🔆 اگر مقصد زندگی «خدا» شد...
🔻 اگر مقصد زندگی #خدا شد، خوش حالیها و ناراحتیها، شکستها و پیروزیها و بسیاری از مفاهیم کلیدی زندگی، تعریف جدیدی پیدا میکند. #شکست، یعنی دور شدن و فاصله گرفتن از مقصد - که همان خداست - و #پیروزی، یعنی نزدیک شدن و رسیدن به خدا. چه چیزی مرا خوشحال میکند؟ هر چیزی که مرا به خدا برساند. چه چیزی مرا آزرده خاطر میکند؟ هر چیزی که مرا از خدا، دور کند.
🔸 اگر همسرم با #عصبانیت با من برخورد کرد و من هم توانستم با #حلم_و_بردباری پاسخش را بدهم، به هدف - که همان خداست - نزدیک شده ام یا دور؟ حال که به او نزدیک شده ام، باید خوشحال باشم یا ناراحت؟ باید احساس شکست کنم یا پیروزی؟
📕 برگرفته از کتاب «تا ساحل آرامش (کتاب اول)»
👤 #استاد_عباسی_ولدی
📖 ص ۳۴
❤ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهای مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند)
https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔆 مرنج و مرنجان
🔻 پدر جون خدابیامرز یه جمله رو به بزرگای فامیل میگفت.
آرام زمزمه میکند:
#مرنج_و_مرنجان.
علی، «مرنج» برای خودمونه! یعنی آن قدر #بزرگ باشیم که #نفْسمون زیر پا باشه و هر حرف و اتفاق ریزی ویرانمون نکنه. «مرنجان» هم که از آدم بزرگوار ساخته است. اگر #قدرت پیدا کردی، مظلوم گیر آوردی جلوی خودتو بگیر.
📕 برگرفته از کتاب «رنج مقدس»
👤 نرجس شکوریان فرد
📖 ص ۱۹۶ و۱۹۷
❤ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهای مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند)
https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔆 این کار فلسفه داره!
🔻 یک بار با عصبانیت ایستادم بالای سر منصور. نمازش که تمام شد، گفتم: «منصور جان، مگه جا قحطیه که برای نماز میآیی وسط بچهها؟ خُب برو یه اتاق دیگه که منم مجبور نشم کارم رو ول کنم بیام دنبال مُهر تو بگردم!» تسبیح را برداشت و همانطور که میچرخاندش، گفت: «این کار فلسفه داره. من جلوی اینها نماز میخونم که از همین بچگی با نماز خوندن آشنا بشن. مُهر رو دست بگیرن و لمس کنن. من اگه برم یه اتاق دیگه و اینها نماز خوندن من رو نبینن، چطور بعداً بهشون بگم بیایین نماز بخونین؟!»
🔸 قرآن هم که میخواست بخواند، همینطور بود. ماه رمضانها بعد از سحر کنار بچهها مینشست و با صدای بلند و لحن خوش، قرآن میخواند. همه دورش جمع میشدیم. من هم قرآن دستم میگرفتم و خطبهخط با او میخواندم.
👈 اصلاً اهل نصیحت کردن نبود. میگفت بهجای اینکه چیزی را با حرف زدن به بچه یاد بدهیم، باید با عمل خودمان نشانش بدهیم.
📚 برگرفته از کتاب «آسمان ۵» | #سرلشکر_شهيد_منصور_ستاری به روايت همسر شهید
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#⃣ #تربیت_فرزند
❤ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهای مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند)
https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔆 آنقدر غرق محبتم میکرد که...
🔻 زندگی ما طول چندانی نداشت، اما عرض بیانتهایی داشت. ابراهیم، بودنش خیلی کم بود، اما خیلی با کیفیت بود.
🔸 هیچوقت نشد زنگِ درِ خانه را بزند و در برایش باز شود. قبل از اینکه دستش به زنگ برسد، در را برایش باز میکردم. میخندید؛ خندهای که همهٔ مشکلات و غم و غصهاش پشتش بود، اما خودنمایی نمیکرد.
🔹 تا بود، نود و نه درصد کارهای خانه با او بود. آنقدر غرق محبتم میکرد که یادم میرفت از مشکلات جبههاش بپرسم. تا از راه میرسید، حق نداشتم دست به سیاه و سفید بزنم. اگر میخواستم دست بزنم، گاهی تشرم میزد.
🔸 خودش شیر بچهها را آماده میکرد، جایشان را عوض میکرد، با من لباسها را میشست و میبرد پهنشان میکرد و خودش جمعشان میکرد، خودش سفره را پهن میکرد و خودش جمع میکرد.
