eitaa logo
حیات طیبه
413 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2هزار ویدیو
36 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
! 🌷 سال ٧۴ یا ٧۵ بود که عراق اجازه داد، مناطقی را نزدیک سعیدیه و بستان که بسیار به نقطه صفر مرزی نزدیک است تفحص کنیم. ما گروهی از بچه‌هاى سپاه را که اکثراً کارمند قدیمی شرکت نفت اهواز بودند؛ جمع کردیم. آن‌ها زمان جنگ آشنا به بحث تخریب بودند و به همین دلیل می‌توانستند به عنوان مین‌ياب برای تفحص این مناطق به ما کمک کنند. تعداد زیادی جسد از آن منطقه کشف شد. 🌷مسئول گروه برای ما تعریف کرد که «یک شب در جایی گودالی پیدا کردیم که می‌دانستيم که در آن‌جا شهید مدفون است، اما انتهای کار بود که خسته شده بودیم و از تفحص دست کشیدیم. پس از ساعت‌ها تفحص چند عدد پلاک و لباس بسیجی که در آن منطقه پیدا کرده بودیم نشان دهنده این بود که در آن‌جا پیکر شهید وجود دارد. از خستگی خوابیدیم در خواب دیدم شهیدی آمد و گفت:.... 🌷....گفت: «چرا کار را ادامه ندادید، من بچه زنجان هستم، ما منتظر شما بودیم، آمدم؛ بگویم امشب باران شدیدی می‌آيد و منطقه را آب می‌گيرد. من به همراه ١٢ نفر دیگر که مجموعاً ١٣ نفر می‌شويم با هم به جبهه اعزام شدیم و پیمان بسته‌ايم که یا همه با هم شهید بشویم یا همه همدیگر را شفاعت کنیم. اگر امشب ما را پیدا کردید هر ١٣ نفر را به شهرمان منتقل کنید و چنان‌چه نتوانسته‌ايد؛ همه ١٣ نفر را پیدا کنید؛ مابقی را منتقل نکنید! زیرا طبق عهدی که بسته‌ايم؛ باید همه با هم در یک منطقه باشیم.» 🌷از خواب بیدار شدم و بسیار متعجب از محتوای خواب بودم اما توجهی نکردم. صبح شد متوجه شدم نیمه شب باران شدیدی آمده و همه آن گودال را آب فرا گرفته است. وقتی به اهواز آمدم جریان را تعریف کردم، اما همگی در صحت این خواب شک داشتیم. اسم دو یا سه نفر از شهیدان در ذهنم مانده بود به همین دلیل تلفنی پیگیر نام این شهیدان شدیم از منطقه مورد نظر به ما گفته شد که این دو شهید به همراه ١١ شهید دیگر همه در یک‌جا بوده‌اند و همه با هم به شهادت رسیده‌اند؛ به این ترتیب از صحت خواب اطمینان پیدا کردیم.» : سردار علی‌اصغر گرجی‌زاده، فرمانده سپاه حفاظت هواپیمایی ࿐჻ᭂ⸙🍃🌷🍃⸙჻ᭂ࿐ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe