دعای فرج امشب یادتون نره😉
❤️❤️❤️ برای ظهور آقا💫
@harime_hawra✨
دُخْتَـرانِحَریمِحَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
❤️بسم الله النور❤️ نوبتی هم باشه نوبت مسابقه جذابمون ویژه ولادت بانوی
💫شرکت کنندگان💫
💐سرکار خانم فاطمه قویدل
💐جناب آقا امیر مهدی اکبری
💐سرکار خانم فاطمه اکبری
💐سرکار خانم اقبالی
💐نیلوفر ستار
💐فاطمه جعفری
مداحی آنلاین - زن نگو بگو قهرمان عاشورا - سیدرضا نریمانی.mp3
5.01M
🌸 #میلاد_حضرت_زینب(س)
💐زن نگو، بگو قهرمان عاشورا💪💫
💐زن نگو، بگو بهترین زن دنیا😎😍
🎤 #سید_رضا_نریمانی
#سرود😃
#دختران_حریم_حوراء🌸
@harime_hawra✨
با توجه به حروف و شکل کنار آن اسامی دختر و پسرها را حدس بزنید.
مانند نمونه کامل کنید
۱- با 💃🏻 »باقر
۲-پر 🐝
۳- تا 🐥
۴- تی 🐜
۵- 🐛 علی
۶- 🐕 ا
۷- 💄ان
۸- اک 🐎
۹- 💡ا
۱۰- 👀 ر
۱۱- 🌞 به
۱۲- ک 💰
۱۳- ح 🧂
۱۴- 🛣 خدا
۱۵- 🌇 زاد
۱۶- م 🧠
۱۷- 🧚♀سا
۱۸- قن ✂
۱۹- عا ❤
۲۰- 👑 ین
۲۱- تو🦵
۲۲- فر 😁
۲۳- گل 😭
۲۴- مهر 🧕
۲۵- 🕸 ا
این هم ی سرگرمی😅😅 ببینم کی میتونه جواب بده
#دختران_حریم_حورا😘
@harime_hawra✨
تا ساعت ۲۲ وقت ارسال دارین💫
برای آیدی زیر بفرستین
@....
فردا برنده ها اعلام میشه هی سوال نکنین😉
پیام اضافی ممنوع❌
فقط اسم و جواب💟
🦋🌺🦋🌺🦋
🌺🦋🌺🦋
🦋🌺🦋
🌺
🎗#بدون_تو_هرگز ۳۱
📢‼️ این داستان واقعی است !!
اینبار که علی🧔رفت جبهه،من نتونستم دنبالش برم .. #دلم پیش علی بود💞اما باید مراقب امانتیهای توی راهی علی میشدم ...👼
هر چند با بمبارانها،💣مگه آب #خوش از گلوی احدی پایین میرفت؟!!😩
اون روز زینب مدرسه بود 👩🏫و مریم طبق معمول از دیوار #راست بالا میرفت...😅 عروسکهاش رو چیده بود توی حال و یه بساط خاله بازی اساسی راه انداخته بود...توی همین حال و هوا بودم که صدای زنگ در🚪بلند شد و خواهر کوچیکترم بیخبر اومد خونه مون!!
پدرم دیگه اون روزها مثل قبل سختگیری الکی نمیکرد...دوره ما،حق نداشتیم بدون اینکه یه مرد مواظبمون باشه جایی بریم ... علی، روی اون هم اثر خودش رو گذاشته بود ...☺️
بعد از کلی این پا و اون پا کردن، بالاخره مُهر دهنش باز شد و حرف اصلیش رو زد .. مثل #لبو سرخ شده بود...🙊
- #هانیه!!... چند شب پیش توی مهمونیتون .. مادر علی آقا گفت .. این بار که آقا اسماعیل👱♂از جبهه برگرده میخواد دامادش کنه...🕴
جملهاش تموم نشده تا تهش رو خوندم .. به زحمت خودم رو کنترل کردم ...
- به کسی هم گفتی؟
یهو از جا پرید😟
- نه به خدا🤭 پیش خودمم خیلی بالا و پایین کردم ..
دوباره نشست ... نفس عمیق و سنگینی کشید !!
- تا همین جاش رو هم جون دادم تا گفتم ...
#ادامه_دارد ...
#رمان_بدون_تو_هرگز😍
#به_وقت_رمان💌
#رمان_سرا_دختران_حریم_حورا🙆🏻♀
@harime_hawra✨
🦋🌺🦋🌺🦋
🌺🦋🌺🦋
🦋🌺🦋
🌺
🎗#بدون_تو_هرگز ۳۲
📢‼️ این داستان واقعی است !!
با خوشحالی پیشونیش رو بوسیدم...😘
- اتفاقا به نظر من خیلی هم به همدیگه میاید هر کاری بتونم میکنم😍
گل از گُلش شِکفت😄لبخند محجوبانهای زد و دوباره سرخ شد...
توی اولین فرصت که مادر علی خونهمون بود .. موضوع رو غیرمستقیم وسط کشیدم و شروع کردم...
از کمالات خواهر کوچولوم تعریف کردن... البته انصافا بین ما چند تا خواهر .. از همه آرامتر، لطیفتر و با محبتتر بود .. حرکاتش مثل حرکت پرتوی نسیم بود...🌸
خیلی صبور و با ملاحظه بود ...حقیقتا تک بود ..👌خواستگار پر و پا قرص هم خیلی داشت!!
اسماعیل، نغمه رو دیده بود .. مادرشون تلفنی☎️ موضوع رو باهاش مطرح کرد و نظرش رو پرسید .. تنها حرف اسماعیل، جبهه بود .. از زمین گیر شدنش میترسید...🛏
این بار، پدرم اصلا سخت نگرفت .. اسماعیل که برگشت .. تاریخ عقد📆رو مشخص کردن .. و کمی بعد از اون، سه قلوهای من به دنیا اومدن .. سه قلو پسر .. احمد، سجاد، مرتضی ..👨👦👦
و این بار هم علی نبود ...
#ادامه_دارد ...
#رمان_بدون_تو_هرگز😍
#به_وقت_رمان💌
#رمان_سرا_دختران_حریم_حورا🙆🏻♀
@harime_hawra✨