eitaa logo
دُخْتَـرانِ‌حَریمِ‌حَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
1.1هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
258 فایل
جایی‌براےباهم‌بودن‌وگذراندن‌لحظاتِ‌ناب‌ِنوجوانے😌💕 اطلاع‌رسانی‌های‌هیئت‌دختران‌حریم‌حوراءیزد🌱 • • پـُلِ‌ارتـباطے ما‌ و شمـا👀↯ @dokhtaran_harime_haura هیئت‌بانوان‌حریم‌حوراء↯ @harime_haura حجاب‌ملیکا↯ @melika_hejab
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام سلام سلام ...🤞🌱 به همراهان همیشگی و باصفای ما...🌈 امیدوارم که تا اینجا یزدگردی مارا پسندیده باشید و خوشتون آمده باشه.🤩 خیلی خوشحال میشم نظراتتون را به ادمین کانالمون بگید.✨😍 خوب ماشینم روشن کنم🚘 و باهم دیگه بریم خیابان امام ... بچه ها دیدید تو خیابان امام یه خیابون فرعی با سنگ فرش های خیلی قشنگ💫 و مغازه های باحال و چراغ های خوشگل💡 داره که حال میده فقط تو خیابونش قدم بزنی...🚶‍♀ ته این خیابون هم به یک مسجد زیبا🕌 با قدمت بالا است که هوش از سرت می پره...🤩 یادم کرونا که نبود همیشه این خیابون پر از توریست بود.😎 🚌 🕌 🌸 @harime_hawra
دلم براتون بگه از یکی از شاهکارهای تاریخی ایران🇮🇷 که همین مسجد قدیمی با صفاست که به مسجد جامع یزد شهرت داره☺️ هر گوشه و کنار این مسجد یادگارهایی💥 از دوران گوناگون برجای مانده‌است و به شیوه یک ایوان🏰 در دل کویر🖼 می‌باشد و در طی حدود ۱۰۰ سال و سه دوره بنا شده‌است🕌 پایه‌های اصلی مسجد راساسانیان و بنای فعلی مسجد، از لحاظ شیوه معماری🛠 متعلق به دو دوره موسوم به آذری دانسته‌اند. بنای گنبد🕌 خانه متعلق به دوره ایلخانی و سر در🚪 رفیع مسجد را متعلق به زمان شاهرخ و دوره تیموری دانسته‌اند. این بنا از لحاظ خوابیدگی🛌 گنبد، سردر رفیع و بلند و همچنین کاشیکاری زیبا و منحصربه‌فرد، شهرت دارد👀 و واقعا دیدنی و جذاب است👁 به قولی گفتنی یکی یزد و یکی مسجد جامع با صفا...👌 🚌 🕌 🌸 @harime_hawra
خوب چون نمی خوام سخن 🗣به درازا بیانجامد ...باز جمله سنگین گفتم😅 .... باید بگم که مسجد جامع یزد که به قطع، همانند مرواریدی👑 بی‌بدیل در شهر یزد می‌درخشد، در ضلع غربی خیابان امام خمینی و یکی از محله‌های قدیمی🗺 شهر قرار دارد...🙂 ان شاء الله که حالا دیگه این کرونا تموم بشه😬🤲 و خدا قسمت کنه حضوری برم و از این مکان با صفا دیدن کنم ...👁 مواظب خودتون و خوبیاتون و خانواده هاتون باشید ...👨‍👩‍👧‍👦 تا یکشنبه بعد و یه یزدگردی دیگه بدرود...🚶‍♀🤞 🚌 🕌 🌸 @harime_hawra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😋 🌸 🎀 ♡   (\(\     („• ֊ •„)  ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃 🌸 دلا تازه تر شده غصه در به در شده آقامون امام رضا صاحب پسرشده😍 عیدتون مبارک🎊👏☺️ 💫 🎀 ♡   (\(\     („• ֊ •„)  ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛
💫بسم رب الرحیم💫 -نیمه-شب🌠🌜 -بیست و هفتم دیگر چیزی نپرسیدم😐.می ترسیدم ابوراجح از رازی که در دل داشتم بویی ببرد.تنها امیدم آن بود که در آن لحظه،ام حباب پیش ریحانه باشد🙂♥️.و بتواند خبرهای جالبی برایم بیاورد.برای آن که موضوع صحبت را عوض کنم،پرسیدم:صاحب این قبر کیست؟😕 آهی کشید و گفت:اسماعیل هرقلی.😊 -اسمش بنظرم آشنا نیست. -پنجاه سال پیش از دنیا رفته است.این مرد قصه ی عجیب و شیرینی دارد.می خواهی برایت تعریف کنم؟😉 ترجیح می دادم از ریحانه حرف بزند،اما کنجکاو شده بودم قصه را بشنوم.