حرم:
🌺 #توکل
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم
🍃 جبرئيل در زندان نزد حضرت #يوسف آمد و گفت: ای يوسف چه كسی تو را زيباترين مردم قرار داد؟ فرمود: پروردگار.
🍃 گفت: چه كسی تو را نزد پدر محبوبترين فرزندان قرار داد؟ فرمود: خدايم.
🍃 گفت: چه كسی كاروان را به سوی چاه كشانيد؟ فرمود: خداي من.
🍃 گفت: چه كسی سنگی كه اهل كاروان در چاه انداختند از تو باز داشت؟ فرمود: خدا
🍃 گفت: چه كسی از چاه تو را نجات داد ؟ فرمو: خدايم.
🍃 گفت: چه كسی تو را از كيد زنان نگه داشت. فرمود: خدايم.
✨ گفت اينک خداوند می فرمايد : چه چيز ترا بر آن داشت كه به غير من نياز خود را باز گوئی، پس هفت سال در ميان زندان بمان (به جرم اينكه به ساقی سلطان اعتماد كردی و گفتی: مرا نزد سلطان ياد كن ) ✨
🍃 يوسف آن قدر در زندان ناله و گريه كرد كه اهل زندان به تنگ آمدند، بنا شد يک روز گريه كند و يک روز آرام بگيرد.
📚 نمونه معارف ج3 ص ۲۸۰/ لئالی الاخبار ص ۹۲
┏━☆🍃🌸🍃☆━┓
@haram110
┗━☆🍃🌸🍃☆━┛
#توهّمِ_تقوا
گاهی اوقـات ، گناه نکـردنِ ما ، به خاطرِ تقوای ما نیست. بخاطر اینه که موقعیتِ گناه فراهم نیست
وقـتی جریـانِ #یوسف و زلیخا در شـهر پخششد، سرزنشها شروع شد: گروهی از زنان شهر گفتند: همسر عزیز ، غلامش را بسـوی خود دعـوت کرده است!! عشق این جوان، دراعماق قلبش نفوذ کرده. ما او را در گمراهی آشکار می بینیم! سـوره یوسف آیه ۳۰
امّا وقتی که همین زنها، در اون موقعیت قرار گرفتند، کم آوردند: هنگامی که زنان مصری، چشمشان به او افتاد، اورا بسیار بزرگ وزیبا یافتند و بیاختیار دستهای خود را بریـدند و گفتند: منزّه است خدا! این بشر نیست؛ او یک #فرشته بزرگوار است. سوره یوسف آیه ۳۱
و بعد هم زلیخا به اونهـا طعنه زد: زلیخا گفت این همان کـسی اسـت که به خاطرِ عشـقِ او ، مـرا سـرزنـش کـردیـد! سـوره یوسف آیه ۳۲
یاد بگیریم که در مسائل مختلف: دیگران رو سـرزنشنکنیـم. دیگـران رو #قضاوت نکنیم. از کجـا معلـوم ؟ شایـد اگـر ما هم به جای آنها بودیـم ، بدتر ازآنها میشدیم پس فکر نکنیـم ما آدم های خیلی خـوبی هستیم. توهّمِ تقوا نداشته باشیم
@haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یا_اباعبدالله_الحسین_مددی
دل من لک زده تا کنج #حرم بنویسند
مرغکے ناله کنان میل پریدن دارد
رخ #یوسف اگرم هر چه که زیباست ولے
چهره نه، نام #حسین دست بریدن دارد
#اللهم_ارزقنا_حرم😭
#عقایدتروفریادبزن❗️💪
⚠️چرا می ترسی چادری بشی‼️
چرا خجالت می کشی جلو دیگران از چیزهایی که فکر می کنی درسته حرف بزنی ــ🍃
⚠️چرا روت نمیشه جلوی دیگران اونی که خودتدوستداریباشی🌻
⚠️چرا همه چیز برعکسه🌗
مگه تو داری اشتباه میکنی که شرمنده ای🥀
بذارید من یه چیزی به شما بگم✋🏼
شک ندارم ماها خیلی زیادیم🦋
شک ندارم #چادرانه های خیلی بیشتر از چادری ها هستن✨
خیلی ها هستن دلشون واقعا پاکهـ❣️ و ته قلبشون فقط دل به خدا💛 و ائمهـ💚 و شهدا💜و . . . بستن
‼️اما چرا #بترسیم؟
چرا #اعتمادبنفس نداشته باشیم💪
⁉️چرا دچار #انزوا بشیم⚡️؟
چرا احساس کنیم اگر بیایم تو تیم خدا❤️ هم ظاهر هم باطن طرد میشیم🍁؟؟
#یوسف زندانی رو چه کسی عزیز مصر کرد😍؟ غیر از خدا؟ ❤️
#شهیدحججی رو چه کسی عزیز دل همه کرد😍؟ غیر از خدا❤️؟
تو دست پست ترین افراد باشی خدا عزیز دلت میکنه🎈!
