#تشرف_سرباز_خویی
حکایت زیبای عبدالغفار خویی معروف به سرباز خویی
در زمان مرحوم آقاي حاج شيخ محمّد حسين محلاّتي
جدّ مرحوم آية اللّه آقاي حاج شيخ بهاءالدّين محلاّتي
شخصي با لباس مندرس و کوله پشتي وارد مدرسه خان شيراز مي شود
و از خادم مدرسه اطاقي مي خواهد.
خادم به او مي گويد:
بايد از متصدّي مدرسه که آن وقت شخصي به نام سيّد رنگرز بوده درخواست اطاق بکني.
لذا آن شخص به متصدّي مدرسه مراجعه مي کند و درخواست اطاق مي نمايد.
او در جواب مي گويد:
اينجا مدرسه است و تنها به طلاّب علوم دينيّه حجره مي دهيم.
🔅آن شخص مي گويد:
که اين را مي دانم ولي در عين حال از شما اطاق مي خواهم که چند روزي در آنجا بمانم.
متصدّي مدرسه ناخودآگاه دستور مي دهد که به او اطاقي بدهند تا او در رفاه باشد.
آن شخص وارد اطاق مي شود و در را به روي خود مي بندد و با کسي رفت و آمد نمي کند.
خادم مدرسه طبق معمول، شبها درِ مدرسه را قفل مي کند
🔅 ولي همه روزه صبح که از خواب برمي خيزد مي بيند در باز است.
بالاخره متحيّر مي شود و قضيّه را به متصدّي مدرسه مي گويد.
او به خادم مدرسه دستور مي دهد امشب در را قفل کن و کليد را نزد من بياور تا ببينم چه کسي هر شب در را باز مي کند و از مدرسه بيرون مي رود.
صبح باز هم مي بيند در مدرسه باز است و کسي از مدرسه بيرون رفته است.
🔅آنها بخاطر آنکه اين اتّفاق از شبي که آن شخص به مدرسه آمده افتاده است به او ظنين مي شوند و متصدّي مدرسه با خود مي گويد حتما در کار او سرّي است ولي موضوع را نزد خود مخفي نگه مي دارد
و روزها مي رود نزد آن شخص و به او اظهار علاقه مي کند و از او مي خواهد که لباسهايش را به او بدهد تا آنها را بشويند و با طلاّب رفت و آمد کند،
ولي او از همه اينها ابا مي کند و مي گويد من به کسي احتياج ندارم.
مدّتي بر اين منوال مي گذرد تا اينکه يک شب مرحوم آقاي حاج شيخ محمّد حسين محلاّتي (جدّ مرحوم آية اللّه حاج شيخ بهاءالدّين محلاّتي) و متصدّي مدرسه را در حجره خود دعوت مي کند
و به آنها مي گويد چون عمر من به آخر رسيده قصّه اي دارم براي شما نقل مي کنم و خواهش دارم مرا در محلّ خوبي دفن کنيد.
✅اسم من عبدالغفّار و مشهور به مشهدي جوني اهل خوي و سرباز هستم.
من وقتي در ارتش خدمت سربازي را مي گذراندم روزي افسر فرمانده ما که سنّي بود به حضرت فاطمه زهراء (سلام اللّه عليها) جسارت کرد
من هم از خود بي خود شدم و چون کنار دست من کاردي بود و من و او تنها بوديم آن کارد را برداشتم و او را کشتم
و از خوي فرار کردم و از مرز گذشتم و به کربلا رفتم،
مدّتي در آنجا ماندم سپس در نجف اشرف و بعد در کاظمين و سامراء مدّتها بودم.
روزي به فکر افتادم که به ايران برگردم و در مشهد کنار قبر مطهّر حضرت عليّ بن موسي الرّضا (عليه السّلام) بقيّه عمر را بمانم.
🔅ولي در راه به شيراز رسيدم و در اين مدرسه اطاقي گرفتم و حالا مشاهده مي کنيد که مدّتي است در اينجا هستم.
