•|🌸😻|•
.
.
.
وَ لَقَد نَعلَمُ
انَّکَ یَضیقُ صَدرُکَ
بِما یقولونَ...
.
.
.
میدونم چی میگن
ناراحت نشو
منو ببین،من اینجام...:)❤️
🌸💚•| @harfehagh313
چ تلنگربزرگی
🔴
گناه #شهید_بلورچی به گفته خودش
بهشت زهرای تهران قطعه 24 ردیف 54 شماره 35
متنی که پیش رو دارید دفترچه محاسبات نفس #شهید_علی_بلورچی رتبه 5 #کنکور دانشجوی الکترونیک دانشگاه #شریف ، شاگرد خاص
آیت ا . . . حق شناس است .
خودتان بخوانید و قضاوت کنید
نوشتن این دفترچه را از روز پنجشنبه 22 آذرماه سال 63 شروع کرده بود . جوانی که وقتی شهید شد 21 سال بیشتر سن نداشت .
دفترچه محاسبات نفس ما چند گناه فقط این چنینی دارد؟ !
😔💔
1 . نماز صبح را بی حال خواندم و اصولاً حال نداشتم و خیلی بی حال زیارت عاشورا خواندم .
2 . خواب بر من غلبه کرد .
3 . یاد امام زمان علیه السلام کم بودم و هستم .
4 . الفاظ زائد زیاد به کار بردم .
5 . مشارطه نکردم .
6 . زود عصبانی می شوم .
7 . شهوت شکم داشتم .
8 . ریا کردم .
9 . حب دنیا داشتم .
10 . حضور قلب در سر نماز خیلی کم بود .
11 . خود را بهتر از آنچه هستم به دیگران نمایاندم .
12 . نفس را در رفاه قرار دادم و در مضیقه نبود .
13 . دروغ گفتم .
14 . برای غیر خدا کار کردم .
15 . یاد دنیا بودم .
16 . تقوا نداشتم .
17 . وقت را زیاد تلف کردم .
18 . امروز تماماً معصیت و غفلت بود .
19 . نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را با حال نخواندم .
20 . ذکر را با توجه زیاد نمی گفتم .
21 . شاید غیبت کردم .
22 . نفس در آرامش بود .
23 . خدا را ناظر بر اعمالم ندیدم .
24 . غیبت شنیدم .
25 . کنترل زبان کم بود .
26 . تندخویی کردم .
27 . کم فکر کردم .
28 . به آنچه علم داشتم عمل نکردم .
29 . درسم را خوب نخواندم .
30 . خیلی صحبت بیخود کردم و همین سبب شد که حالت غفلت از خدا داشته باشم .
31 . یاد مرگ و قیامت و روز جزا نبودم .
32 . خود را بزرگ جلوه دادم .
33 . دخالت در امور معصیت آلود کردم .
34 . مراقبت از چشم خیلی کم بود .
35 . بی وضو خوابیدم .
36 . میل زیادی به ریا داشتم و امور را آن گونه جلوه می دادم که حقیقت نداشت تا سببی برای خوشحالی نفس شود .
37 . حب مقام داشتم و آنرا نیز ارضاء کردم .
38 . معاشرت با افراد غیر لازم کردم .
39 . خود بزرگ بینی و عجب داشتم .
40 . از فرصتهایم خیلی کم بهره بردم و استفاده خوبی نکردم
41 . به طور جدی یاد مرگ نبودم
42 . زیاد به یاد امام زمان روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء نبودم .
43 . با نفس درگیر نبودم
44 . کبر داشتم و به خود مغرور شدم .
45 . ذکر درونی و برونی خیلی کم بود و اگر هم بود بی توجه بود .
46 . دقت در اعمال و فکر قبل از آنها کم بود و یا اصلاً نبود .
47 . زخم زبان زدم .
48 . قرآن کم خواندم
49 . در مهلکه سقوط قرار گرفته ام .
50 . خواطر نفسانی کنترل نشد .
51 . نمازها را با علاقه و شوق نخواندم .
52 . در جهت خود سازی گام برنداشتم .
53 . در حال موتورسواری حب دنیا تاثیر گذاشت و موجب شد معصیت کنم .
54 . یقین و اخلاص نبود
55 . توجیه می کردم معاصی ام را .
