💚
اولین بار است که به این جمله اعتراف میکنم. هرگز نمیخواستم نظامی شوم. این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم.
من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفتم برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن...
✨دلنوشته سردار حاج قاسم سلیمانی
#حاج_قاسم
#شادی_روح_پاکش_صلوات
#ولایت_فقیه
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
خار و گل میخک
از شهید یحیی السنوار
#قسمت_نود_وـسه ـ
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
پس محمود سعی می کرد توجیه کند، من تو را متهم نمی کنم ،ابراهیم من تو را متهم نمی کنم اما ممکن است مسئولانت اهداف شخصی داشته باشند ما هر بار از خود دفاع کردیم و ریشه مشکل عدم تمایل شما به اذعان به وجود ما به عنوان یک نیروی رقیب است که گویی تابوی کارگری فلسطین و کنترل موسسات انجمن ها و اتحادیه ها تنها به نام شما ثبت شده است، باید تصدیق کنید که یک نیروی رقیب وجود دارد که در بسیاری از دیدگاه ها و مواضع شما با شما متفاوت است، سپس مادرم که متوجه میشد بدون به زیر نظر گرفتن تحولات از آنها می خواست که این گفتگو را متوقف کنند و مشکلات
خیابان را داخل خانه منتقل نکند
در یک نوبت فرماندار نظامی با ارسال یادداشتی خواستار حضور ابراهیم و تعدادی دیگر از فعالان در جهات مختلف ستاد فرماندهی خود شد و وقتی ابراهیم رفت گروهی حدود ده نفری از فعالان را پیدا کرد و فرماندار شروع به درخواست از آنها کرد. یکی یکی به دفترش رفتند وقتی ابراهیم پرسید با او شروع به صحبت کرد و او را مسئول دانست. در اتفاقی که افتاد ابراهیم با این روش مخالفت کرد و توضیح داد که او ربطی به درگیری های جاری ندارد بنابراین حاکم به سمت روش آنها حرکت کرد و پرسید شما به عنوان یک مردم تحت اشغال چگونه استقلال می خواهید؟ می جنگید، می کشید؟
شما مردمی هستید لایق زندگی نیستید و شما و شما .... ابراهیم در دوراهي قرار گرفت اگر جواب نمي داد مثل سيلي تند بود و اگر جواب ميداد مثل این بود که ماجرا را تایید میکرد و یا خودش هم جزئي بود کمي فکر کرد. و سپس گفت: ابتدا میخواهم تأیید کنم که با همه چیزهایی که میگذرد کاری ندارم اما فکر می کنم شما میدانید که همه افرادی که تحت اشغال زندگی میکنند یا آنهایی که حاکمیت و نهادهایی دارند همانطور که در مورد ما صادق است میان مردم، دعوا و درگیری پیش میآید و این اتفاق افتاده است و هرجای می افتد.
این را بارها و بارها گفته اید... در گذشته و در حال حاضر جدیدترین آنها اعمال هاگانا علیه نفوذی ها است(اشاره واقعه تاریخی قوم یهود فرماندار متحیر شد و نتوانست آن را پنهان کند پرسید این را از کجا میدانستی؟ ابراهیم پاسخ داد: این در کتب نوشته شده است فرماندار سعی کرد توپ را به ابراهیم برگرداند و گفت من افتخار میکنم که شخصی مانند تو قوم یهود را الگو و سرمشق خود می داند؛
ابراهیم پاسخ داد من به آن اشاره نکردم به عنوان یک الگو یا نمونه بلکه به عنوان یک الگو از تاریخ، و من یک بار دیگر به شما اطمینان می دهم که هیچ ارتباطی میان من و جریانات درگیر وجود ندارد ابراهیم هر روز در نظر من به عزت و احترام اش افزوده می شد او یتیم بدون پدرش بزرگ شد که در چهار سالگي او پدرش به شهادت رسید، سپس در نوجواني مادرش او را ترك كرد و در میان ما بزرگ شد. او با وجود سن کم و شرایط سخت تحت شرایط به یک مرد خودساخته و یک رهبر واقعی تبدیل شد.
