eitaa logo
دُخْتَـرانِ‌حَریمِ‌حَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
1.1هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
2.1هزار ویدیو
258 فایل
جایی‌براےباهم‌بودن‌وگذراندن‌لحظاتِ‌ناب‌ِنوجوانے😌💕 اطلاع‌رسانی‌های‌هیئت‌دختران‌حریم‌حوراءیزد🌱 • • پـُلِ‌ارتـباطے ما‌ و شمـا👀↯ @dokhtaran_harime_haura هیئت‌بانوان‌حریم‌حوراء↯ @harime_haura حجاب‌ملیکا↯ @melika_hejab
مشاهده در ایتا
دانلود
دُخْتَـرانِ‌حَریمِ‌حَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
💥💝 مرحله اول 💥💝 💜معمای شماره 1 چه پرنده ای است اگر نامش را برعکس کنیم نام پرنده دیگری می شود؟ 💙مع
سوال ۱ میشه غاز سوال ۲ رودخانه یخ زده بوده سوال ۳ دو کلید اول را روشن کن و هر دو را به مدت 5 دقیقه روشن بگذار باشه بعد از 5 دقیقه کلید دوم را خاموش کن و به آن طرف درب برو لامپ روشن مربوط به کلید اول هه، به دو لامپ خاموش دست بزنید، لامپی که حرارت دارد مربوط به کلید دوم و لامپ خاموش و سرد نیز به کلید سوم وصل است. سوال ۴ یکی سوال ۵ کبریت رو روشن کنیم
‌۸ ڕۅز تا ساݪگڕد یتیم شدݩماݧ 🖤🥀🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🎗 ۴۱ 📢‼️ این داستان واقعی است !! اشکم 💧ديگه اشک نبود... ناله و درد از چشمهام👁 پايين مي اومد. تمام سجاده و لباسم خيس شده بود. 😭برگشتم بيمارستان🏩 وارد بخش که شدم، حالت نگاه همه عوض شده بود. چشمهاي👁 سرخ و صورت هاي پف کرده... مثل مرده ها همه وجودم يخ کرد... 😰 شقایق هم شروع کرد به گزگز کردن😓. با هر قدم، ضربانم کندتر ميشد... - بردي علي جان؟ دخترت رو بردي😱؟ هر قدم که به اتاق🚪 زينب نزديکتر مي شدم التهاب همه بيشتر مي شد. حس مي کردم روي يه پل معلق راه ميرم😢... زمين زير پام، بالا و پايين مي شد. ميرفت و برميگشت... مثل گهواره بچگيهاي👧 زينب. به در اتاق که رسيدم بغضها ترکيد. مثل مادري رو به موت ثانيه ⏰ها براي من متوقف شد. رفتم توي اتاق...🚪 زينب نشسته بود داشت با خوشحالي☺️ با نغمه حرف مي زد. تا چشمش بهم افتاد از جا بلند شد و از روي تخت🛏، پريد توي بغلم... بي حس تر از اون بودم که بتونم واکنشي نشون بدم.😐 هنوز باورم نمي شد؛ فقط محکم بغلش کردم، اونقدر محکم که ضربان قلب ❤️ و نفس کشيدنش رو حس کنم. ديگه چشمهام👁 رو باور نميکردم... نغمه به سختي بغضش رو کنترل😮 مي کرد. - حدود دو ساعت بعد از رفتنت يهو پاشد نشست! حالش خوب شده بود... 🙃 ديگه قدرت💪 نگه داشتنش رو نداشتم... نشوندمش روي تخت...🛏 - مامان هر چي ميگم امروز بابا اومد اينجا هيچ کي باور نمي کنه. بابا 🥀با يه لباس خيلي قشنگ که همه اش نور✨ بود اومد بالای سرم، من رو بوسيد😘 و روي سرم دست کشيد... بعد هم بهم گفت به مادرت بگو چشم هانيه جان اينکه شکايت نمي خواد🙂! ما رو شرمنده فاطمه زهرا نکن. مسئوليتش تا آخر با من؛ اما زينب فقط چهره اش😌 شبيه منه... اون مثل تو مي مونه... محکم و صبور...