eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.3هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷مهدی شناسی ۴۱🌷 💠اسامی و القاب امام زمان (عج الله فرجه) 🌹ابوالقاسم ◀️پيامبر خدا(ص) فرمود: كنيه او مانند كنيه من است. از كنيه هاي مشهور آن حضرت «ابوالقاسم» است؛ اين بدان معناست كه آن حضرت فرزندي به نام «قاسم» خواهند داشت و يا آن كه قبلاً داشته اند. ◀️البته درباره ازدواج حضرت مهدى(عج) دو نظريه وجود دارد و هر كدام شواهدى دارند. بر اساس قواعد كلى، مى توان گفت : آن حضرت ازدواج نكرده و اشكالى هم نخواهد داشت ؛ زيرا آن حضرت هر چيزى را كه با غيبت منافات داشته باشد، انجام نمى دهد ؛ زيرا ازدواج با غيبت منافات داشته و مستلزم آشكار شدن وضعيت امام(عج) خواهد بود ؛ ازدواج با وجود غايب بودن آن حضرت (با توجه به نظر مخفى شدن بدن او از ديده ها)، امكان ندارد و اگر بخواهد ظاهر شود و ازدواج كند، اين همان محذورى است كه بايد از آن دورى كند... ◀️ اگر نظر ديگران (پنهان بودن عنوان و شخصيّت امام)، را مورد توجه قرار دهيم، باز مى گوييم كه ازدواج آن حضرت با شخصيت واقعى خود، امكان ندارد و منافى با اصل «غيبت» است (محمد صدر، تاريخ غيبت كبرى، ص 80 و 81.) . ◀️از طرف ديگر، هيچ دليل روشن و قطعى، بر وجود زن و فرزند براى آن حضرت نيست ؛ چون مسئله غيبت، مهمتر از ازدواج است و مى تواند براى مصلحت بالاتر، مسئله مهم (ازدواج) را ترك كند و اهم را انجام دهد و عمل به سنت پيامبر«ص» مى تواند بعد از ظهور و قيام انجام گيرد و ايشان تشكيل خانواده دهد و بنابر قولى احتمال دارد، ايشان در زمان غيبت صغرى ازدواج كرده باشد ؛ اما با آغاز غيبت كبرى به دليل مصالح مهمتر ازدواج را ترك كرده باشد. ◀️بعضى از شواهد، دالّ بر وجود همسر و فرزند براى او است ؛ از جمله : الف. قواعد كلى احكام كلى شريعت محمدى«ص» ايجاب مى كند كه حضرت بقية اللَّه(عج) نيز مانند ديگر پيشوايان معصوم تشكيل خانواده داده و از سنت جدّ بزرگوارش حضرت محمد«ص» پيروى كند. ◀️ محدّث نورى مى گويد : «چگونه ترك خواهد نمود چنين سنت عظيمه جدّ بزرگوار خود را، با آن همه ترغيب و تحريضى كه در فعل آن و تهديد و تخويف كه در ترك آن شده است! سزاوارترين امت در اخذ به سنت پيامبر«ص»، امام هر عصر است و تاكنون كسى ترك آن را از خصايص آن جناب نشمرده است» نجم الثاقب، ص 224.. ب. روايات ◀️در كتاب الغيبة، از مفضّل بن عمر از صادق«ع» نقل شده است : «لا يَطّلع على موضعه احَدٌ مِن وُلدِه و لا غيره»؛ ؛ الغيبة، ص 102. ؛ «بر مكان ايشان هيچ كس، حتى فرزندى از فرزندانش اطلاع ندارد». ◀️سيد بن طاووس در جمال الاسبوع مى گويد : «روايتى با سندهاى متصل يافتم كه حضرت ولى عصر(عج) را اولاد بسيارى هست كه در شهرهاى كرانه دريا حاكم و والى هستند و در نيكى و بزرگوارى، در رأس نيكان روزگار و در قله صفات ابرار و اخيار هستند» جمال الاسبوع، ص 512.. ◀️ابوبصير از امام صادق«ع» نقل مى كند: «گويا مى بينم كه قائم ما با خانواده اش در مسجد سهله اقامت گزيده است. ابوبصير مى‌گويد : گفتم : فدايت شوم! قائم هميشه در آن مسجد است؟ فرمود : آرى» اثبات الهداة، ج 3، ص 583، ح 776.. ◀️البته با بررسى هاى سندى و دلايل اين روايات، به طور قطع نمى توان وجود فرزند را براى آن حضرت اثبات كرد‌... 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🏴🏴🏴
🌷 پيامبراکرم (صلى الله عليه و آله) بر گروهى گذشتند كه را بلند مى كردند . فرمودند : اين چه كارى است؟ 🌿 گفتند : با اين كار ، نيرومندترين و محكم ترينِ خود را مى شناسيم . فرمودند : آيا به شما خبر دهم كه محكم ترين و قوى ترينِ شما كيست؟ گفتند : بلى اى خدا ! 🌸 فرمودند : محكم ترين و قوى ترين شما ، كسى است كه 👌 هر گاه خشنود شود ، خشنودى اش او را به و باطل نكشاند ، 👌 و هر گاه شود ، خشمش او را از سخن حق ، بيرون نبرد ، 👌 و هر گاه به رسيد ، به آنچه برايش حق نيست، دست نزند. 📚 معانى الأخبار ، ص 366 @hedye110 🏴🏴🏴🏴
🌸 🌹 پيامبر خدا (ص) فرمودند: 🔹 وقتى فرا رسد، خداوند به گروهى از امتم می‌دهد تا با آنها از آرامگاهشان به سمت پرواز كنند، در آنجا خوش و مرفّه و هر طورى كه بخواهند به سر مى‏ برند، فرشتگان به آنها می‌گويند: 👈آيا شما را دیدید؟ جواب می‏دهند؛ ما حسابى نديديم. 👈آيا در پل صراط شديد؟ جواب مى‏دهند: ما پل صراطى نديديم. 👈سپس می‏گويند: آيا را ديديد؟ مى‏ گويند: ما چيزى نديديم. 👈آنگاه فرشتگان میگويند: شما از كدام پيامبريد؟ جواب می دهند: از امّت حضرت محمّد صل الله و علیه و آله 👈فرشتگان مى‏ گويند شما را به خدا سوگند، بگوييد؛ كار شما در دنيا چه بود؟ می گويند: ما دو داشتيم كه خداوند به خاطر آن اين مقام را با لطف و رحمت خود مرحمت كرد. 👈می پرسند: آن دو خصلت چه بودند؟ 1⃣ در از خدا شرم مى‏ كرديم مرتكب شويم. 2⃣ ديگر آن كه هر چه خداوند ما كرده بود بوديم. 💖 فرشتگان می‏گويند، اين مقام زيبنده شماست. 📚مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام @hedye110 🏴🏴🏴🏴
🔴 چرا انسان ها در فقط به خود می کنند؟ ⬅️ روز قیامت روز حسابرسی است. در آن روز، آن قدر بر انسان ها می گذرد و افراد نگران عاقبت خود و اعمالشان هستند که از غیر خود غافل می شنود و تنها نگرانی شان خود است. خداوند در قرآن میفرماید: «در آن روز هر کدام از آنها وضعی دارند که او را کاملاً به خود مشغول می سازد» بر خلاف زندگی دنیایی که انسان در آن کمتر به آخرت و اعمال خود توجه دارد و اهمیت می دهد، در آخرت، وضعیت به کلی تغییر یافته و تنها چیزی که برای انسان مهم خواهد بود، تعیین سرنوشت نهایی او در حسابرسی دقیق پروردگار است. در این روز، انسان نزدیک ترین نزدیکانش را که برادر و پدر و مادر و زن و فرزند هستند نه فقط فراموش کرده، بلکه از آنها فرار می کند. 📖سوره عبس ، آیات ۳۴ تا ۳۷ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @hedye110 🏴🏴🏴🏴
🔴آغاز سقوط فرد و جامعه «امساک از پرداخت» است ❓فلسفۀ پرداخت چیست؟ چرا خدا چیزی را به ما می‌دهد و بعد آن‌ را می‌گیرد؟ ⏪ مهمترین راه پیشگیری از سقوط انسان و نابودی جامعه(جلسه ۴) 🔺 همه‌چیزخواهیِ انسان، چیز خوبی است و جواب درستش بی‌نهایت‌طلبی و خداست، اما این همه‌چیز‌خواهی می‌تواند انسان را بیچاره کند؛ اگر بخواهی چیزهایی را که داری، نگه داری، امساک کنی و ندهی، نابود می‌شوی. 🔺هرچیزی را که بخواهی نگه داری، نابود می‌شوی؛ مثلاً اگر پولت را نگه داری و زکات ندهی، انفاق نکنی و صدقه ندهی، یا اگر آبرویت را آنجا که لازم است، خرج نکنی نابود می‌شوی، گاهی لازم است آبرویت را گرو بگذاری تا یک مؤمن را نجات بدهی و... ♨️ امساک از پرداخت، آغاز سقوط فرد و جامعه است. 🔺امام‌صادق(علیه السلام) فرمود: نابودی یک جامعه با ندادن زکات است (کافی/۳ / ۴۹۷) سقوط یک انسان هم با انواع و اقسامِ امساک از پرداخت است. البته پرداخت برای انسان، راحت نیست. 🔺 اما فلسفۀ پرداخت چیست؟ اصلاً چرا خدا چیزی به ما می‌دهد و بعد آن را می‌گیرد؟ خدا انسان را برای امتحان و انتخاب آفریده و لازمۀ انتخاب هم پرداخت یا گذشتنِ از برخی دوست‌داشتنی‌هاست که این طبیعتاً رنج دارد. 🔺 انتخاب وقتی صورت می‌گیرد که خدا من و شما را در مقابل «دوتا دوست‌داشتنی» قرار می‌دهد؛ هر کدامش را انتخاب کنی، باید آن‌ یکی‌ را کنار بگذاری، از اینجا رنج انسان آغاز می‌شود. ❓ انسان کِی سقوط می‌کند؟ وقتی بخواهد رنج پرداختن را تحمل نکند. یک بخشی از رنج انسان به‌خاطر انتخاب‌های اوست و یک بخشی هم به‌خاطر تقدیر و بلاهاست. البته انتخابِ درست، رنجش کمتر از انتخاب غلط است. 🚩هیئت میثاق با شهدا - ۹۹۰۶.۰۲👈🏻 متن کامل + صوت و فیلم 📎 Panahian.ir/post/6368 @hedye110 🏴🏴🏴
YEKNET.IR - monajat - shabe 3 moharram1399 - mehdi salahshoor.mp3
5.66M
🌾بیا و درد هجران محبان را مداوا کن نگاهی از کرم بر چشم های خسته ما کن... @hedye110 🏴🏴
دشمنان ما کسانی هستند که....... @hedye110 🏴🏴🏴
شبتون بخیر التماس دعا @hedye110 🏴🏴
الهی به امید تو @hedye110 🏴🏴
⚫️امام سجاد (ع)، تخريب كعبه و پيدايش مار 🏷ابان بن تغلب كه يكى از اصحاب و راويان حديث مى باشد - حكايت كند: روزى حجّاج بن يوسف ثقفى كعبه الهى را تخريب كرد و مردم خاك هاى آن را جهت تبرّك بردند. و چون پس از مدّتى خواستند كعبه را تجديد بنا كنند، ناگهان مار بزرگى نمايان شد و مردم را از بناى مجدّد كعبه الهى منع كرد و آن ها را فرارى داد. چون اين خبر به حجّاج رسيد، دستور داد كه مردم جمع شوند و سپس ‍ بالاى منبر رفت و گفت : خداوند، رحمت كند كسى را كه به ما اطلاع دهد چه كسى از واقعيّت اين قضيّه اطّلاع كامل دارد؟ پيرمردى جلو آمد و گفت : تنها امام سجّاد، علىّ بن الحسين عليه السّلام است كه از اين امر مهمّ آگاهى دارد. حجّاج پذيرفت و گفت : آرى ، او معدن تمام علوم و فنون است ، بايستى از او سؤال كنيم . پس شخصى را به دنبال حضرت فرستادند و هنگامى كه امام سجّاد عليه السّلام نزد حجّاج حاضر شد و جريان را به اطّلاع حضرت رساندند، فرمود: اى حجّاج ! خطاى بزرگى را انجام داده اى و گمان كرده اى كه خانه الهى نيز در مُلْك حكومت تو است ؟! اكنون بايد بر بالاى منبر روى و هر طور كه شده ، مردم را با تقاضا و نصيحت بگوئى كه هركس هر مقدار خاك برده است باز گرداند. حجّاج پذيرفت و فرمايش حضرت را به اجرا درآورد و مردم نيز خاك هائى را كه برده بودند، باز گرداندند. پس از آن كه خاك ها جمع شد، حضرت جلو آمد و دستور داد تا جاى كعبه را حفر نمايند و مار در آن موقع مخفى و پنهان گشت ومردم مشغول حفر كردن و خاك بردارى شدند، تا آن كه به اساس كعبه رسيدند. بعد از آن ، امام عليه السّلام خود جلو آمد و آن جايگاه را پوشانيد و پس از گريه بسيار فرمود: اكنون ديوارها را بالا ببريد. و چون مقدارى از ديوارها بالا رفت ، حضرت فرمود: داخل آن را از خاك پر نمائيد. و پس از آن كه ديوارهاى كعبه الهى را بالا بردند و تكميل گرديد، كف درونى كعبه الهى از زمين مسجدالحرام بالاتر قرار دارد و بايد به وسيله پلّه بالا روند و داخل آن گردند.(1) 📚كافى : ج 4، ص 222 بحارالا نوار: ج 46، ص 115. @hedye110 🏴🏴
بیت‌الحرام شأن تو را غبطه می‌خورد به قامت تو کوه صفا غبطه می‌خورد بر مرقد تو عرش خدا غبطه می‌خورد بر جنس کارهایت طلا غبطه می‌خورد السَّلامُ عَلَیکَ یٰا أبَاالجَواد یٰا عَلیِّ بنِ مُوسَی الرِّضٰا @hedye110 🏴
تصميم مى گيرى تا با مردم كوفه سخن بگويى و آنان را نصيحت كنى، درست است كه نام تو عبّاس است، امّا در دل تو، دريايى از مهربانى موج مى زند، به سوى اين مردم مى روى تا آنان را موعظه كنى. اين اوج مهربانى توست، تو با اين دشمنانى كه خون همه ياران حسين(ع) را ريخته اند، مهربانى مى كنى و دوست دارى آنان را هدايت كنى، پس چرا بعضى ها فقط خشم تو را برايم مى گويند؟ تو پسر على(ع) هستى، در قلب تو، مهربانى و عطوفت على(ع) موج مى زند، آرى، وقتى دشمن در راه باطل اصرار ورزيد و راه را بر تو بست، تو بر آنان خشم گرفتى. تو با آنان سخن مى گويى و از آنان مى خواهى تا آب را براى بچه هاى بى گناه آزاد كنند، امّا سخن تو در دل آنان اثر نمى كند، آنان كه شكم خود را از مال حرام انباشته اند، ديگر سخن حق را نمى پذيرند. به سوى خيمه ها باز مى گردى، مشك خالى و سلاح خود را برمى دارى و سوار بر اسب مى شوى و به سوى علقمه حركت مى كنى هيچ كس نيست تو را يارى كند؟ كاش ياران باوفا بودند و تو را همراهى مى كردند. تو مشك آب را برمى دارى تا بار ديگر به سوى علقمه بروى. صدايى به گوش تو مى رسد: "صبر كن، برادر! من هم با تو مى آيم". اين بار، حسين(ع) همراه تو مى آيد، شما با هم به سوى فرات هجوم مى بريد. صدايى در صحرا مى پيچد: "مبادا بگذاريد كه آن ها به آب برسند، اگر آن ها آب بنوشند هيچ كس را توان مبارزه با آن ها نخواهد بود". شما به سوى علقمه پيش مى تازيد، چه كسى مى تواند در مقابل شما بايستد؟ هيچ كس توان مقابله با شما را ندارد، صداى "الله اكبر" دو برادر در دل صحراى كربلا مى پيچد. عمرسعد دستور مى دهد: "بين دو برادر فاصله ايجاد كنيد سپس تير بارانشان كنيد". تيراندازان شروع به تيراندازى مى كنند، تيرى به چانه حسين(ع) اصابت مى كند. حسين مى ايستد تا تير را بيرون بكشد. خون فواره مى زند. لشكر از فرصت استفاده مى كند و بين حسين و تو جدايى مى اندازد، حسين(ع)ديگر تو را نمى بيند، صداى تو را هم نمى شنود... خيمه ها هيچ نگهبانى ندارد، حسين(ع) به سوى خيمه ها باز مى گردد، نكند خطرى خيمه ها را تهديد كند! ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🏴🏴🏴
🛑 روزی رسول اکرم (ص) با یکی از اصحاب از صحرایی نزدیک مدینه می‌گذشتند. پیرزنی بر سر چاه آبی می‌خواست آب بکشد و نمی‌توانست. رسول خدا (ص) پیش رفت و فرمود: حاضری من برای تو آب بکشم؟ پیرزن که حضرت را نشناخته بود گفت: ای بنده خدا اگر چنین کنی برای خود کرده‌ای و پاداش عملت را خواهی دید. حضرت دلو را به چاه انداخت و آب کشید و مشک را پر کرد و بر دوش نهاد و به پیرزن فرمود: تو جلو برو و خیمه خود را نشان بده، پیرزن به راه افتاد و حضرت از پی او روان شد. آن مرد صحابی که همراه حضرت بود، گفت: یا رسول‌الله! مشک را به من بدهید اما پیامبر (ص) قبول نکردند، صحابی اصرار کرد ولی حضرت فرمودند: من سزاوارترم که بار امت را به دوش بگیرم. رسول خدا (ص) مشک را به خیمه رساندند و از آنجا دور شدند. پیرزن به خیمه رفت و به پسران خود گفت: برخیزید و مشک آب را به خیمه بیاورید. پسران وقتی مشک را برداشتند تعجب کردند و پرسیدند: این مشک سنگین را چگونه آورده‌ای؟ گفت: مردی خوش‌روی، شیرین‌کلام، خوش‌اخلاق، با من تلطف بسیار کرد و مشک را آورد. پسران از پِی حضرت آمدند و ایشان را شناختند، دوان دوان به خیمه برگشتند و گفتند: مادر! این همان پیغمبری است که تو به او ایمان آورده‌ای و پیوسته مشتاق دیدارش بودی. پیرزن بیرون دوید و خود را به حضرت رساند و به قدم‌های مبارکش افتاد. گریه می‌کرد و معذرت می‌خواست. حضرت در حق او و فرزندانش دعا کرد و او را با مهربانی بازگرداند. جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: 📖وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ (4 - قلم) و تو اخلاق عظیم و برجسته‌اى دارى. 📚قصص‌الروایات @hedye110 🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپی تاثیرگذار از ماجرای امام حسین(ع) در 🎼با روایتگری 🖌 به همراه زیرنویس عربی 🍃 اَللّهُمَ اَرزُقنـٰا فِي اَلْدُنْیٰا زیٰارَۃ اَلْحُسَیْن وَ فِي اَلْاٰخِرَۃ شِفٰاعَة اَلْحُسَیْن 🍃 خدایا روزی ما را در دنیا زیارت کربلا و در آخرت شفاعت امام حسین(ع) قرار بده 🤲 💐به اندازه ارادتت به (ع) فوروارد کن و به اشتراک بزار 💐 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ┄┄┅─ 💚✵─┅┄ @hedye110 🏴🏴🏴🏴
✨﷽✨ ✍خدایی که سختی های تو را میبیند، تلاش تو را هم میبیند... بیخیال نشو! دختر زیبای شاه عباس ، فرار کرده بود و در کوچه و خیابان میگذشت تا شب به حجره یک طلبه پناه برد ... به او گفت از خانواده مهمیست که اگر به او پناه ندهد ، بیچاره اش میکند... آقا محمد باقر هم ناگزیر به او پناه داد... دختر زیبای شاه ، شب در حجره خوابید... اما محمد باقر تا صبح نخوابید و دانه دانه انگشتانش را روی چراغ میسوزاند تا مبادا مغلوب وسوسه هایش شود ... صبح شد ، دختر و طلبه را گرفتند و به دربار بردند... شاه گفت وسوسه نشدی؟ طلبه انگشتان سوخته اش را نشان داد ... شاه از تقوای طلبه خوشش آمد و به دخترش پیشنهاد ازدواج با او را داد و دختر قبول کرد! و محمد باقر استرآبادی، شد محمد باقر میرداماد، استاد ملاصدرا و داماد شاه ایران! همیشه نهایتِ تلاشتو بکن!! تا نتیجه ی شیرینشو ببینی ‌‌‌‌🌹🌹🌹 @hedye110 🏴