آخرهاي شب که براي تهجّد بر مي خواستم مي ديدم قفل و در مدرسه براي من باز مي شود
🔅و من در اين مدّت مي رفتم در کنار کوه قبله و نماز صبح را پشت سر حضرت وليّ عصر روحي فداه مي خواندم
و من بر اهل اين شهر خيلي متاءسّف بودم که چرا از اين همه جمعيّت فقط پنج نفر براي نماز پشت سر امام زمان (عليه السّلام) حاضر مي شوند.
مرحوم حاج شيخ محمّد حسين محلاّتي و متصدّي مدرسه به او مي گويند
انشاءاللّه بلا دور است و شما حالا زنده مي مانيد بخصوص که کسالتي هم نداريد.
او در جواب مي گويد:
نه غيرممکن است که فرمايش امامم حضرت وليّ عصر (عليه السّلام) صحيح نباشد
همين امروز به من فرمودند که تو امشب از دنيا مي روي.
بالاخره وصيّتهايش را مي کند ملافه اي روي خودش مي کشد و مي خوابد
🔅و بيش از لحظه اي نمي کشد که از دنيا مي رود.
فرداي آن روز مرحوم آقاي حاج شيخ محمّد حسين محلاّتي به علماء شيراز جريان را مي گويد و مرحوم آقاي حاج شيخ مهدي کجوري و خود مرحوم محلاّتي اعلام مي کنند که بايد شهر تعطيل شود و با تجليل فراوان مردم از او تشييع کنند.
🔅بالاخره او را در قبرستان دارالسّلام شيراز، طرف شرقي چهار طاقي دفن مي نمايند
و الا ن قبر آن بزرگوار مورد توجّه خواص مردم شيراز است و حتّي از او حاجت مي خواهند
و مکرّر علماء و مراجع تقليد مثل مرحوم آية اللّه محلاّتي به زيارت قبر او مي رفتند و مي روند.
قبر او در قبرستان شيراز معروف به قبر سرباز يا قبر توپچي است.
May 11
☘برخی از خواص کدو از دیدگاه معصومین(ع)
🌸امام حسین(ع) از نبی مکرم اسلام(ص) نقل کرده که فرمود: «کدو بخورید، که اگر خدا درختى بهتر و سبک تر (غذایى سبکتر) از آن سراغ داشت براى برادرم یونس میرویانید.
🌸 در آبگوشت زیاد کدو بریزید که به عقل میافزاید».
🌸نبی مکرم اسلام(ص) فرمود: «هر که کدو با عدس بخورد چون یاد خدا کند قلبش به رقت آید و بر نیروى جماعش افزوده شود».
🌸 در صحیفة الرضا(ع) از پیغمبر اکرم(ص) روایت شده که فرمود: «کدو در غذا زیاد بریزید که دل غمگین را خوشحال میگرداند».
🌸انس نقل کرده است:
پیغمبر(ص) کدو را خیلى دوست میداشت و آنرا از اطراف ظرف غذا جمع میکرد و نیز در یک مهمانى براى حضرتش کدو آوردند، حضرت در ظرف غذا میگشت و کدوها را پیدا میکرد و تناول میفرمود.
📚 ( کتاب مکارم الأخلاق / ترجمه میرباقرى ج۱ ۳۳۷)
در کتاب «خصال» از امیرالمۆمنین(ع) نقل شده
که فرمود «کدو بخورید زیرا مغز را میافزاید و پیغمبر(ص) از آن خوشش میآمد»
♦️روغن بنفشه پایه کنجد♦️
📌خواص:
🌾درمان بسیاری از بیماری های مربوط به سر وبینی
🌾حساسیت وآلرژی
🌾پارکینسون و(C.P)
🌾برای گرم کردن مغز وترمیم کننده ضایعات مغزی.
🌾سردرد،خصوصا میگرن.
🌾سینوزیت.
🌾خشکی بینی وآمدن خون.
🌾سکته مغزی(کما).
