✳️ باید مرگ را نصبالعین خود قرار دهی!
🔻 ای نورِ چشمم! باید #مرگ را نصبالعین خود قرار دهی و از آن غافل نباشی و به آنچه سید رضی در نهجالبلاغه از خطبههای امیرالمؤمنین در این مورد آورده است، متعهد باشی و بهخصوص آنچه از ایشان بعد از تلاوت آیهٔ «الهىٰکم التکاثر» روایت شده است، چراکه کثرت تأمل و تدبر در آن، دارای جایگاهی خاص است و بعضی از اساتید متقی و سالک و زاهدِ ما هیچگاه تدبر و تأمل در آن را از دست ندادند و هر سالکِ طریقی را بدان سفارش مینمودند.
📚 از کتاب «خدا را به شما میسپارم» | در احوالات عالم نورانی سید جمالالدین گلپایگانی
📖 صفحات ۱۲۲ و ۱۲۳
#⃣ #سلوک #معاد
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ مردم عائلهٔ ما هستند
🔻 پیرمرد کارش انجام قیرگونی است. با عشق و علاقه کار میکند. همراه با فرزندانش که همگی مجرد هستند. نگاه همهٔ خانواده به گنبد طلای امام مهربان است. امید پیرمرد، عنایت امام است.
جلو میآید. ساده و صمیمی میگوید: حاج آقا سلام. آقای رئیسی هم گویا سالهاست او را میشناسد؛ مردی از اهالی خراسان که عشقش نوکری امام رئوف است و نان از در همین خانه بر سر سفرهٔ سادهٔ خویش میبرد.
🔸 میگوید: چهار فرزند دارم. نمیتوانم خرج ازدواج آنها را بدهم. حاج آقای رئیسی شروع به شوخی کردن با پیرمرد میکند. دلش که شاد شد، تفاهمنامهای هم منعقد میشود. حاج آقای رئیسی با پیرمرد تقسیم کار میکند. نصف نصف. دو نفر با من، دو نفر با همت شما. حسّم به من میگوید شادتر از همهٔ ماها امام است. امامی که همهٔ ما بر سر سفرهٔ او نشستهایم.
🔺 پیرمرد با فرزندش حاج آقای رئیسی را تا آخر بدرقه میکنند. خوشا بهحال ما. اهل این سرزمین هستیم و سایهٔ امام رضا بر سر ماست. دوباره یاد این جملهٔ نورانی رهبر انقلاب افتادم: «مردم عائلهٔ ما هستند». ای کاش این جملهٔ مهم را همهٔ مدیران و مسؤلان نظام جمهوری اسلامی سرلوحهٔ کار خود قرار میدادند.
📎 پ.ن: این مطلب را مدیرکل روابط عمومی آستان قدس رضوی در سال ۹۵ در یکی از شبکههای اجتماعی منتشر کرد.
❤️ #رئیسی_عزیز
❤️ #شهید_جمهور
❤️ #سیدالشهدای_خدمت
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ هر کسی آن دِرَوَد عاقبت کار که کِشت!
🔻 میگویند لقمان در جوانی غلام یک مردی بود. روزی به لقمان دستور میدهد که امسال در زمین، کنجد بکار. لقمان هم میرود و بهجای کنجد، جو میکارد. فصل برداشت که میرسد، مولایش به او میگوید: این چیست که کاشتهای؟! من به تو گفته بودم کنجد بکار، تو جو کاشتهای؟! لقمان هم میگوید: من جو را کاشتم و گفتم انشاءالله کنجد درمیآید! گفت: عجب انسان بیعقلی هستی! کجا دیدهای که جو، محصول کنجد بدهد که تو این انتظار را داری؟! لقمان هم برگشت و گفت: مولای من! من نگاه میکنم میبینم تو دروغ میگویی، غیبت میکنی، به ناموس مردم نگاه میکنی، حق مردم را پایمال میکنی، بعد هم میگویی من اهل بهشتم! اگر غیبت تو بهشت بدهد، جوی من هم کنجد میدهد! مولایش هم گفت: تو حقیقتا حکیمی و برو که تو را در راه خدا آزاد کردم!
