ان با چشمهایی دریده،به دنبال ذره ای انکار
در صورت من است.
اولین قطره ی اشک که از چشم راستم به پایین پرتاب میشود،سنگینی مصیبت را روی شانه هایم حس میکنم.
مامان دستانش را به طرفم دراز میکند.
دنیا دور سرم میچرخد.به تنها آغوش باز روبه رویم پناه میبرم.
تنها چیزی که میفهمم همین است:
یتیم شدهام !
🦋🌹🦋🌹🦋🌹
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
#مسیحاےعشق
#پارت_سیصدچهلچهارم
﷽
*مسیح*
نگاهی به صورت پریشانش میکنم و دوباره چند قطره آب رویش میپاشم.
منیر،با نگرانی میگوید:آقا میخواین زنگ بزنم به اورژانس؟
نگرانی ام را قورت میدهم و میگویم:نه،فقط آب قند چی شد؟
لیوان بلندی سریع نشانم میدهد:ایناهاش...
دستم را آرام روی گونهی مرطوبش میگذارم و چند ضربهی آرام میزنم.
:_نیکی...نیکیجان...
پلکش میپرد.
دست چپم را زیر سرش کمی بلند میکنم.
:_نیکی خانم... نیکیجانم...
آرام،کمی چشمانش را باز میکند.
منیر با خوشحالی میگوید:به هوش اومد...
لیوان را از دستش میگیرم و به طرف دهان نیکی میبرم:خوبی خانمم؟؟
حضور منیر،بهانه ی خوبیست،برای ادامه دادن نقش همسر نیکی!
هرچند بعید میدانم این لحظه ها را بعدها به خاطر بیاورد.
چشمانش را کامل باز میکند و آب دهانش را قورت میدهد.
متوجه موقعیتش میشود،حق دارد!تا به حال از این فاصله،من را ندیده!
سریع از جا میپرد:بابام..
با دستم کنترلش میکنم:آروم باش..آروم باش عزیزم..
بغض میکند و لبهایش میلرزد:بابام چی شده مسیح؟
سر تکان میدهم و با صادقانهترین لحن ممکن میگویم:بابات حالش خوبه...بیمارستانه...یه
تصادف کوچولو کرده...
الانم مامانت بالاسرشه...میخوای تلفنی باهاش حرف بزنی؟؟
بلند میشود:نه فقط میخوام ببینمش..
:_باشه،آماده شو بریم بیمارستان..
با ذوق به طرف اتاقش میرود.
باید شارژ شوم.باید آماده باشم.
موبایلم را درمیآورم و شماره ی عمووحید را میگیرم..
*نیکی*
صدای زنگ موبایل مسیح میآید.
سرم را از روی شیشه برمیدارم،با پشت دست اشکهایم را پاک میکنم و با نگرانی به او خیره میشوم.
"باشه"ای میگوید و موبایل را کنار دنده میگذارد.
:_مانی بود...گفت بابات رو بردن اتاق عمل..واسه ضربه ای که به سرش خورده
ملتمسانه میپرسم
:+مسیح حالش چطوره؟؟ تو رو خدا بگو...
:_گفتم که...قبل اینکه بیام خونتون پیشش بودم.حالش خوبه،یعنی جای نگرانی نیست..
دوباره به ترافیک سنگین خیره میشوم و زیر لب میگویم:چیزی نیست... چیزی نیست...
با عجله به طرف اتاق عمل میروم.
مسیح همشانه ام میآید و زودتر از من درها را باز میکند.
انتهای راهرو،مادرم را میبینم.
خون به صورتش راه پیدا نکرده،در عوض بین سفیدی چشمانش جمع شده.
زنعمو کنارش ایستاده و عمو و مانی آنطرفتر...
چادرم را جمع میکنم و با قدمهای بلند به طرفشان میروم.
مانی زودتر از همه متوجه آمدنمان میشود:اومدین؟
از کنارش که رد میشوم میگوید:نیکی حال مامانت اصلا خوب نیست.
اشکهایم را پس میزنم و به طرف مامان میروم:مامان...
مامان،چشمهای به خون نشسته اش را به صورتم میدوزد:اومدی نیکی؟الان بابات بهوش میاد...
نگاهی به عمو و زنعمو میاندازم و زیر بازویش را میگیرم:بیا مامان... بیا بریم بشینیم...
مامان به دنبالم کشیده میشود.
برابرش زانو میزنم و دستانم را روی پاهایش میگذارم.
سعی میکند لبخند بزند،اما لبهای خشکش تکان نمیخورند.
بلند میشوم:زنعمو پیش مامانم هستین؟
زنعمو سرش را تکان میدهد و کنار مامان مینشیند.
دوباره به طرف در اتاقعمل میروم.
برابر عمو میایستم:عمو بابام چی شده؟
عمو نگاهی به مسیح میاندازد.
محکمتر میپرسم:عمو بابام چشه؟
عمو سر تکان میدهد:لگنش شکسته...خونریزی داخلی داره..
سعی میکنم گریه نکنم:پس...مسیح که گفت جراح مغز بالاسرشه؟!
عمو سرش را پایین میاندازد:فعال دارن سرشو عمل میکنن...
عمق فاجعه را تازه میفهمم.
ضربه چنان کاری بوده،که هم سرش شکسته،هم لگنش...
خونریزی داخلی هم که دارد،بین حرفهای مسیح از شکستگی دست و دنده هایش هم شنیدم...روی اولین صندلی سقوط میکنم.
