eitaa logo
دُخْتَـرانِ‌حَریمِ‌حَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
1.1هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
258 فایل
جایی‌براےباهم‌بودن‌وگذراندن‌لحظاتِ‌ناب‌ِنوجوانے😌💕 اطلاع‌رسانی‌های‌هیئت‌دختران‌حریم‌حوراءیزد🌱 • • پـُلِ‌ارتـباطے ما‌ و شمـا👀↯ @dokhtaran_harime_haura هیئت‌بانوان‌حریم‌حوراء↯ @harime_haura حجاب‌ملیکا↯ @melika_hejab
مشاهده در ایتا
دانلود
رضایت برنده اول چالش❤️😍 ممنون که همراهی می کنین😘💫 @harime_hawra💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•هوای هم دیگه رو داشته باشیم☺️ ❤️ 🎀 ♡   (\(\     („• ֊ •„)  ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨⚡️ 🦋 شهرام چهارماهه بود که باباش رفته و یک تلویزیون 📺قسطی خرید! به او گفتم: "مرد ما بیشتر از تلویزیون به کولر🥵 احتیاج داریم تلویزیون که واجب نبود" بابای مهران هم رفت و یک کولر گازی کوچک قسطی آورد 😍 با اینکه به خاطر خوابیدن زیر کولر گازی در هوای شرجی آبادان آسم 😣گرفتم ولی بچه‌هایم از شر گرما و شرجی تابستان راحت شدند. عصر که می‌شد کوچه‌ها غوغای بچه‌های قد و نیم قد بود هر خانواده هفت، هشت تا بچه👶🏻 داشت. کوچه و خیابان محل بازی آنها بود ولی من به دخترها اجازه☝️ نمی‌دادم برای بازی به کوچه بروند می‌گفتم خودتون چهارتا هستید بشینید و با هم بازی کنید آنها هم داخل حیاط کنار باغچه می‌نشستند و خاله بازی می‌کردند 😌 مهری از همه بزرگتر و برای ایشان مثل مادر 🙃بود دمپخت گوجه 🍅درست می کرد و با هم می خوردند ریگ بازی می‌کردند و صدایشان در نمی‌آمد. بچه‌ها عروسک و اسباب بازی نداشتند. بودجه💵 ما نمی رسید که وسایل گران بخریم دختر ها روی کاغذ، شکل عروسک را می‌کشیدند و رنگش🖍 می کردند خیلی از همسایه ها نمی دانستند که من ۴ تا دختر دارم🙂 بعضی وقت‌ها در رفت و آمدها زینب و شهلا را دیده بودند اما مینا و مهری غیر از مدرسه 🏩هیچ جا نمی رفتند هر روز از ایستگاه 6 به ایستگاه ۷ می‌رفتم بازار ایستگاه ۷ بازار پررونقی بود😇 حقوق مان کارگری بود و زندگی ساده‌ای داشتیم اما سعی می کردم به بچه‌ها غذای🍵 خوب بدهم هر روز بازار می‌رفتم و زنبیل را پر می‌کردم از جنسهای تقریباً ارزان‌تر. 😉 چیزهایی می خریدم که در توانم بود زنبیل سنگین را روی دوشم می گذاشتم و به خانه🏠 برمی گشتم زمستان و تابستان این بارِ سنگین را هر روز کول می‌کردم سیر کردن شکم هفت بچه که شوخی نیست😩! هر روز جنس تازه می خریدم اما تا شب هرچه بود و نبود را می‌خوردند و شب بی قرار و گرسنه دنبال غذا یا هر چیزی برای خوردن بودند😕 از صبح تا شب🌃 هفت نفرشان سرپا بودند و بازی می کردند آنها آرام نمی گرفتند و تند و تند گرسنه می شدند زینب بین بچه‌هایم از همه سازگارتر بود از هیچ چیز ایراد نمی‌گرفت😊، هر غذایی را می خورد، کمتر پیش می‌آمد که از من چیزی بخواهد. کلاس اول دبستان سرخک خیلی سختی گرفت...😨 دارد... _میترا _نیستم 🌸 وقت _رمان 💌 _سرا_ دختران _حریم _حورا 💕 ╔═∞═๑ღ🍀ღ๑═∞═╗ @ harime_hawra ╚═∞═๑ღ🍀ღ๑═∞═╝ ‍ ‍ 🌼🌸🌼🌸🌼🌸 🌼🌸🌼🌸 🌼🌸🌼 🌼🌸
✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨⚡️ میترا_ نیستم 🎀 دهم تمام بدنش له شده بود با همه دردی😩 که داشت گریه😭 نمی کرد. زینب را توی پتو پیچیدم و به درمانگاه بردم وقتی بلند شدم که او را به درمانگاه ببرم زودتر از من از جا بلند شد دکتر درمانگاه چند تا سوزن (آمپول)💉 برایش نوشت موقع زدن سوزن ها مظلومانه 😊دراز می کشید و سرش را روی پاهایم می‌گذاشت بدون هیچ گریه و اعتراضی درد را تحمل می‌کرد در مدتی که مریض بود دوای عطاری (اسپند) در آتش🔥 می ریختم و خانه را بو می دادم دکتر گفته بود که فقط عدس سبز آب پز بدون چاشنی و روغن به او بدهید🙃 چندین روز غذای زینب همین عدس سبز آب پز بود و بس. غذایش🍲 را می خورد و دم نمی زد به خاطر شدت مریضیش اصلاً خوابش😴 نمی‌برد ولی صدایش در نمی آمد. زینب از همه بچه‌ها به خودم شبیه‌تر بود صبور اما زرنگ و فعال از بچگی به من در کارهای خانه🏡 کمک می‌کرد مثل خودم زیاد خواب میدید همه مردم خواب می بینند اما خواب در زندگی من و زینب نقش عجیبی داشت☺️! انگار به یک جایی وصل بودیم زینب بیشتر از اینکه دنبال لباس 👚و خوردن و بازی باشد دنبال نماز و روزه و قرآن بود🙄! همیشه میگفتم از ۷ تا بچه جعفر، زینب سهم من است انگار قلبمان❤️ را با هم تقسیم کرده بودیم از بچگی دور و بر خودم می‌چرخید همه خواهر و برادرها و همسایه‌ها را دوست داشت و انگار چیزی به اسم بد جنسی و حسادت و خودخواهی را نمی‌شنا‌خت 🙂حتی با آدم‌های خارج از خانه هم همینطور بود. ۴ یا ۵ سالش بود که اولین خواب عجیب زندگیش را دید...😰 دارد... 🌻 وقت _رمان 💌 _سرا _دختران _حریم_ حورا 🎈 ╔═∞═๑ღ☀️ღ๑═∞═╗ @ harime_hawra ╚═∞═๑ღ☀️ღ๑═∞═╝ ‍ ‍ 🌼🌸🌼🌸🌼🌸 🌼🌸🌼🌸 🌼🌸🌼 🌼🌸
سلام به همه ی گل دخترای دوست داشتنی کانال☺️❤️ یه سوال❓ بنظرت بخوای باخودت صادق باشی روزی چندساعت از گوشی📱 استفاده می‌کنی؟ به چندساعتش میشه گفت استفاده مفید؟!🤔 وارد لینک پایین 👇شو و نظرت رو بگو☺️ https://harfeto.timefriend.net/16105582506513 ممنونیم از توجه شما❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حریم حوراء 🇵🇸
💝کارگاه آموزشی مادرانه💝 با همکاری کانون کوثر فاطمی 8⃣ هشتمین جلسه کارگاه 🕖 پنجشنبه ۲۴ دی ماه ۹۹ ساعت ۹ صبح هشتمین جلسه هدیه به «حضرت ام البنین(سلام الله علیها)» ☑️شرط ورود به کارگاه «صلوات بر محمد و آل محمد» است.🌱 ⚠️ مخصوص بانوان 💝💝💝💝💝💝💝💝💝 ✅لینک ورود به کارگاه در کانال هیئت بانوان حریم حوراء ارسال میگردد. جهت دریافت لینک به آدرس زیر مراجعه بفرمایید👇 eitaa.com//harime_haura
