eitaa logo
حیـّان🇵🇸
876 دنبال‌کننده
687 عکس
128 ویدیو
10 فایل
حیّان: زنده؛ نام شهیدی در کربلا.. بهره‌ی هر کدام شما از زمین، به اندازه‌ ی طول و عرض قامت شماست.. - امیرالمومنین علی(ع)، خطبه‌ی۸۳ نهج‌البلاغه. ناشناس: https://daigo.ir/secret/81278163 پاسخ پیام‌هایتان: @hayyeragheb
مشاهده در ایتا
دانلود
حیـّان🇵🇸
خاطرات حریم امن سامراست که در سرم چرخ می‌خورد.. از هزار و دویست سال پیش‌تر، اردوگاه نظامی بوده، هنو
یادم می‌آید که حول و حوش ساعت نه شب رسیدیم. اولین باری بود که می‌آمدم سامرا. تصورش را بکنید، شب باشد، در کشور غریبی که از قضا عراق است، و مجبور باشی راه خلوتی را طی کنی که هر دقیقه با جمعی از مردان عرب نظامی رو به رو می‌شوی؛ عملا این منطقه ساکنان عادی نداشت، یا حداقل آن موقع نبودند! جو نظامی بودن شهر بسیار قابل حس است، ان شاءالله قسمت شود، بروید، اما واقعا حس می‌کنید که اینجا شبیه کربلا و نجف نیست، یک تکه‌ای ست جدا. تصور می‌کردم با این حالت کدر شهر، حرم همینطور باشد، اما امان از این اما..
تمام سامرا خوف بود به جز حرم تمام سامرا اندوه بود، به جز حرم تمام سامرا حس ناامنی می‌داد، به جز حرم..
انچنان حریم امن الهی‌ بود که فراموش کردم برای رسیدن به آنجا چه‌ راهی را طی کرده‌ام.. خستگی معنا نداشت، آدم حتی یادش نمی‌آید چقدر تنش بیمار و تب‌دار بوده..
تنها امنیت است، حس نیمه‌شب‌های حرم امام رضا، صحن آزادی توی حجره‌های روبه‌روی گنبد، یه همچین حسی داشت، در مکانی بسیار کوچک‌تر، و بسیار حزن‌آلود..
روی دیواره‌های کناری حرم هنوز جای گلوله بود، کاشی کاری‌ها انگار داشت می‌افتاد، حقیقتا معطلی‌اش به یک زلزله کم شدت بود، کل دیوار می‌ریخت.. تهش با این غصه بیرون می‌آیی که پسر غریب‌ست، پدر هم غریب..
مگر دردهای دل امام یکی دوتاست آخر..
حکایتی بگویم برایتان..
شرایط زمانه‌ی امام هادی (ع) آنطور بوده که دستگاه حاکمیت، بی‌ هیچ ابایی واضحا کنترل خود را بر روی ایشان نشان می‌داده. بی‌دلیل به خانه‌شان هجوم می‌بردند، می‌گشتند و می‌ریختند و می‌بردند. آنقدر سخاوتمندانه (!) که برای نیمه شبی هم دوری‌شان را تاب نمی‌آوردند، و ایشان را به بزم‌های شبانه خود می‌کشاندند؛ حالا با زور و اجبارش هم که دیگر مهم نیست..
حیـّان🇵🇸
شرایط زمانه‌ی امام هادی (ع) آنطور بوده که دستگاه حاکمیت، بی‌ هیچ ابایی واضحا کنترل خود را بر روی ایش
یکی از نیمه شب‌ها، سربازان به خانه‌ی امام می‌روند و ایشان را به قصر می‌کشانند. بزم شاهانه‌ی متوکل به راه است، مگر می‌شود شرابی نباشد؟ اینگونه دعوت خود بی‌شرمی‌ست اما بی‌حرمتی به آنجا می‌کشد که متوکل امام را چون خود می‌بیند و جام شراب را به سوی‌شان می‌گیرد.. امان، امان از حال ولی خدا در آن لحظه..
آقا می‌گوید مرا معارف بدار، و متوکل کم نمی‌آورد؛ به گمان خویش می‌تواند امام را بیازارد، می‌گوید: پس شعری بخوان!
مجلس، مجلس اعیان و اشراف است. همه یا تاجرند، یا ولیعهد و شاهزاده، یا خاندان خلیفه‌ند و یا دوستان خلیفه. پیچیده در لباس‌های زر بافت و صاحب تخت‌های روان، و منسوب به مقام‌هایی از دستگاه خلافت و فرمانروایی. امام ابتدا از خواندن شعر خودداری می‌کنند، اما گویی متوکل خود نیز مایل به هلاکت خود بود، که اصرار می‌کند..
سرانجام، امام در مجلسی با آن خصوصیات چنین می‌خوانند: پادشاهان بر فراز قله‌ی کوه‌ها، عمر خویش را سپری کردند در حالی‌که نگهبانانی نیرومند آنها را حراست می‌کردند.اما قله‌های بلند سودی برای آنها نداشت و بعد از دورانی که با عزت سپری کردند، از دژ‌ها و قلعه‌های محکم خویش به پایین کشیده شدند. در گودال‌هایی (بخوانید قبرهایی!) جای داده‌ شدند و چه بد مکانی‌ست قبر‌های آنان. پس از مرگ‌ آنان، کسی رو به‌شان فریاد برمی‌آورد که کجاست آن دستبندها، تاج‌ها و زیورآلات؟ کجاست چهره‌هایی که در ناز و نعمت بودند و در برابر آنان پردع‌های رنگارنگ آوریخته می‌شد؟ در این هنگام قبر از طرف آنان با زبان گویا چنین می‌گفت که کرم‌های زیر خاک بر آن چهره‌های نازپرورده راه می‌روند، زمان درازی آنها خوردند و نوشیدند و امروز خود خوراک و طعمه‌ی کرم‌ها هستند..
هدف اصلی متوکل، مخدوش کردن چهره‌ی معنوی امام نزد مردم بود، اما ایشان هر مرتبه با انجام کار زیرکانه، مخالفت خود و اجبار دستگاه خلافت را به بهترین شکل نشان می‌دادند..
- محبوب مهجور زندگی‌مان کتابِ خدا، ولی خدا و ذات جلاله‌‌ی الله ست..
لینک ناشناس‌مان تغییر کرده اگر سخنی گفته‌اید که پاسخ ندادیم، دوباره بفرمایید.. - https://daigo.ir/secret/81278163
هدایت شده از حیـّان🇵🇸
مومن کَتوم است و این کتمان، فقط به اَسرار مگو نیست، که کتمان درد و رنج هم هست. تو چه حقی داری آنچه را که دوست به تو داده، نه با دوست، که با دشمن او در میان بگذاری؟ آن قدر کم تحمل هستیم که درِ دلمان را باز گذاشته ایم و هر کس در آن، خانه گرفته، هرکس از آن خبر دارد. - حرکت؛ علی صفایی حائری. از صفحه‌ی ایتا توییت.
ایکه به عشقت اسیر خیل بنی آدمند سوختگان غمت، با غم دل خرمند..
هر که غمت را خرید، عشرت عالم فروخت باخبران غمت، بی خبر از عالمند..
جالب‌ست که گاهی بعضی ناشناس‌ها پر واضح است از یک شخص‌اند، در قالب‌هایی متفاوت، نمیدانم اما به چه نیت، نمیدانم!
پاسخ ناشناس‌ها: - https://eitaa.com/hayyeragheb
ما می‌رویم، و خاطرات‌مان می‌مانند؛ گاهی بقای سروی در حیاط از عمر آنکه او را کاشته بیشتر می‌شود.. ..
هدایت شده از فآش
«علق قلبك بالله فالله لا يؤذي احد» . قلبت را به خداوند گره بزن که او هیچکس را نمی‌آزارد....
- حبیب و محبوب..
- به واقع، دنیا در مَثل به ماری می‌ماند که دست کشیدن به آن نرم و خوشایند است، ولی زهری بس کشنده دارد. ظاهرش دعوت‌ کننده‌ است و باطنش طرد کننده. دنیا طریقی است تاریک و ظلمانی و دهشتناک. در این سرای پر گزند، هر کس که دست در دست امامی راهنما نهاد و قدم بر قدم‌گاه او گذاشت و به نور حکمت تو حرکت کرد، توانست راه را از بیراه بشناسد و بی‌زحمت و به سلامت به سرمنزل مقصود برسد. - اقیانوس مشرق؛ مجید پورولی کلشتری.
- https://www.irna.ir/amp/85348498/ اگر بدانیم هر روز بعد از نماز، چه دعایی و با چه مضمونی می‌خوانیم، خیلی بهتر است. وقتی آدم ته چیزی را در بیاورد، از عمق جان هم دوستش می‌دارد.. - شرح دعای یا من ارجوه از زبان رهبر🌱..
- توسلنا بک.. 🌱
دعای‌مان کنید امشب همه را دعا کنید خاصه آنهایی که ازشان کدروتی بر دل دارید.. طلب خیر برای چنین کسی معجزه می‌کند..
⁃⁃ ليلة الرغائب رغبت يعنی ميل، نه آرزو. ليلة الرغائب به معنایِ شبِ آرزوها نيست بلکه شبِ رغبت‌ها، گرايش‌ها و مَجذوب‌شدن‌هاست. ميل و شوق در برابر مهرِ خدا را می‌گويند رغبت، در مقابلِ رهبت یعنی هراس از قَهر و جلالِ خدا. خدایِ سبحان جَنّاتی دارد كه ما را به آن‌ها تَرغيب كرده و برای روحِ ما هم بهشتی دارد كه ما را به آن هم تَرغيب كرده. امیدواریم در این شب، رغبتِ ما با رهبتِ ما هماهنگ باشد. - آیت‌الله جوادی‌آملی -