🌾تشنج
🌾سرماخوردگی وآبریزش بینی
🌾فلج
🌾ام اس(MS)
📜نحوه استفاده:یک بالش زیر گردن گذاشته به نحوی که سربیرون ازبالش قرارگیرد،بعد 1الی2 قطره داخل بینی ریخته بمدت چنددقیقه به همان حال بماند.
🆔 @haram110
✅ درمان بیماری ها و مشکلات معده
❇️ درمان صافی معده (معده نباید صاف باشد ، باید دارای پرز باشد تا قدرت هضم داشته باشد )
1. آویشن . روایات متعددی داریم مبنی بر اینکه آویشن پرز معده را می رویاند .
2. زنیان و مغز گردو . از فرمایشات امام صادق علیه السلام است که ترکیب زنیان و مغز گردو بواسیر را می سوزاند ، باد شکم و التهابات و درد آن را طرد می کند ، رنگ رخسار را زیبا می کند ، معده را زبر می کند و کلیه ها را گرم می کند .
3. خشکی معده . ( خشکی معده مطلوب نیست و معده باید نرم باشد تا انعطاف داشته باشد و زخم نشود)
4. آویشن و نمک . از فرمایشات امام صادق علیه السلام است که ترکیب آویشن و نمک راه بسته شده را باز می کند ( مانند گرفتگی عروق) ، بلغم را می سوزاند ، آب را بیرون می کند ، دهان را خوشبو می کند و معده را نرم می کند .
5. سویق . امام صادق علیه السلام فرمودند سویق مِره (صفرا و سودا) و بلغم را از معده جارو می کند و هفتاد نوع بلاء را دفع می کند (معده خانه ی بیماری است اگر مشکلات معده برطرف شود هفتاد نوع بلاء را دفع می کند) .
6. کندر . امام رضا علیه السلام فرمودند زیاد کندر بجوید ، جویدن نزد من محبوب تر است این بلغم معده را به شکل خون ریزی (یعنی از عمق از داخل گوشت و رگها) خارج می کند و معده را پاک می گرداند ، عقل و مغز را تقویت می کند ، غذا را تقویت می کند
🆔 @haram110
✨﷽✨
💠 روایتی تکان دهنده 💠
✍پيامبر اکرم (ص) فرمودند:
گروهي روز قيامت وارد صحراي
محشر مي شوند درحاليكه حسنات و
كارهاي نيكي به بزرگي كوه ها دارند،
خداوند حسنات ايشان را
هم چون ذرات غبار در هوا
پراكنده مي سازد، سپس فرمان
ميدهد کهآنها را به آتش دوزخ اندازند!
سلمان عرض كرد: يا رسول الله!
آنها را براي ما توصيف نما. فرمودند:
آنها كساني هستند كه
👈روزه مي گرفتند،
👈نماز مي خواندند
👈و شب زنده داري ميكردند،
💥اما هنگامي كه به حرامي
دست ميافتند بر آن هجوم مي بردند.
📚 مستدرك الوسائل
❣ یک دقیقه مطالعه
به تاريخ های روی سنگ قبر نگاه کنید:
تاريخ تولد - تاريخ مرگ
آنها فقط با يک خط فاصله از هم جدا شده اند.
همين خط فاصله كوچک نشان دهنده تمام مدتی است كه ما روی كره زمين زندگی كرده ايم.
ما فقط به اندازه يک زندگی
می كنيم !!
و ارزش اين خط كوچک را تنها کسانی می دانند كه به ما عشق ورزيده اند.
آنچه در زمان مرگ مهم است پول و خانه و ثروتی كه باقی می گذاريم نيست، بلكه چگونه گذراندن اين خط فاصله است.
بياييد به چرايى خلقتمان بيانديشيم
بياييد بيشتر يكديگر را دوست داشته باشيم
ديرتر عصبانی شويم بيشتر قدردانی كنيم
كمتر كينه توزي كنيم بيشتر احترام بگذاريم
بيشتر لبخند بزنيم و به ياد داشته باشيم كه :
اين خيلی كوتاه است!!!
