eitaa logo
ھدایت فاطمی
908 دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
15.1هزار ویدیو
208 فایل
دورھمی دوستان فاطمی و محبین حضرت زهرا سلام الله علیها باماھمراہ باشید "@hedayatefatemiy" 🌱"کپی مطالب باذکر صلوات 🌱"ارتباط با خادم کانال و پل دریافت سوژه های خبری شما: @Ya_Zahra_Yasekabood 🌱" و همچنین جهت‌تبادل: @Ya_Zahra_Yasekabood
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 روزمان را با آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۳۵۳ قرآن کریم ( آیات ۲۸ تا ۳۱ سوره مبارکه نور)  🍃🌹🍃 🌺 پیامبر (ص) می‌فرمایند: «اَلقَلبُ الَّذی لَیسَ فیهِ شَیءٌ مِنَ القُرآنِ کَالبَیتِ الخَرِبِ» قلبی که در آن چیزی از قرآن نباشد، همچون خانه ویران است. (کشف‌الاسرار میبدی ۷/۴۰۵) 🎙 استاد پرهیزگار | | @hedayatefatemiy 🌱
🔹اجازه ✍️روح‌الله رجایی (نويسنده) ☘️كربلايي صديقه 60 سال قبل، بارها زائر كربلا شده بود. خاطرات سفرهايش بهترين قصه‌هایی بود كه شنيده بودم. توي خواب هم يكي از همان خاطره‌ها را تعريف می‌کرد كه با چشم‌های خودش ديده بود چه‌طور يك كودك مريض شفا گرفته. هميشه موقع تعريف كردن اين خاطره گریه‌اش می‌گرفت و اين بار هم گريست. من هم در خواب گريه كردم. سال‌ها بود خوابش را نديده بودم. بيدار كه شدم براي داوود تعريف كردم. گفت: نشانه است. بی‌بی‌ات هم دارد با ما می‌آید. از وادی‌السلام كه رد شديم، داوود براي بی‌بی فاتحه خواند. چند دقيقه بعد دست به سينه روبه‌روي گلدسته‌های نجف ايستاده بوديم. مرتضي گريه می‌کرد، داوود هم. ياد حرف ابوخالد افتادم كه می‌گفت: اگر اربعين كربلا را ندیده‌ای، انگار كربلا نرفته‌ای. با خودم فكر كردم شايد تا حالا نجف هم نیامده‌ام. قرار شد نماز مغرب را در حرم بخوانيم و بعد راه بيفتيم. نماز را كه خوانديم، داوود گفت: بايد از آقا اجازه بگيريم. بايد بگوييم كه داريم به زيارت فرزندش می‌رویم، بايد بگوييم كه هوايمان را داشته باشد، كه برايمان دعا كند. رو به حرم ايستادم، حرف‌هایی را كه از داوود ياد گرفته بودم گفتم. به حرم نگاه كردم و چند بار با فاصله پلك زدم، خواستم این‌جور از آن صحنه زيبا براي خودم عكس گرفته باشم. مرتضي چند متري را رو به حرم و عقب‌عقب آمد. خیلی‌ها كه كنار خيابان ايستاده بودند، براي بدرقه آمده بودند. يكي مدام و بلند می‌گفت: صحة زوار الحسين، صلوا علي محمد و آل محمد؛ يعني براي سلامتي زائران كربلا صلوات بفرستيد. بند کفش‌هایمان را محكم كرديم و ميان سلام و صلوات، همراه هزاران نفري كه عازم كربلا بودند، پیاده‌روی را شروع كرديم... ┈••✾•▪️🏴▪️•✾••┈ @hedayatefatemiy 🌱
🍃هر صبح، یک حدیث🍃 💠 امام رضا(ع) فرمودند: اگر مردی نزد تو به خواستگاری آمد و دین و اخلاق او را پسندیدی، به وی زن بده و فقر و ناداری‌اش مانع تو از این کار نشود. 