هدایت شده از اوراق مجازی؛ امیرحسین هدایتی
🌹
ناتوانی جنگ دارد در تنِ من با جوانی
من جوانی را نمیبینم حریف ناتوانی
کار اگر بالا بگیرد طاق من پایین میآید
آی پیری! پس کجایی تا کنی پا در میانی
#امیر_حسین_هدایتی
@ashareamirhosienhedayati
هدایت شده از اوراق مجازی؛ امیرحسین هدایتی
🌹
بدترین راه باش اما باش
روزها ماه باش اما باش
سرطان قدیمیام برگرد
سخت و جانکاه باش اما باش
ناله باد در بهارم باش
گریه باغ در انارم باش
خون پاییز در رگانم شو
خنجرِ تیز در کنارم باش
به دلم چنگ باش اما باش
ناهماهنگ باش اما باش
خطر و خون و انفجار و غبار
همهجا جنگ باش اما باش
در سرم سرگذشت خاکم باش
خوردگیهای اصطکاکم باش
باش در قطعی سیاهرگم
لحظه حتمی هلاکم باش
کشتهی خواب باش اما باش
حوض بیآب باش اما باش
زنگ بین دو استراحت من
روی اعصاب باش اما باش
غم برگشتهی درونم باش
بدترین حالت جنونم باش
رگ با پیچ و مهره بستهی من
خفگی با طناب خونم باش
زود یا دیر باش اما باش
عشق بیپیر باش اما باش
گره افتادن و بریدن من
غم تغییر باش اما باش
مرگ مظروف و ظرف در من باش
یک شنود از دو حرف در من باش
بکش و تکه تکه دفنم کن
اوج و تاثیر و ژرف در من باش
دیر یا زود باش اما باش
از سرم دود باش اما باش
اتفاق تورّم غم من
حجم کمبود باش اما باش
شامهی کورم و تو فردا باش
تنهی سوزم و تو گرما باش
آخرین نسل را نجات بده
پسر نوحم و تو دریا باش
سالها قهر باش اما باش
بند این نهر باش اما باش
سر این سادگی معامله کن
دختر شهر باش اما باش
کفنم باش خاک گورم باش
خارج از خاک گور نورم باش
من دیوانه را تمیز بده
سقف ویرانهی نمورم باش
ترکش جسته باش اما باش
خط نشکسته باش اما باش
در همین درهی کمین خورده
نعش سردسته باش اما باش
دل در خون تپیدهی من باش
نفس نم کشیدهی من باش
به هلاکت رسیدهی تو منم
به حیات آرمیدهی من باش
افق دور باش اما باش
در افق گور باش اما باش
یک بهار موقت کوتاه
گل و شیپور باش اما باش
#امیر_حسین_هدایتی
@ashareamirhosienhedayati