دخالت در زندگی دیگران ممنوع
مخصوصا در زندگی فرزندان
روزے سه وعده
به خودمون بگیم زندگی مردم
به ما مربوط نیست شاید افاقه ڪرد!
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
23.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بد حجابی و بی حجابی نتیجه بی غیرتی مردان!
خدا مردی که غیرت ندارد را لعنت می کند!
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
#سیاست_زنانه
💗ابراز علاقه به همسر:
مهم نیست چندسال از ازدواجت گذشته و چندتا بچه داری و چقدر دعوا و ناراحتی داشتید .
هر وقت بهت گفت یه چیزی بپوش سرما نخوری، مواظب خودت باش، زود برو خونه، و...
👈 تو هم در جوابش بگو: منم دوستت دارم.
با تکرار این حرفها، خیلی چیزا تغییر میکنه و بهتر میشه، .
حتی اگر انکار کنید و بگین نههه شوهر من اینطوری نیست و اهل اینجور حرفا نیست!!❤️❤️❤️
کوچکترین نتیجه ش اینه که قلب همسرتون پر از عشق شما میشه و میفهمه زنی که روبروشه دوستش داره.
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
#امام_زمان عج
دوخت چادر تا ظهور امام زمان عج فقط 5 هزار تومان!
#جمعه
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
@Farsna(10).mp3
1.04M
بد اخلاقی در#همسرداری
🎙عاقبت بداخلاقی...آیتالله ناصری
#درس_اخلاق
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
#پارت_شصت_و_دوم از #رمان_جان_من #عاشقانه و #مذهبی در اتاق را گشودم و مادر را دیدم که از دل درد روی
#پارت_شصت_و_سوم
از #رمان_جان_من
#عاشقانه و #مذهبی
همچنانکه در اتاق را باز میکردم، گفتم: «قبل از اینکه مامان حالش بد شه، برای خودمون شام گذاشته بودم. » و خواستم بروم که چیزی به خاطرم رسید و تأ کید کردم: «اگه مامان دوباره حالش بد شد، خبرم کن! »
و عبدالله با گفتن «باشه الهه جان! » خیالم را راحت کرد و رفتم. در اتاق را که باز کردم، دیدم مجید همانطور که روی مبل نشسته، از خستگی خوابش برده است. آهسته در را پشت سرم بستم و به آشپزخانه رفتم.
خوشبختانه مجید هوشیاری به خرج داده و شعله زیر غذا را خاموش کرده بود. غذا را کشیده و میز شام را چیدم که از صدای به هم خوردن قاشقها چشمانش را گشود و با دیدن من با لحنی خواب آلود پرسید: «چی شد الهه جان؟ » سبد نان را روی میز گذاشتم و پاسخ دادم: «خوابید. » سپس لبخندی زدم و با شرمندگی ادامه دادم: «مجید جان! ببخشید شام دیر شد. » و با اشاره دستم تعارفش کردم.
خسته از جا بلند شد و به سمت آسپزخانه آمد و با مهربانی همیشگی اش دلداری ام داد: «فدای سرت الهه جان!إنشاءالله حال مامان زود خوب میشه! » و همانطورکه سر میز مینشست، پرسید: «میخوای فردا مرخصی بگیرم مامان رو ببریم برای آزمایش؟ »
فکری کردم و جواب دادم: «نه. تو به کارِت برس. اگه مامان قبول کنه بیاد، با عبدالله میریم. »
شرایط سخت و ویژه کار در پالایشگاه را میدانستم و نمیخواستم برایش مزاحمت ایجاد کنم، هر چند او مهربانی خودش را نشان میداد. چند لقمه ای که خوردیم، مثل اینکه چیز ناراحت کننده ای بخاطرش رسیده باشد، سری جنباند و گفت: «الهه جان! تو رو خدا بیشتر به خودت مسلط باش! میدونم مادرته، برات عزیزه، ولی سعی کن آرومتر باشی! »
و در مقابل نگاه متعجبم، ادامه داد: «من تو بیمارستان وقتی تو رو میدیدم، دیوونه میشدم! هیچ کاری هم از دستم بر نمی اومد. حال مامان هم ناراحتم کرده بود، ولی گریه تو داغونم میکرد! »
آهنگ صدایش با ترنم عشق دلنشینش، تارهای قلبم را لرزانده و گوش دلم را نوازش میداد. سرمست از جملات عاشقانه ای که نثارم میکرد، سرم را پایین انداخته بودم تا لبخندی را که مغرورانه بر صورتم نشسته بود، پنهان
کنم و او همچنان میگفت: «الهه! من طاقت دیدن غصه خوردن و ناراحتی تو رو ندارم! »
سپس با چشمان کشیده و جذابش به رویم خندید و گفت: «هیچ وقت فکر نمیکردم تو دنیا کسی باشه که انقدر دوستش داشته باشم... »
و این آخرین کلامی بود که توانست از فوران احساسش به زبان آورد و سپس آرام و زیبا سر به زیر انداخت. ای کاش زبان من هم چون او میتوانست در آسمان کامم بچرخد و هنرنمایی کند. ای کاش غرور زنانه ام اجازه میداد و مُهر قلبم را میگشود و حرف دلم را جاری میکرد. ای کاش میشد به گوش منتظر و مهربانش برسانم که تا چه اندازه روشنی چهره اش، دلنشینی آهنگ صدایش و حتی گرمای حس حضورش را دوست دارم، اما نمیشد و مثل همیشه دلم میخواست او بگوید و من تنها به غزلهای عاشقانه احساسش گوش بسپارم و خدا میداند که شنیدن همین چند کلمه کافی بود تا بار غم و خستگی ام را کنار میز شام و در حضور گرمش فراموش کنم و با آرامشی عمیق به خواب روم.
آرامشی که خیال شیرینش تا صبح با من بود و دستمایه آغاز یک روز خوب شد. گرچه نگرانی حال مادر هنوز بر شیشه شادی ام ناخن میکشید و ذهنم را مشوش میکرد. تشویشی که همان اول صبح و پیش از شروع هر کاری مرا به طبقه پایین کشاند. در را که گشودم با دیدن مادر که مثل هر روز در آشپزخانه مشغول کارهای خانه بود، دلم غرق شادی شد. با صدایی رسا سلام کردم و پیش از آنکه جوابم را بدهد، در آغوشش کشیدم و رویش را بوسیدم.
هر چند صورتش زرد و پای چشمانش گود افتاده بود، اما همین که سرِ پا بود و سرِ حال، جای امیدواری بود. نگاهش کردم و با خوشحالی گفتم: «مامان! خدا رو شکر خیلی بهتری، من که دیشب مُردم و زنده شدم! »
لبخندی زد و همچنانکه روی گاز را دستمال میکشید، گفت: «الحمدالله! امروز بهترم. »
ادامه دارد ...
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
🍃🌸🍃
📌 چطور #خشم مان را کنترل کنیم؟
🔶فکرهاتون رو بررسی کنید
اگه زیاد عصبی میشید یا شدت عصبانیتتون بالاست، برگردید و ببینید چه فکرهایی تو سرتونه؟
البته این کار سخته چون گاهی این فکرها انقدر سریع هستن که متوجهشون نمیشیم؛ اما اگه عمیق بشید، حتما میتونید پیداشون کنید. دنبال فکرهایی بگردید که انعطافناپذیرند. مثلا: «فلانی نباید این کار رو میکرد!»
🔶فکرهاتون رو انعطافپذیر کنید
این جمله شاید گفتنش ساده باشه، اما انجام دادنش قطعا سخته. شما بعد از اینکه افکار انعطافناپذیرتونو پیدا کردید، حالا سعی کنید که کمکم، انعطافپذیرشون کنید؛ مثلا به خودتون بگید: «چقدر خوب میشد که آدمها کارشون رو درست انجام میدادن، اما حالا هم دنیا به آخر نرسیده». حتی گفتن بدون باور داشتن این موضوع هم کمک کنندست.
🔶 تمرین کنید
اینکار نیاز به تمرین و تمرین و تمرین داره. هر روز سعی کنید احساسات مختلف و فکرهایی که باعث میشه اون احساسات رو داشته باشید رو بررسی کنید تا بتونید موقع خشم از این تکنیک استفاده کنید. اما تا زمان رسیدن به این مهارت، بهترین تکنیک برای کنترل خشم، ترک کردن محیطیه که باعث خشمتون میشه.
═══✼🍃🌹🍃✼══
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
🌸اگه این عادات رو کنار بذارید ده سال در زندگی جلو میفتید 👌
▫️رفت و آمد با آدم های بیهدف و تنگ نظر...
▫️خوشگذرانی بیش از اندازه...
▫️پول خرج کردن بیشتر از درآمد...
▫️بهانه گیری...
▫️مشخص نکردن اهداف کوتاه و بلند مدت...
▫️طلبکاربودن از زمین و زمان...
▫️تلاش برای تحتتاثیر قرار دادن دیگران...
▫️نادیده گرفتن سلامتی...
▫️بیبرنامه بودن...
═══✼🍃🌹🍃✼══
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
#همسرداری
🤦♀️ وقتی زنی ناراحته برای حل مشکلش نیازمند کسی هست که به حرفهاش گوش بده.
🙏 در مواقع ناراحتی نباید #زن را به حال خودش رها کنید چرا که روحیه اش خرابتر میشود.
═══✼🍃🌹🍃✼══
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
🍃🌸🍃
🔹 اگه پیش اومده براتون
که روزایی رو پشت سر بذارید
که بعدش به خودتون بگید
اگه فلانی نبود، من از غم میمُردم،
🔹 اون فلانیای که شما رو تو روزای کُشنده از غم، زنده نگه داشته رو نگهش دارید برا تمام روزای عمرتون!
🔹اون بزرگترین غنیمتیه که شما تو جنگِ با روزگار به دستش آوردید!
👈 از دستش ندید! 😊
═══✼🍃🌹🍃✼══
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
چیزی که برندهها را
از بازندهها جدا میکند،
واکنشی است
که در مقابل بالا و پایینهای #زندگی
از خود نشان میدهند.
مقاومت و تلاش بیشتر یا تسلیم؟
انتخاب با شماست...
═══✼🍃🌹🍃✼══
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
❤️❤️
تفاوتها
غالبا #زنان در جوانی، مهربان و در پیری تهاجمی و خشن می گردند.
و این در حالیست که اغلب #مردان در جوانی، خشن و خودخواه و در پیری ، مهربان می شوند.
👌تفاوتها رو بشناسیم تا سازگارتر زندگی کنیم .
═══✼🍃🌹🍃✼══
💞 به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