وقتی در حیاط دانشگاه رفت و آمد میکرد به او نگاه میکردم و با این شخص صحبت می کرد و آن شخص را رهنمایی می کرد و دستورات را به آن افراد میداد و امور را آن طور که می خواست انجام میداد آن وقت او را متفکر و مناظره کننده خوبی می یافتیم و علاوه بر همه اینها در حیا مثل یک باکره در اتاقش ،بود، گویا خون به زودی روی صورتش جاری می شد و صورتش سرخ می شد و تقریباً از گونه هایش می ترکید اشغال از ساخت و ساز در دانشگاه جلوگیری می کرد تا آن را محصور و محدود کند و لازم بود یک سیاست انجام شده اعمال شود.
تعداد دانشجویان زن و مرد از هزار و پانصد نفر فراتر رفته بود. کادر علمی و اداری آن به گونه ای افزایش یافته بود که هیچ یک از دانشجویان و ناظران خود را نسبت به گذراندن مرحله تحصیلی خود را خطر نا امیدی نبینند و مسیر دانشگاه رسمی را در پیش گرفت. موضوع به چالشی با اشغالگری تبدیل شده بود که در همه چیز با ما می جنگید، حتی در آموزش و پرورش، بنابراین ،دید ما چادرها و شاخههای خرما برای تحصیل دانش آموزان برپا کردیم و ابراهیم بالای سرمان ایستاده بود و با همه کارها نظارت می کرد با همت و توجه و القای روحیه قاطعیت و چالش در دانش آموزان، بنابراین یکی از ما با ... او احساس می کند که قبل از دغدغه های تحصیلی بخشی از وظیفه میهنی اوست تا نام دانشگاه خیام بر دانشگاه اسلامی حک شود و این مایه مباهات و سربلندی ما شد.
و باید جلو می رفتیم؛ ناگهان بدون اخطار چند کاميون وارد دانشگاه شدند توقف کردن و شروع به تخلیه مقادیر زیادی مصالح ساختمانی میکردند ابراهیم از یک دانشجو و فعال به پیمانکار تبدیل میشود و او به همراه تعدادی از دانشجویان
⚫️
🌕🌑🌕⚫️🌕🌑
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
خار و گل میخک
از شهید یحیی السنوار
#قسمت_نود_وـچهارـ
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
محترم و صدها نفر به آنها کمک می کنیم تا کلاس های درس را با آجر بسازند و سقف را با آزبست بدین ترتیب یک عمل انجام شده بر اشغال تحمیل شد و چندین صالون برای مطالعه آماده شد و پس از مدتی چندین صالون دیگر و سپس دسته
سوم آماده شد و مشخص شد که دیگر نیازی به شاخه و چادر نخل نداریم این امر بر عظمت و بزرگی و عشق ابراهیم در چشم
و در قلبم افزود.
ابراهیم در حال تحصیل و ممتاز بود و به فعالیت های دانشجویی مشغول بود و در بین همکارانش به عنوان رهبر گروه خود جایگاه برجسته ای داشت و علاوه بر آن به کار ساختمانی مشغول بود که از این طریق درآمد کافی به دست آورد هزینه ها را تامین کند و کار به همین جا ختم نشد بلكه يك روز عصر که در خانه نشسته بودیم نزد مادرم آمد و :گفت مي خواهم چیزی را پیشنهاد کنم و نمي خواهم از آن ناراحت شوي مادرم گفت تو میدانی که من از تو ناراحت نمی شوم و می دانم که چیزی نمی گویی که باعث ناراحتی من ،شود گفت اما انگار اولین بار است که چنین می کنم پس امیدوارم که تو مرا خواهی بخشید، مادرم به او نگاه کرد، با تعجب و حیرت پرسید چه شده است ابراهیم؟
در حالی که دست در جیبش کرد و یک دسته پول درآورد جواب داد من می خواهم در خرج خانه شریک باشم، من الان یک مرد هستم و پول زیادی به دست می آورم و باید در مخارج شریک باشم مادرم فریاد زد و حرف ابراهیم را قطع کرد، تو را چه شد؟ دیوانه ای؟ بعد ابراهیم زیر لب گفت :یک بار عمويم ، الان من هستم.