56 . تواضع و زهد نبود .
57 . کمبود شخصیت داشتم و با خود بزرگ نمایی سعی در جبران آن داشتم .
58 . خوف نداشتم .
59 . گستاخی داشتم و حیا نداشتم .
60 . ایذاء مومن نمودم
61 . نماز را در حالت خواب خواندم و اصولاً به یاد مولایم نبودم .
62 . دعای عهد را نخواندم .
63 . عبرت از احوالات دنیا نگرفتم .
64 . حب دنیا خیلی دارم و حقیقتاً نفس در کنترل شیطان است و نه در کنترل خودم
65 . واجبات را متوجه نبودم .
66 . دقت در نیات وجود نداشت .
67 . نفس خیلی طغیان کرد .
68 . قلب متوجه خداوند تبارک و تعالی نبود .
69 . آمادگی برای مرگ وجود نداشت .
70 . احساس مسئولیت کم بود .
71 . نظم کم بود .
72 . تفکر و تعمق وجود نداشت .
73 . چشم آزاد بود و بیهوده به اطراف نگاه می کرد و گاهی به محارم الهی برمی خورد که متاسفانه حتماً بر قلب نیز تاثیر سوء گذاشته است .
74 . ذکری که موجب صعود شود وجود نداشت .
75 . آنچه نباید می گفتم ، گفتم .
76 . شهوت خواب پیدا کردم .
77 . ریا کردم و خواستم سواد خود را به رخ دیگران بکشم .
78 . در حال خنده نوعی غفلت در خود احساس کردم .
79 . در مقابل روی کردن دنیا سوی خودم سست بودم و دائماً در ذهنم بود .
80 . تعارف و تمجیدها وسوسه می نمودند .
81 . پناه بردن به حضرت حق تعالی و استغاثه حقیقی از او کم بود .
82 . عشق به خداوند را تقویت ننمودم .
83 . حالت انابه وجود نداشت .
84 . دعا را به علت کسب صفات رذیله در روز و سریع خواندن ، با توجه کامل نخواندم .
85 . چند شبی است که سوره واقعه را بی رغبت می خوانم .
86 . با آنکه می دانستم دارم اشتباه می کنم اما اشتباه کردم .
87 . چند مورد عجله و شتابزدگی وجود داشت
88 . علاقه به مدح دیگران وجود داشت .
89 . حفظ سرّ نشد .
90 . سوز و ناله کم بود .
91 . بصیرت نبود .
92 . توسل و ارتباط با عالم قدس خوب نبود .
#شهدا_شرمنده_ایم
🍃💚•| @harfehagh313
•|🎈💛|•
بگـذارید و بگذرید، ببـینید و دل نبنـدید، چشـم بینـدازید و دل نبازیـد ڪه دیـر یا زود بایـد گذاشـت و گذشـت.
#مولاعلـے(ع)
🌸💚•| @harfehagh313
🙂💚
جملاتی از این قبیل که دین خوب آن است تو را به #نشاط برساند یا اینکه تو را به #حزن برساند، 100 درصد غلط است؛ چرا که دین خوب دینی است که تو را به #خدا برساند!
#حجت_الاسلام_انجوی_نژاد
🍃💚| @harfehagh313
🥀
گرچه می گویند
این دنیا به غیر از خواب نیست
ای اجل !
مهمان نوازی کن
که دیگر تاب نیست
#فاضل_نظری
#شهادت
|حرف حق|
🖤| @harfehagh313
🍃🌸
اینهمهدراینترنتوکتابهامےگردی
دنبالاینکهآقاےقاضےچےگفته
آقاےبهجتچےگفته
اینهمهایندرواوندرمےزنے
چےشدآخر؟
توهنوزجواب مادرتروتلخمیدے
میخاےبشے"سالک"بندهےخدا؟!
#آیتاللهفاطمےنیا
🌱| @harfehagh313
|حَرفِ حَق|
•|💙🌸|• #شهید_چمران 🎈💛•| @harfehagh313
😉😸👇🏻
#رضا_سگ_باز
رضا سگ باز یه لات بود تو مشهد....
هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!!
یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می کنه...
#شهید_چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت:
”فکر کردی خیلی مردی؟!“
رضا گفت:
بروبچه ها که اینجور میگن.....!!!
