eitaa logo
باشگاه هواداران کتاب
173 دنبال‌کننده
383 عکس
82 ویدیو
0 فایل
ما دور هم جمع شده‌ایم تا خوب بخوانیم😊 باید زیاد مطالعه کنیم تا بدانیم که هیچ نمی‌دانیم📚 ‌zil.ink/havadaranketab ‌ارتباط با ادمین👇 @mohammadmemarbashi
مشاهده در ایتا
دانلود
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌ تا حالا خودتون رو به جای یه غول چراغ جادو تصور کردید؟! آره از همین غول‌های چراغ جادو که تو داستانا سر راه آدمای‌ضعیف سبز میشه و بهشون کمک می‌کنه! ‌ به این فکر کنید که شما یه غولِ بودید و سر راه یه آدم ضعیف قرار می‌گرفتید اصلا ضعیف‌ترین آدمی که به ذهن‌تون میاد کی هست، چه شکلیه، چه کاری میتونید براش انجام بدید؟ *** ‌ دو روایت از یه عکس، داستان یه بچه‌غول چراغ جادو هست که دلش می‌خواد به دوتا آدم ضعیف کمک کنه... دو تا آدم ضعیف که انقدر بودن، هم به خودشون ضربه زدن و هم به زیر دست‌هاشون به دوتا پادشاه! ‌ آره تعجب نکنید، گفتم شاید به این فکر کنید که مگه پادشاه هم ضعیف میشه؟! اصلا مگه پادشاهی که یه رو اداره میکنه هم میتونه آدم ضعیفی باشه؟! باید بگم آره... ‌اگه شما هم مثل من این کتاب رو بخونید می‌فهمید که چرا آخرین پادشاهان بزرگ به کمک نیاز داشتند، اونم کمک یه غول چراغ جادو اما حتی به اون غول چراغ جادو هم اجازه ندادن که بهشون کمک کنه! آخرین پادشاه‌های این کشور، اونقدری ضعیف بودن که حتی نمی‌تونستن رو از تشخیص بدن، برا همین از نزدیک‌ترین آدمایی که بهشون بودن ضربه خوردن اونقدری ضعیف‌بودن که نتونستن متوجه بشن دوستای نزدیک، میتونن از دشمن هم بدتر باشن... ‌ انقدر مغرور بودن و به این دوستاشون اطمینان داشتن که مهمترین سرمایه‌های کشور یعنی مردم رو نادیده گرفتن؛ ‌ مردم ساده‌ترین کمک‌ها هستن، در عین سادگی، کنار هم که قرار می‌گیرن، قدرتشون از قدرت غول چراغ جادو هم بیشتر میشه 💪🏻 ‌ پیشنهاد می‌کنم شما هم این کتاب رو بخونید، تا بتونید با ضعف‌هاتون مبارزه کنید و هیچ‌وقت نیاز به یه غول چراغ جادو نداشته باشید😉 https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ «‌راندن چرخ ویلچری که یک قطع نخاعی روی آن نشسته، برای اشکانه بیش از راندن یک لذت‌بخش است.» «هزینه عیادت آقای معاون و لابد چند نفر همراه از چند جانباز اعزام شده در آلمان، کمتر از هزینه اعزام یک جانباز بالای ۷۰ درصد است؟ چرا آقایان هزینه تفریحات خارج از کشورشان را از جیب سید و امثال او بر می‌دارند؟» ‌ ‌*** ‌ اشکانه به روایت مشکلات اقتصادی و اجتماعی و همچنین تغییر نگرش‌های بعد از جنگ و عراق می پردازد. چند ‌روایت مرتبط به صورت همزمان، یکی از ویژگی‌های مهم است. ‌ نویسنده داستان‌های سیدحسین، امیر، حامد و گروهبان عراقی و مهم‌تر از همه روایت اشکانه از عشقش به سیدحسین را به رشته تحریر در می‌آورد. او سعی کرده که از عشقی سخن به میان آورد که برای امروز قدری رویاپردازانه و برای جوانان دیروز مرور خاطراتی است که برای خودشان یا برای نزدیکانش اتفاق افتاده است. ‌ اشکانه چنان به سید حسین می‌ورزد که گویا جانباز 70 درصد نیست. با همه مشکلات پیش روی اشکانه، مخاطب او را جز فرشته‌ای برای سید حسین متصور نمی شود. ‌ امیر همرزم سیدحسین درگیر جریان آبی می‌شود که به سمت انحرافات بعد از جبهه و تغییر نگرش او شده است. ‌ هدف از روایت قصه امیر، مسئولینی هستند که از آب گل‌آلود قصد ماهی‌گیری دارند، اما حامد دوست دیگر سید حسین و امیر، قصد دارد جلوی انحرافات با تمام خستگی دوران اسارت بایستد. ‌ گروهبان عراقی نیز که باعث جانبازی سید حسین شده است روایت کوتاهی دارد که خود نیز به علت شیمیایی‌شدن می‌میرد. ‌ کتاب اشکانه آموزش مقاومت، ایستادگی، عشق، محبت و ایثار است. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/