😦 براي همينم من هميشه، اينقدر دوستش💞 داشتم... بابا ازم قول گرفت اگر دختر خوبي 😊باشم و هر چي شما ميگي گوش کنم وقتش که بشه خودش مياد دنبالم... زينب با ذوق و خوشحالي از اومدن پدرش تعريف مي کرد... 😇 دکتر و👩‍⚕ پرستارها توي در ايستاده بودن و گريه😭 مي کردن؛ اما من، ديگه صدايي🗣 رو نمي شنيدم... حرف هاي علي توي سرم مي پيچيد وجود خسته 😞ام، کامال سرد و بي حس شده بود... ديگه هيچي نفهميدم... افتادم روي زمين...🤕 مادرم مدام بهم اصرار مي کرد که خونه🏠 رو پس بديم و بريم پيش اونها، مي گفت خونه شما براي شيش تا آدم کوچيکه...😟 پسرها هم که بزرگ بشن، دست و پاتون تنگ تر😕 .. 😍 💌 💓 @harime_hawra💫 ❣ ❣🖇❣ ❣🖇❣🖇❣ ❣🖇❣🖇❣🖇❣
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🎗 ۴۲ 📢‼️ این داستان واقعی است !! میشه... اونجا که بريم، منم به شما ميرسم و توي نگهداري بچه 👼ها کمک مي کنم. مهمتر از همه ديگه مجبور هم نبود اجاره بديم...🙃 همه دوره ام کرده بودن... اصالا حوصله و توان حرف🗣 زدن نداشتم... - چند ماه ديگه يازده سال ميشه😌! از اولين روزي که من، پام رو توي اين خونه گذاشتم. بغضم ترکيد!😭 اين خونه🏠 رو علي کرايه کرد. علي دست من رو گرفت آورد توي اين خونه، هنوز دو ماه از 🥀شهادت علي نميگذره... گوشه گوشه اينجا بوي علي رو ميده... ديگه اشک💧، امان حرف زدن بهم نداد. من موندم و پنج تا يادگاري علي...😓 اول فکر ميکردن، يه مدت که بگذره از اون خونه دل ميکنم؛ اما اشتباه ميکردن؛😖 حتی بعد از گذشت يک سال هم، حضور علي رو توي اون خونه ميشد حس کرد. کار ميکردم و از بچه 👼ها مراقبت ميکردم. همه خيلي حواسشون به ما بود؛🙂 حتی صاحبخونه خيلي مراعات حالمون رو ميکرد. آقا اسماعيل، خودش پدر😍 شده بود؛ اما بيشتر از همه براي بچه هاي من پدري ميکرد☺️؛ حتی گاهي حس ميکردم. توي خونه 🏠 خودشون کمتر خرج ميکردن تا براي بچه ها چيزي بخرن... تمام اين لطف 🙏ها، حتي يه ثانيه از جاي خالي علي رو پر نميکرد. روزگارم مثل زهر، تلخ تلخ 😩بود، تنها دل خوشيم شده بود زينب! حرف🗣 هاي علي چنان توي روح اين بچه 4 ساله نشسته بود که بي اذن من، آب هم نميخورد، درس📚 مي خوند، پابهپاي من از بچه ها مراقبت ميکرد وقتي از سر کار برميگشتم خيلي اوقات، تمام کارهاي خونه رو هم کرده بود☺️. هر روز بيشتر شبيه علي ميشد. نگاهش👀 که ميکرديم انگار خود علي بود. دلم که تنگ ميشد، فقط به زينب نگاه مي کردم. اونقدر علي شده بود که گاهي آقا اسماعيل با صلوات، پيشوني زينب رو ميبوسيد.😘.. عين علي، هرگز از چيزي شکايت نميکرد🙂؛ حتی از دلتنگي ها و غصه هاش...