مادرم دوباره فریاد زد نه تو نه هیچ کس دیگری این صحبت ها را رها کن و اگر پول اضافی داری بیاور و برای خودت پس انداز کن ممکن است فردا یا پس فردا به آن نیاز داشته باشی در هر صورت وقتی که بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه برای تو عروسی کنیم در برابر ما مکلف خواهی بود.
سپس با مهربانی با او صحبت کرد هر گاه از این سکه بیشتر برای خودت پس انداز کنی بر تو مکلف به پیدا کردن عروس می شوم بر تو ازدواج واجب است ای ابراهیم به نظر می رسید از این رد شدن خوشش نمی آمد هر چند روز یک بار می دیدم که او را با پاکت یا کیسه ای پر از غذا میوه، سبزیجات یا شیرینی به خانه می آورد به عنوان مشارکت و مادرم با نگاهی از روی تحسین و احترام به او می نگریست که زمزمه می کرد ای ،ابراهیم خدا از تو راضی باشد با تو چه کنم. مقاومت مسلحانه تا حد زیادی کاهش یافت و ضرب المثل هر" مرگ یهودی چنین و چنان می شود رواج یافت تا نادر بودن یا نبودن آن را نشان داد که می گفتند چی شده مرگ را که نه حتی مرگ در بین دشمنان کم شده است.
بلکه هر گونه مقاومتی تظاهرات آماده باش نظامی کاهش یافت گشت زنیها در خیابانها کم شد، منع رفت و آمد به ندرت اعمال شد، ممنوعیت تردد شبانه برداشته شد مردم اجازه یافتند با حضور در ساحل در شب در بسیاری از مناطق بروند. بسهای یهودیان شروع به آمدن به تمام مناطق کردند به عنوان مثال به قلب شهر غزه در روزهای شنبه برای تعطیلات و خرید جایی که قیمتها ارزان است و این تأثیر منفی زیادی بر سطح محافظه کار کشور دارد که ده ها بس حامل نیمه برهنه ها حمل می کردند.
دختران و زنان برهنه افسران اطلاعاتی که مسئول مناطق بودند شروع به تردد با موترهای خود در خیابان ها کردند و حتی یکی از آنها در هر ساعت از شبانه روز و در هر مکانی ماشین را متوقف می کرد و با یک عابر تماس می گرفت و سوال میکرد برای شناسنامه شخصی اش و بدون هیچ نگهبانی بدون ترس و توقع شروع به بازجویی یا صحبت با کسی می کرد و گاهی اگر در یکی از کوچه ها چیز مشکوکی می دید به دنبال هر کسی که می خواست در آن کوچه ها می دوید. برعکس گذشته که آن نیروهای عظیم قادر به هجوم به کمپ .نبودند وضعیت به این وضع رسید و ممکن است متوجه شوید که زنی یهودی اگر میخواست سر یکی از مردان جوان فریاد میزد.
هر کسی را که میخواست متوقف میکردند و بعضا به فرد عادی سیلی میزدند یا با لگد می زدند، سپس بدون پس دادن شناسنامه اش سوار موترش میشد و از او میخواست که او را تا دفترش دنبال کند و وای بر این جوان اگر شناسنامه اش را ندهد تردد کارگران به داخل کشور بدون محدودیت و کنترل شده بود و بسیاری از این کارگران جان خود را از دست
داده بودند.
