند)، تا در دين (و معارف و احکام اسلام) آگاهي يابند و به هنگام بازگشت بسوي قوم خود، آنها را بيم دهند؟! شايد (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خودداري کنند!» 💢 به باور مفسر بزرگ معاصر، آیت الله جوادی آملی هدف از هجرت گروهی از مؤمنان به مراکز دینی فقط فراگیری علوم دینی و تفقه در دین نیست؛ بلکه هدف اصلی پس از تفقه در دین، بازگشت به سوی مردم (قوم ) و انذار و بیم دادن آنهاست. 🔖 در واقع آگاهان و عالمان نباید منتظر مراجعه مردم به آنان باشند، بلکه هرکسی که از معارف دین بهره‌ای دارد و می‌تواند به تبلیغ دین بپردازد، وظیفه دارد به سوی مردم برود و به شیوه‌های اثربخش معارف دینی را تبلیغ کند که در گفتمان قرآنی این کار از جهاد سخت برای پاسداری از دین نیز والاتر است. بدیهی است آنگاه که دشمن می‌کوشد با شبهه‌افکنی باور انسان‌های مؤمن و مسلمان را سست کند و نگاه آنان به آموزه‌های دینی را تغییر دهد، اهمیت این امر یعنی تبیین معارف دین دوچندان می‌شود و تبیین از جهاد سخت در راه دین ارزشمندتر می‌گردد. ✍️ ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴روایتی از اهمیت روضه های خانگی آیت الله مجتهدی تهرانی (ع) ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
🏴 💢عواقب ریاست طلبی . امام حسین(ع)، یکی از یاران خود به نام «بریر بن حضیر» را نزد «عمر بن سعد» فرستادند تا او را نصیحت کند. عمر سعد در پاسخ به نصایح بریر گفت: «می دانم هر کسی که با حسین بجنگد و او را بکشد در آتش است !» . بریر پرسید: «پس چرا می خواهی با او بجنگی؟!» عمر سعد پاسخ داد: «ای بریر! آیا می خواهی حکومت ری را رها کنم تا آنجا به کس دیگری برسد؟!» . بریر نزد امام حسین برگشت و گفت: «عمر سعد می خواهد برای رسیدن به حکومت ری، شما را بکشد!» . 📚الفتوح ، جلد ۵ ، صفحه ۱۷۱ . حُب و شهوتِ ریاست آخرین و قدرتمندترین شهوت انسان است که او می تواند بر آن مسلط شود، و امام حسین(ع) یعنی در جامعه اسلامی جاه طلبی و ریاست خواهی معنا ندارد . ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌🏴 از آسمان منادی ماتم رسیده است ‌🏴 فَابکِ عَلَی الحُسَین محرّم رسیده است‌ ‌‌ 🌙 ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
مداحی آنلاین - عظمت دهه اول محرم - حجت الاسلام عالی.mp3
1.94M
🏴عظمت دهه اول 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
🔖 📚 💓 🦋 1️⃣ 📕 دل‌شوره داشت. نگاهش مدام از روی ساعت مچی به سمت ساعت دیواری در حرکت بود. انگار به هم‌زمان بودنشان شک کرده باشد. ارشیا دیر کرده بود. یاعلی گفت و از صندلیِ پر سروصدا کنده شد. نگاه خسته‌اش تا روی صندلی رنگ و رو رفته‌ی آنتیک کش آمد. سنگین شده بود انگار؛ یا نه صندلیی مورد علاقه‌ی ارشیا زیادی پیر و فرتوت بود که اینطوری ناله می‌کرد. لبش به کج‌خندی کش آمد. چه شباهت غمناکی داشتند باهم. کلافه نفس عمیقی کشید و به سمت پنجره رفت. آسمان ابری بیشتر نگرانش کرد. هم‌زمان با چکیدن قطره‌های باران، قطره اشک او هم بیرون جهید و نگاهش به عابرین کوچه خیره ماند. چشمش خورد به دختر کوچکی که لی‌لی کنان عرض کوچه را طی می‌کرد. نفس عمیقی کشید و فکر کرد که "خدا عالمه چه بلایی سر یه بار مصرف غذایی که تو دستته اومده خانوم کوچولو." یاد خودش افتاد وقتی ده یازده ساله بود و پای ثابت نذری‌های هیئت عمو مصطفی. تمام غذاهای نذری یک طرف و قیمه‌ی امام حسین هم یک طرف. هنوز هم عطر و بوی عجیبش را در شامه‌اش