😓 به جز اون روز... از مدرسه که اومد، رفتم جلوي در استقبالش، چهرهاش گرفته بود. تا چشمش 👁به من افتاد، بغضش شکست! گريه 😭کنان دويد توي اتاق🚪 و در رو بست... تا شب، فقط گريه کرد! کارنامه 📄هاشون رو داده بودن... با يه نامه براي پدرها، بچه يه مارکسيست، زينب رو مسخره کرده بود که پدرش 🥀شهيد شده و پدر نداره. - مگه شما مدام شعر نميخونيد، شهيدان زنده اند الله اکبر! خوب ببر کارنامه 📄ات رو بده پدر زنده ات امضا کنه...😊 اون شب... زينب نهار نخورد😞، شام هم نخورد و خوابيد.😴 تا صبح خوابم نبرد... همه اش به اون فکر 🤔ميکردم. خدايا! حالا با دل کوچيک و شکسته اين بچه چي کار کنم؟😰 .. 😍 💌 🌸 @harime_hawra💫 ❣ ❣🖇❣ ❣🖇❣🖇❣ ❣🖇❣🖇❣🖇❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸به نام حضرت دوست🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐔قوقولی قوقول صبح شده🗣 سلااااااااام دردونه ها بیدارتون کردم؟😅🙈 اشکال نداره که🤪 صبحتون پر از انرژی و اتفاقای خوب🤩😘 باازوی موفقیت برا امتحان دارای کانال😜❤️ 🎀 ╭┅─────────┅╮ 💖@harime_hawra 💖 ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎁جایزه چالش🎁 🎊نفر اول 👈🏻پیکسل😍 + دسته کلید🗝 مبارکشون باشه👏🏻😘 🎀 ┈••✾•✨ @harime_hawra✨•✾••┈
🎁جایزه چالش🎁 🎉نفر دوم👈🏻 گیره👑 + پک شگفت انگیز🤩 مبارکشون باشه👏🏻😘 🎀 ┈••✾•✨ @harime_hawra✨•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#پس_زمینه😋 #صورتی😍 #دختران_حورایی🎀 ┈••✾•✨ @harime_hawra✨•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام محصلای نمونه ی حریم حورایی 👋 کلاساتون تموم شده یا نه دارید امتحان میدید🤔 حالا بهرحال😅براتون چای آوردم نوش جان کنید خستگیتون دربره...😄☕️🌷 🙋‍♀ 🎀 ┈••✾•✨ @harime_hawra✨•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رو صفحه دوبار ضربه بزن رعد و برق میزنه😉 ヽ`ヽ`、.``、ヽ` 、ヽ`、ヽ`、``、`ヽ`、ヽヽヽ、 ヽ`ヽ``、ヽ``、ヽ`、ヽ、ヽ`ヽ、、ヽ`、、ヽ`、.`ـ、ヽ`、、ヽ``🌧、ヽ`ヽ、、ヽ`ヽ`、ヽ、 ``、ヽ`、、``、ヽ`` `、ヽ、、ヽ、``、ヽ、、ヽ、ヽ、 、ヽ``、ヽ、、ヽ` ヽヽ、ヽ、、ヽヽ、ヽ`、🌧``、`ヽ`、ヽヽヽ、 ヽ🌧`ヽ` `、ヽ ``、🌧ヽ`、ヽ、ヽ`🌧ヽ、、ヽ`、、ヽ`、.`ـ🌧、ヽ`、、ヽ``🌧、ヽ`ヽ、 ヽ`、🌧``、`ヽ`、ヽヽヽ、ヽ🌧`ヽ``、ヽ``、🌧ヽ`、ヽ、ヽ`🌧 ヽ、、ヽ`、、ヽ`、.`ـ🌧、ヽ、、ヽ`ヽヽ、ヽ、、ヽヽ、ヽ`、🌧``、`ヽ`、```、🌧ヽ`、ヽ、ヽ`🌧ヽ、、ヽ`、、ヽ`、.`ـ🌧、ヽ`、、ヽ``🌧、ヽ`ヽヽ`、🌧``、`ヽ`、ヽヽヽ、 ヽ🌧`ヽ``、ヽ``、🌧ヽ`、ヽ、ヽ`🌧 ヽ、ヽ` 、、ヽ``🌧、ヽ`ヽ、、ヽ`ヽ`、ヽ、 ``、ヽ`、、``、ヽ`` `、```、🌧ヽ`、ヽ、ヽ🌧ヽ、、ヽ`、、ヽ`、.`ـ🌧、ヽ`、、ヽ``🌧、ヽ`ヽヽ`、🌧``、`ヽ`、ヽヽヽ、ヽ🌧`ヽ``、ヽ``、🌧ヽ`、ヽ、ヽ🌧`、ヽ、、ヽ、``、ヽ、 ابتکارو حال کردی😹 نکن دیگه😐 با شما هستم دوست عزیزم😐 الان خراب میشه صفحه گوشیت😐 حالا حال کردی بفرس برای بقیه هم حال کنن🙏😂 😁 🎀 ┈••✾•✨ @harime_hawra✨•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫💫 دین اسلام خیلی به مساله کنترل ذهن اهمیت داده‼️ 🔍حتی برخی از اعمال دینی رو برای افزایش تمرکز طراحی کرده 📿مثلاً نماز! یه کار تکراری تکراری تکراری...🤦‍♀ 🤷‍♀چرا؟ 🔶 خب خداجونم! یه تنوعی چیزی میذاشتی که برای آدم یه مقدار جذاب باشه!😊 🧠 🎀 ╭┅─────────┅╮ 💖@harime_hawra 💖 ╰┅─────────┅╯
