باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #تنها_گریه_کن
به قلم #اکرم_اسلامی
انتشارات #حماسه_یاران
#برشی_از_کتاب 👇🏻
مچ دستهایش را گرفتم، قدرتم را جمع کردم و همانطور که عقبعقب میرفتم، به زحمت میکشیدمش سمت خودم. پاهایش تکان میخورد و ردّ خون میماند روی زمین.
نگاهش از خاطرم دور نمیشود. مات شده بود. زدم توی صورتش و فریاد کشیدم: «نفس بکش!»
ولی بیجانتر از این حرفها بود. محکمتر زدم شاید به هوش بیاید؛ فایده نداشت. دست انداختم و بچه را از شکمِ پاره زن بیرون آوردم، به این امید که حداقل بتوانم طفل معصومش را نجات دهم؛ ولی بدن سرخ و سفید نوزاد ماند روی دستم؛ بی اینکه مجال داشته باشد گریه کند و یا حتی یک نفس در این دنیا بکشد!...
***
شاید هیچ عنوانی به غیر از همین "تنها گریه کن" نتواند عمق اثر این #کتاب را در یک کلام به مخاطب بفهماند. حالا نه اینکه ارتباط دقیقی به ماجرای زندگی عجیب این مادر داشته باشد، نه! اتفاقا به دور از داستان کتاب است، ولی نزدیک به حال مخاطبی است که بعد از ورقزدن عکسهای پایانی کتاب، سر به دیوار اتاق تکیه داده و خیره به سقف در تنهایی خودش زار میزند!
حالا نه اینکه این #زندگی پر از غم و درد باشد و غصهها پردۀ دل مخاطب را پاره کند؛ نه! حماسهاش اشک دارد، #عشق و شورش اشک دارد، شبنخوابیهایش اشک دارد، معجزههایش اشک دارد!
حالا نه اینکه یک معجزه در طول این زندگی رخ داده باشد و همان یکی حرف این کتاب باشد، نه! زندهماندن خودش معجزه است، شفای فرزندی که جان داده معجزه است، شفای پایی که لنگ شده با پارچۀ سبزی که از حرم سیدالشهدا توسط پسرش شهیدش متبرک شده معجزه است؛ آه از این معجزهها...
این #کتاب زندگی مادر شهیدی است که خودش کم از شهیدش ندارد؛ مانند شهیدش نه غیر خدا چیزی خواسته و نه برای غیر خدا قدمی برداشته... همۀ زندگیاش در حال دویدن برای #خدا و بنگانش بوده، خانهاش را وقف #انقلاب و جنگ کرده، فرزندش را در راه خدا فدا کرده، و هنوز هم خانهاش به روی همۀ نیازمندان باز است...
مثل او شدن برای مردان دستنیافتنی است، ولی خوشا به حال بانوان سرزمینم که الگویی مانند او دارند...
رحمت خدا بر مجاهد راه حق، #اشرف_سادات_متظری و فرزند شهیدش #محمد_معماریان
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #هجده_ساله
به قلم #حمید_سبحانی_صدر
انتشارات #موسسه_ایمان_ماندگار
#برشی_از_کتاب 👇
امابیهایش میخواندند، یعنی مادر پدرش؛ برای پدرش مادریها کرده بود؛ در تمامی آن سالهای دشوار پس از وفات مادرش خدیجه، در تمامی آن تنهاییها تهدیدها و مجروحشدنها و...، او همچون مادری مهربان تسکین قلب بابا بود و تیمار زخمهای بسیارش...
#فاطمه که خود امتحان شده وادی بلا بود و داغدار مصیبت #کربلا، تسکین قلب پدری بود که عزادار بزم عزای قتیلالعبرات گردیده بود.
آری او #ام_ابیها بود؛ مادر پدرش در تمامی آن دشوارترین سالهای طلوع اسلام.
***
۱۸ساله، هجده روایت است از شناخت امابیها(س) تا شهادتگاه او.
مگر میشود پیش از وقوف در عرفات به طواف بیتالنور فاطمه(س) رفت؟!