👤 #آیت_الله_سیدحسن_عاملی
🎙 #خطبههای_نمازجمعه | ۴خرداد۱۴۰۳
#⃣ #ترجمه_سخنرانی
#⃣ #سلوک
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ آدرسِ شهادت
🔻 #شهادت قلّه است و قلّه بدون دامنه معنا ندارد. هر قلّهای یک دامنهای دارد؛ بسیاری از ماها آرزوی رسیدن به آن قلّه را داریم؛ [خب،] باید از دامنه عبور کنیم، بایستی مسیر را در دامنهٔ آن قلّه پیدا کنیم و از آن مسیر برویم تا به قله برسیم؛ و الا رسیدن به قلّه بدون عبور از دامنه ممکن نیست.
⁉️ این دامنه و این مسیر چیست؟ اخلاص است، ایثار است، صدق است، معنویت است، مجاهدت است، گذشت است، توجه به خدا است، کار برای مردم است، تلاش برای عدالت است، تلاش برای استقرار حاکمیت دین است؛ اینهاست که مسیر را معیّن میکند و اگر شما از این مسیر رفتید، ممکن است به قله برسید.
💬 بیانات #رهبر_انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگرهٔ شهدای زنجان| ۱۴۰۰/۷/۲۴
📚 برگرفته از کتاب #شهید
📖 ص ۸۴
👤 #استاد_فیاضبخش
#⃣ #سلوک
❤️ #شهید_جمهور #رئیسی
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ امربهمعروف و نهیازمنکر به سبک جهانگیرخان!
🔻- نمونهٔ جهانگیرخان را واقعاً در عمرم ندیدهام. یادم نمیرود آن سفری را که با او و چند طلبهٔ دیگر به قیصریه رفتیم. حتماً میدانی که او اهل بروجن است و در جوانی بر کوهپایههای کَزن، تار مینواخته. روزی که برای تعمیر تارش در شهر دنبال تعمیرکار میگشته، نصیحت صاحبدلی در او اثر کرده، طوری که سازش را شکسته و بهدنبال درست کردن تارِ دلش، به مدرسهٔ صدر رفته است.
🔸 اما این ماجرا را شاید نشنیده باشی. به قیصریه که وارد شدیم، در یکی از اتاقهای کناری محل استراحتمان سروصدای سازوآواز شنیدیم. طلبهها عصبانی شدند و از جهانگیرخان اجازه خواستند تا مجلس آنها را به هم بزنند. جهانگیرخان مخالفت کرد و گفت: «این طریق درست امر به معروف و نهی از منکر نیست. اگر شما بروید، ممکن است به شما توهین کنند و ناراحتی پیش بیاید. حالا بیایید طریقهٔ درست امر به معروف و نهی از منکر را نشانتان بدهم.» همه با هم به آن قسمت رفتیم. جهانگیرخان پرده را عقب زد و گفت: «آقایان سلام علیکم. مهمان نمیخواهید؟» چند نفر از آنها او را شناختند و دستپاچه و نگران شدند. خان رو به نوازندهها گفت: «خب، آقایان داشتند فلان دستگاه موسیقی را میزدند. بزنید ببینم.» یکیشان نواخت. خان شروع کرد به ایراد گرفتن که: «شما این دستگاه را اشتباه میزنید.» رو به دیگری کرد: «شما بزن.» همینطور یکبهیک همهشان آن دستگاه را زدند و او هم ایراد هر کدام را گفت. اهل مجلس و طلبهها مات و مبهوت در مهارت و استادی خان در موسیقی بودند.
🔺 در آخر جهانگیرخان رو به همهٔ آنها گفت: «آقایان، من هم مثل شما یک وقتی با این آلات سروکار داشتم و چنگی مینواختم و به انواع دستگاههای موسیقی مسلط بودم، اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که عمر خود را تلف کردهام. آیا حیف این عمر نیست که آدم خود را صرف کارهای لغو و بیهوده کند؟ و شروع کرد به خواندن آیه و حدیث و آنقدر گفت و گفت تا مجلسِ سازوآواز تبدیل به مجلس توبه شد و همه سخت به گریه افتادند، شیشههای شراب را شکستند و ابزار ضرب و سازوآواز را در هم ریختند. جهانگیرخان در حقشان دعا کرد: «خدا شما را به توبهای که کردید، بخشید. انشاءالله موفق و مؤید باشید، مانند من که از گذشته توبه کردم و موفق شدم.»