چمران بهش گفت:
اگه مردی بیا بریم جبهه!!
به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......!
مدتی بعد....
شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....!
چند لحظه بعد با دستبند، رضارو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن:
این کیه آوردی جبهه؟!
رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!)
اما چمران مشغول نوشتن بود!
وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد:
”آهای کچل با تو ام.....! “
یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت:
”بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟“
رضا گفت:
داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!!
چمران:
”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“
چمران و آقا رضا تنها تو سنگر.....
رضا به چمران گفت:
میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کِشیده ای، چیزی؟!!
شهید چمران:
چرا؟!
رضا:
من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....!
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه.....
شهید چمران:
اشتباه فکر می کنی.....!
یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده!
هِی آبرو بهم میده.....
تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می کردی ولی اون بهت خوبی می کرده.....!
منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....!
تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …!
رضا جا خورد ، رفت و تو سنگر نشست.
آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی رفت، زار زار گریه می کرد!
تو گریه هاش می گفت:
یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟؟؟؟
اذان شد.
رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضو گرفت.
سر نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!!
وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد.....
رضارو خدا واسه خودش جدا کرد...:)💔
(فقط چند لحظه بعد از توبه کردن ش)
یه #توبه و #نماز واقعی...:)💔
خاطرات شهید مصطفی چمران
کانال رسمی حرف حق
♥️🌸| @harfehagh313
|حَرفِ حَق|
😉😸👇🏻 #رضا_سگ_باز رضا سگ باز یه لات بود تو مشهد.... هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی ب
توبه ام توبه نشد
هر چه که همت کردم
من به ستاری تو
سخت جسارت کردم💔
+ روزهای آخر است...!
1_69198300.pdf
1.03M
💠 متن وصیت نامه سیاسی _ الهی امام خمینی (ره)
#امام_خمینی
🍃🌸| @harfehagh313
|حَرفِ حَق|
حسرت همه ی بچه های #انقلاب نفس کشیدن در جماران میان سخنرانی شماست...:)💔
مداحی آنلاین - مهدی رسولی - رحلت امام خمینی.mp3
4.56M
🔳 بمناسبت رحلت امام خمینی (ره)
🌴بار دگر این قافله عزم سفر دارد
🌴 لشکر صاحب الزمان شوق خطر دارد
🎤مهدی #رسولی
⏯ #زمینه
🍃🌸 | @harfehagh313
💚🙃
هـزار بـــار پـیـاده طـوافِ کـعـبـه ڪنی
قبـولِ حـــق نـشـود گـر دلی بـیـازارے...:)💔
🍃🌸| @harfehagh313
💠 کدام افتخار بالاتر از اینکه آمریکا با همه ادعاهایش و همه سازوبرگهای جنگیاش و آن همه دولتهای سرسپردهاش آن چنان وامانده و رسوا شده است که نمیداند به که متوسل شود!
و این نیست جز به مددهای غیبی حضرت باری تعالی -جلَّت عظمتُه-
🍃🌸•| @harfehagh313
✨🌸
- کاش....
[ادامه جمله بنا به نظر خواننده!]
+ پس خدا تو رو با چی امتحان کنه؟!
با گرگ های بیابون؟!!!:\
🍃💚| @harfehagh313
نه شکوفه ای
نه برگی
نه ثمر
نه سایه دارم
متحیرم
که
دهقان
به چه کار
کشت
مارا؟!
:)💔
•|🍃🙂💔|•
شهید خدا باشیم
نه شهید بنیاد شهید...
#نوشته_هایِ_سید_ابراهیم
❤️🌸•| @harfehagh313
|حَرفِ حَق|
با افتخار ؛
بر همان عهد و پیمان ؛
که با #آسیدروحالله بستیم ؛
با #آسیدعلیآقا خواهیم بود ...:)
💙🍃
از بزرگمردی پرسیدم :
بهترین چیزی که میشه از دنیا برداشت چیه ؟
کمی فکر کرد و گفت : دست...
با تعجب گفتم :چی؟ دست ؟
گفت: بله...
اگر از دنیا دست برداریم کار بزرگی انجام دادیم که کوچکترین پاداشش رضوان خداونده و ادامه داد که :
"حُبّ الدنیا رأس کل خطیئه"
💜•| @harfehagh313