اگه پای خدا وایسی و کم نذاری براش🌼☘️
اعتماد کن به خدا ❤️ و #عقایدت رو فریاد بزن💪
ببین چند نفر #یاعلی میگن✋🏼 و چادری میشن😍💛
#محبوبيت #يوسف عليهالسلام و #آرامگاه او
حضرت يوسف عليهالسلام به قدرى محبوبيت اجتماعى پيدا كرده و عزت فوق العادهاى نزد مردم مصر داشت كه پس از فوتش بر سرَ محلِّ به خاك سپاريش نزاع شد.
هر طايفهاى مىخواست جنازه يوسف در محل آنها دفن شود، تا قبر او مايه بركت در زندگىشان باشد. بالاخره رأى بر اين شد كه جنازه يوسف را در رود نيل دفن كنند، زيرا آب رود كه از روى قبر رد مىشود، مورد استفاده همه قرار مىگرفت و با اين ترتيب همه مرم به فيض و بركت وجود پاك حضرت يوسف عليهالسلام مىرسيدند.
صبر بسيار ببايد پدر پير فلك را تا دگر مادر گيتى چو تو فرزند بزايد
جنازه حضرت يوسف عليهالسلام را در ميان رود نيل دفن كردند تا زمانى كه حضرت موسى عليهالسلام مىخواست با بنى اسرائيل از مصر خارج شود. در اين هنگام جنازه را از قبر در آورده و به سوى فلسطين آورده و دفن كردند، تا به وصيت حضرت يوسف عليهالسلام عمل شده باشد. خداوند به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم خطاب نموده و مىفرمايد:
ذَلِكَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَ مَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُواْ أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يَمْكُرُونَ؛(378)
اينها از اخبار غيبى است كه به تو وحى كرديم، تو نزد برادران يوسف نبودى در آن موقعى كه مكر مىكردند (تا يوسف را به چاه بيفكنند).(379)
لَقَدْ كَانَ فِى قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُوْلِى الأَلْبَابِ... ؛
در داستانهاى ايشان (يوسف و يعقوب و برادران يوسف و داستانهاى پيامبران ديگر)، درسهاى آموزندهاى براى صاحبان انديشه است.(380)
اين داستانها، حاكى از واقعيتهاى حقيقى است، نه آن كه آنها را ساخته باشند.(381)
جالب توجه اين كه: مدتى ماه (بر اثر ابرهاى متراكم) بر بنى اسرائيل طلوع نكرد (هرگاه مىخواستند از مصر به طرف شام بروند احتياج به نور ماه داشتند وگرنه راه را گم مىكردند) به حضرت موسى عليهالسلام وحى شد كه استخوانهاى يوسف را از قبر بيرون آورد (تا وصيت او انجام گيرد) در اين صورت، ماه را بر شما طالع خواهم كرد.
موسى عليهالسلام پرسيد كه چه كسى از جايگاه قبر يوسف آگاه است؟ گفتند: پيرزنى آگاهى دارد. موسى عليهالسلام دستور داد آن پيرزن را كه از پيرى، فرتوت و نابينا شده بود، نزدش آوردند. حضرت موسى عليهالسلام به او فرمود: آيا قبر يوسف را مىشناسى؟
پيرزن عرض كرد: آرى.
حضرت موسى عليهالسلام فرمود: ما را به آن اطلاع بده.
او گفت: اطلاع نمىدهم مگر آن كه چهار حاجتم را بر آورى:
اول: اين كه پاهايم را درست كنى.
دوم: اين كه از پيرى برگردم و جوان شوم.
سوم: آن كه چشمم را بينا كنى.
چهارم: آن كه مرا با خود به بهشت ببرى.
اين مطلب بر موسى عليهالسلام بزرگ و سنگين آمد. از طرف خدا به موسى عليهالسلام وحى شد، حوائج او را بر آور. حوائج پيرزن برآورده شد. آن گاه او مكان قبر يوسف عليهالسلام را نشان داد. موسى عليهالسلام در ميان رود نيل جنازه يوسف عليهالسلام را كه در ميان تابوتى از مرمر بود بيرون آورد و به سوى شام برد. آن گاه ماه طلوع كرد. از اين رو، اهل كتاب، مردههاى خود را به شام حمل كرده و در آن جا دفن مىكنند.(382)
جنازه يوسف عليهالسلام را (بنابر مشهور) كنار قبر پدران خود دفن كردند. اينك در شش فرسخى بيت المقدس، مكانى به نام قدس خليل معروف است كه قبر يوسف عليهالسلام در آن جا است.