:_نیکی..
سرم را بلند میکنم و به صورت مضطرب مسیح خیره میشوم
:_ببین خبر تصادف بابات رو که گفتیم،تو از حال رفتی،مامانت هم شوکه شد...
ببین خانمم،الان مامانت به دلگرمیهای تو احتیاج داره...متوجه ی که؟
سر تکان میدهم
:+بابام که از اتاق عمل بیاد بیرون مامانم حالش خوب میشه..
مسیح مینشیند و موبایل را کنار گوشم می گیرد،صدای ضبط شده ی عمووحید می آید:شب که
غارت تموم شد و بچه ها خوابیدن،وقتی حضرت زینب وارد گودی قتلگاه شد،وقتی دست برد زیر
بدن حضرت حسین چی گفت؟؟
سرم را پایین میاندازم و زیر لب می گویم:تقبل منا هذا القلیل...
شرم دارم از قیاس خودم با حضرت زینب....
من کجا و ام المصائب حضرت عقیله کجا؟
مسیح بلند میشود.
تلنگرش کوتاه بود و به جا...
چشمانم را میبندم و به خدا توکل میکنم.
توکلت علی الحی الذی الیموت...
صدای باز شدن در که میآید بلند میشوم.
دکترسبزپوش به طرفمان میآید.
نگاهی به صورتهای مضطربمان میاندازد و با اندوه میگوید:متأسفم...لخته ی خون خیلی
بزرگ بود...
حس میکنم دریایی از آب یخ روی سرم میریزند.
با بهت به مسیح نگاه میکنم.
متاسف است؟
برای چه؟برای که؟
صدای گریه ی زنعمو میآید.
برمیگردم.
زمین زیر پاهایم میلرزد.
زنعمو و مانی زیرشانه های مامان را گرفته اند و مام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️هشدار؛
ریشه فتنه بیرون زد! / کمپین سوزاندن آیات حجاب در قرآن به بهانه فوت تلخ مهسا امینی/ شیعه و سنی ریشه فتنه را بخشکانند
🔹جریان دروغ پرداز پیرامون فوت غم انگیز مهسا امینی که با انتشار دروغ فوت او به دلیل ضرب و شتم با ویدیوهای دوربین مدار بسته پلیس رسوا شدند، وارد فاز تازه ای شده و کمپین قرآن سوزی و پاره کردن آیات حجاب را آغاز کردند!
🔹جریان نفاق، سلطنت طلب، سعودی و اسرائیلی به همراه برخی از جریان اصلاحات و سلبریتی ها با انتشار دروغ پیرامون این اتفاق به تحریک احساسات پرداخته و الان با بیان اینکه باید #تیشه_به_ریشه بزنیم به این بهانه که حجاب یک حکم قرآنی است به قرآن سوزی روی آورده اند!
🔹قطعا شیعه و سنی با هوشیاری در مقابل این فتنه و مقابله با هتاکی دردناک به ساحت قرآن و مسلمانان مانع از پیشبرد اهداف این جریان مشکوک خواهند شد!
#جریان_تحریف
#جریان_نفوذ
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
❣کمال بندگی❣
⛔️هشدار؛ ریشه فتنه بیرون زد! / کمپین سوزاندن آیات حجاب در قرآن به بهانه فوت تلخ مهسا امینی/ شیعه و
سلام فیلمش قرآن سوزی هست
قطعا ناراحت کننده هست میتونید نبینید فقط متن رو بخونید
-1197203709_-210980.mp3
1.14M
♨️شهید و حق الناس
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #عالی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 آیا اهل بیت با #حجاب کاری نداشتند؟!
🎙 پاسخ #دکتر_غلامی
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
14.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*پاسخ به شبهات فوت خانم مهسا امینی*
ماشاالله پاسخی کامل ومتقن
دوستانی که دلتون برای ایران وکشور اسلامیتان می تپد این فیلم کوتاه راخارج از تعصبات ببینید ...
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
مراجعه به تراجم(زندگینامۀ) علمای سلَف(گذشته)، به منزله مراجعه به کتابهای معتبر اخلاقی است. هرکس که طالب تهذیب و ترقی در امور معنوی است و میخواهد از زندگی و عمر خود چیزی استفاده کند، شایسته است به شرح احوال آنها نگاه کند، که چه کارها میکردند.
در محضر بهجت، ج٢، ص٣۴٧
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
#جرعہاۍازڪلاݦشهدا
ترسم بر آن است که نکند بر اثر سنگینی گناهانم نتوانم سبک شوم و به سویت پروازکنم و از جمله کسانی باشم که از یاد تو و آیاتت غافل شدهاند.
خدایا قدرتی به من عطا فرما که این بار بتوانم در راه تو قدم بردارم و در خودسازی خود کوشا باشم.🏻🌱
خدایا توفیق ادامه راه راستین شهدا را به همه ما عطا فرما.[آمین]
#روزٺوݩشهدایی🌿
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
به کانال عاشقانه امام رضا علیه السلام خوش آمدید
اینجا حداقل روزی چند بار با امام رضا عليه السّلام ارتباط میگیری
ممنون میشم این کانال رو برای دوستان به اشتراک بزارید
اینم لینکش👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3378184385Cded59ab28c
🕌🕌🕌🕌
15.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حجاب و حیای زن ایرانی
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
⭕️ وقتی دست سعودیهای ترند کننده هشتگ مهسا ایمنی (مهسا امینی) رو میشود
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