📚میزان الحکمه، ج ۴،ص ۲۸۰ @hedayatefatemiy 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالروز شهادت شهید : 🌹محمدرضا حسنی احمدآبادی🌹 تاریخ تولد : ۱۳۴۰/۵/۸ تاریخ شهادت : ۶۳/۶/۲۷ محل شهادت : کوشک شادی روح پرفتوح این شهید عزیز و همه ی شهدای گرانقدر و امام شهدا بخوانید : 💐فاتحه ای مع الصَّلَوَاتِ💐 🎬تدوین: سیدعلی محمدی •رسا|روابط عمومی سپاه اردکان• ▪️| @rasa_ar |▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالروز شهادت شهید : 🌹علی اکبر جره ای شریف آبادی🌹 تاریخ تولد : ۱۲۸۶/۲/۱۴ تاریخ شهادت : ۶۶/۶/۲۷ محل شهادت : سرپل ذهاب شادی روح پرفتوح این شهید عزیز و همه ی شهدای گرانقدر و امام شهدا بخوانید : 💐فاتحه ای مع الصَّلَوَاتِ💐 🎬تدوین: سیدعلی محمدی •رسا|روابط عمومی سپاه اردکان• ▪️| @rasa_ar |▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معرفی کتاب مناسب برای بالابردن اطلاعات سواد رسانه‌ای نوجوانان و کودکان 👌 @hedayatefatemiy 🌱
*🔸هرگاه جبهه خودی را گم کردی، ببین توپخانه دشمن، کجا را می‌کوبد!!* *🔰راه را گم نکنید🔰* @hedayatefatemiy 🌱
✍️ 🍃تجسم اعمال در قبر روزى شيخ بهائى به ديدار شخصى كه از اهل معرفت و بصيرت بود و در كنار يك قبرستان در اصفهان منزل داشت مى رود. شيخ بهائى به دوستش مى فرمايد: روز گذشته در اين قبرستان كنار خانه شما امر عجيبى را ديدم كه جماعتى ميتى را در گوشه اى از اين گورستان دفن كردند، پس از چند ساعت كه گذشت و همه از قبرستان خارج شدند، بوى بسيار خوش و معطرى به مشام من خورد كه با عطرهاى دنيا قابل قياس نبود بسيار تعجب كردم كه اين بوى عطر از كجاست ؟ به اطراف نگاه كردم ، يكباره جوان زيبا رويى را ديدم كه به سمت آن قبر مى رفت كم كم از ديده گانم محو شد. طولى نكشيد كه بوى متعفن و بدى به مشام من رسيد كه از هر بوى گندى در دنيا بدتر بود، باز متعجب شدم به اطراف نگاه كردم ، سگى را ديدم كه بسوى همان قبر مى رفت و سپس ناپديد شد. همينطور بحالت تعجب ايستاده بودم كه ناگهان همان جوان زيبا از طرف آن قبر برگشت ولى بسيار مجروح و زشت شده بود. به خودم جراءت دادم كه بسوى او بروم و سؤ ال كنم ، به كنارش رفتم و گفتم حقيقت امر را براى من روشن كن . گفت : من عمل صالح اين ميتى بودم كه الان شما شاهد دفن او بوديد و من در كنارش بايد مى بودم كه ناگهان ، سگى وارد قبرش شد كه همان اعمال زشت و ناشايست او بود و چون گناهان او بيشتر از اعمال صالح او بود لذا آن سگ به من حمله كرد و مرا از قبر، بيرون انداخت ، و الان همان سگ با او هم نشين است . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•✾📚 @hedayatefatemiy 📚✾•
ایران قهرمان شطرنج دانشجویان جهان شد 🔹تیم ملی شطرنج دانشجویان ایران در آخرین دور مسابقات شطرنج دانشجویان جهان، ۱.۵ امتیاز کسب کرد و با ۱۹ امتیاز قهرمان این دوره از رقابت‌ها شد و تیم‌های لهستان با ۱۸.۵ و آلمان با ۱۷ امتیاز دوم و سوم شدند. @hedayatefatemiy 🌱
لاشخورها فقط در آفریقا زندگی نمی‌کنند. گونه پستاندار این پرنده که در برخی نواحی ایران زیست می‌کند حتی می‌تواند از برق و اینترنت استفاده کند یا در شبکه‌های اجتماعی به فارسی حرف بزند. اما لاشخورها به هر زبانی که حرف بزنند در یک چیز مشترکند: آنها از گوشت مردار تغذیه می‌کنند. 🗣Mohammad Reza @hedayatefatemiy 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خیییلی قشنگه زوج جوانی به محل جدیدی نقل مکان کردند . صبح روز بعد هنگامی که داشتند صبحانه میخوردند ، از پشت "پنجره" زن همسایه را دیدند که دارد لباس هایی را که شسته است آویزان میکند . زن گفت : ببین ؛ لباسها را خوب نشسته است !!! شاید نمی داند که چطور لباس بشوید یا اینکه پودر لباسشویی اش خوب نیست ! شوهرش ساکت ماند و چیزی نگفت ... هر وقت که خانم همسایه لباس ها را پهن میکرد ، این گفتگو اتفاق می افتاد و زن از بی سلیقه بودن زن همسایه میگفت ... یک ماه بعد ، زن جوان از دیدن لباس های شسته شده همسایه که خیلی تمیز به نظر میرسید ، شگفت زده شد و به شوهرش گفت: نگاه کن !!! بالاخره یاد گرفت چگونه لباس ها را بشوید ... شوهر پاسخ داد: صبح زود بیدار شدم و پنجره های خانه مان را تمیز کردم !!! *** زندگی ما نیز اینگونه است ؛ آنچه را که ما از دیگران می بینیم بستگی دارد به "پاکی پنجره" و "دیدی" که با آن نگاه میکنیم ... *زندگی ما بازتاب ذهن مان است* •✾📚 @hedayatefatemiy 📚✾•
هدایت شده از یا زهرا (س)
استاد فاطمی نیا: یک خشم فرو خوردن آدم را از هزار رکعت نماز مستحبی زودتر به خدا میرساند. @hedayatefatemiy🌱
💑 قابل توجه آقایان عزیـز! 🔸آقای عزیز اگه خانومت هر روز چند بار ازت می‌پرسه کی برمی‌گردی خونه، نمی‌خواد کارآگاه بازی در بیاره، این عادت زن هاست...! 🔸همسرت می‌خواد وقتی که میرسی خونه، شام آماده باشه و همه چیز مرتب باشه. پس بهش بگو که شب چه ساعتی برمی‌گردی خونه... @hedayatefatemiy 🌱
خواندن کتاب برای بچه ها قبل از خواب موجب بهبود فعالیت های مغزی،خیال پردازی و ابتکار در آنها شده و همدلیشان را تقویت می‌کند وباعث بهبود روابط اجتماعی کودکان در بزرگسالی می‌شود. @hedayatefatemiy 🌱
همینطور که عکس حاج قاسم رو پاره میکردند، یکی از بچه‌های ناجا در مرزهای کردستان شهید شد که این جماعت امنیت داشته باشند شهادت استواریکم «شریفی» حین پایش نوار مرزی ⬅️استواریکم شهید «رضا شریفی» از کارکنان مرزبانی گروهان مرزی بانه استان کردستان حین اجرای ماموریت گشت و کمین، کنترل و پایش نوار مرزی و تامین امنیت منطقه مرزی به درجه رفیع شهادت نائل شد. @hedayatefatemiy 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 روزمان را با آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۳۵۴ قرآن کریم ( آیات ۳۲ تا ۳۶ سوره مبارکه نور)  🍃🌹🍃 🌺 پیامبر (ص) می‌فرمایند: «لا یُعَذِّبُ اللهُ قَلبًا وَعَی القُرآنَ» خداوند قلبی را که قرآن را در خود جای داده باشد، عذاب نمی‌کند. (امالی طوسی ۱/۶) 🎙 استاد پرهیزگار @hedayatefatemiy🌱
☘️حدیثی گرانقدر از امام محمد باقر(علیه‌السلام) ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ @hedayatefatemiy
🇮🇷 🖼 | کد رمز برای یک فتنه 🍃🌹🍃 1⃣ سازمان مجاهدین اعتراف کرد که اسم رمز آشوب ها بوده است! 2⃣ روي قبر نوشته شده جان تو نمي ميري و نامت يك رمز مي شود؟! | | @hedayatefatemiy🌱
مطمئن باشید که بازی، مهم ترین کاری است که هر کودکی باید انجام دهد. هیچ کلاس آموزشی، ابزار آموزشی و چیزهای دیگر نمی تواند اهمیت ساعات بازی آزاد کودکان را در یک محیط امن و غنی پر کند. کودکان به ساعات بازی نیاز دارند که به طور آزادانه و خلاق به تجربه دنیای اطراف خود مشغول باشند. به جای ثبت نام کودک در کلاسهای مختلف ریاضی، زبان و یا نقاشی، او را با مکعب ها و پازل های اعداد و حروف، شکل های رنگی و جعبه گواش و قلمو سرگرم کنید. @hedayatefatemiy🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 | اروپای بیچاره‼️ 🍃🌹🍃 🌺 تحقق پیش بینی رهبرمعظم انقلاب در مورد آینده انرژی در اروپا | | @hedayatefatemiy 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*ابداع هنرمند صفيه آل طالق .. داستان عاشورا را در يك عكس به تصوير كشيده است😭* تبیین @hedayatefatemiy 🌱
🔻نگاه مثبت به مشکلات 🌱🌱برخی مشکلات زندگی، به خاطر کم کاری و بی مسئولیتی است که توجیه شرعی و عقلی ندارد؛ اما برخی از مسائل، ناشی از کوتاهی زن یا مرد نیست؛ بلکه هر کدام تلاش خود را می کنند؛ اما با این حال برخی مشکلات و گرفتاری ها در زندگی وجود دارد🌱🌱 @hedayatefatemiy 🌱
استاد شهریار در خاطراتش میگوید : تابستان سال ۱۳۵۰ فردی از قم به منزل ما زنگ زد که وگفت : سیدمحمد حسین بهجت تبریزی معروف به استاد شهریار شماهستید؟ گفتم : بله . فرمود: من فرزند آیت الله مرعشی نجفی هستم و از قم زنگ می زنم . ایشان می خواهند در رابطه با خوابی که برای شما دیده اند شما را حضورا ببینند. شهریار می گوید گفتم : موضوع خواب چه بوده؟ گفت : به من نفرمودند. گفتم : من گرفتارم ولی سعی می کنم بیایم. فردا تحقیق کردم که مرعشی نجفی کی هست. خیلی از علمای تبریز از درجه علم و تقوای ایشان سخن گفتند. کنجکاو شدم و راهی قم شدم. در دیدار حضوری که آن پیرمرد ابتدا مرا بغل کردند و چند بار پیشانی و سر من را بوسیدند و من باز بیشتر تعجب کردم. بعد که نشستیم فرمودند : شماقصیده ای در مدح امام علی ابن ابیطالب گفته اید؟ عرض کردم من قصیده در مدح ائمه زیاد دارم . منظورتان کدام قصیده است . بلافاصله خواندند: علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را ودرحالی که ایشان ادامه می‌داند من مات مبهوت گوش می‌کردم. بعد گفتم : ببخشید شما ازکجا می‌دانید که چنین قصیده‌ای را من گفته‌ام ، چون هنوز به هیچ کس حتی همسر و فرزندانم هم نگفته‌ام و در جایی نیز یادداشت نکرده‌ام. استاد شهریار می‌گوید: آیت الله مرعشی گریه کرد و گفت برای همین از شما درخواست کردم که بیایید تا شما را حضوری ببینم و در حالی که اشک می‌ریختند ، گفتند : این قصیده را چه زمانی گفته‌اید؟ گفتم : می گویم به شرط آن که بگوئید این قصیده را چه کسی به شما گفته است ، پذیرفت . عرض کردم : شب ۱۷ ماه رمضان گذشته. پرسید : چه ساعتی؟ گفتم : ساعت ۲/۵شب تمام کردم و رفتم خوابیدم. بعداقا فرمود : من همان شب دقیقا ساعت ۲/۵شب درخواب دیدم که در حرم امام علی ابن ابیطالب هستم و شعرا و ادبای زیادی در حال قرائت متن هستند. بعد سکوتی برقرار شد و گفتند : آقای محمد حسین بهجت تبریزی بیاید و قصیده اش را بخواند . شما جلوتر از من نشسته بودی برخواستی و با صدای بلند و با لهجه نیمه ترکی این قصیده راخواندی. وقتی تمام شد امام علی ابن ابیطالب عبای خودرا درآوردند و بر روی دوش شما انداختند. شهریار می گوید : دیگر طاقت نداشتم و گریه امانم نمی‌داد، من و آقای مرعشی مدتی همدیگر را بغل کردیم و گریه کردیم. بعد که آرام شدیم فرمودند : قصیده رایکبار دیگر با لهجه و صدای خودت برای من بخوان ،کل قصیده را خواندم . فرمودند : من قصیده را حفظ کرده ام ولی این خیلی بیشتر است . عرض کردم : ان شب قصیده را تا همان جایی که شما خواندید گفتم، دوهفته بعد حالی دست داد و تکمیلش کردم. استاد شهر یار می گوید : تا نماز صبح خدمت ایشان بودم بعد از من خواستند تا در قید حیات هستند از این موضوع به کسی چیزی نگویم. •✾📚 @hedayatefatemiy 📚✾•