به نام حضرت جان افرین...♡🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺آدرس تک تکتون رو ندارم🚶‍♀ 🌼تا گل محبت تقدیمتون کنم☺️ 🌸پس زحمت بکشید خودتون🙊 🌼از این گل های زیبا بردارید😍 🌺تقدیم به شما عزیزان باوفا😘 🎀 ♡   (\(\     („• ֊ •„)  ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوشیتو خوشگل کن😍 🌈 🍭 🎀 ♡   (\(\     („• ֊ •„)  ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹بسم رب الشهداء و الصدقين🌹 💞 قرار عاشقی 💞 👤عرض سلام و وقت به خير دارم خدمت گل دخترای حریم حورا یی عزيز👋🌺 باز هم قرار عاشقی و باز هم مهمانی💝 از بهشت و شهر و دیار خودمان یزد هستند😍 زياد منتظرتون نذارم😉! با هم بريم سراغ مهمون 💐امشبمون محر علی جان، بسم الله شروع کنیم....☺️💐 💓 🌼 ┈••✾•✨ @harime_hawra✨•✾••┈
سلام دوستای خوبم 😊✋، من محر علی یزدی هستم که امروز مهمون جمع دوست داشتنی شما هستم 🌸 💓 🌼 ┈••✾•✨ @harime_hawra✨•✾••┈
دقیقا محرم 🏴 سال 1345 در خانواده کشاورز🌾 و مذهبی در رو ستای یوسف آباد چشم به جهان گشودم👶🏻، من فرزند هفتم😍 خانواده بودم . علاوه بر این که به پدر در کشاورزی 🌱 کمک میکردم با جدیت در به تحصیل علم 📚می پرداختم و به محض تشکیل بسیج در روستا به بسیج رفتم و جزء اولین🏆 کسانی بودم که وارد بسیج شدم🤗. در سال 1361در سن 16 سالگی به ندای رهبر و مقتدای خودم، امام خمینی (ره) لبیک✊ گفتم و عازم جبهه های کردستان شدم 😌 که در آن مقطع کانون مبارزه 🛡با منافقین و گروهک های کومله و دمکرات بود 💓 🌼 ┈••✾•✨ @harime_hawra✨•✾••┈
بعد از سه ماه حضور در کردستان 😇عازم جبهه های جنوب شدم و در آن دوره که 17سال بیشتر نداشتم🙃به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمدم☺️ و لباس مقدس سپاه را بر تن کردم. روزی که می خواستم بروم مادر خیلی بی تابی😔 میکرد و دنبال بهانه ای برای گریه😭 کردن بود وقتی به آنجا رفتم دو ماه بود که خانواده از من خبری نداشتند و به خانه 🏠نرفته بودم😟 آن سال محصول کشاورزی مان خوب نشده بود😕و مجبور بودیم سرِ زمین بیشتر تلاش کنند و زحمت💪 بکشند 💓 🌼 ┈••✾•✨ @harime_hawra✨•✾••┈
به همان مقدار کم هم راضی بودیم و قانع😊؛ چون تنها درآمد خانواده از این را تأمین می شد. یکسالی می شد که پدرم فوت😓 کرده بود. از مادر هم سن و سالی گذشته بود؛ خصوصاً با پا دردی 😖که داشت زیاد نمی توانست کار کند. بنابراین، وظیفه من و خواهرم سخت تر شده بود. قرار بود حاج احمد، یکی از برادرانم همان سال 1364 به مکه 🕋عازم شود. و در این شرایط بود که از من هم دو ماهی هیچ خبری نداشتند😰❣ 💓 🌼 ┈••✾•✨ @harime_hawra✨•✾••┈