📚 از کتاب «خدا را به شما میسپارم» | در احوالات عالم نورانی سید جمالالدین گلپایگانی
📖 صفحات ۲۴ و ۲۵
#⃣ #سبک_زندگی
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ اموات چشمانتظارند!
🔻 یکی از آقایان میگفت: من پدر خود را که از اهل علم بود خواب دیدم. از ایشان پرسیدم هدایایی که ما میفرستیم به شما میرسد؟ گفت برای اینکه بفهمی چه نفعی برای ما دارد مثالی میزنم. در حمامهای عمومی قدیم گاهی بهصورتی بود که هوا خیلی گرم بوده و نفسکشیدن سخت میشد. فرض کنید در آن لحظه در باز شود و یک نسیم خنک به داخل بیاید. چطور در آن زمان احساس راحتی و خوشی میکنید. هدایایی که برای ما میفرستید اینطور ما را خوشحال میکند. کارهای خیری که ما انجام میدهیم و به اموات خود هدیه میکنیم، در واقع اصل آن به خود ما باز میگردد اما به آنها هم نفع میرسد. آنها به این نفع خیلی محتاج هستند و برای آنها ضروری است.
👤 #استاد_مسعود_عالی
✍ #پیادهشده_سخنرانی
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
🔻 شهید موسوی که سرتیم حفاظت رئیس جمهور بود، برای خود من تعریف کرد که شبهای جمعه، شهید رئیسی حتما به یکی از اماکن مقدسه میرود و نافلهٔ شب را در یکی از حرمهای مطهر اقامه میکند. او تعریف میکرد که حتی اگر در جایی باشند که از اماکن متبرکه دور باشند، حتما به نزدیکترین امامزاده سری میزنند و نماز شب میخوانند.
🎙 حجت الاسلام سید حسین مؤمنی در گفتوگو با خبرگزاری «تسنیم»
❤️ #شهید_جمهور #رئیسی
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ خدایا مرا وارث چشم و گوشم قرار نده!
🔻 در دعای «عرفه» سید الشهداء (سلاماللهعلیه) دارد که: «وَ اجْعَلْ سَمْعِی وَ بَصَرِیَ الْوَارِثَیْنِ مِنِّی». این طرز فکر را وجود مبارک حضرت امیر (سلاماللهعلیه) به بچهها یاد داد. میفرماید: خدایا چشم و گوش را وارث من قرار بده، نه من را وارث او! یعنی چه؟ یعنی اگر اول چشم و گوش من را گرفتی، من ماندم بیچشم و گوش، من میشوم وارث چشم و گوشِ از دست رفته؛ ولی وقتی من بروم، چشم و گوش میشوند وارث من، عیبی ندارد. من را وارث آنها قرار نده که اول آنها را ببری بعد من را! من تا زندهام میخواهم با چشم سالم و گوش سالم باشم، محتاج هیچ یک از بچههایم نباشم. این نهایتِ کَرَم است.
👤 #آیت_الله_جوادی_آملی
🎙 #پیادهشده_سخنرانی
#⃣ #سلوک #آداب_دعا
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ چرا هر روز بگوییم «اهدنا الصراط المستقیم»؟
🔻 اینکه در هر نماز ما میگوییم «اهدنا الصراط المستقیم» برای چیست؟ خب یک بار گفتید تمام شد دیگر، یک دعاست؛ یک بار از خدا بخواهیم که خدایا راه درست را به ما نشان بده... دیگر، هر روز گفتنش برای چیست؟
💡 من گمان میکنم هرروز گفتن و در هر نمازی اقلا دو بار تکرار این دعا بهخاطر این است که دائما راههایی وجود دارد که اگر انسان اشتباه کند، ممکن است برود در خط «مغضوب علیهم» و «ضالین»؛ و اگر چنانچه درست بفهمد، در خط «انعمت علیهم» وارد خواهد شد؛ خط پیامبران، خط صالحان و خط صدیقان، خط شهیدان؛ اینها کسانی هستند که نعمت خدا را نگه داشتند.
