✅برای رفع بیماری در منزل اذان بگویید
💠محمّد بن راشد می گوید: هشام بن ابراهیم به من گفت: من از بیماری خود و اینکه صاحب فرزند نمی گردم به امام رضا علیه السلام شِکوه کردم.
🔴امام رضا علیه السلام به من فرمود: در منزل- با صدای بلند- اذان بگو.
🔹هشام بن ابراهیم می گوید: من پس از آنکه این کار را انجام دادم. خدای متعال مرا از بیماری شفا داده و فرزندان زیادی به من کرامت فرمود.
🔺سپس محمّد بن راشد می گوید: من نیز همیشه درگیر بیماری و مریضی بودم و کسانی که با من در خانه زندگی می کردند نیز بیمار و مریض بودند. بگونه ای که من تنها می ماندم وشخصی نبود که به من خدمت کند.
🔹هنگامیکه این حدیث را از هشام شنیدم. به کاری که امام علیه السلام فرموده بود پرداختم.پس آنگاه خداوند عزّوجلّ بیماریها را ازمن وخانواده ام دور ساخت- والحمدللَّه
#اذان_بگوییم
#هم_معنویت_هم_بهداشت
#دوقطبی_بهداشت_معنویت_ممنوع
✔️ تمام #ڪائنات و مخلوقات، گوش به فرمان حضرت #زینب صلوات الله علیها
وقتی که گفت با سپه کوفه اُسکُتوا
دیدند کائنات به فرمان زینب است
وَ قَدْ أَوْمَأَتْ إِلَى النَّاسِ أَنِ اسْكُتُوا فَارْتَدَّتِ الْأَنْفَاسُ وَ سَكَنَتِ اْلْأَجْرَاسُ
🔘 حضرت زینب صلوات الله علیها به مردم اشاره کرد تا ساکت باشند؛ نفس ها برگشتند و صدای زنگ شتران نیز قطع شد.
📚 لهوف ص 146
الاحتجاج ج 1 ص 304
الأمالي - ط دار الثقافة (طوسی) ص 92
امالی (مفید) ص 321
بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث ج 45 ص 108
أعيان الشيعة ج 7 ص 138
العوالم ص 378
مقتل الحسین (خوارزمی) ج 2 ص 45
زینب الکبری (نقدی) ص 48
این پرچم حسینه بالاست تا قیامت
عالم همه به نامِ، سقاست تا قیامت
☑️ قَالَتْ سیدتنا و مولاتنا زینب صلوات الله علیها:
يَنْصِبُونَ لِهَذَا الطَّفِّ عَلَماً لِقَبْرِ أَبِيكَ سَيِّدِ الشُّهَدَاءِ لَا يَدْرُسُ أَثَرُهُ وَ لَا يَعْفُو رَسْمُهُ عَلَى كُرُورِ اللَّيَالِي وَ الْأَيَّامِ و لَيَجْتَهِدَنَّ أَئِمَّةُ الْكُفْرِ وَ أَشْيَاعُ الضَّلَالَةِ فِي مَحْوِهِ وَ تَطْمِيسِهِ فَلَا يَزْدَادُ أَثَرُهُ إِلَّا ظُهُوراً وَ أَمْرُهُ إِلَّا عُلُوّاً
🔘 حضرت زینب سلام الله علیها به حضرت آقا امام سجاد سلام الله علیه فرمود:
پرچمی را برای پدرت به اهتزاز در خواهند آورد که هیچگاه اثر آن از بین نخواهد رفت و گذشت شبها و روزها آن را کهنه نخواهد ساخت و امامان کفر و پیروان ضلالت اقدام به محو و پنهان کردن این آثار خواهند کرد ولی چیزی جز تلألؤ روزافزون و آشکاری بیشتر دربر نخواهد داشت.
📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج45، ص: 180
كامل الزيارات، ص: 262
عوالم العلوم، ج17-الحسين، ص: 362
حرم
🌈🍃🌸 🍃🌸 🌸 #رمان_پسرک_فلافل_فروش 📖 🖇 #قسمت_سی_و_هفتم🖇 🍃 #تفکر_فرهنگی✨ ✔️راوی:سید کاظم و دوستان عرا
🌈🍃🌸
🍃🌸
🌸
#رمان_پسرک_فلافل_فروش 📖
🖇 #قسمت_سی_و_هشتم🖇
✨ #مرد_میدان_نبرد🌱
✔️راوی:یکی از دوستان عراقی شهید
اولين بار که ايشان را ديدم همراه ما با يک خودرو به سمت نجف برمي گشتيم.
موقع اذان صبح بود که به ورودي نجف و کنار وادي السلام رسيديم. هادي به راننده گفت: نگه دار.
تعجب کرديم. گفتم: شيخ هادي اينجا چه کار داري؟
گفت: مي خواهم بروم وادي السلام.
گفتم: نمي ترسي؟ اينجا پر از سگ و حيوانات است. صبر کن وسط روز برو توي قبرستان.
