چیزی که الان خیلی دلگیرم کرده😔این است که قدیم ها وقتی از در این حمام بزرگ وزیبا و همه کاره رد می شدی صدای دلاک می آمد و مردمی که یکی لیف می خواست یکی سنگ پاش و گم کرده بود و یکی می گفت حواستون باشه امروز خان🤴میاد حموم ...⛲️⛱
ولی الان اگه از درش رد بشی صدای قاشق چنگال میاد🍽با زیر صدای ببخشید شما چی میل دارید🍝آره الان حمام خان تبدیل شده به یک رستوران و سفره خانه سنتی ...خوب مهم این که اصل بنا هنوز پا برجاست☺️❤️
#یزد_گردی🚌
#حمام_خان.⛲️
#دختران_حریم_حوراء❤️
@harime_hawra✨
خوب امیدوارم که وقتی کرونا تموم شد با خانواده عزیزتون برید و از اینجای باصفا دیدن کنید و یه شام خوشمزه هم بخورید.😋😘
بازم خیلی حرف زدم😅🙈ولی نه به زیادی صفای دلهاتون😉🌹
تا یکشنبه آینده و یه جای باصفا دیگه بدردو
👋👋👋
#یزد_گردی🚌
#حمام_خان.⛲️
#دختران_حریم_حوراء❤️
@harime_hawra✨
مطلقاً مهم نیست که دیگران ما را چگونه قضاوت میکنند، بلکه مهم این است که ما در خلوتی سرشار از صداقت و در نهایت قلبمان، خویشتن را چگونه داوری میکنیم👌
#نادر_ابراهیمی
#دختران_حریم_حوراء❤️
@harime_hawra✨
📷 هیچ کس فکرشم نمیکرد که یه روزی از ماسک، اینجوری استفاده بشه 😁👌😷
#زنگ_خنده😄
#دختران_حریم_حوراء❤️
@harime_hawra✨
ســــ🙋🏻♀ــلام
از امشب با یک داستان جـــ😍ـــذاب در خدمتتون هستیم.
«بدون تو هرگز»،
روایت زیبـــ😊ــــایی از یک دختر سرسخت و لجباز به اسم "هانیه" که برخلاف خواهرش زیر بارفشار ها و خواسته های پدرش نمی رفت و باوجود کتک هایی که می خورد🤦♀ دوست نداشت ازدواج کنه و میخواست به ارزوهاش برسه!👸🏅
تااینکه بااین پافشاری هاش کار به جایی که رسید که پدرش پرونده های مدرسه ش رو جلوی چشماش اتیش زد📑🤯وهانیه تصمیم میگیره تو شب خواستگاریش👰 باپسری که پدرش از اون بدش میومد🤵اینو تلافی کنه😎😨
قــــ📖ـــصهای که شاید خیلیهایمان بــــ😱ـــاورش نکنیم، اما راسـت و درست است.
در زندگی دوراهــــ🤨ــــیهایی هست که انتخابی سخت را سر راهـــ🙈ـــت قرار میدهد. و انتخاب درست، نتیجهاش تولـــ😎ـــد دوباره است.
هرشب ساعت ۹ همــــ☺️ــراهمون باشید برای خواندن یک داســــ📖ـــتان جــــ😍ــذاب
#به_وقت_رمان💌📚
#دختران_حریم_حوراء❤️
@harim_hawra✨
🦋🌺🦋🌺🦋
🌺🦋🌺🦋
🦋🌺🦋
🌺🦋
🌺
#بخش_اول
هميشه از پدرم متنفر بودم! مادر و خواهرهام رو خيلي دوست داشتم؛ اما پدرم رو نه... 😔🤒
آدم عصبي و بي حوصله اي بود. بد اخلاقیايش به کنار، مي گفت: دختر درس ميخوادبخونه چکار؟🤕
نگذاشت خواهر بزرگ ترم تا چهارده سالگي بيشتر درس بخونه... دو سال بعد هم عروسش کرد؛ اما من، فرق داشتم... من عاشق درس خوندن بودم!😍💫
بوي کتاب و دفتر، مستم مي کرد. مي تونم ساعتها پاي کتاب بشينم و تکان نخورم...😋📖✏️
مهمتر از همه، ميخواستم درس بخونم، برم سر کار و از اون زندگي و اخلاق گند پدرم خودم رو نجات بدم. 😉
چند سال که از ازدواج خواهرم گذشت... يه نتيجه ديگه هم به زندگيم اضافه شد...به هر قيمتي شده نبايد ازدواج کني!👐🏻🙃
شوهر خواهرم بدتر از پدرم، همسر ناجوري بود، يه ا*ر*ت*ش*ي بداخلاق و بي قيد و بند... دائم توي مهمونيهاي باشگاه افسران، با اون همه ف*س*ا*د شرکت مي کرد؛🙄
اما خواهرم اجازه نداشت، تنهايي پاش رو از توي خونه بيرون بذاره! م*س*ت هم که ميکرد، به شدت خواهرم رو کتک مي زد.☹️اين بزرگترين نتيجه زندگي من بود...💪🏻
مردها همه شون عوضي هستن... هرگز ازدواج نکن! هر چند بالاخره، اون روز براي منم رسيد... روزي که پدرم گفت، هر چي درس خوندي، کافيه.😒😢
#رمان_بدون_تو_هرگز😍
#به_وقت_رمان💌
#رمان_سرا_دختران_حریم_حورا🙆🏻♀
@harime_hawra✨