حُسن عمل و نيكوكارى اين نتايج را دارد كه خداوند پس از حدود چهارصد سال با اين ترتيبى كه خاطر نشان شد، طورى حوادث را رديف كرد، تا وصيت حضرت حضرت يوسف عليهالسلام به دست پيامبر بزرگ و اولوالعزمى چون حضرت موسى عليهالسلام انجام شود، و به بركت معرفى قبر يوسف عليهالسلام به پيرزنى آن قدر لطف و عنايت گردد.(383)
#دلنوشته_رمضان
سحر یازدهم...
✍ کویری بودم تشنه....
که بارش باران نگاه تو، سیرابم کرد....
❄️ جنس نگاه تو، از جنس سحرهای رمضان است ... #یوسف
من، اولین نگاه تو را، در رمضانی بی نظیر، پیدا کرده ام....
❄️نميدانم میان تو.... و... لیله القدر.. چه سری هست ..؟؟ که هر آنچه را، تو نگاه میکنی.. لیله القدر، بر قيمتش می افزاید...
راز میان شما هر چه هست، باشد!!!
من دلخوشم به تو... که همین حوالی نفس می کشی... و سیاهی قلب هايمان، نگاهت را از ما، ساقط نمی کند...
❣فقط ط ط....
یک درد می ماند...که سالهاست، در کنار اطمینان قلبهایمان، خودنمایی می کند...
"نداشتنت"... درد بی درمانی است..؛#یوسف
و اين درد را تنها کسی لمس می کند، که یکبار حرارت آغوش تو، مستش کرده باشد....
❄️یقین دارم..؛
بی تو ماندن...محال است...
بی تو رسیدن... محال است...
بی تو نفس کشیدن... محال است...
اما من همچنان بدون تو، زنده ام!!!
❄️تا آمدن تو... فقط یک #قدم راه مانده است..
من...باید... #قدم...بردارم....
تا....تو...را.... #پیدا....کنم....
❣درد نداشتنت...با نسخه زیر...درمان میشود...
راکد....نباش!!!
بی خیال...نباش!!
ساکن...نباش!!!
برو....می یابی اش.....
✍ و من....باید، این رمضان... بسویت..قدم بردارم....
برای قدم هايم، امن یجیب بخوان..؛#یوسف
#جامانده
سید پیمان موسوی طباطبایی
@haram110
هدایت شده از حرم
#دلنوشته_رمضان
سحر یازدهم...
✍ کویری بودم تشنه....
که بارش باران نگاه تو، سیرابم کرد....
❄️ جنس نگاه تو، از جنس سحرهای رمضان است ... #یوسف
من، اولین نگاه تو را، در رمضانی بی نظیر، پیدا کرده ام....
❄️نميدانم میان تو.... و... لیله القدر.. چه سری هست ..؟؟ که هر آنچه را، تو نگاه میکنی.. لیله القدر، بر قيمتش می افزاید...
راز میان شما هر چه هست، باشد!!!
من دلخوشم به تو... که همین حوالی نفس می کشی... و سیاهی قلب هايمان، نگاهت را از ما، ساقط نمی کند...
❣فقط ط ط....
یک درد می ماند...که سالهاست، در کنار اطمینان قلبهایمان، خودنمایی می کند...
"نداشتنت"... درد بی درمانی است..؛#یوسف
و اين درد را تنها کسی لمس می کند، که یکبار حرارت آغوش تو، مستش کرده باشد....
❄️یقین دارم..؛
بی تو ماندن...محال است...
بی تو رسیدن... محال است...
بی تو نفس کشیدن... محال است...
اما من همچنان بدون تو، زنده ام!!!
❄️تا آمدن تو... فقط یک #قدم راه مانده است..
من...باید... #قدم...بردارم....
تا....تو...را.... #پیدا....کنم....
❣درد نداشتنت...با نسخه زیر...درمان میشود...
راکد....نباش!!!
بی خیال...نباش!!
ساکن...نباش!!!
برو....می یابی اش.....
✍ و من....باید، این رمضان... بسویت..قدم بردارم....
برای قدم هايم، امن یجیب بخوان..؛#یوسف
#جامانده
سید پیمان موسوی طباطبایی
@haram110
#دلنوشته_رمضان
سحر یازدهم...
✍ کویری بودم تشنه....
که بارش باران نگاه تو، سیرابم کرد....
❄️ جنس نگاه تو، از جنس سحرهای رمضان است ... #یوسف
من، اولین نگاه تو را، در رمضانی بی نظیر، پیدا کرده ام....
❄️نميدانم میان تو.... و... لیله القدر.. چه سری هست ..؟؟ که هر آنچه را، تو نگاه میکنی.. لیله القدر، بر قيمتش می افزاید...
راز میان شما هر چه هست، باشد!!!
من دلخوشم به تو... که همین حوالی نفس می کشی... و سیاهی قلب هايمان، نگاهت را از ما، ساقط نمی کند...
