eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایشان تنها دکتری در ایران هستند که تا حالا بیمار فوتی کرونایی نداشتند و صدا و سیما بارها از ایشان دعوت کرده بود اما نپذیرفته بودند، اما به خاطر آمار بالای فوتی های کرونا حاضر شدند به صدا و سیما بیایند! حتما حرفهای مهم و حیاتی ایشان را گوش کنید، زیرا در مورد درمان کرونا و عوارض بعد آن توصیه های بی نظیری دارند! ایشان در درمانگاه ولی الله، زیر پل آهنگ طبابت می کنند! لطفا برای همه ارسال کنید تا از این صحبتها سود ببرند!          @hedye110 🏴🏴🏴🏴🏴
حاج‌ابوذر_بیوکافی_می‌زنم_سینه،_آخه_شیرینه_.mp3
3.01M
🔊 ▫️ سبک 📝 می‌زنم سینه، آخه شیرینه 👤 حاج‌‌ابوذر ▪️ 📌 شب ششم ماه ؛ ۱۴۰۰             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
4_6048533315458172870.mp3
6.89M
زینب گزردی حیران میدان کربلانی گوردی دوشوبدی بیسس سلطان کربلانی...             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
شب از نيمه گذشته و فرستاده امير مدينه در جستجوى امام حسين(ع) است. او وارد كوچه بنى هاشم مى شود و به خانه امام مى رسد. درِ خانه را مى زند و سراغ امام را مى گيرد. امام، داخل خانه نيست. به راستى، كجا مى توان او را پيدا كرد؟ مسجد پيامبر در شب هاى پايانى ماه رجب، صفاى خاصّى دارد و امام در مسجد پيامبر، مشغول عبادت است. فرستاده امير مدينه، راهى مسجد پيامبر مى شود و پس از ورود به آن مكان مقدّس، بدون درنگ نزد امام حسين(ع) مى رود. امام در گوشه اى از مسجد همراه عدّه اى از دوستان خود، نشسته است. فرستاده امير رو به امام حسين(ع) مى كند و مى گويد: ــ اى حسين! امير مدينه شما را طلبيده است. ــ من به زودى پيش او مى آيم. امام خطاب به اطرافيان خود مى فرمايد: "فكر مى كنيد چه شده است كه امير در اين نيمه شب، مرا طلبيده است. آيا تا به حال سابقه داشته است كه او نيمه شب، كسى را نزد خود فرا بخواند؟". همه در تعجّب هستند كه چه پيش آمده است. امام مى فرمايد: "گمان مى كنم كه معاويه از دنيا رفته و امير مدينه مى خواهد قبل از آنكه اين خبر در مدينه پخش شود، از من بيعت بگيرد". آيا امام اين موقع شب، نزد امير مدينه خواهد رفت؟ نكند خطرى در كمين باشد؟ آيا معاويه از دنيا رفته است؟ آيا خلافت شوم يزيد آغاز شده است؟ يكى از اطرافيان امام از ايشان مى پرسد: "اگر امير مدينه شما را براى بيعت با يزيد خواسته باشد، آيا بيعت خواهى نمود؟" <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
✍حکایتی از؛ مرحوم شیخ رجبعلی خیاط ! عاشق عارف ‌، مرحوم کربلایی احمد از شاگردان مرحوم شیخ می گفت : بعد از فوت مرحوم شیخ، ایشان را در خواب دیدم، از او سوال کردم در چه حالی !؟ گفت : فلانی ضرر کردم ! با تعجب گفتم : تو ضرر کردی ! چرا !؟ فرمود : زیرا که خیلی از بلاها که بر من نازل می شد با توسل آن ها را دفع می کردم . ای کاش حرفی نمی زدم . چون الان می بینم برای آنهایی که در دنیا بلاها را تحمّل می کنند در اینجا چه پاداشی می دهند . 📙 ، ص 110             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
اى قاسم! به من اجازه بده از نامه هاى آن مردم سخن بگويم؟ تاريخ به ياد دارد آن روزى را كه پيكى از طرف معاويه نزد پدر تو آمد، آن پيك، چند نامه را به پدرت تحويل داد، همه خيال مى كردند اين نامه هاى معاويه است، ولى ماجرا چيز ديگرى بود، اين نامه هايى بود كه مردم كوفه به معاويه نوشته بودند. يكى از آن نامه ها چنين بود: "اى معاويه ، هر چه سريع تر به سوى ما بيا ، وقتى سپاه تو به اينجا برسد، ما حسن را اسير مى كنيم و او را تحويل تو مى دهيم. مردم كوفه چقدر عجيب بودند، وقتى على(ع) شهيد شد، آنان در مسجد كوفه جمع شدند و با پدر تو بيعت كردند. در آن روز، همه فرياد مى زدند و شورى عجيب در ميان آنان افتاده بود، آنان به پدر تو چنين مى گفتند: "ما همه سرباز تو هستيم!"، ولى وقتى زمان امتحان فرا رسيد، به معاويه نامه نوشتند و راز دل خويش را آشكار ساختند، آنان سرباز پول ها و سكّه هاى معاويه شده بودند و آماده بودند تا اگر معاويه فرمان دهد، پدر تو را شهيد كنند. اينجا بود كه پدرت به يارانش چنين پيام فرستاد: "اى مردم ! به خدا قسم ، معاويه به وعده هايى كه به شما در مقابل كشتن من داده است وفا نمى كند. پدرت به خوبى مى دانست كه با اين مردم بىوفا، نمى توان در مقابل معاويه ايستاد، معاويه با سكّه هاى طلا، دل هاى آنان را از آن خود كرده است، معاويه مى خواست پدرت را به دست ياران خودش شهيد كند. اينجا بود كه پدرت، حماسه اى بزرگ آفريد و با معاويه صلح كرد. <====♡♡♡♡♡♡♡====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