از خصوصیات #کتاب ۱۸ساله، ترکیب جنبههای معرفتی آن حضرت با شهادتنامه اوست. هر هجده فصل کتاب با گذری بر جنبههای معرفتی بانوی عالمین(س) و با نثری ادبی آغاز میشود و در ادامه، گامبهگام با حوادث مربوط به #شهادت آن حضرت با نثر تاریخی روان پیش میرود.
در مباحث تاریخی نیز مطالب کمتر شنیده شدهای با استناد به منابع معتبر تاریخی و روایی مطرح میشود؛ دفن رسولخدا(ص) در خانه دخترشان فاطمه(س)، تعیین محل دفن #حضرت_زهرا(س)، تحریف حوادث مربوط به شهادت حضرتزهرا(س) و...
شیوه نگارش این کتاب چنان است که مطالعه آن را برای عموم مردم و همینطور اهلِتحقیق سودمند کرده است.
#فاطمیه
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب من قاسم سلیمانی هستم
به قلم #محمد_حسینخانی
انتشارات #مبشر
#برشی_از_کتاب 👇🏻
مادر آه بلندی کشید و گفت:«آنها از ایل سلیمانی هستند. ایل سلیمانی مردمانی شجاع بودند و با کسانی که ظالم بودند، درگیر میشدند.»
پدرم گفت: «زمان جنگ، وقتی دشمن به کشور ما حمله کرد، حاج قاسم و بسیاری دیگر از مردم این شهرستان و شهرهای دور و بَر به جبهه رفتند تا جلوی دشمن را بگیرند. حاج قاسم از همان جوانی شجاع بود و به خاطر شجاعتش فرمانده نیروهای استان کرمان شد.»
***
#کودکان این دوره با چشم خویش دیدهاند که #قهرمان کیست و قهرمانکُشی به چه صورت است، پس قطعاً میدانند و میفهمند که باید برای آیندۀ خودشان بجنگند.
اینها همان کودکانی هستند که در شهادت حاجقاسمسلیمانی غمگین شدند و نسبت به جنایت آمریکاییها به خشم آمدند. بیتردید کودکانِ امروز که آیندهسازان آینده خواهند بود، این جنایت را فراموش نخواهد کرد و این حادثه را سینه به سینه و نسل به نسل منتقل میکنند.
«من قاسم سلیمانی هستم» روایتگر مراحل مختلف زندگی #شهید از تولد تا شهادت برای آیندهسازان این مرزوبوم است که با زبانی کودکانه و ساده بیان شده است.
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #مالک_زمان
به قلم #گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
انتشارات #شهید_ابراهیم_هادی
«مالک زمان» خردهروایتهایی است از زندگی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی که راه و رسم مالک را پیش گرفت و اَشِّداءُ عَلَی الکُفّار، رُحَماءُ بَینَهُم بود. نویسندگان در گروه فرهنگی ابراهیم هادی، با گردآوری پنجاه داستان و تطبیق آن با کلام #امیرالمؤمنین(ع) زندگی و مجاهدتهای سرداران رشید اسلام، مالک اشتر و حاج قاسم سلیمانی را با هم ممزوج کردهاند.
در این #کتاب میخوانیم که حاجقاسم همچون الگوی خود، «مهربان با خلق» بود. «شجاعت در دل دشمن» او را به یک اسطوره و یک حریف قَدَر تبدیل کرده بود. همه او را «قهرمان در مقابل دشمن» میشناختند و خیالشان راحت بود.
گوش به فرمان ولی بود؛ حتی آن زمان که بهسختی گروهی را دستگیر کرده بود، اما به امر ولی زمانهاش آنها را آزاد کرد؛ چراکه در مرام #شیعه علی(ع) نیست که به مهمان خود آزاری برساند؛ حتی اگر مهمان، پدرت را کشته باشد.