▫️میگفتم: «تو آنجا خیلی سختی میکشی، چرا باید به جای من هم سختی بکشی؟»
▫️میگفت: «تو بیش از آنها به گردنم حق داری. من باید حق تو و این طفلهای معصوم را ادا کنم.»
▫️میگفتم: «ناسلامتی من زنِ خانهٔ تو هستم و باید وظیفهام را عمل کنم.»
▫️میگفت: «من زودتر از جنگ تمام میشوم ژیلا. ولی مطمئن باش اگر ماندنی بودم به تو نشان میدادم تمام این روزهایت را چطور بلد بودم جبران کنم.»
🎙 راوی: ژیلا بدیهیان؛ همسر #شهید_محمدابراهیم_همت
📚 برگرفته از کتاب «به مجنون گفتم زنده بمان»
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#⃣ #همسرانه
❤ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهای مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند)
https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔆 تو رو خدا حلالم کن!
🔻یک روز حسین از مأموریت آمده بود که دید بستههای پلاستیکی میوه را سر پلهها چیدهام و چندتا چندتا بالا میبرم. سرخ شد، خجالت کشید و گفت: آخه چرا شما؟ اگه این طفل معصوم تو شکمت خدای ناکرده مثل دختر اولمون زینب آسیب ببینه چی؟ گفتم تمام هم و غم من اینه که شما فکرت درگیر مسائل خونه و بچهها نباشه تا بهتر به مردم خدمت کنی. خدای این بچه هم ارحم الراحمینه. این را که گفتم، سرش را انداخت پایین و با التماس گفت: پروانه جان، من خیلی به تو #بدهکارم! تو رو خدا #حلالم کن.
📕 از کتاب #خداحافظ_سالار | خاطرات همسر سرلشکر پاسدار #شهید_حسین_همدانی)
📖 ص۲۶۳
❤️ #همسرانه
❤ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهای مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند)
https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔆 هم هدایتش کن، هم آزادش بگذار!
🔻 یکی دیگر از مسائلی که بشر باید در آن آزاد باشد، نه از نظر این که اصلاً قابل اجبار نیست بلکه از جنبههای دیگری، «رشد بشر» است. بشر اگر بخواهد رشد پیدا کند باید در کار خودش آزاد باشد، در انتخاب خودش آزاد باشد.
‼️ شما بچهتان را تربیت میکنید، خیلی هم علاقهمند هستید که او آن طوری که دلتان میخواهد از آب دربیاید. ولی اگر همیشه از روی کمال علاقهای که به او دارید در تمام کارها از او سرپرستی کنید، یعنی مرتب به او یاد بدهید، فرمان بدهید که این کار را بکن، از اینجا برو؛ اگر میخواهد چیزی بخرد همراهش بروید، همواره به او دستور بدهید که این را بخر، آن را نخر؛ محال است که این بچهٔ شما یک آدم با شخصیت از آب دربیاید.
⚠️ در حدودی برای شما لازم است بچهتان را هدایت کنید و در حدودی هم لازم است او را آزاد بگذارید، یعنی هم هدایت و هم آزاد گذاشتن. وقتی این دو با یکدیگر توأم شد، آن وقت بچهٔ شما اگر یک استعدادی هم داشته باشد، ممکن است که یک بچهٔ با تربیت کاملی از آب درآید.
👤 #شهید_مطهری
📚 از کتاب «آیندهٔ انقلاب اسلامی ایران»
📖 ص ۳۱۵
#⃣ #تربیت_فرزند
❤ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهای مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند)
https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔆 قایق شیشهای!
🔻 اسم خانهمان را گذاشته بودی قایق شیشهای و از من میخواستی بارش را سبک کنم.
- اینهمه ظرف بلور و کریستال میخواهیم چه کنیم؟ بیا آنها را هدیه بدهیم!
اوایل مقاومت میکردم. میگفتی: ما که نباید غرق مادیات بشویم. برای همین حرف قبول کردم آنها را ببخشیم. تا جایی که قایق، خالی از همهٔ اشیای زینتی شد. گفتی: حالا میتوانیم روی عرشهٔ کشتی بایستیم و خدا را سجده کنیم. بیآنکه ترس از غرق شدن داشته باشیم.
