eitaa logo
هر روز با شهداء🌷
1.5هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
29 فایل
امام خامنه‌ای حفظه الله : گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. ۱۳۷۶/۰۲/۱۷ اللهم ارزقنا شهادة في سبيلك #شما_به_دعوت_شهداء_اینجایید_خوش_آمدید آدرس مدیر کانال برای انتقادات وپیشنهادات @s_m_najaf کپی با ذکر صلوات آزاد ♧
مشاهده در ایتا
دانلود
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی خاک های نرم کوشک و یادگار برونسی 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ تو رده های بالا، صحبت از یک عملیات ویژه و ایذایی بود، بالاخره هم از طرف خود فرماندهی سپاه واگذار شد به تیپ ما، یعنی تیپ هجده جواد الائمه (سلام الله علیه) همان روز مسؤول تیپ، یک جلسه ی اضطراری گذاشت تازه آن جا فهمیدیم موضوع چیست: دشمن تانکهای« ۷۲-T» را وارد منطقه کرده بود.دو گردان مکانیزه ی خیلی قوی پشت خط مقدمش انتظارحمله به ما را می کشیدندبچه های اطلاعات_عملیات دقیق و خاطر جمع می گفتند:«اونها خودشون رو آماده کردن که فردا تک سنگینی بزنن به مون.» فردا بنا بود حمله کنند و مو هم لای درزش نمی رفت. در این صورت هیچ بعید نبود عملیات رمضان شروع نشده، شکست بخورد! تو جلسه صحبت زیادی شد. بعد از کلی صحبت بنا بر این گذاشتند که همان وقت برویم شناسایی و شب هم برویم تو دل دشمن و با یک عملیات ایذایی،تانکهای «۷۲ - T» را منهدم کنیم. این تانکها را دشمن تازه وارد منطقه کرده بود و قبل از آن تو هیچ عملیاتی باهاشان سروکار نداشتیم. خصوصیت تانک ها این بود که آرپی چی بهشان اثر نمی کرد اگر هم می خواست اثر کند باید می رفتی و از فاصله ی خیلی نزدیک شلیک می کردی و به جای حساس هم باید می زدی. آن روز بحث کشید به این که چه تعداد نیرو برای عملیات بروند، و از چه طریقی اقدام کنند؟ سه گردان مأمور این کار شدند فرماندهی یکیشان عبدالحسین بود وقتی راه افتادیم برای شناسایی چهره ی او با آن لبخند همیشگی و دریایی اش گویی آرامتر از همیشه نشان می داد. تا نزدیک خط دشمن رفتیم یک هفته ای می شد که عراقی ها روی این خط کار می کردند. دژقرص و محکمی از آب درآمده بود جلوی دژموانع زیادی تو چشم می زد جلوتر از موانع هم ،درست سر راه ما،یک دشت صاف و وسیع، خودنمایی می کرد اگرمشکل موانع را می توانستیم حل کنیم این یکی ولی کار را حسابی پر دردسر می کرد با همه این احوال بچه ها به فرمانده ی تیپ می گفتند:«شما فقط بگو برای برگشتن چکار کنیم» 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._
خار و گل میخک از شهید یحیی السنوار 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ اشغالگر عبوری افزایش یافت و شناسنامه های شخصی آنها را بررسی می کردند و آنها و وسایلشان را در منطقه جستجو می کردند. مشخص شده است که مردم از کاری که اشغالگران و شهرک نشینان انجام می دهند خفه شدند جمال قصد داشت در مسجد ابراهیمی نماز بخواند و با وجود همه موانع و محدودیتها به مسجد رفت و آمد کرد و هیچ چیز در عالم نباید مانع از نماز خواندن ما در مسجد شود و تمام تلاش آنها برای ایجاد رعب و وحشت و اخراج ما .است ما از مسجد ما که عرق تپنده داریم و هرگز مسجدمان را رها نمی کنیم و مادر دلسوز و همسر دلسوز مجبور به پذیرش وضع موجود می شوند و برای حفظ امنیت آن دعا می.