حفظ کرده داشت. دستش مشت شد و پلک فشرد "آخ که یکهو چقدر هوس کرده بود" وزوز گوشی که بلند شد با اجبار دل کند از خاطرات. دیدن تصویر لبخند خواهرش آرامشی عجیب تزریق کرد به حس و حالش. می‌خواست صفحه را لمس کند که صدای تک بوق ماشین ارشیا را شنید. خودش را پشت در رساند و منتظر ماند. صفحه‌ی گوشی همینطور خاموش و روشن می‌شد. قدم‌های او را حتی از دور هم می‌توانست شمرد. درست با آخرین شماره ایستاد. از پشت شیشه‌های رنگی هیبت مردانه‌اش مشخص شد و چند لحظه بعد مقابل هم ایستاده بودند. یکی دلخور و دیگری بی تفاوت. مثل همیشه! نگاهی ممتد و سکوتی عمیق در مقابل سلام گرمی که داده بود گرفت. سنگینی کت چرم را روی دستش حس کرد و هوای ریه‌اش پر شد از عطر گس و بوی تند چرم اصل. ترکیب خوبی بود. نفسش را فوت کرد بیرون. ارشیا هنوز بعد از چند سال نفهمیده بود که مراسم استقبال هر روزه فقط پرت کردن کیف و کت نیست!؟ شرشر آب سرویس بهداشتی به خود آوردش. آه عمیقی کشید. نم اشک‌ روی صورتش را با سر آستین پاک کرد و به سمت تنها سنگرش رفت. راستی اگر این آشپزخانه دوست داشتنی را نداشت، کجا غرق می‌شد؟ حالا که او آمده بود، هر چند پر از غرور و سردی اما خوب‌تر بود. توی شیشه بخار گرفته‌ی فر، خودش را دید. این خط‌های روی پیشانی‌، موج شیشه بود یا رد این سال‌های پر از بغض؟ ادامه_دارد... 🔜 ✍️ 📨 ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
🌱 اندکی درنگ ☘️ موعظه مثل بذر ✍️آیت الله : حرفی که به کسی یا فرزندت می‎زنی، دانه است و فکر او زمین. ببین در این زمین چقدر بذر می‎توان پاشید؟ اگر در یک‎متر زمین یک کیلو گندم پاشیدی، همه دانه‎ها سبز نمی‎شوند، تازه اگر هم دربیایند، همدیگر را خفه می‎کنند. موعظه زیاد، باعث می‎شود که حرفها همدیگر را لِه کنند، همدیگر را بپوشانند. ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
💢 سلام بر حسین 🌱 سلام بر آن کسی که فرشتگان آسمان بر او گریستند. ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
🏴 💢روز بر امام حسین (ع) و کاروانش چه گذشت؟ آخرین منزل تا قبل از رسیدن به کربلا ✅قصر بني مُقاتِل زمان: چهارشنبه اول محرم 61 الحرام هجري ✅گروهي از اهل کوفه در اين منزلگاه خيمه زده بودند، حضرت از آنها پرسيد: آيا به ياري من مي آييد؟ بعضي گفتند دل ما رضايت به مرگ نمي دهد و بعضي گفتند: ما زنان و فرزندان زيادي داريم، مال بسياري از مردم نزد ماست و خبر از سرنوشت اين جنگ نداريم، لذا از ياري تو معذوريم . حضرت به جوانان امر کرد که آب بردارند و شبانه حرکت کنند. ✅امام حسین(ع) در قصر بنی مقاتل، شخصی را که گفته شده حجاج بن مسروق جعفی بوده است به خیمه عبید الله بن حر جعفی فرستاد و از او خواست به دیدار ایشان بیاید. اما عبیدالله عذر آورد و پس از خواندن آیه استرجاع گفت: من قادر به یاری دادن او نیستم و دوست ندارم که او مرا ببیند یا من او را ببینم. امام حسین(ع) خود به خیمه او رفت و او را برای یاری فراخواند، عبیدالله عذر آورد ولی اسبش را در اختیار امام گذاشت امام آن را نپذیرفت امام حسين (ع) در اين منزل به عبيدالله جعفي چنين فرمود: ✅پس اگر ما را ياري نمي کني خداي را بپرهيز و از اين که جزو کساني باشي که با ما مي جنگند. سوگند به خدا اگر کسي فرياد ما را بشنود و ما را ياري نکند، او را به رو در آتش مي افکند. ✅به گفته عقبه بن سمعان، امام حسین(ع) شبانه از قصر بنی مقاتل به سمت نینوا حرکت کرد، در نزدیکی همین منزل بود که بر زین اسب خوابش برد. پس از آنکه بیدار شد آیه استرجاع را بر زبان جاری کرد. و بر اساس خوابی که دیده بود از کشته شدن خود و همراهانش خبر داد. ✅جمله معروف علی اکبر که «هنگامی که بر حق هستیم از مرگ هراسی نداریم؛ فَإِنَّنَا إِذاً لَا نُبَالِی أَنْ نَمُوتَ مُحِقِّین» در همین جا گفته شده است. 