👈 نعمت خدا را باید نگه دارید، پرورش دهید، کامل کنید و نقایصش را برطرف سازید. این است که در هر نماز تکرار میشود که ما غفلت از این نکنیم. شناخت راه و هدایت الیالله، اساس قضیه است. در سورهی حمد میگوید که این شاخص را پیدا کن و دنبال آن برو.
👤 #مقام_معظم_رهبری
📚 از کتاب #تفسیر_سورهی_حمد
📖 صفحات ۱۳۳ و ۱۳۴
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ ما جای درست تاریخ ایستادهایم
🔻 از روزگاری دور، شاید دورتر، شاید زمانی پای درس امام صادق(علیهالسلام)، شاید، کنار سفیر امام کاظم(علیهالسلام)، شاید همراه قافله امام رضا(علیهالسلام) در نيشابور و حدیث سلسلةالذهب، شاید بسان فضلبنشاذان، شاید شبیه زراره، شاید به همتِ مفضّل... شاید همینقدر نزدیک، شبیه به طلبه پای درس و پای کار...
شاید سختتر از آن زمان، شاید آسانتر از قبل ظهور...
طالب علم دین، همیشه بودهاست و اثرگذار، گاهی پای ایوان مدرسه فیضیه، گاهی از پس تبعید و نفی بلد شدن، گاهی پای تیربار مثل نواب صفوی، گاهی بیسر و دست مثل بهشتی، گاهی شبیه به همین حالا، در عصر منتهی به ظهور.
در عصر ظهور تمام خباثت و پلیدی کفر، در عصر انحطاط مردانگیها و زنانگیها، در عصر خلط تمام افکار پریشان آدمِ ابوالبشر با ذائقه شیطان،
از پس فتنههای در لفافه، لفافهای به زیبایی پوست شکلات.
طلبه باید بایستد در همین عصر همین زمان، مرد و زن هم ندارد، کوچک و بزرگ هم ندارد، فقط دل میخواهد و کمی جرأت دینی، برای حفظ دین خدا.
امروز کمی سخت، کمی سختتر از هر زمان، مثل افتادن از پشت بام فیضیه، مثل تبعید ابر مرد تاریخ، به دورتر از اثرگذاری....
اما وقتی ۱۵ خرداد ماند و امام تاریخی شد و اثرگذار، پس میشود بر عین سیاهی تاخت و به نور رسید.
امروز صدای مظلومان عالم، به تأسی از منش پیروزی خون بر شمشیر، فریاد عدالت میزنند در قلب آمریکا. خونهای جاری فیضیه کار خودش را میکند و جریان مییابد در دل اروپا.
روزی همین صدا، از حلقوم مظلوم حجاز هم شنیده میشود خیلی دور نیست که خانه خدا از دست بندگان شیطان رها شود و به دست بندگان خدا فتح شود.
امروز برگی از تاریخ ورق میخورد که تفکر نیمه خرداد، در خرداد ۱۴۰۳ به گوش احرار عالم میرسد.
ما جای درست تاریخ ایستادهایم. از همان اول، از پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ و تا همین حالا در سی مه ۲۰۲۴.
طلبه امروز میتواند، هرچه قدر سخت، هرچه قدر دور... فقط باید بداند کجای تاریخ ایستادهاست.
تاریخ شمسی ما هم معتبر میشود برای حساب و کتاب دین، وقتی امام میفرماید:
سالها میگذرد حادثهها میآید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
راستی نیمه خرداد نزدیک است...
🖊فاطمه میریطایفهفرد
@del_gooye
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ ز عناوین جهان، خادمیات ما را بس...
۲۳ ذوالقعده؛ روز زیارتی امام رضا علیه السلام
#خادم_الرضا #شهید_جمهور
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f