👤 دکتر الهی قمشهای
🔴شرايط دریافت کمک مالی !
✍️روزي عثمان در آستانه مسجد نشسته بود. شخص فقيري به نزدش آمد و از او كمك مالي خواست.
♨️عثمان دستور داد پنج درهم به او بخشيدند. فقير گفت: اين مبلغ برايم كافي نيست.
♨️عثمان گفت: برو پيش آن جوانان كه مي بيني و با دست خود اشاره به گوشه اي از مسجد كرد كه حضرت امام حسن و امام حسين عليهماالسلام و عبدالله بن جعفر در آنجا نشسته بودند.
✨مرد فقير پيش آنها رفت. سلام داد و اظهار حاجت نمود.
🌸امام حسن عليه السلام به خاطر اينكه از رحمتهاي اسلام سوء استفاده نشود، پيش از آنكه به او كمك كند فرمود:
💥اي مرد! از ديگران درخواست كمك مالي فقط در سه مورد جايز است:
1️⃣ديه اي كه انسان بر ذمه دارد و از پرداخت آن عاجز است.
2️⃣بدهي كمرشكن داشته باشد و از پرداخت آن ناتوان باشد.
3️⃣مسكين و درمانده گردد و دستش به جايي نرسد.
💥كدام يك از اين سه مورد براي تو پيش آمده است؟
☘️فقير گفت: اتفاقا گرفتاري من در يكي از اين سه مورد است...
🌸سپس امام حسن عليه السلام پنجاه دينار و امام حسين عليه السلام چهل و نه دينار و عبداله بن جعفر چهل و هشت دينار به او دادند...
• آیا شما هم دوست دارید برای همه جذاب باشید؟
• آیا شما هم دوست دارید براتون سر و دست بشکنن؟!
✅ این حق شماست و کاملا طبیعیه😊
🍃این حس رو خود #خدا در وجود #انسان قرار داده و راحتترین راه برای رسیدن به این آرزوی خوب رو هم خودش پیشنهاد داده:
🔸حتما شنیدید که «الانسان حریص علی ما مُنِع»*
یعنی هر چی که برای آدمها ممنوع بشه بیشتر براش #حرص میزنن ...
🔺این یه جمله عربی ساده نیست. یه حدیثه و به تجربه هم ثابت شده ...
👈پس هر چه زودتر دسترسی به #زیبایی هات رو برای #نامحرم ها ممنوع کن تا برات حرص بزنن ...
کار رو به جایی برسون که برای دیدن ناخن پات هم سر و دست بشکنن !!😉
📌مورخین اروپایی میگن؛
روزگاری توی اروپا، مردها آرزوی دیدن ناخن پای زنان و دختران رو داشتن ...
اما حالا که نسل جدیدشون #بیحجاب شدن و راحت خودشون رو به نمایش میذارن دیگه مثل قبل تو جامعهشون #ارزش ندارن چون به راحتی در دسترس همه هستن⚡️
شهید مطهری، مساله حجاب، ص ۲۲۱ :
جهان امروز به نام آزادی زن و صریح تر "آزادی روابط جنسی "روح جوانان را سخت فاسد کرده است ،به جای اینکه این آزادی به شکفتن استعدادها کمک کند به شکل دیگر و به صورت دیگر غیر آنچه در قدیم وجود داشت ، نیروها و استعدادهای انسانی را هدر داده است و می دهد. زن از کنج خانه بیرون آمده اما به کجا رو آورده است؟
#حجاب
#عقایدتروفریادبزن❗️💪
⚠️چرا می ترسی چادری بشی‼️
چرا خجالت می کشی جلو دیگران از چیزهایی که فکر می کنی درسته حرف بزنی ــ🍃
⚠️چرا روت نمیشه جلوی دیگران اونی که خودتدوستداریباشی🌻
⚠️چرا همه چیز برعکسه🌗
مگه تو داری اشتباه میکنی که شرمنده ای🥀
بذارید من یه چیزی به شما بگم✋🏼
شک ندارم ماها خیلی زیادیم🦋
شک ندارم #چادرانه های خیلی بیشتر از چادری ها هستن✨
خیلی ها هستن دلشون واقعا پاکهـ❣️ و ته قلبشون فقط دل به خدا💛 و ائمهـ💚 و شهدا💜و . . . بستن
‼️اما چرا #بترسیم؟
چرا #اعتمادبنفس نداشته باشیم💪
⁉️چرا دچار #انزوا بشیم⚡️؟
چرا احساس کنیم اگر بیایم تو تیم خدا❤️ هم ظاهر هم باطن طرد میشیم🍁؟؟
#یوسف زندانی رو چه کسی عزیز مصر کرد😍؟ غیر از خدا؟ ❤️
#شهیدحججی رو چه کسی عزیز دل همه کرد😍؟ غیر از خدا❤️؟
تو دست پست ترین افراد باشی خدا عزیز دلت میکنه🎈!
