🥀امام(عليه السلام) در بخش آخر اين نامه اشاره به مطلب مهمى مى کند که دستاويز اصلى طلحه و زبير در خروج بر ضد امام و روشن کردن آتش جنگ جمل بود و آن اينکه آنها قتل عثمان را که خود از عوامل اصلى آن بودند به امام که دامانش از آن پاک بود نسبت داده و آن را دليل بر بيعت شکنى خود قرار دادند، مى فرمايد: «شما چنين پنداشته ايد (و به دروغ تبليغ کرده ايد) که من قاتل عثمانم. بياييد ميان من و شما کسانى حکم کنند که هم اکنون در مدينه اند; نه به طرفدارى من برخاسته اند نه به طرفدارى شما سپس هرکس به اندازه جرمى که در اين حادثه داشته محکوم و ملزم شود»; (وَقَدْ زَعَمْتُمَا أَنِّي قَتَلْتُ عُثْمَانَ، فَبَيْنِي وَبَيْنَکُمَا مَنْ تَخَلَّفَ عَنِّي وَعَنْکُمَا مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ، ثُمَّ يُلْزَمُ کُلُّ امْرِئ بِقَدْرِ مَا احْتَمَلَ).
ماجراى قتل عثمان بهانه اى بود براى کسانى که بر ضد امام قيام کردند; طلحه و زبير از يک سو و معاويه از سوى ديگر. گرچه حوادث زمان عثمان مى رفت که تاريخ اسلام را از نظر بپوشانند ولى در عين حال گوياست و نشان مى دهد قاتلان عثمان و معاونان آنها چه کسانى بودند. به يقين طلحه از کسانى بود که آشکارا به اين مسأله دامن مى زد و زبير پنهانى و مخفيانه. و امام(عليه السلام) فرزندان خود حسن و حسين را فرستاد تا بر در خانه عثمان بايستند و جلوى هجوم مردم را بگيرند شايد با ديدن فرزندان رسول خدا دست بر دارند و حمله نکنند.
امام بارها عثمان را نصيحت کرد و راه صحيح را که عذرخواهى از مردم و کنار زدن اقوام و بستگانش از مناصب مهم حکومت و از غارت بيت المال بود به وى نشان داد ولى متأسفانه او چنان غرق در خطا شده بود که راه بازگشتى براى خود نمى ديد، چون ضعيف بود و قدرت تصميم گيرى در اين زمينه نداشت. به همين دليل، امام افراد بى طرف در مدينه را براى حکميت پيشنهاد مى کند که آنها گواهى دهند سپس حکم کنند چه کسى دستش به خون عثمان آلوده شده بود.
آن گاه امام آن دو را مخاطب ساخته مى فرمايد: «اى دو پيرمرد کهنسال! (که خود را از پيشگامان و شيوخ اسلام مى دانيد و آفتاب عمرتان بر لب بام است) از عقيده خود برگرديد (و تجديد بيعت کنيد يا لا اقل دست از آتش افروزى جنگ برداريد و به کنارى رويد) زيرا الان مهم ترين چيزى که دامان شما را مى گيرد 🥀
7️⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀سرافکندگى و ننگ و عار است (آن هم به عقيده شما) ولى ادامه اين راه هم سبب ننگ (شکست در جنگ) است و هم آتش دوزخ والسلام»; (فَارْجِعَا أَيُّهَا الشَّيْخَانِ عَنْ رَأْيِکُمَا، فَإِنَّ الآْنَ أَعْظَمَ أَمْرِکُمَا الْعَارُ، مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَجَمَّعَ الْعَارُ وَالنَّارُ، وَالسَّلاَمُ).
ابن قتيبه در کتاب الامامة والسياسة مى گويد هنگامى که اهل مصر بر عثمان شوريدند و خانه او را محاصره کردند، طلحه از کسانى بود که هر دو گروه را بر ضد عثمان مى شورانيد. حتى مى گفت: عثمان به محاصره شما اعتقادى ندارد چون آب و غذا به او مى رسد; نگذاريد آب و غذا براى او ببرند.(5)
ابن ابى الحديد نيز درباره زبير مى نويسد: او به مردم مى گفت: عثمان را بکشيد چون دين و آيين شما را دگرگون کرده و هنگامى که به او گفتند: چه مى گويى در حالى که پسرت بر در خانه عثمان ايستاده، از او دفاع مى کند. او گفت: من ناراحت نمى شوم اگر عثمان را بکشند هرچند قبل از او پسرم هم کشته شود.(6)
امام(عليه السلام) بارها در خطبه ها يا نامه هاى نهج البلاغه اشاره به بهانه جويى رسواى طلحه و زبير در مسأله قتل عثمان مى کند و آنها را از شرکاى قتل مى شمارد; چيزى که در تواريخ نيز صريحا آمده است.
قابل توجّه اينکه ابن قتيبه در الامامة والسياسة نيز چنين آورده: هنگامى که عايشه در بصره خطبه مى خواند و آنها را به خون خواهى عثمان تشويق مى کرد، مردى از بزرگان بصره برخاست و نامه اى نشان داد که طلحه جهت تشويق به قتل عثمان براى او نوشته بود. آن مرد در آن مجلس خطاب به طلحه کرد و گفت: اين نامه را قبول دارى؟ طلحه گفت: آرى. آن مرد گفت: پس چرا ديروز ما را به قتل عثمان تشويق مى کردى و امروز به خون خواهى او دعوت مى کنى؟ طلحه در پاسخ او (به عذر واهى و مضحکى توسل جست و) گفت: عده اى به ما ايراد کردند که چرا به يارى عمثان نشتافتيد ما هم جبران آن را در اين ديديم که به خون خواهى او قيام کنيم.(7)
اين جمله نيز از عايشه معروف است که با صراحت دستور قتل عثمان را به مردم داد و گفت: «اقْتُلُوا نَعْثَلاً قَتَلَ اللهُ نَعْثَلا; نعثل را بکشيد خدا نعثل را بکشد».(8) منظور او از «نعثل» عثمان بود که شباهتى به نعثل يهودى داشت که ريش بلندى داشت.🥀
8️⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀نکته:
ادامه نامه امام(عليه السلام) درباره عايشه است:
در کتاب تمام نهج البلاغه که اين نامه را بدون گزينش و به طور کامل آورده، بخشى در ذيل آن ديده مى شود که مربوط به عايشه است، زيرا مخاطب نامه تنها طلحه و زبير نبوده اند، بلکه عايشه نيز جزء مخاطبين بوده است. امام او را سرزنش مى کند که تو چرا بر خلاف حکم اسلام بيرون آمدى و عملا فرماندهى لشکر را به عهده گرفته اى و ميان مسلمانان فساد کرده اى و گمان مى کنى براى اصلاح آمده اى. تو مطالبه خون عثمان مى کنى در حالى که مى دانيم تو بودى که مى گفتى: «نعثل» (يعنى عثمان) را بکشيد که او کافر شده است ولى با نهايت تعجب الان برگشته اى و مطالبه خون او مى کنى! به جان خودم سوگند کسى که تو را تحريک کرده و به اين کار واداشته گناهش از گناه قاتلان عثمان بيشتر است! توبه کن و به خانه ات باز گرد!(9)🥀
9️⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀پی نوشت:
1. سند نامه: مرحوم سيّد رضى در ابتداى اين نامه ـ همان گونه که در بالا آمده ـ نوشته است که آن را ابوجعفر اسکافى (محمّد بن عبدالله اسکافى متوفاى سنه 240 قمرى) در کتاب المقامات فى مناقب اميرالمؤمنين آورده است. اسکافى از معتزله بود و در محله اسکاف بغداد زندگى مى کرد و از اين رو او را اسکافى گفته اند. او از معاصران «جاحز» بود و ردّى بر کتاب العثمانيه او نوشته است. معتزله بغداد معتقد بر افضليت اميرمؤمنان بر تمام صحابه بوده اند و اسکافى نيز پيرو همين عقيده بود. (البته ابوجعفر اسکافى از اهل سنّت بود و غير از محمد بن احمد بن جنيد اسکافى معروف است که از قدماى فقهاى شيعه محسوب مى شود). صاحب مصادر نهج البلاغه دو مأخذ ديگر براى اين نامه نقل کرده است: نخست تاريخ ابن اعثم کوفى (متوفاى 314) است و ديگر کتاب الامامة والسياسة ابن قتيبه دينورى (متوفاى 276) است.
2. ابن کثير در البداية والنهايه مى گويد: طلحه و زبير هنگامى با امام بيعت کردند که از او تقاضاى فرماندارى بصره و کوفه را داشتند. امام به آنها فرمود: شما پيش من باشيد و در مسائل حکومتى با شما مأنوس باشم بهتر است (البداية والنهايه، ج 8، ص 226).
3. «عَرَض» در اصل به معناى چيزى است که ثبات و پايدارى ندارد و عارضى و کم دوام است، از اين رو به متاع دنياى مادى عرض گفته اند چون معمولاً ناپايدار است و در جمله بالا به همين معناست و در کتب فقهى «عَرَض» به کالايى گفته مى شود که در مقابل درهم و دينار است. در بعضى از کتب لغت مانند لسان العرب نيز «عَرْض» بر وزن «فرض» به همين معنا اطلاق شده است.
4. شرح نهج البلاغه علاّمه شوشترى، ج 9، ص 352.
5. الامامة والسياسة، ج 1، ص 38.
6. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 9، ص 36.
7. الامامة والسياسة، ج 1، ص 88 .
8. بحارالانوار، ج 31، ص 484.
9. تمام نهج البلاغه، ص 784.🥀
🔟
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
ابا صالح
ابا صالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش
نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش
مدینه رفتی به پابوس قبر پیغمبر،مادرت زهرا
به دیدار قبر مخفی از کوچه ها رفتی یاد ما هم باش
اباصالح التماس دعا هر کجا رفتی یادما هم باش
نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش
زیارت نامه که می خوانی بر مزار آن تربت خاموش
به دیدار قبر بی شمع مجتبی رفتی یاد ما هم باش
بغل کردی قبر مادر را،جای ماهم او را زیارت کن
به دیدار نینوا رفتی، نینوا رفتی یاد ما هم باش
ابا صالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش
نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش
شب جمعه کربلا رفتی یادماهم کن چون زدی بوسه
کنار قبر ابالفضل باوفا رفتی یادماهم باش
بزن بوسه جای ما روی فرق عباس و اکبر و اصغر
سر قبر قاسم و قبر عمه ها رفتی یادما هم باش
ابا صالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش
نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش
به جای ما هم زیارت کن عمه ات را کنج ویرانه
برای بوسیدن آن دردانه ها رفتی یاد ما هم باش
نماز حاجت که می خوانی از برای فرج مسجد کوفه
دعا کردی از برای فرج التماس دعا یادما هم باش
شدی محرم در مراسم حج یا منا رفتی یادما هم باش
به هر جارفتی برو مهدی هر کجا رفتی یادما هم باش
اباصالح التماس دعا…
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لولیک الفرج🤲🏻
✿[ @hazrateshah ]✿
══•◇•🌸•◇•══
اباصالح التماس دعا....mp3
4.76M
🌺یا اباصالح المهدی (عج)🌺
🎙ارسالی اعضا
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لولیک الفرج🤲🏻
✿[ @hazrateshah ]✿
══•◇•🌸•◇•══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پشت در بودو به پهلو تکیه بر در داده بود😔🥀
#فاطمیه
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لولیک الفرج🤲🏻
✿[ @hazrateshah ]✿
══•◇•🌸•◇•══
4_5769457752292198929.mp3
2.72M
#مهدوی ✨
…چه قدر تصمیم گرفتی بخاطر امام زمان گناه و بذاری کنار🧐🤔
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لولیک الفرج🤲🏻
✿[ @hazrateshah ]✿
══•◇•🌸•◇•══