📚دینوری، اخبارالطوال، ص۲۵۱-۲۵۰؛ بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۳، ص۱۷۴؛ ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد میرباقری: 📢 در دهۀ اولِ ماه محرم، درهایی از عاشورای حقیقی به روی ما باز می‌شود. ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
🏴 💢خداوند حسین را کُشت . جهلِ عوام در کنار هوش و زیرکی خواصِ فرصت طلب معجون خطرناکی می سازد . تا جاهلانی نباشند که سواری دهند، سوارکاران نمی توانند بهره برند، بستر این سواستفاده هم چیزی نیست جز "جهل" . وقتی خبر قتل امام حسین(ع) آمد، ندای نماز جماعت داده شد و همه در مسجد اعظم کوفه جمع شدند. ابن زیاد بر منبر رفت و گفت: حمد و سپاس خدایی را که حق، و اهل حق را غلبه داد و امیرمومنان یزیدبن‌معاویه و لشکریان او را یاری داد؛ و دروغگو پسر دروغگو، حسین بن علی و شیعیان او را کُشت . از میان جمعیت ، فقط یک مرد نابینا به نام "عبدالله بن عفیف" به سخنان ابن‌زیاد اعتراض کرد: ای پسر مرجانه ! دروغگو پسر دروغگو تویی! فرزند رسول‌الله را می‌کشید و مثل صدیقان سخن می‌گویید؟! . به دستور ابن زیاد، مرد نابینا را در شوره‌زار به قتل رساندند. 📚ترجمه مقتل خوارزمی، صفحه ۲۴۷ . هزینه ایستادگی در مقابل جبهه جهل و زیرکی خواص همین است: جان دادن . اهالی محرم و امام‌حسین(ع) باید مقابل این جبهه بایستند . ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
💢 مقام حضرت زینب(س) 🌱 بعد از شهادت حسین بن علی که دنیا ظلمانی شد و دلها و جان ها و آفاق عالم تاریک گردید، این زن بزرگ یک نوری شد و درخشید. زینب به جایی رسید که فقط والاترین انسانهای تاریخ بشریت یعنی پیامبران می‌توانند به آنجا برسند. ⛱با حقیق همراه باشید 🔻 @haqiq_center
〽️موج چهارم جنگ نرم؛ نبرد اراده و تکنولوژی(بخش پنجم) 🌀 جنگ نرم؛ سخت تر و کشنده تر از جنگ سخت نظامی ➖جنگ نرم به طور ویژه برای براندازی جمهوری اسلامی ایران طراحی و اجرا شده است با این تفاوت که جنگ نرم امروز بسیار پیچیده‌تر و همه جانبه‌تر نسبت به دهه‌های گذشته است. جنگ نرم رابطه معناداری با مولفه های قدرت نرم و نفوذ دارد همان گونه که جنگ های نظامی مبتنی بر قدرت سخت هستند. ▪️مهمترین سازه های مفهومی جنگ نرم عبارتند از مداخله، نفوذ، حمایت و هدایت بازیگر خارجی، ایجاد شکاف و نارضایتی اجتماعی، جنگ روانی، به کارگیری حتی قدرت سخت (مانور نظامی) و نیمه سخت (تحریم اقتصادی) به منظور براندازی و ایجاد تغییرات سیاسی و یا حداقل تغییر رفتار بازیگران سیاسی در کشور هدف. جنگ نرم تاکنون چهار موج داشته است که موج چهارم آن به تناسب رشد علمی و فناوری و تحول محیطی، ماهیت پیچیده تر، قوی تر و نوینی پیدا کرده است و راه را برای سلطه پنهانی بر جوامع بازکرده است. ▫️مهم‌ترین عرصه‌های جنگ نرم، عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است؛ بازیگران جنگ نرم به کمک علوم بین رشته‌ای برای هر یک از آنها مقاصد و رفتار ویژه‌ای در نظر گرفته و متناسب با آن برنامه‌ریزی تغییر را طراحی کرده‌اند. این بازیگران در موج چهارم لایه‌های مختلف، متکثر، درهم تنیده و سلسله مراتبی دارند که مشابه آن در دوره‌های گذشته دیده نمی شود. 〰️ادامه دارد🔜 📝برگرفته از کتاب موج چهارم جنگ نرم ✍️ ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد @haqiq_center