اگه پای خدا وایسی و کم نذاری براش🌼☘️
اعتماد کن به خدا ❤️ و #عقایدت رو فریاد بزن💪
ببین چند نفر #یاعلی میگن✋🏼 و چادری میشن😍💛
با ارزش باش
با ارزش زندگی کن ...
برای خودت خطهایی داشته باش
روی بعضی چیزها
زیر بعضی چیزها
و دور بعضی چیزها
خط قرمزهایی
خط سبزهایی
و خطوطی زرد
دور بعضی آدمها را خط بکش
قررررررمز ...
آنها که همیشه سهمی از
حس خوبت را به تاراج میبرند
حسودها را
خودبين ها را
و مهمتر از همه آنها که هميشه
به تو دروغ گفتند
زير بعضیها را خط زرد بکش
آدمهایی که تکليفت را با آنها نمیدانی
مثل فصلها رنگ عوض میکنند
و اعتباری نيست
نه به تحسين و نه به تکذيبشان
روی بعضی چیزها و آدمها را
با عطر برگهای نارنج خطی بکش
سبز سبز تا يادت بمانند
و يادگار همیشگی ذهنت باشند
آدمهایی که شايد همهٔ فرقشان
و خاص بودنشان در نگاه و کلامشان باشد
آدمهایی که سادهٔ ساده فقط دوستشان داری!
اين آدمها را بايد قاب گرفت
و از مژهها آويخت تا جلوی چشم باشند
تا وجب به وجب نگاهت را
شکرگزار بودنشان کنی تا بمانند
تقديم به تمام آدمهای سبز دور و برم
آنها که بیتوجه به پائیز
بهارانههای دريغ بودنشان
بهانههای دلپذير ورق خوردن
فصلهای زندگی من است
زندگیتان پر از آدمهایی با خط سبز
〰️❁🍃❁🌸❁🍃❁〰️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ رفتي خونه كسي، مواظب چشمت باش‼️/
حجت السلام #دارستاني
ahkam-tanzim.gif
27.8K
مکانی خلوت در زمانی بی سرو صدا، با دلی آرام؛ شرایط مناسبی برای هم بستری است. اگر آمیزش و انعقاد نطفه با دلی آرام و خالی از اضطراب صورت پذیرد، خون به صورت طبیعی در رگها جریان مییابد، انتقال ژنها طبیعیتر انجام میگیرد و در نتیجه فرزند، به پدر و مادرش بیشتر شبیه خواهد شد.