❣فقط ط ط....
یک درد می ماند...که سالهاست، در کنار اطمینان قلبهایمان، خودنمایی می کند...
"نداشتنت"... درد بی درمانی است..؛#یوسف
و اين درد را تنها کسی لمس می کند، که یکبار حرارت آغوش تو، مستش کرده باشد....
❄️یقین دارم..؛
بی تو ماندن...محال است...
بی تو رسیدن... محال است...
بی تو نفس کشیدن... محال است...
اما من همچنان بدون تو، زنده ام!!!
❄️تا آمدن تو... فقط یک #قدم راه مانده است..
من...باید... #قدم...بردارم....
تا....تو...را.... #پیدا....کنم....
❣درد نداشتنت...با نسخه زیر...درمان میشود...
راکد....نباش!!!
بی خیال...نباش!!
ساکن...نباش!!!
برو....می یابی اش.....
✍ و من....باید، این رمضان... بسویت..قدم بردارم....
برای قدم هايم، امن یجیب بخوان..؛#یوسف
#جامانده
سید پیمان موسوی طباطبایی
@haram110
هدایت شده از حرم
#دلنوشته_رمضان
سحر یازدهم...
✍ کویری بودم تشنه....
که بارش باران نگاه تو، سیرابم کرد....
❄️ جنس نگاه تو، از جنس سحرهای رمضان است ... #یوسف
من، اولین نگاه تو را، در رمضانی بی نظیر، پیدا کرده ام....
❄️نميدانم میان تو.... و... لیله القدر.. چه سری هست ..؟؟ که هر آنچه را، تو نگاه میکنی.. لیله القدر، بر قيمتش می افزاید...
راز میان شما هر چه هست، باشد!!!
من دلخوشم به تو... که همین حوالی نفس می کشی... و سیاهی قلب هايمان، نگاهت را از ما، ساقط نمی کند...
❣فقط ط ط....
یک درد می ماند...که سالهاست، در کنار اطمینان قلبهایمان، خودنمایی می کند...
"نداشتنت"... درد بی درمانی است..؛#یوسف
و اين درد را تنها کسی لمس می کند، که یکبار حرارت آغوش تو، مستش کرده باشد....
❄️یقین دارم..؛
بی تو ماندن...محال است...
بی تو رسیدن... محال است...
بی تو نفس کشیدن... محال است...
اما من همچنان بدون تو، زنده ام!!!
❄️تا آمدن تو... فقط یک #قدم راه مانده است..
من...باید... #قدم...بردارم....
تا....تو...را.... #پیدا....کنم....
❣درد نداشتنت...با نسخه زیر...درمان میشود...
راکد....نباش!!!
بی خیال...نباش!!
ساکن...نباش!!!
برو....می یابی اش.....
✍ و من....باید، این رمضان... بسویت..قدم بردارم....
برای قدم هايم، امن یجیب بخوان..؛#یوسف
#جامانده
سید پیمان موسوی طباطبایی
@haram110
#دلنوشته_رمضان
سحر یازدهم...
✍ کویری بودم تشنه....
که بارش باران نگاه تو، سیرابم کرد....
❄️ جنس نگاه تو، از جنس سحرهای رمضان است ... #یوسف
من، اولین نگاه تو را، در رمضانی بی نظیر، پیدا کرده ام....
❄️نميدانم میان تو.... و... لیله القدر.. چه سری هست ..؟؟ که هر آنچه را، تو نگاه میکنی.. لیله القدر، بر قيمتش می افزاید...
راز میان شما هر چه هست، باشد!!!
من دلخوشم به تو... که همین حوالی نفس می کشی... و سیاهی قلب هايمان، نگاهت را از ما، ساقط نمی کند...
❣فقط ط ط....
یک درد می ماند...که سالهاست، در کنار اطمینان قلبهایمان، خودنمایی می کند...
"نداشتنت"... درد بی درمانی است..؛#یوسف
و اين درد را تنها کسی لمس می کند، که یکبار حرارت آغوش تو، مستش کرده باشد....
❄️یقین دارم..؛
بی تو ماندن...محال است...
بی تو رسیدن... محال است...
بی تو نفس کشیدن... محال است...
اما من همچنان بدون تو، زنده ام!!!
❄️تا آمدن تو... فقط یک #قدم راه مانده است..
من...باید... #قدم...بردارم....
تا....تو...را.... #پیدا....کنم....
❣درد نداشتنت...با نسخه زیر...درمان میشود...
راکد....نباش!!!
بی خیال...نباش!!
ساکن...نباش!!!
برو....می یابی اش.....
✍ و من....باید، این رمضان... بسویت..قدم بردارم....
برای قدم هايم، امن یجیب بخوان..؛#یوسف
#جامانده
سید پیمان موسوی طباطبایی
@haram110