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دخترک تاب نیـــــــــاورد جلو آمد و گفت: "می شود شمر! که امسال سرش را نبری؟" ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
🔖 📚 💓 🦋 2️⃣ 📕 کیک اسفنجی پخته بود. هر چند شخصا هوس شیرینی گردویی کرده بود اما ارشیا کیک‌های ساده‌ی خانگی دوست داشت. گور بابای دل خودش... مهم او بود و همه‌ی علایقش. پودر قند را که برداشت، حضورش را حس کرد. می‌دانست حالا چه می‌کند؛ حتی با اینکه پشت سرش را نمی‌دید. او پر از تکرار بود. در یخچال باز شد. بعد از هزاران بار تذکر باز هم آب را با پارچ سر کشید. در را محکم بهم کوبید. طوری که عکسشان از زیر آهن‌ربای چسبیده به یخچال سُر خورد و افتاد. دست خودش هم لرزید و خاک قندها کمی روی میز ریخت. برگشت و کوبنده گفت: _ارشیا! شانه‌ای بالا انداخت و از جلوی چشمش دور شد. این همه وسواس و تمییزی کجا دیده می‌شد؟ کیک برش زده‌ را در سینی چایِ تازه ریخته گذاشت. طبق عادت کاسه‌ی کوچک سفالی را پر کرد از توت خشک و کشمش و هر چیزی جز قند. ارشیا قند نمی خورد! صندل نپوشیده بود و پایش تازگی‌ها روی کفپوش یخ می‌کرد. باید جوراب زمستانی می‌بافت. شاید هم نه... می‌خرید اصلا. از این گل و منگوله دارهای خوش رنگ‌و‌رو که بدجور دلش را می‌برد. خجالت کشید از ذوق بچه گانه‌اش و لبش را گزید. مردش از شنیدن‌ صدای قژقژ دمپایی روی کفپوش و حتی ذوق زدگی‌های بچگانه خوشش نمی‌آمد. چقدر تمام زندگی پر از خواسته‌های او بود. سینی را جلوی رویش نگه داشت. با اخم فقط چای را برداشت. همیشه تلخ بود و تلخ می‌خورد. تازگی نداشت... سینی را روی عسلی گذاشت. دوباره وزوز گوشی بلند شد. هنوز خیلی سر و صدا نکرده بود که ارشیا با صدای خش دارش گفت: _خیلی رو اعصابه. همین یک جمله اعلان جنگ نامحسوس بود. سریع حمله کرد سمت گوشی و با دیدن دوباره‌ی عکس پر از مهر خواهرش لبخند زد. چند دقیقه صحبت کردن با ترانه عوض تمام سکوت امروز کفایت می‌کرد. _الو سلام ریحانه. چطوری؟ _سلام عزیز دلم. تو خوبی؟ _الحمدالله. ده بار میس انداختم چرا جواب نمیدی؟ _دستم بند بود شرمنده _نیومدی دیگه جات خالی بود _کجا؟ _به... تازه میگی لیلی زن بود یا مرد _باور کن مغزم ارور داده _وقتی سه چهار روز از محرم گذشته و هنوز یه چای روضه نخوردی معلومه که اینجوری میشی خب خواهر جانم. _ای وای، امشب بود نذری مادرشوهرت؟ _بله. انقدرم منتظرت شدم که نگو. نوید می‌گفت در دیگ رو وا نکنید خواهرزنم تو راهه. یعنی رسما آبرومو بردی _شرمندتم، بخدا... _قسم نخور ریحان، دیگه من که از همه چی باخبرم. حالا غصه هم نخور برات گذاشتم کنار فردا میارم _دستت درد نکنه. به زری خانوم سلام برسون، بگو قبول باشه. _چشم. من برم فعلا، با اجازه. _خدانگهدارت انقدر انرژی مثبت و خوب نصیبش شد از این دقایق همکلامی که کیک دست نخورده ناراحتش نکرد که هیچ، خوشحال هم شد و زیرلب گفت: _بهتر، بمونه برای مهمون فردام ادامه_دارد... 🔜 ✍️ 📨 ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
💢 سلام بر حسین 🌱 سلام بر آن کسی که خونش به ظلم ریخته شد. ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center
السلام علیک یا رقیه خاتون ⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد 🏴@haqiq_center