(امام حسن(ع)، بحار الانوار، ج۶، ص۳۵۹)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرسش : چگونه شوهر خود را به سوی خودمان جلب کنیم که همیشه مشتاق باشد؟
#پرسش_و_پاسخ
@haram110
🔵⚪️ چرا همیشه عده ای در آستانه ماه محرم نگران #فقرا ونیازمندان می شوند⁉️
👈🏼👈🏼 هر سال قبل ازماه محرم و همچنین ایام عزاداری و میلاد ائمه یک عده یاد فقراء میافتند و شاکی میشوند که چرا مخارج عزاداری ها صرف فقراء نمیشود‼️
✅این در حالیست که در محرم همه فقراء به برکت دستگاه امام حسین علیه السلام از اطعام بهره مند می شوند❗️
✅و اتفاقا همین بانیان هیئت های اهل بیت هستند که در بقیه موارد هم به کمک مردم مستضعف آمده و کم کاری های دولت ها را جبران میکنند
💢ولی متاسفانه شاهدیم برخی عوام به راحتی گول این شیطان های انسان نما را می خورند
✅مثال کنسرت فقط یک مثال کوچک از هزاران مثالی است که می توان زد همچون سفرهای میلیونی به ترکیه و تایلند و دوبی و ارمنستان و قبرس و ......
💡 هزینه ای که مردم ایران به صورت میانگین در سال 96 برای کنسرت کرده اند:👇👇👇
💰قیمت بلیط کنسرت :
میانگین 100.000تومان
👈ظرفیت هر سالن کنسرت (تقریبی از600 تا 3000 نفر) :
میانگین 1800 نفر❗️
👈👈1800نفر ضرب در 100.000 تومان = 180.000.000
تومان فقط برای یک سانس❗️
آمارتعداد کنسرت های سال1396:
👈2499 کنسرت و 5444 اجرا❗️
5444 اجرا ضرب در 180 میلیون تومان =
💰 979.920.000.000 تومان❗️
👈 بله نزدیک هزار میلیار تومان هزینه ایست که سالانه در کنسرت ها هزینه می شود❗️
لاز م به ذکر است از هزینه های جانبی مردم برای یکبار کنسرت رفتن مانند تغذیه و ایاب و ذهاب و .... صرف نظر می کنیم
🍔هرپرس غذا هیئت امام حسین علیه السلام حدودا 6 هزار تومن❗️
💰 با 979.920.000.000 پول میتوان حدود 163.320.000 میلیون پرس غذا برای نیازمندان تهیه کرد❗️
⚠️ عزیزانی که مدام هیئت های امام حسین را می کوبند لطفا کمی از کنسرت ها بکاهند و به فقرا کمک کنند / البته اگر شیطان بگذارد ❗️
✅ این تنها گوشه ای از کارهای مخالفین شعائر حسینی است و الحمدلله ادله ی بسیارِ دیگری علیه این افراد جاهل و مغرض موجود است.
💯حديث قدسى:
بنده ای نیست که از مالش طعامی و یا درهم و دیناری در راه محبت فرزند دختر پيامبر علیه السلام #انفاق کند، مگر آنکه در این دنیا آن درهم را هفتاد برابر برکت دهم و در بهشت در عافیت بوده و گناهانش را می بخشم.
📚مستدرك الوسائل ، ج١٠، ص٣١٩
4_5974223951671328894.mp3
13.64M
دعای کمیل
ساعت عاشقی، دمی است برای همدمی با صاحب کمیل،
علی ابن ابیطالب امیرالمومنین
علیه السلام🌹
@haram110
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
#ناامیدان این داستان را از دست ندهید
بانوی مؤمنی در یکی از خاطرات خود میگوید:
با جوانی بسیار متدین ازدواج کردم
با پدر و مادر همسرم زندگی میکردیم
همسرم نسبت به پدر و مادرش بسیار مهربان و خوش اخلاق بود.
خداوند پس از یک سال دختری به ما عطا کرد که اسم او را اسماء نهادیم.
مسئولیت همسرم به غرب عربستان انتقال یافت و یک هفته در اداره کار میکرد و یک هفته استراحت
در حالی که دخترم پا در چهار سالگی نهاده بود همسرم هنگام بازگشت به خانه در ریاض در یک سانحه رانندگی به کما رفت و پس از مدتی پزشکان مغز و اعصاب ابراز کردند که ۹۵% از مغزش از کار افتاده است.
برخی از نزدیکان پس از پنج سال از گذشت این حادثه سخت به من پیشنهاد کردند که میتوانی از شوهرت جدا شوی!