هادي برگشت و گفت: مرد ميدان نبرد از اين چيزها نبايد بترسد. بعد هم پياده شد و رفت.
بعدها فهميدم که مدت ها در ساعات سحر به وادي السلام مي رفته و بر سر مزاري که براي خودش مشخص کرده بود مشغول عبادت مي شده.
٭٭٭
هادي مرد مبارزه بود. او در ميدان رزم و در مقابل دشمن هم دست از اعتقاداتش بر نمي داشت.
هميشه تصوير مقام عظماي ولايت را بر روي سينه داشت. براي رزمندگان عراقي صحبت مي کرد و آنها را از لحاظ اعتقادي آماده مي کرد.
يادم هست خيلي با اعتقاد به جمعي از رزمندگان عراقي مي گفت: لحظه ي شهادت نام مقدس يا حسين (علیه السلام) را به زبان داشته باشيد تا خود آقا بالاي سرتان بيايد.
کل وسايل همراه هادي، در همه ي مدت حضور در ميادين نبرد، فقط يک ساک دستي کوچک بود.
تعلقات او از همه ي دنياي مادي بريده شده بود.
در دوران نبرد خيلي کم غذا مي خورد، مي گفت: شايد بقيه ي رزمندگان همين را هم نداشته باشند. کم مي خوابيد و به واقع خودش را براي وصال آماده کرده بود.
هادي در خط نبرد هم وظيفه ي روحاني بودن و مبلّغ بودن خود را رها نمي کرد. در آنجا هم، وظيفه ي هر کس را به آنها متذکر مي شد.
زماني هم كه احتياج بود در كار تداركات و رساندن آب و آذوقه كمك مي كرد.
#ادامــه_دارد.....
✍نویسنده:
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
🌸
🍃🌸
🌈🍃🌸
من زینبم ، مریم دخیل چادرم شد
در کسب رزق از آسمان ریزه خورم شد
گرچه زنسل یاسم و حساس هستم
در معرکه یک پارچه عباس هستم
در راه عشق دلبرم زهراترینم
هرچه بلا نازل شود از صابرینم
فکری برای دفع هر نیرنگ کردم
با خطبه هایم مثل زهرا جنگ کردم
خیلی عوض شد قد و بالای رشیدم
از بس مصیبت های سنگینی چشیدم
شهادت مظلومانه حضرت زینب سلام الله علیها محضر مقدس امام مهدی سلام الله علیه و محبان اهلبیت تسلیت باد.
من زینبم ، مریم دخیل چادرم شد
در کسب رزق از آسمان ریزه خورم شد
گرچه زنسل یاسم و حساس هستم
در معرکه یک پارچه عباس هستم
در راه عشق دلبرم زهراترینم
هرچه بلا نازل شود از صابرینم
فکری برای دفع هر نیرنگ کردم
با خطبه هایم مثل زهرا جنگ کردم
خیلی عوض شد قد و بالای رشیدم
از بس مصیبت های سنگینی چشیدم
شهادت مظلومانه حضرت زینب سلام الله علیها محضر مقدس امام مهدی سلام الله علیه و محبان اهلبیت تسلیت باد.
@abaalfazlas
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
این روزها نام بیمارستان مسیح دانشوری را بیشتر از هر بیمارستان دیگری میشنویم
جایی که میزبان اولین بیمار کرونایی در تهران بود و تا تاریخ 6 اسفندماه 7 بیمار کرونایی را در بخش ICU حاد تنفسی بستری کرده بود
جایی که این روزها پزشکان آن برای نجات جان بیماران، با جان خود معامله کردهاند اما کمتر کسی میداند که داستان بیمارستان مسیح دانشوری از کجا شروع شده است
ماجرا از بیماری مظفرالدین شاه آغاز میشود، از کودکی همراه با ضعف و بیماریش تا ۹ سالگی که به عنوان بزرگترین پسر شاه از مادری با تبار قاجار به منصب ولیعهدی انتخاب شد و ناصرالدین شاه هیچ وقت تصورش را هم نمیکرد که این پسر همیشه بیمار به شاهی برسد
فرزانه ابراهیم زاده، تاریخ نویس در این مورد در صفحه شخصی خود چنین نوشته است:
↩️ مظفرالدین شاه با همان حال ضعیف به تبریز محل حضور ولیعهد رفت و در این شهر حالش بدتر شد
پزشکان در آن زمان تشخیص بیماری ریوی که احتمالاً سل بود را برای او دادند و توصیه کردند که در جایی خوش آب و هوا بماند
پس از بررسی نقاط مختلف تهران، قریه دارآباد برای اسکان مظفرالدین شاه انتخاب شد
علی اصغرخان اتابک اعظم در سال ۱۲۷۳ شمسی باغ بزرگی را در روستای دارآباد به مساحت ۲۶۰ هزار متر مربع خریداری کرد
با دستور «حکیم الملک» عمارتی در آن بنا شد و به کاخ شاه آباد معروف شد تا شاه بیشتر زمان حکومت خود را در این کاخ و کاخ تابستانی صاحب قرانیه بگذارند