کنند در مدرسه انجمن دانشگاه که او در آن کار میکرد و در میان تعداد زیادی از معلمان حامی جنبش فتح، در هر فرصتی بحث و جدل در می آمد. این معلمان شروع به حمله به او و حمله به اسلام گرایان می کنند که در کنارشان ایستاده است و در عملیات مسلحانه عليه اشغال شرکت نمیکنند وی لبخند میزند و بحث میکند که مردم ما برای نبرد واقعی خود که ادامه دارد هرگز متوقف نمی شوند باید خود را به سلاح دین و ایمان مسلح کنیم و باید به دین خود بازگردیم تا جنگ ابعاد واقعی خود را به خود بگیرد و در حد لازم قرار گیرد و وقتی مردم بفهمند که در دنیا برای کسب اجر و رضایت آخرت در حال مبارزه و رنج و عذاب هستند به راحتی آن را تحمل کرده و خواهند نمود حتی فرزندان خود را به جهاد و ایثار و فداکاری هل بدهند و با آنها سوق دهند و آسیبی نبینند و متهم به کوتاهی در انجام وظیفه ملی و ایمانی خود نشوند. دیری نگذشت که شهرک نشینان سازمانی مخفی تشکیل دادند که شروع به تدارک و برنامه ریزی برای حمله به اعراب در شهر الخلیل و جاهای دیگر نمودند این گروه از شهرک نشینان دارای سلاح مهمات و مواد منفجره و دارای تجربه نظامی بودند که اکثریت آنها را در اختیار داشتند اعضا در یگانهای نظامی رزمی ارتش اسرائیل خدمت میکردند، خاخامهای افراطی ارشد از آن حمایت میکردند و ضروریتهایشان را تأمین میکردند پوشش مذهبی و فتوا برای کشتن بیشترین تعداد اعراب و تخریب خانه ها و عبادتگاههای آنها صادر میکردند در ساعات صبح در حالی که دانشجویان دانشگاه الخليل در محوطه دانشگاه در حال برگزاری جلسه بودند یک دستگاه پژو 4 سفید رنگ متوقف شد و سه مرد مسلح پیاده شدند و با سلاح های خودکار به سمت دانشجویان تیراندازی کردند و در عرض چند دقیقه خودرو در حرکت شد . در این مکان ده ها دانش آموز دختر و پسر غرق در خون افتادن که تعدادشان شهید و تعدادی زخم برداشتند پس از مدت ها ارتش اشغالگر و نیروهای اطلاعاتی آن به گونه ای آمدند که میخواهند ماجرا را بررسی کنند و تعدادی را بازجویی کردند. دانشجویان و رهگذران در خیابان در حالی که مردم غر میزدند... این مردم چه می خواهند؟ آیا آنها فکر می کنند ما معتقدیم که تصادف نقشه و اقدامات آنها نبوده است؟ همین گروه از شهرک نشینان خانه ای را در شهر قدیمی اورشلیم اجاره کرده بودند و شروع به متمرکز کردن مقادیری مواد منفجره پیشرفته در آن کردند و آموزشهای فشرده ای را با نظارت افسران بازنشسته در میان آنها انجام می دادند تا مسجد الاقصی را بر روی کسانی که در آن بودند منفجر کنند تا هر گونه آثار اسلامی آنرا از بین ببرند این خبر در اختیار دستگاه های امنیتی قرار گرفت و رهبران با بررسی موضوع دریافتند که هنوز زمان برای تخریب مسجد الاقصی مناسب نیست. بنابراین تصمیم گرفتند کار این گروه افراطی را متوقف کنند و آنان را دستگیر و به رغم دست داشتن در کشتار بسیاری از مردم و برنامه ریزی اقدامات بسیار خطرناک به طور موقت در زندان قرار دادند. اخیراً یک جریان مذهبی افراطی به نام جنبش متولیان معبد اعلام کرد که قصد دارد وارد صحن مسجدالاقصی شود و سنگ بنای استقرار معبد خود را بر روی خرابه های مسجد مبارک الاقصی بگذارد و ممکن است آنرا با توسل به زور بسازند در انجام چنین کاری مانند مدت ها پیش، یک افراطی به مسجد الاقصی یورش برد و به سمت نگهبانان مسلمان شاغل در اوقاف اسلامی و نمازگزاران تیراندازی کرد و تعدادی از آنها را .کشت اخبار مربوط به قصد این گروه برای هجوم به مسجد الاقصی در همه جا پخش شد. قبل از ظهر به دانشگاه اسلامی رسیدم بلافاصله تعدادی از اعضای شورای دانشجویی به رهبری ابراهیم در وسط میدان دانشگاه تجمع کردند و شروع به برگزاری جشنواره سخنرانی در مورد... خطراتی که مسجد الاقصی را تهدید می کند و اعلام کردند با هر کسی از طلاب که بخواهند بیرون میروند و آنانیکه خانواده اش اطلاع ندارد نروند و تعدادی دیگر نیز کیف ها و کتابهای خود را به همکارانشانند تا آنها را به خانه هایشان برسانند و خانواده هایشان را از رفتن شان به بيت المقدس خبر دهند و من با ابراهیم بودم.