eitaa logo
سلام طبیب(سبک حیات)
484 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
97 فایل
☎️شماره تلفن وقت ویزیت: 04133363732 معرفی محصولات @shop_hayatt ادمین فروشگاه @salaam_shop_admin ادمین مشاوره و آموزشی @admin_110_19 🗺آدرس: مارالان، چهار راه چهارسوق، خ پاشایی، مجموعه سبک زندگی حیات
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 بـرای سـلامـتـی ذهـنتـان ، هـر روز یـک جـرعـه کـتــاب بنـوشـید... ‎‌‌‌‎   ‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎ ‌‌✾࿐༅✧☕️✧ ༅࿐✾ بفرمایید👇 با پوتین پاشنه پایم را که فشار داد، درد شدیدی را تحمل کردم و سعی کردم جلوی ناله‌ام را بگیرم. منتظر بودیم ما را به بغداد ببرند. نمی‌دانستم بغداد بهتر است یا بدتر. نزدیک غروب بود، بچه‌ها سوار اتوبوس شدند. با آن وضعیت جسمی، نمی‌توانستم روی صندلی بنشینم. در راهروی اتوبوس دراز کشیدم. نگاه غم‌آلود اسرا یادم مانده، بعضی بچه‌ها با دیدن وضعیتم گریه😭 کردند. اتوبوس که به طرف بغداد می‌رفت با خودم گفتم : «شاید دارم خواب می‌بینم و همه این‌ها کابوس است. مثل آدمی که خواب بدی می‌بیند و در عالم خواب به خودش می‌گوید از خواب که بیدار شوم، همه چیز تمام می‌شود!» هرچقدر از استان میسان عراق دورتر می‌شدیم به کربلا ♡نزدیک‌تر می‌شدیم. نزدیکی‌های بغداد، یکی از دژبان‌ها به بچه‌ها گفت : « کربلا♡ سبعین کم، کربلا♡ هفتاد کیلومتر». نام کربلا♡ که برده شد، بغض کهنه اسرا ترکید.😭 گویی دجله از چشم‌ها جوشید. صدای گریه 😭اسرا بلند شد. بلند بلند زدم زیر گریه.😭 امشب به بهانه آقا امام حسین‌ (ع) یک دل سیر برای دل خودم و آنچه بر من گذشته بود گریه کردم😭. : سید_ناصر_حسینی_پور