eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
6.2هزار ویدیو
622 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️رفاقت با شرط ترک گناه (خاطره شهید ابراهیم هادی) امر به معروف و نهی از منکر اگر و با محبت قلبی و انجام نشه ؛ اگر و از راه درستش و از طریق اهل انجام نشه ، حتی اگر همه این ها باشه ولی با ظرافت خاص خودش انجام نشه ، درست برعکس نتیجه میده و میشه: نهی از معروف و امر به منکر...🚫 ✅ روش امر به معروف و نهی از منکر "ابراهیم" در نوع خود بسیار جالب بود.😍 مثلا اگر می خواست بگه که کاری رو نکن سعی می کرد غیرمستقیم باشد. مثلاً دلایل بد بودن این کار از لحاظ پزشکی ، اجتماعی ، و ... رو میگفت تا طرف مقابل خودش به نتیجه لازم برسد.🤔 بعد از دستورات دین براش دلیل می آورد. 📚 یکی از رفیقای ابراهیم گرفتار چشم چرونی بود و مرتب به دنبال اعمال و رفتار غیر اخلاقی می‌گشت.👀 چند نفر از دوستانش با داد زدن و قهر کردن نتوانسته بودند رفتار آن را تغییر بدن.🙁 در اون شرایط که کمتر کسی آن را تحویل می‌گرفت ، ابراهیم خیلی باهاش گرم گرفته بود و حتی آن را با خودش به زور خانه می‌آورد و جلوی بچه های دیگه خیلی بهش احترام می گذاشت.😊 مدتی بعد شروع کرد با آن صحبت کردن.🗣 اول آن را غیرتی کرد و گفت: "اگر کسی به دنبال مادر و خواهر تو راه بیفته و آنها را اذیت کنه چیکار می کنی؟" 🤔 این پسر با عصبانیت گفت: "چشماش رو در میارم! "😡 ابراهیم خیلی آروم گفت: "خب پسر ، تو که برای ناموس خودت اینقدر غیرت داری چرا همون کار اشتباه را انجام می‌دهی؟" 😬 و بعد ادامه داد : "ببین اگر قرار باشه هر کی به دنبال ناموس دیگری باشه که دیگه جامعه از هم میپاشه و سنگ روی سنگ بند نمیشه! " ❌ بعد ابراهیم از حرام بودن نگاه به نامحرم حرف زد و کلی دلیل دیگه آورد و اون پسر تایید می‌کرد. ✅ بعد هم گفت : "تصمیم خودت را بگیر اگر می خواهی با ما رفیق باشی باید این گناه را ترک کنی." 💚 برخورد خوب و دلایلی که ابراهیم برایش آورد باعث تغییر کلی تو رفتارش شد و اون رو به یکی از بچه‌های خوب محل تبدیل کرد. 📿 این پسر نمونه‌ای از افراد زیادیه که ابراهیم با برخورد خوب و استدلال و صحبت کردن های به موقع اون ها را متحول کرده بود. 🌸 نام این پسر الان روی یکی از کوچه های محله نقش بسته. 🌹 📚 منبع: کتاب «از یاد رفته،جلد ۲» • مجموعه خاطرات و ، ص ۵۳ و ۵۴