﷽؛
📝 از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده که فرمود :
" در هر ماه #سه_روز روزه گرفتن مستحب است ، روز #پنج_شنبه اول ماه ، روز اولین #چهارشنبه دهه وسط ماه و روز #پنج_شنبه آخر ماه ".
#خصال #بحارالأنوار #وسائل_الشیعه #کلیّات_مفاتیح_الجنّات
🎆💎{ کارشناس احکام حرم 💎🎆
@haram110
🌧أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌧
🌸🌼 کانال احکام ومسائل شرعی 🌼🌸
🌹چرا شیعیان مانند اهل سنت بعد از سوره حمد «آمین» نمی گویند؟
🍃 1.به عقیده شیعیان گفتن «آمین» بعد از سوره حمد بدعت و حرام است و طبق نظر اهلبيت (عليهمالسلام) نه تنها گفتن آن در نماز مستحب نيست، بلكه موجب بطلان نماز مى گردد، ولى مذاهب اهل سنت آن را مستحب مى دانند.
🍃 2.اهل بيت (عليهمالسلام) به جهت حفظ سنت پيامبر از تحريف، شديداً با اضافه كردن «آمين» مخالفت نموده و شيعيان را از گفتن آن در آخر قرائت حمد بازداشته اند.
🍃 3.امام صادق (عليهالسلام) فرمود: «هرگاه پشت سر امام جماعت مشغول نماز بودى، هنگامى كه امام از قرائت حمد فارغ شد بگو: «الْحَمْدلِلَّهِ رَبِ العالَمينَ» و آمين مگو»
🍃 4.وجود برخي روايات نيز گوياي آن است كه اين بدعت متاثر از نفوذ نظريات يهود و نصارا در برخي مذاهب اسلامي مي باشد مانند روايت معاوية بن وهب كه گفت: درباره آمين گفتن بعد از «والضالين» از امام صادق (ع) سؤال شد، حضرت فرمودند: که اين عمل يهود و نصارا است شما بايد از آن اجتناب کنيد.
🔹 @haram110
﷽؛
#بسیار_ويژه_خواندنی
🌷 در روز قیامت #مسجد ، #قرآن و #عالِم از انسان نزد خداوند شکایت می کنند
📝 حضرت استاد انصاریان به شکایت #مسجد ، #قرآن و #عالِم از مردم در روز قیامت اشاره و تصریح کرد :
👈 پیغمبر (صلےالله علیه و آله) می فرمایند :
" در روز قیامت #سه_چیز از مردم شکایت می کند :
یکی #مسجد است که می گوید : خدایا ! من ساخته شده بودم ، تمیز و جادار و خوب هم بودم ، اما مردم نمی آمدند .
شاکی دوم #قرآن_مجید هست و شکایتش هم این است : خدایا ! من بین مردم بودم ، به من عمل نکردند .
شاکی سوم هم #عالِم_محلّه است که می گوید : خدایا ! من سالها درس خواندم ، مسئله ، حلال و حرام یاد گرفتم . خودت گفته بودی که بین مردم برگرد ، من هم برگشتم ؛ اما هیچ کس به من محل نگذاشت ".
👈 سپس حضرت می فرمایند :
" خدا به شکایت هر سه توجه می کند و مردم محکوم می شوند ".
🎆💎 @haram110 💎🎆
🌷 أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌷
﷽؛
🌸🌼 آیا درست است که نمازها به صورت 2 رکعتی نازل شده است ولی به دلیل ولادت امام حسن و حسین (ع)، پیامبر (ص) هفت رکعت به نمازها اضافه کرده است؟
در معراج، هر یک از نمازهاى پنجگانه دو ركعتى واجب شدند ولی بعد از مدتی پیامبر هفت رکعت به آن افزود و سه علت برای اضافه شدن رکعات ذکر شده است:
1.ولادت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام
امام باقر عليه السّلام :
وقتى حَسنين (عليهما السلام) متولد شدند پيامبر اسلام (صلى اللَّه عليه و آله و سلم) براى شكرگزارى، هفت ركعت ديگر به آنها اضافه كرد و خدا هم اجازه داد.
2.تقویت معنویت مسلمانان
امام سجاد (عليه السّلام) : «در مدينه زمانى كه اسلام قوّت يافت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله هفت ركعت به نمازها افزود: دو ركعت به نماز ظهر، دو ركعت به نماز عصر، يك ركعت به نماز مغرب، و دو ركعت به نماز عشاء.» علامه طباطبایی فرمودند: افزودنِ رکعات برای تقویت معنوی مسلمین و مهار نفس امّاره بوده است.
3.تکمیل نواقص نماز دو رکعتی
امام رضا عليه السّلام : هنگامی که پیامبر دید مسلمانان نماز دو رکعتی را به صورت کامل ادا نمی کنند به تعداد رکعات افزود تا آن دو رکعت را تکمیل کند.
باید دانست كه افزدون بر رکعت های نماز به دستور و اذن خداوند صورت گرفته است زيرا طبق آیه قرآن پیامبر از طرف خود چيزي نمي گويد «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى؛ إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى»
💢احڪام و مسائل شرعے💢
🎇کارشناس احکام حرم 🎇
@haram110
sadagheh-dadan.farahzad.mp3
3.59M
﷽؛
📝 صدقه دادن
#استاد_فرحزاد
@haram110
🌷 أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌷
ziarat-rajabie.mp3
533K
﷽؛
#زیارت_رجبیه
🎆💎 @haram110
🌷 أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌷
hoghogh-hamsayeh.mojtahedi.mp3
2M
﷽؛
#حقوق_همسایه
#حضرت_آیت_الله_مجتهدےتهرانے
@haram110
h.abbas_01.mp3
2.62M
﷽؛
#زیارت_حضرت_عباس (علیه السلام)
🌧 السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ 🌧
@haram110
سه داستان کوتاه، سه اصل مهم در زندگی!
• روزى روستاييان تصميم گرفتند براى بارش باران دعا كنند در روزيكه براى دعا جمع شدند تنها يك پسربچه با خود چتر داشت ، این یعنی ایمان...
• كودك يك ساله اى را تصور كنيد زمانيكه شما او را به هوا پرت ميكنيد او ميخندد زيرا ميداند او را خواهيد گرفت ، اين يعنى اعتماد...
• هر شب ما به رختخواب ميرويم ما هيچ اطمينانى نداريم كه فردا صبح زنده برميخيزيم با اين حال هر شب ساعت را براى فردا كوك ميكنيم ، اين يعنى اميد...
🌺 @haram110
🌹🌴 این داستان فوق العاده زیباست حتما بخونیدش 🌴🌹
🍎 @haram110
🔹ته پیاز و رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشمو چارم جاری بود. در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهی تابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه... برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند.
🔹پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم. بابام میگفت: نون خوب خیلی مهمه.
من که بازنشسته ام، کاری ندارم، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم میگیرم. در میزد و نون رو همون دم در میداد و میرفت. هیچ وقت هم بالا نمی اومد. هیچ وقت.
🔹دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله. پدرم را خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند. صدای شوهرم از توی راه پله می اومد که به اصرار تعارف می کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت میکرد بالا.
🔹برای یک لحظه خشکم زد! آخه ما خانوادۀ سرد و نچسبی هستیم. همدیگه رو نمی بوسیم، بغل نمی کنیم، قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهم تر سرزده و بدون دعوت جایی نمیریم. اما خانواده ی شوهرم اینجوری نبودن، در می زدند و میامدند تو، روزی هفده بار با هم تلفنی حرف می زدند.
قربون صدقه هم می رفتند و قبیله ای بودند. برای همین هم شوهرم نمی فهمید که کاری که داشت میکرد مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار می کرد، اصرار می کرد. آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم.
🔹خونه نا مرتب بود، خسته بودم. تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم. چیزهایی که الان وقتی فکرش را میکنم خنده دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می رسید.
شوهرم توی آشپزخونه اومد تا برای مهمان ها چای بریزد و اخم های درهم رفته ی من رو دید. پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی؟ گفت: خب دیدم کتلت داریم گفتم با هم بخوریم.
گفتم: ولی من این کتلت ها رو برای فردامون هم درست کردم.
گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نشده؟
در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم.
🍏 @haram110
🔹پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. میخوای نون ها رو برات ببرم؟ تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم. پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودند.
وقتی شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت. مادرم به بهانه ی گیاه خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد. خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت.
🔹پدر و مادرم هردو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست می کردم که فکرش مثل برق از سرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت های ما را شنیده بود؟ نکنه برای همین شام نخورد؟
از تصورش مهره های پشتم تیر می کشد و دردی مثل دشنه در دلم می نشیند.
راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک ها ازش تشکر نکردم؟
آخرین کتلت رو از روی ماهیتابه بر می دارم. یک قطره روغن می چکد توی ظرف و جلز محزونی می کند.
واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟
حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم می خورد. حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه ی خالی، چنگال به دست کنار ماهیتابه ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟
چقدر دلم تنگ شده براشون. فقط، فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه، میوه داشتیم یا نه. چرا همش میخواستم همه چی کامل باشه بعد مهمون بیاد!
همه چیز کافی بود، من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک. پدرم راست میگفت که:
نون خوب خیلی مهمه. من این روزها هر قدر بخوام می تونم کتلت درست کنم، اما کسی زنگ این در را نخواهد زد، کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود که بوی مهربونی می داد. اما دیگه چه اهمیتی دارد؟ چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می فهمی.
بیایم برای عزیزان پر کشیده از دنیا با دعا و اعمال صالح برای آنها صدقه باشیم
و قدر عزیزان در حال حیات زندگیمون رو بیشتر بدونیم...❤️
🍎 @haram110
8.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
1_16682192.mp3
2.52M