AwACAgQAAxkBAAE6uJ1hE0jeMBrMrJfMlijARKu2gpQeVwACpAUAAoTQUFMmrzLFigelmSAE.oga
113.6K
[قَسم بہ حُرمٺِ چشمانٺان ...🖤] دلخوشےِ اهل عصـیان... حســـــین (ع)💚 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
به هوای سر تو چند نفر می آید تیر در حال فرود است گلویت ببُرد عمو از بازوی من کار سپر می آید دست من مثل سر اصغرت آویزه به پوست سهیل عرب             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
4_6048533315458172870.mp3
6.89M
زینب گزردی حیران میدان کربلانی گوردی دوشوبدی بیسس سلطان کربلانی...             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
شب ششم 2.mp3
7.76M
🏴عمو دیگه شد دل من 🏴از غصه ها لبالب 🏴 قاسم ع 🎤سید رضا نریمانی حتما گوش کنید🏴 عالیه🖤🖤 پیشنهاد دانلود             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
تو کربلا سیزده سال بیشتر نداشت ولی کاری بزرگ کرد... چه جنگ نمایانی کرد🌹 چقدر دلیر ، استاد رزمزش عباس بن علی علیه السلام، و چه زیبا مرگ را توصیف کرد وقتی عمو سوال کرد مرگ را چگونه میبینی ؟؟عرض کرد از عسل برای من شیرینتر است😭😭 شب یتیم امام حسن علیه السلام شب حضرت قاسم 🖤🖤🖤 خادمای خودتون رو زیاد دعا کنید به دعای شما عزیزان محتاجیم کمالی 🖤🖤🖤🖤 @kamali220
شبتون بخیر التماس 🌹💖🏴🏴🏴
┄┅─✵💔✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 🌹💖🦋🏴🏴🏴🇮🇷🇮🇷🇮🇷
در خانه ما بی تو ز شادی خبری نیست جز غم به دلم برگ و نوای دگری نیست... الهم عجل لولیک الفرج             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌴🌻☀️سلام روزتون بخیر 🍃☀️💐خورشید زندگیتون همیشه تابان 🍃🌴🌸🎼📹 آوای پرنده هایی که برا آب خوردن به برکه اومدن             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
امام جواب مى دهد: "من هرگز با يزيد بيعت نمى كنم. مگر فراموش كرده اى كه در پيمان نامه صلحِ برادرم امام حسن(ع)، آمده بود كه معاويه نبايد جانشينى براى خود انتخاب كند. معاويه عهد كرد كه خلافت را بعد از مرگش به من واگذار كند. اكنون او به قول و پيمان خود وفا نكرده است. من هرگز با يزيد بيعت نخواهم كرد، چون كه يزيد مردى فاسق است و شراب مى خورد". مأمور امير مدينه، دوباره نزد امام مى آيد و مى گويد: ــ اى حسين! هر چه زودتر نزد امير بيا كه او منتظر توست. ــ من به زودى مى آيم. امام از جاى برمى خيزد. مى خواهد كه از مسجد خارج شود، يكى از اطرافيان مى پرسد: "اى پسر رسول خدا، تصميم شما چيست؟" امام در جواب مى فرمايد: "اكنون جوانان بنى هاشم را فرا مى خوانم و همراه آنان نزد امير مى روم". امام به منزل خود مى رود. ظرفِ آبى را مى طلبد. وضو مى گيرد و شروع به خواندن نماز مى كند. او در قنوت نماز، دعا مى كند... به راستى، با خداى خويش چه مى گويد؟ آرى، اكنون لحظه آغاز قيام حسينى است. به همين دليل، امام حركت خويش را با نماز شروع مى كند. او در اين نماز با خداى خويش راز و نياز مى كند و از او طلب يارى مى نمايد. ــ على اكبر! برو به جوانان بنى هاشم بگو شمشيرهاى خود را بردارند و به اين جا بيايند. ــ چشم بابا! بعد از لحظاتى، همه جوانان بنى هاشم در خانه امام جمع مى شوند. آن جوانمرد را كه مى بينى عبّاس، پسر اُمّ البنين است. آنها با خود مى گويند كه چه خطرى جان امام را تهديد كرده است؟ امام، به آنها خبر مى دهد كه بايد نزد امير مدينه برويم. همه افراد، همراه خود شمشير آورده اند، ولى امام به جاى شمشير، عصايى در دست دارد. آيا اين عصا را مى شناسى؟ اين عصاى پيامبر است كه در دست امام است. امام به سوى قصر حركت مى كند، آيا تو هم همراه مولاى خويش مى آيى تا او را يارى كنى؟ <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
YEKNET.IR - shoor 2 - shahadat imam javad - 1400.04.19 - hosein taheri.mp3
5.24M
🌷دستم نمی‌گردد هرگز کوتاه 🌷از پرچم سرخ یا ثارالله... (ع) ➥   @hedye110 🏴🏴