📌 مثلا میگفتی شنبه ها سوره حمد بخونید، یکشنبه ها سوره ناس و... یا بگو گاهی یه بار سجده بریم گاهی هم دو بار! بالاخره یه فرقی کنه نمازای هر روز!😊 خدایا اینجور که شما نماز رو تکراری گذاشتی، والا ما تا نماز رو شروع میکنیم به خودمون میجنبیم یه دفعه میبینیم نماز تموم شده!😕😐 کلا همه رو از حفظ انجام میدیم! 🧠 🎀 ╭┅─────────┅╮ 💖@harime_hawra 💖 ╰┅─────────┅╯
🔵اینجا خداوند متعال می‌فرماید: بیچاره، این رو درست کردم برای کنترل ذهن🤔، می‌خوام عوامل دیگر توجه تو را جلب نکنند 🙄و تو با قدرت ذهن خودت به چیزی توجه کنی... کردم تا قدرت توجهت بره بالا.🤔🤔 👈آدم وقتی یه کاری رو خیلی تکراری انجام بده حالا هنر هست که بتونه تمرکز کنه.😉 🧠 🎀 ╭┅─────────┅╮ 💖@harime_hawra 💖 ╰┅─────────┅╯
✅ زمینه کنترل ذهن به خوبی در عبادات ما فراهم شده. مثلا میفرماید که موقع بلند شو. 🔹 آخه خدایا موقع سحر کلا ذهنم خالیه!😐 - اتفاقا همین خوبه! میخوام بشینی فکر کنی.🤔 خودت باشی و خودت... 🔹 خدایا میگم دیشب یه فیلم مذهبی و شور انگیز دیده بودم اگه میگفتی دیشب ساعت 11 نماز شب بخونم چه نماز شبی میشدا!!!😊👌 🧠 🎀 ╭┅─────────┅╮ 💖@harime_hawra 💖 ╰┅─────────┅╯
✅ توی زندگیتون سعی کنید پای صحبتای کسانی که خیلی توجه شما رو جلب میکنن هم نشینید دیگه جه برسه به رسانه ها! 🔵 در روایت میفرماید مومن باید واعظا لنفسه داشته باشه.😳 یعنی از نصیحتش کنه. اصلا گاهی برای خودت منبر برو! تا حالا برای خودت منبر رفتی؟😊 اگر همیشه عادت کنید کسی توجه شما رو جلب کنه پس کِی خودت توجه خودت رو جلب می‌کنی؟😳 🧠 🎀 ╭┅─────────┅╮ 💖@harime_hawra 💖 ╰┅─────────┅╯
🌺 نه عزیزم. شما همون سر شب بخواب تا موقع سحر که بیدار شدی ذهنت خالی باشه بتونی تمرکز کنی☺️ نمیخوام تحت تاثیر چیز دیگه ای با من حرف بزنی. 🔹 آخه خدایا من موقع سحر که فقط خمیازه میکشم!🙃😲 🌺 باشه عزیزم. اشکالی نداره.☺️خب حالا بگو به چی فکر میکنی؟🤔 🔹 خداجونم راستش به هیچی فکر نمیکنم!🤭 آهان!ببین👀کاملاً قدرت کنترل ذهن خودش رو از دست داده...🤦‍♀ 🧠 🎀 ╭┅─────────┅╮ 💖@harime_hawra 💖 ╰┅─────────┅╯
🔶 موضوع کنترل ذهن موضوع خیلی عجیبیه😉. حتی توجه افراد روی همدیگه اثر داره. 🔵 شاید چیزی به نام رو شنیده باشید!👌 💢 کافیه شما با یه آدمی که فکرش آشفته باشه همسفر بشی! اصلا با ذهنش، فکر تو رو هم خراب میکنه!😁 با یه آدم منفی باف یه جا بشین. میبینی ذهن تو رو میبره جاهای پراکنده. 🔶 یعنی انقدر مساله افعال درونی و کنترل ذهن مهمه که اگه کسی به چیزی توجه کنه، روی تو هم اثر میذاره. 🧠 🎀 ╭┅─────────┅╮ 💖@harime_hawra 💖 ╰┅─────────┅╯
✅ یه مدت با آدم حسابی ها و کسانی که ذهن منظمی دارن نشست و برخاست کن. یه مدت توی جمع کسانی که متوجه قیامت هستن بشین. اثر ذهن متمرکز و منظم اون ها روی شما اثر میذاره.😊 🧠 🎀 ╭┅─────────┅╮ 💖@harime_hawra 💖 ╰┅─────────┅╯