در عملیات پیروزمندانه🙌 والفجر 4 شرکت کردم و بر اثر اصابت تیر🔫 به دست و کمر به درجه جانبازی نائل شد م و به جهت اخلاص و عزم راسخ،علی رغم تصمیم پزشکان با دستِ در گچِ خود مجدداً عازم جبهه ها شدم 😌 به عنوان یکی از ارکان گردان مقداد و سپری نمودم و مراحل آموزش فرماندهی در لشگر 27 حضرت رسول (ص) رشادت ها از خود نشان دادم😉 و ضمن پیکار در جبهه ها به تحصیل خود نیز ادامه می دادم. .تا اینکه در تاریخ 27 مهر ماه سال 1364 و در سن 19 سالگی به عنوان مسئول تیم شناسایی در خاک عراق بر اثر انفجار💣 مین تله ای در منطقه قلاویزان به درجه رفیع 🥀شهادت نائل آمدم و به آرزوی دیرینه ام رسیدم. ویکی از بارزترین خصوصیات من اخلاص و عشق💞 به🌸 امام حسین (ع) 🌸 و شب زنده داری آن عزیز بود 💓 🌼 ┈••✾•✨ @harime_hawra✨•✾••┈
وصیت نامه ام ☺️ : «سعی کنیم به سخنان امام عزیز 😍با جان و دل عمل کنیم و‌ ای جوانان اینقدر به خون پاک شهیدان بی‌تفاوت نباشیم، خانواده‌های شهدا چشم انتظارند تا راه کربلای امام حسین (ع) باز شود تا ملت مسلمان ایران به زیارت مرقد پیشوای شهیدان بروند.»❣ 💓 🌼 ┈••✾•✨ @harime_hawra✨•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی تو بچگی مامانم به زور لباسی رو تنم میکرد😅😂 🎀 ♡   (\(\     („• ֊ •„)  ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛
ها برای درس خوندن 🌸 •• راحت تر درس بخونیم .💛. •• کنار پنجره درس📚 نخونین چون حواستونو پرت میکنه و باعث میشه که دیر تر درستونو کامل کنین .💕. •• بهتره قبل از درس خوندن میزتونو تمیز کنین تا اعصابتون خرد نشه .🌸. •• جلوی تلوزیون مشق ننویسین چون حواستون پرت میشه .🥺. •• بهتره یه جآی ساکت و مرتب درس بخونین 🧡 •• چیزآی مهم رو با خودکار آبی🖌 بنویسین چون بیشتر تو ذهنتون میره .😉 😎 📚 🎀 ┈••✾•✨ @harime_hawra✨•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽...✨ ~ღـیدانهـ⚘✿~ خیلۍدرس‌میخوند؛‌ هلاڪ‌میڪرد‌‌خودشو… هربار‌کہ‌بھش‌‌میگفتم: _بسہ دیگہ!! ‌چرا ‌انقدر خودتواذیت‌میکنـے؟! مۍگفت: _اذیتۍنیست(:✌️🏻 اولاًکھ‌خیلۍ‌هم‌کیف‌میده؛🙃 دوماًهم‌وظیفمونہ! 📚 ♢باید‌اینقدردرس‌بخونیم‌ کھ‌هیچ‌کسۍ نتونہ‌بگہ‌بچہ‌‌مسلمونا‌‌بیسوادن! *_شہید‌محمدعلے‌رهنمون🌱* . 🎀 ♡   (\(\     („• ֊ •„)  ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛
نظرات شما گل دخترا😍 فقط به هر دو تاش جواب بدید☺️ از اینکه ما را همراهی کردید سپاسگزاریم🌹 💌 🎀 ♡   (\(\     („• ֊ •„)  ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛
😍❤️ 💌 🎀 ♡   (\(\     („• ֊ •„)  ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