«غذای کرمانی» را بین همکاران و درجهداران و سربازان بهطور مساوی تقسیم کرد. مقام و قدرت برایش ملاک نبود. برادری و مساوات را رعایت میکرد. در هیچ شرایطی «نماز شب» را ترک نکرد و «پتوی نرم» را ترجیح نداد. در حفظ «اموال مردم» حتی در معرکه #جنگ میکوشید. برای یک شب خوابیدن در خانه یکی از اهالی سوریه در بوکمال، نامۀ طلب «حلالیت» نوشت و از او خواست که پس از بازگشت به خانهاش با او تماس بگیرد تا هزینۀ یک شب اقامت را برایش واریز کند. حقی را ناحق نمیکرد. «جنگ یا انتقام» را با هم نمیآمیخت.
«آرامش در چهره» او حتی در مواجهه با دشمنان از بین نمیرفت و ذرهای ترس در وجودش زبانه نمیکشید. بندۀ زر و سیم و قدرت نبود و در پاسخ به پیشنهاد برای نامزدی ریاست جمهوری، با خندهای مثالزدنی گفت: «من نامزد گلولهها و خمپارههام. بگذار قدرت به دست اهلش برسد. من نامزد شهادت هستم...»
این «ژنرال خاکی» ایران «سرباز ولایت» بود و«عموقاسم» دختران و پسران شهدای #مدافع_حرم.
هیچکس را نمیتوان با اهلبیت مقایسه کرد؛ حتی صحابه خاص آنها؛ اما میشود به مقامی رسید که امامِ زمانهات در وصفت خطبهها بخواند و در فراق از دست دادنت بگرید و اَلّلهم اِنّا لانَعلَمُ مِنه اِلّا خَیرا را تکرار کند.
کتاب «مالک زمان» داستانهایی برگرفته از سخنان امیرالمؤمنینعلی(ع) به مالک اشتر است که مصادیق عینی در خاطرات سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی داشته و مطابق با آن گردآوری شده است.
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #من_او
به قلم #رضا_امیرخانی
انتشارات #افق
«منِ او» از نظر من يكي از رمانهاي اصيل ايراني و بهترين اثر رضا اميرخاني است.كمتر كسي وجود دارد كه علاقهمند مطالعۀ #كتاب و #رمان باشد و {من او} را نخوانده باشد.
رمان با دو زاویۀ دید سوم شخص (راوی) و اول شخص مفرد (علی فتاح) در دوازده فصل روایت میشود.
#علی_فتاح شخصيت اصلي داستان است که محور حوادث به طور عمده، حولِ سرگذشت او و خاطراتش از «قوم و قبیله ی فتاحها و...» میگردد.
#نویسنده ضمن بیان و توصیف دقیق جزئیات؛ مفاهیم و موضوعات عامّ مد نظرش را بدون اشارۀ مستقیم، به ذهن مخاطب منتقل ميكند. در این رمان، دو عنصر فرم و محتوا بهخوبي به يكديگر پيوند خوردهاند.
نویسنده در اکثر بخشهای رمان، چه از زبان خودش و چه از زبان «علی فتاح» و دیگر شخصیتهای داستان، خاطرههایی از دوران گذشته را یادآوری میکند که برگرفته از فرهنگها، آداب و رسوم، و ارزشهای دینی، اخلاقی و انسانی انسانهاي تهرانِ قدیم است.
پرداختن به #تهران خصوصاً تهران قديم يكي از ويژگيهاي بارز داستانهای اميرخانی است. در سراسر روایت، حس دردمندانۀ «نوستالژی» بر همۀ وقایع و شخصيتها سایه افکنده است. آدمهایی که جوانمردی، درویش مسلکی و پایبندی به اصول و آرمانهای والای دینی، در رگ و ریشۀ آنها جاری و ساری بود. در واقع از نحوۀ همین خاطرهگوییها است که فرم و ساختار رمان به تدریج شکل گرفته و قوام مییابد.
رمان گرايشات انقلابي دارد و آن را در جایجای داستان ميتوان ديد. «سيدمجتبي نوابصفوي» يكي از شخصيتهاي محبوب داستان است و ضديت با پهلوی غلظت فراواني در روايت دارد. در بخشی ديگر از #داستان نويسنده به #انقلاب الجزاير ميپردازد و تلاش آزاديخواهان اين كشور را ستايش ميكند و در پايان نيز به نحوي رمانتيك داستان را با مفاهيم #شهادت و #دفاع_مقدس پيوند ميزند.
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/