اما من این پیشنهاد را نپذیرفتم و مرتب به شوهرم در بیمارستان سر میزدم و جویای احوال او میشدم
به تربیت و پرورش دخترم بسیار اهتمام میورزیدم، بنابراین او را در دارالتحفظ ثبت نام کردم و در سن ۱۰ سالگی تمام قرآن را حفظ کرد.
دخترم نوزده سالش شده بود و پانزده سال پس از سانحهای که برای پدرش پیش آمده بود، زمانی که به اتفاق به ملاقات پدرش رفتیم اصرار میورزید که شب نزد پدرش بماند و پس از اصرار زیاد او و مخالفت من سرانجام به پیشنهاد او تن دادم
دخترم برای من نقل کرد که در کنار پدرم سوره بقره را از حفظ خواندم، سپس خواب من را فرا گرفت و خود را در خواب بسیار خوشحال و مسرور دیدم.
سپس برخاستم و تا توانستم نماز شب خواندم و پس از مدتی به خواب فرو رفتم.
کسی در خواب به من میگفت:
چطور میخوابی در حالیکه خدا بیدار است؟ برخیز!
اکنون وقت قبول شدن دعاست
پس دعا کن، خداوند دعاهایت را میپذیرد
با عجله رفتم وضو گرفتم، با چشمانی پر از اشک به صورت پدرم مینگریستم و این چنین با خدا به راز و نیاز پرداختم
یا حی یا قیوم، یا جبار یا عظیم
یا رحمان یا رحیم
این پدر من و بندهای از بندگان توست که چنین گرفتار شده است و ما نیز در مقابل این مصیبت آرام گرفته و به قضا و قدر تو راضی شدهایم
خداوندا!
پدرم اکنون در سایهٔ رحمت و خواست توست
خداوندا!
همانگونه که ایوب را شفا دادی
همانگونه که موسی را به آغوش مادرش برگرداندی،
همانگونه که یونس را در شکم نهنگ
و ابراهیم را در کورهٔ آتش نجات دادی
پدرم را نیز شفا ده
خداوندا!
پزشکان ابراز داشتهاند که هیچ امیدی به بازگشت او وجود ندارد، اما امیدواریم که تو او را به میان ما باز گردانی
قبل از اینکه سپیدهٔ صبح بدمد خواب بر چشمانم چیره شد و باز در خواب فرو رفتم
همین که چشمانم گرم شدند، شنیدم که صدای ضعیفی من را صدا میزد و میگفت:
تو کی هستی؟
اینجا چکار میکنی؟
این صدا من را بیدار کرد و به طرف راست و چپ نگاه کردم.
آنچه که من را در بهت و حیرت فرو برد این بود که صدای پدرم بود!
با عجله و شور و شوق و گریه و زاری او را در آغوش گرفتم.
او من را پس زد و گفت:
دختر تو مَحرم من نیستی، مگر نمیدانی در آغوش گرفتن نامحرم حرام است؟
گفتم: من اسماء، دخترت هستم و با عجله و شکر و شور و شوق پزشک و پرستاران را باخبر کردم
همه آمدند و چون پدرم را باهوش دیدند شگفتزده شدند و همه میگفتند: سبحانالله
این کار خداوند است که مرده را زنده میگرداند.
پدر اسماء پس از ۱۵ سال کما به هوش آمد، دربارهٔ آن رویداد تنها این را به یاد میآورد که قبل از سانحه خواستم توقف کنم و نماز چاشتگاه را بجا آورم و نمیدانم نماز چاشتگاه را خواندم یا نه!
بدین صورت همسرم پس از ۱۵ سال کما و از دست دادن ۹۵% از مغزش به آغوش خانوادهٔ ما بازگشت و خداوند پسری به ما عطا کرد و زندگی به روال عادی خود بازگشت.
پس هرگز از "#رحمت_خدا" ناامید نشوید،
هر کاری نزد خدا آسان است.
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
May 11