❤️🌹❤️
چہ روزے شود روزے ڪہ
صبحم را با سلامِ
بہ شما خوشبو ڪنم
مولاے من
هرگاه سلامتان مےدهم
بند بند وجودم لبخندتان را
احساس مےڪند
#مولا_جان❤️
ڪوفيان با «ظهور» حسين (ع) و
ما با «غيبت» تو امتحان شديم،
بہ راستے ڪداميڪ سخت تر اسٺ!!!
ظهور....يا غيبٺ؟!
امیدغریب هاے تنها ڪجایے!
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✋سلام بر قطب عالم امڪان☀️
•••
آهاےبچہمومن🖐🏻!
آهاےتویۍڪہواسہامامحسینتزار میزنۍواشڪمیریزی!
تویۍڪہپرچمسیاھمیزنۍسردرخونتو ڪارتشدھلعنڪردندشمنامام حسین...!
حواستهستبہامامحسینزمونہ؟
حواستهستامامعصرمونخودشون گفتنمنتنهاترینوغریبترینم؟
رفیق!
عزادارےڪن،ڪمنزارواسہامامحسین!
ولۍحواسمونبہتنهاترینآقاهمباشہ
دمتگرم...!シ
🚗⃟📕⇠ #تلنگـرانه
5f4c02aad234bcc4e20369e9_-5838564514633181122.mp3
28.44M
#چله_زیارت_عاشورا🌱
#علی_فانی🦋
⏰کمتر از دوازده دقیقه
از امشبی به بعد، به عشق محرمت✨
چله گرفته ام که گُنَه کم کنم؛ #حسین✨
با خواندن #زیارت_عاشورا🤲🏻در هر روز میخواهیم گناهامون کم کنیم
#التماس_دعا🏴
#جمعه_حسینی🖤
#دختران_حریم_حورا🌱
•┈┈┈••❥••❥••┈┈┈•
♡ @Harime_hawra ♡
•┈┈┈••❥••❥••┈┈┈•
🖇♥️﷽♥️🖇
اینکه خیلی ها که نمی شناختمشان اسمم را بدانند دیگر برایم عادی شده بود😐
پله های سنگر را دوتا یکی کردم و رفتم روی پشتبام محکم و در تیررس دشمن هر سه نفرشان قد بلند چهارشانه و رزیده و حدود بیست و شش و هفت ساله بودند عضلات برآمده ساعد شان از لبه آستین تاخورده پیراهن پلنگی شان پیدا بود💪🏼
دست یکی شان دوربین بود معلوم بود که گرا میداد تکاوری که پشت تیربار نشسته بود از جایش بلند شد و دوربین را از دوستش گرفت و داد به من و گفت مهدی جلو رو ببین👀
بدوندوربین هیچ چیز معلوم نبود اما وقتی با دوربین رو به رویم را نگاه کردم دیدم چند تا عراقی انگار ۲۰۰ متر جلوتر از ما دارند داخل زمین نبشی فرو میکنند قشنگ دستشان را میدیدم که بالا و پایین میشد و مثل پتک میکوبیدند روی نبشیها 😶
کمی آن طرفتر شان هم چند تا کپه سیم خاردار تلمبار شده بود چند نفر هم با سیم خاردارها مشغول بودند.
تکاور گفت دیدیشون گفتم آره دارم میبینم گفت حواستو جمع کن من می خوام بزنمشون هر موقع دیدی دست از کار کشیدند و خوابیدن روی زمین بدون تیر ها داره بهشون میخوره همان موقع بهم بگو که صاف برم روشون گفتم باشه😁
#پارت_هشتادم
#رمان_شبانه😃📖
#دختران_حریم_حوراء🎀
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛
🌾🖤به نام خالق حســین(ع)🖤🌾
🌱الســـلام علــــیک یااباعــبداللــــه🌱
صبحتون به زیبایی حرم اباعبدالله🌻
#صبحتون_حسینی(ع)🏴
#دختران_حریم_حورا🖤
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🖤@harime_hawra ⃟🖤
┗━━━━━━━━┛
🖇♥️﷽♥️🖇
تکاور نشست پشت تیربار و شروع کرد به محض اینکه دیدم عراقیها خوابیدن روی زمین گفتم خوبه خوبه همین جا رو بزن🔫
عراقیها چسبیده بودند به زمین و کنده نمی شدند یک مدت که گذشت گفت مهدی حالا تو بیا خورده بزن گفتم من گفت آره تو بیا دیگه😍
ذوق مرگ شده بودم جستی زدم و نشستم پشت تیربار، جدای آموزش هایی که درباره ژسه و تیربارش دیده بودم یک بار قبلاً در حاشیه کارون بودیم با تیربار ژسه کار کرده بودم آن موقع چند دسته از بچههای ارتش جمع شده بودند یک جا و فرمانده شان که سرهنگ جا افتاده به نام پازوکی بود داشت به ایشان طرز صحیح کار کردن با تیربار ژسه را آموزش می داد👨🏻🏫
وقتی دیده بود کنارشان ایستادهام و تماشا می کنم از من پرسید که بلدم با تیربار کار کنم یا نه من هم با اینکه قبلاً با آن کار نکرده بودم اما با طرز کارش آشنا بودم گفتم بله و رفتم پشتش خدا را شکر خوب هم از پَسِش بر آمدم از همان موقع قلقش دستم آمده و تجربه کرده بودم😌🌱
که تیربار ژسه خیلی لگد دارد و اگر خوب و اصولی پشتش جاگیر نشوم و محکم با شانه نچسبم قنداقش سر و صورتم را داغان و پرتم میکند😶
#پارت_هشتاد_یکم
#رمان_روزانه😃📖
#دختران_حریم_حوراء🎀
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