📚 از کتاب #آواز_پرواز | زندگینامهٔ داستانی #شهید_عباس_بابایی
📖 صفحات ۱۴۵ و ۱۴۶
✍ #راضیه_تجار
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
❤ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهای مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند)
https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔆 زمینه و ریشهٔ تحقق حجاب چیست؟
🔻 «حجاب» حکمی از احکام اسلام است. تحقق این حکم، «زمینه»ای میخواهد و «ریشه»ای. زمینهاش «جهانبینی» است و آن بینش و نگرش دربارهٔ انسان و هستی و جهان و نقش انسان در این هستی؛ ریشهاش هم «عشق» به حق و عشق به رشد خلق است. کسی که عاشق حق شد، عاشق خلق میشود و میخواهد آنها حرکت کنند. عاشق حق نمیتواند خلق را به سمت خودش بکشد و باتلاق آنها بشود.
ادامه دارد...
👤 #استاد_علی_صفایی_حائری
📚 از کتاب #حجاب_و_آزادی_روابط
📖 صفحات ۲۵ و ۲۶
❤ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهای مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند)
https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔆 وقتی خانه «مسجد» میشود!
🔻 ما در روایت میخوانیم: «مسجدِ زن، خانۀ اوست.» یعنی اینکه هر کار و هر اقدامی که در منزل انجام میدهد، هر گامی از آن، «سجده» محسوب میشود. «شببیداری» او برای مراقبت از فرزندش، تهجد و نماز و سجده محسوب میشود. هر کاری که برای کمک به شوهرش انجام میدهد، نماز و سجده است. بنابراین، زن میتواند زندگی خانوادگی خویش را به عبادت و نماز و سجده تبدیل کند. البته، تحقق این امر در صورتی است که زن بخواهد و نیت کند.
👤 #امام_موسی_صدر
📚 از کتاب #دین_در_جهان_امروز
#⃣ #مادرانه #همسرانه
❤️ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهای مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند)
https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔆 غفلت مادرانه!
🔻 مادرها همیشه حواسشان هست و حواسپرت نشان میدهند. سخنران رادیو هم میگفت که یکی از گزینههای تربیتی بچهها غفلت است. تمام خطاهایی که ندیده گرفته میشود تا حیای بین مادر و بچه از بین نرود. درحالی که مادر بیشتر از آنکه به فکر خودش باشد، غصهٔ فرزند خطاکار را میخورد که اگر نفهمد چه کرده، تا ثریا دیوارش کج بالا میرود. هرچند ما بچهها در خیال خودمان آنقدر مواظبیم که مادر و پدر نفهمند و آبرو همیشه در کاسه بماند. همان هم باعث میشود خیلی وقتها ترک خطا کنیم.
📕 برگرفته از کتاب #رنج_مقدس
👤 #نرجس_شکوریانفرد
📖 ص ۲۶۱
#⃣ #تربیت_فرزند
❤ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهای مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند)
https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔆 یک فنجان پر از عشق!
🔻 مادرم موقع خواستگاری برای مصطفی شرط گذاشته بود که «این دختر صبح که از خواب بلند میشه باید یه لیوان شیر و قهوه جلوش بذاری و... خلاصه زندگی با این دختر برات سخته.»
🔸 اما خدا میداند که مصطفی تا وقتی که شهید شد، با اینکه خودش قهوه نمیخورد، همیشه برای من قهوه درست میکرد. میگفتم: «واسه چی این کارو میکنی؟ راضی به زحمتت نیستم». میگفت: «من به مادرت قول دادم که این کارها رو انجام بدم.» همین عشق و محبتهایش را میدیدم که احساس میکردم رنگ خدایی به زندگیمان داده.»
👤 راوی: همسر #شهید_مصطفی_چمران
📚 از کتاب «پدرانه، مادرانه؛ زندگی به سبک شهدا | ج۳»
ص ۲۳
#⃣ #همسرانه
❤ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهای مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند)
https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔆 بگو مردها نگاه نکنند!
🔻 استدلالِ «بگو مردها نگاه نکنند» خندهدار بود برایش. آنطور دلبری کردن پس برای چه کسی بود؟ به خودشان میرسیدند که دیده شوند؛ و الّا که میشد برای چهار تا دیوار اتاقشان هیکلشان را بیرون بیندازند... حرف این که «مردا ضعیفند که تحریک میشوند» هم مسخره بود. به کسی آب نمک بدهی و بگویی تشنه نشو. نمک زیاد عطش میآورد. مقابلش هوسناک راه بروی و بگویی تحریک نشو!
📚 برگرفته از کتاب #رنج_مقدس ۲
📖 ص ۷۲
✍ #نرجس_شکوریانفرد
❤ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهای مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند)
https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353