⚫️
🌕🌑🌕⚫️🌕🌑
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
💚بســــــم الله الرحــــــمن الرحـــــــیم💚
🩸روزِمـان را بـا سَــلام بَـر چهـارده مَعْـصــوم آغـاز میکنیـم
📌اَلْسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا رَسُـولَ اَللّه ﷺ
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا اَمیرَاَلْمـؤمِنـین
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکِ یا فاطِـمَةُ اَلزَهْـراءُ
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حَسَـنَ بـنَ عَلیٍ نِ اَلمُجْتَبی
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حُسَـینَ بـنَ عَلیٍ سَیــدَ اَلشُهَـــداءِ
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا عَلـیَّ بـنَاَلحُسَیْنِ زینَ اَلعـابِـدیـنَ
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُحَمَّـدَ بـنَ عَلیٍ نِ اَلباقِــرُ
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یـا جَعْفَــرَ بـنَ مُحَمَّـدٍ نِ اَلصـادِقُ
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُوسَـی بـنَ جَعْفَـرٍ نِ اَلکاظِـمُ
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یاعَلیَّ بـنَمُوسَـیاَلرِضَـا اَلمُرتَضـی
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُحَمَّـدٍ بـنَ عَلـیٍ نِ اَلجَــوادُ
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا عَلـیَّ بـنَ مُحَمَّـد نِ اَلهـادی
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حَسَـنَ بـنَ عَلـیٍ نِ اَلعَسْــکَری
📌اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا بَقیَــــةَ اللَّه، یا صاحِبَ اَلزَمـان
وَ رَحْـمَـــــةَ اَللّـهِ وَ بَرَکـاتِــهِ
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
❣بسم الله الرّحمن الرّحيم ❣
❤️#هر_روز_یک_سلام_به_
#مولا_امام_زمان_عزیزم
❤️✋سلام علی آل یاسین
🌷السلام علی الشمس الظّلام
وبدر التّمام
آقاترین سکوت، مرا غرق نور کن
مارا قرین منت و لطف حضور کن
وقتی گناه کنج دلم سبز می شود
آقا شفاعت این ناصبور کن
می ترسم از شبی که به دجال رو کنیم
آقا تو را قسم به شهیدان ظهور کن.
☀️اللّهم عجَّل لولیّک الفرج والعافیّة والنّصر
💚💚💚
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
#بیاد_فرمانده_سوادکوهی_لشکر_۲۷
#سردار_شهید_سید_ابراهیم_کسائیان
.
💢 همسر شهید : یکی از بستگان ما به مکه مکرمه مشرف شده بود و برای ما هدیه ای آورده بود؛ یکی از این هدیه ها لباس دخترانه کوچکی بود برای مهدیه، دخترمان؛ وقتی ابراهیم نگاهش کرد، گفت: «خیلی قشنگه اما...» گفتم: «اما چی؟» گفت: «اما آن موقع من نیستم. زمانی که شما این پیراهن را تنش می کنی.» به شوخی گفتم: «مگه می خواهی کجا بری؟» گفت: «خوب...» اشک در چشمانش حلقه زد و گونه هایش به نم اشک خیس شد. گفت: «وقتی بزرگ شد، بهش بگو خیلی دوستش داشتم. خیلی بیشتر از همه ی پدرها...
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همهچی برای رضای خدا.. این یعنی اخلاص (:♥️
#شهید_محمد_ابراهیم_همت🥀
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
در اتاقش عکسی از حضرت امام خمینی (ره) را قاب شده به دیوار آویزان کرده بود.
خیلیها به او میگفتند اگر رئیس بیمارستان عکس را ببیند، برخورد بدی با او خواهد کرد، اما او عکس را پایین نیاورده بود.
یک روز رئیس بیمارستان _دکتر عارفی_ که بعدها به خارج از کشور متواری شد، برای سرکشی به اتاقها آمد و متوجه قاب عکس امام بر روی دیوار اتاق فوزیه شد و با عصبانیت دستور داد که عکس را از روی دیوار بردارد، اما فوزیه گفته بود: اتاق متعلق به من است و هر عکسی را که بخواهم در آن آویزان میکنم، رئیس بیمارستان هم فوزیه را تهدید به کسر یک ماه از حقوقش کرده بود، اما فوزیه حرفش یک کلام بود: اگر اخراج هم بشوم عکس را از روی دیوار پایین نمیآورم.
وقتی هم که مدرسه میرفت، چند بار به خاطر حجاب اسلامیاش از طرف مدیر مدرسه تنبیه و توبیخ شده بود، اما خم به ابرو نمیآورد، هیچ وقت زیر بار حرف زور نمیرفت و در اکثر راهپیماییها هم با حجاب اسلامی پا به پای مردان و زنان دیگر شرکت میکرد.
#شـهـیـده #فوزیه_شیردل...🌷🕊
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
✍عزیزان آثار محبت اهل بیت(علیه السلام) در خلق و خوی شما نمایان می شود و چنانچه اطرافیانتان در حضور شما احساس امنیت کنند بدانید صراط ، صراط مستقیم است .
✨دست خط شهید
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_احمدرضا_افشاری....🌷🕊
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