اما مظفرالدینشاه به استناد پزشکیاش از بیماری سل فوت نکرد و در اثر بیماری موروثی کلیوی خانواده قاجار درگذشت و به عنوان اولین بیمار بیمارستانی شناخته شد که بعدها نام مسیح دانشوری را به خود گرفت
پس از فوت مظفرالدین شاه کاخ شاهآباد داراباد برای بیماران مسلول در اختیار حفظالصحه عمومی قرار گرفت و به آسایشگاهی برای بیماران مسلول تبدیل شد
اما این تغییر کاربری در پس وقایع سیاسی چون به توپ بستن مجلس، فتح تهران، جنگ جهانی اول و کودتای ۱۲۹۹ بدون استفاده ماند
در نهایت کاخ شاه آباد بدون استفاده ماند تا سال ۱۳۱۰ که یک پزشک نیشابوری به اسم «مسیح دانشوری» تصمیم به تغییر کاربری آسایشگاه شاهآباد گرفت
↩️ «مسیح دانشوری» را بیشتر بشناسید
وی اولین پزشک ایرانی بود که تخصصش را در بیماریهای ریه و تنفسی گرفت
دانشوری در سال ۱۲۷۸ در کاشمر متولد شد، پدرش «سیدعلی دانشوری» از اهالی نیشابور بود و پزشکی معروف و حاذق در منطقه خراسان بود که به «حافظ الصحه مجدالحکماء» مشهور بود
پدربزرگ دکتر مسیح دانشوری
«سید اسماعیل محضاله» از علمای معروف نیشابور بود
مسیح تحصیلات ابتدایی را در کاشمر و بعد در مشهد ادامه داد و برای تکمیل تحصیلاتش به مدرسه سنلویی تهران آمد
از آنجایی که به خاطر همراهی با پدرش به پزشکی علاقهمند بود در سال ۱۳۰۲ برای ادامه تحصیل در این رشته به فرانسه رفت و در نهایت با تخصص بیماریهای ریوی و سل به ایران بازگشت
در آن زمان سل یکی از شایعترین بیماریهای ایران بخصوص در مناطق محروم بود
و مسیح دانشوری با این هدف در این رشته تحصیل کرد و به ایران بازگشت
او در سال ۱۳۱۰ شمسی مدرسه پرستاری ویژهای را در محل کاخ مظفری شاهآباد راهاندازی کرد
اما ایده اصلی او ساخت بیمارستانی برای کمک به ریشهکنی بیماری سل و بیماریهای ریوی در ایران بود
دانشوری از بسیاری از نهادها و سازمانهای دولتی چون وزارت بهداری و اشخاص خیّر مانند فخرالدوله امینی دختر مظفرالدینشاه دعوت کرد که ساختمانهای این بیمارستان را تکمیل کنند
یکی از این ساختمانهای قدیمی که به ساختمان فخرالدوله معروف همان ساختمانی است که توسط دختر مظفرالدینشاه ساخته شد و به ساختمان «فخرالدوله» مشهور است
همچنین ساختمان بخشهای بیماران مسلول توسط مهندسان آلمانی با معماری خاص طراحی و به شکل بال خمیده ساخته شد
این بیمارستان در تاریخ ۲۴ مرداد ماه سال ۱۳۱۶ رسماً با عنوان آسایشگاه شاهآباد افتتاح شد و دانشوری در آن به معالجه و درمان بیماران مبتلا به سل پرداخت
او در تأسیس چند بیمارستان دیگر همچون بیمارستان بوعلی و بیمارستان فیروزآبادی نقش محوری داشت
دانشوری سرانجام توانست آنجا را به صورت یک آسایشگاه مطابق با استاندارهای زمان برای بیماران مسلول تبدیل کند تا درمانهای متداول آن روز در آنجا صورت گیرد
دکتر مسیح دانشوری در سال ۱۳۴۷ در تهران درگذشت و این بیمارستان بعد از انقلاب زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی قرار گرفته است.
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
خدایا🙏
به حرمت این شب عزیز✨
تو را به آبروی زینب🖤
به بي قراری رقیه🖤
به غیرت اباالفضل🖤
به حرمت موی سپید ارباب🖤
هر دستي به سوی تو🙌
بلند شد ، خالي برنگردان✨🙏
آمیـــــــــــن یا رَبَّ 🙏
سالگرد وفات🏴
ام المصائب و عقیله ی بنی هاشم
حضرت زینب کبری(سلام الله عليها)🖤
بر عموم شيفتگان حضرتش تسلیت باد🙏
#شبتون_زینبی ✨ 🖤 ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مناظرات_دو_زبانه_یکدقیقه_ای_شیسنی
#قسمت_بیستم🎬
🖌با زیرنویس انگلیسی
💠موضوع : آیا همه صحابی رسول خدا خوب بودن؟
💠Sabject: Were all The Prophets Companions good?!
#شیسنی:ترکیب دو کلمه شیعه و سنی
✔️با دیدن این مناظرات هم زبان انگلیسی تان را تقویت کنید هم اعتقاداتتان را.😊