لابد قصه اش مهم بود که ابوراجح کنار قبرش نشسته بود و قرآن می خواند.😘 -زمانی که اسماعیل جوان بوده،دملی در ران پای چپش بیرون می آید،به بزرگی کف دست،هرسال،فصل بهار،این دمل می ترکیده و مرتب از آن چرک و خون می آمده.بیچاره دیگر نمی توانسته به کار و زندگی اش برسد.اسماعیل در هرقل زندگی می کرده.😄 و به حله می آید.سراغ بزرگ حله را می گیرد،مردم نشانی خانه سیدبن طاووس را به او می دهند و می گویند:او از بزرگ ترین و پرهیزکارترین دانش مندان روزگار است و شیعه و سنی برای حل مشکلاتشان به سراغش می روند.اسماعیل می رود پیش سیدبن طاووس،🍀جراحت پایش را نشان می دهد. -سید،جراحان حله را حاضر می کند تا دمل را معاینه و معالجه کنند.آن ها می گویند دمل،روی رگ حساسی قرار گرفته و علاج آن تنها در بریدن و برداشتن است و امکان زیادی دارد موقع جراحی،به آن رگ حساس ضربه بخورد و اسماعیل بمیرد.🤕 ادامه دارد...🍀🌿 🎆برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی و فرجه الشریف صلوات🎆 ✨اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم✨ 🌷با ما همراه باشید🌷 ╔════🍭🌸═══╗ ♡ @harime_hawra ♡ ╚═══🌈🧚🏼‍♀════
🌊هوالسمیع🌊 -نیمه-شب🌠🌜 -بیست و هشتم سید،اسماعیل را به بغداد می برد.آن جا هم دمل را به زبده ترین جراحان آن شهر نشان می دهد.آن ها هم همان حرف جراحان حله را می زنند😊.سید می خواسته به حله برگردد.اسماعیل می گوید حالا که تا بغداد آمده ام،بهتر است به زیارت تربت امامان سامرا بروم.🙂در سامرا،مرقد امام علی النقی و امام حسن عسکری را که امامان دهم و یازدهم ما هستند،زیارت می کن.بعد به سسرداب مقدس می رود و امام زمان عج را نزد خدا،شفیع خود قرار می دهد تا از آن گرفتاری نجات پیدا کند.✨ سداب محلی است که اما زمان عج از آن جا ناپدید شد و غیبت خود را شروع کرد.بسیاری ،در آن سرداب،خدمت آن حضرت رسیده اند.😘اسماعیل چند روزی را سامرا می ماند.در آن مدت،کارش راز و نیاز با پروردگار و توسل به امامان بوده.🙂💫 روز پنج شنبه ای،بیرون شهر،در دجله غسل می کند.لباس پاکیزه ای می پوشد تا برای آخرین بار به زیارت قبر امامان و سرداب مقدس برود.♥️وقتی به حصار شهر می رسد،چهار اسب سوار در مقابل خود می بیند.مردی که وقار و هیبت فراوانی داشته.می گوید:پیش بیا تا آن چیزی که تو را به رنج و درد مبتلا کرده ببینم.😕 آن مرد،دست چپش را روی زخم می گذارد و فشار می دهد.اسماعیل اندکی احساس درد می کند.😢 پیرمردی که همراه آن ها بوده می گوید:رستگار شدی،اسماعیل! ایشان امام زمان تو هستند.😳🙁اسماعیل هیجان زده و خوش حال پیش می رود و پای امامش را می بوسد.😘آن حضرت اسب خود را به حرکت در می آورد.اسماعیل هم دوان دوان با آن ها حرکت می کند.امام به او می فرماید:برگرد!.اسماعیل که سر از پا نمی شناخته،می گوید:حالا که شما را دیده ام،رهایتان نمی کنم.امام می فرماید:مصلحت در آن است که برگردی.اسماعیل باز می گوید:از شما جدا نمی شوم.در این موقع آن پیرمرد می گوید:اسماعیل!شرم نمی کنی؟اما زمانت دوبار به تو دستور بازگشت دادند.اسماعیل به خود می آید و ناچار می ایستد.حضرت با اصحاب خود می روند و ناپدید می شوند.☹️❤️ ادامه دارد...🕊🦢 🍇برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات🍇 ⭐️اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم⭐️ 🌸با ما همراه باشید🌸 ╔════🍭🌸═══╗ ♡ @harime_hawra ♡ ╚═══🌈🧚🏼‍♀════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا