eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.6هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
39 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهbabolharam _ Shab03Moharram1399[05].mp3
زمان: حجم: 5.36M
|⇦•دلت اومد منو تنها بذاری؟.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس حاج میثم مطیعی _سوم محرم99 •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بر (ع) شورید و بر (ع) تا این‌ که تاریخ، خاصیت و را نشان دهد! @hedye110 🏴🏴🏴🏴
*◼️شهادت مظلومانه بی بی سه ساله ، بنت الحسین علیه السلام، حضرت رقیه سلام الله علیها را به محضر حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه شما تسلیت عرض میگوییم◼️*🖤🏴🏴 *سهم شما ۵ صلوات هدیه به حضرت رقیه(سلام الله علیها)*🖤🕊️🌹 @hedye110
14.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📂🖤 🍃معجزه حضرت رقیه (س).... 🎙غلامرضا #️⃣شهادت @hedye110 🏴🏴🏴🏴
حضرت آیت الله مجتهدی فرمودند: روزی آیت الله العظمی شیخ جعفر کاشف الغطاء در نماز جماعت وقتی که در سجاده نماز نشسته بودند، سیدی آمد و گفت: از وجوهاتی که نزد شماست قدری به من کمک کنید. شیخ فرمود: تمام وجوهات را بین فقرا تقسیم کرده‌ام و فعلاً چیزی ندارم. آن سید عصبانی شد و آب دهانش را به صورت آقا انداخت. شیخ بدون اینکه عصبانی شود و چیزی بگوید بلند شد و رو به جمعیت کرده و فرمودند :هرکس محاسن شیخ را دوست دارد به این سید کمک کند. پس از آن عبایش را گرفت و در میان صف ها رفت و پول جمع کرد و اتفاقاً پول زیادی جمع شد و همه را با آن سید داد. آداب الطلاب ص311 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 @hedye110
14.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸 🎬 کلیپ : خطرناکترین عنصر در زندگی بشر 👤 @hedye110 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❁﷽❁ پدر آمد دل شب گوشہ ویرانہ بہ خوابم ریخٺ از دیده بسے بر ورق چهره گلابم گفٺ رویـٺ ز چہ نیــلے شده مگر از باغ بوده بہ دسٺ تو قبالہ 🌷 @hedye110
شبتون بخیر التماس دعا فرج @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الهی به امید تو 🌹🌹🌹🍃🍃🍃
سلام صبحتون بخیر @hedye110
‌به آن سری که ... به دیدار دختـ💔ـرش آمد به کودکـ💔ـی که ... به ویرانه آرمیده بیا @hedye110 🏴🏴🏴
✨﷽✨ ♨ شکایت از روزگار ✍مفضل بن قیس، سخت در فشار زندگی واقع شده بود. فقر و تنگدستی، قرض و مخارج زندگی، او را آزار می داد. یک روز در محضر امام صادق (علیه السلام) لب به شكایت گشود و بیچارگی های خود را مو به مو تشریح كرد. گفت فلان مبلغ قرض دارم، نمی دانم چه جور ادا كنم؟ فلان مبلغ خرج دارم و راه درآمدی ندارم. بیچاره شدم، متحیرم، گیج شده ام. به هر در بازی می روم، به رویم بسته می شود. در آخر از امام تقاضا كرد درباره اش دعایی بفرماید و از خداوند متعال بخواهد گره از كار فروبسته او بگشاید. امام صادق (علیه السلام) به كنیزكی كه آنجا بود فرمود برو آن كیسه اشرفی را كه منصور برای ما فرستاده بیاور. كنیزک رفت و فورا كیسه اشرفی را حاضر كرد. آنگاه به مفضل بن قیس فرمود در این كیسه چهارصد دینار است و كمكی است برای زندگی تو. گفت مقصودم از آنچه در حضور شما گفتم این نبود، مقصودم فقط خواهش دعا بود. امام فرمود بسیار خب، دعا هم می كنم، اما این نكته را به تو بگویم، هرگز سختی ها و بیچارگی های خود را برای مردم تشریح نكن. اولین اثرش این است كه وانمود می شود تو در میدان زندگی زمین خورده ای و از روزگار شكست یافته ای. در نظرها كوچک می شوی و شخصیت و احترامت از میان می رود. 📚 بحارالانوار، جلد 11، صفحه 114 @hedye110 🏴🏴🏴🏴