eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.6هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
39 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🪴 🪴 🌿﷽🌿 مرادى از جا برمى خيزد و قدرى جلو مى آيد و چنين مى گويد: سلام بر شما! اى امام عادل! سلام بر شما كه همچون مهتاب در دل تاريكى ها مى درخشيد و خدا شما را بر همه بندگانش برترى داده است! شما همسر زهراى اطهر هستيد و هيچ كس همچون شما نيست. من شهادت مى دهم كه شما "امير مؤمنان" هستيد و بعد از پيامبر فقط شما جانشين او بوديد. به راستى كه همه علم و دانش پيامبر نزد شماست. خدا لعنت كند كسانى را كه حقِّ شما را غصب كردند. شكر خدا كه امروز شما رهبر مسلمانان هستيد و مهربانى شما بر سر همه ما سايه افكنده است. ما با ديدار شما به سعادت بزرگى نائل شديم. ما همه گوش به فرمان شما هستيم. از شما به يك اشاره، از ما به سر دويدن! ما شجاعت را از پدران خود به ارث برده ايم و هرگز از دشمن هراسى نداريم. * * * سخن مرادى تمام مى شود. سكوت بر فضاى مسجد سايه مى افكند. اكنون على(ع) نگاهى به مرادى مى كند، از او سؤال مى كند: ــ نام تو چيست؟ اى جوان! ــ من مرادى هستم. من شما را دوست دارم و آمده ام تا جانم را فداى شما نمايم. امام لحظه اى به او خيره مى شود، دست بر روى دست مى زند و مى گويد: "إنّا لله و إنّا إليه راجِعُون". به راستى چه شد؟ چرا امام اين آيه را بر زبان جارى كرد؟ چه شده است؟ نمى دانم. قدرى فكر مى كنم. فهميدم. حتماً شنيدى كه مرادى در سخن خود يادى از حضرت زهرا(ع) كرد. شايد على(ع) به ياد مظلوميّت همسر شهيدش افتاده است و براى همين اين آيه را مى خواند. البتّه اين يك احتمال است. چه كسى از راز دلِ على(ع)خبر دارد؟ ■■■□□□■■■ 🪴 🪴 🪴 🪴 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🔴 ماجرای آن ماهی‌ که از اعماق زمین به دست یار امام حسن عسکری(ع) رسید ابوجعفر طبری نقل کرد: روزی در محضر پر فیض امام حسن عسکری(ع) نشسته بودم، از حضرت تقاضا کردم و عرضه داشتم : یا بن رسول‌اللّه! چنانچه ممکن باشد یک معجزه خصوصی برای من ظاهر سازید؟ تا آن را برای دیگر برادران و دوستان هم مطرح کنم، امام(ع) فرمود: ممکن است طاقت نداشته باشی و از عقیده خود دست برداری، به همین جهت سه بار سوگند یاد کردم بر اینکه من ثابت و استوار خواهم ماند. پس از آن ناگهان متوجّه شدم که حضرت زیر سجّاده خود پنهان شد و دیگر او را ندیدم، چون لحظه‌ای از این حادثه گذشت، حضرت ظاهر شد و یک ماهی بزرگی را که در دست خود گرفته بود به من فرمود: این ماهی را از عمق دریا آورده‌ام و من آن ماهی را از حضرت گرفتم و رفتم با عده‌ای از دوستان طبخ کرده و همگی از آن ماهی خوردیم که بسیار لذیذ بود 📚چهل داستان و چهل حدیث از امام حسن عسکری(ع)، عبدالله صالحی 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
✨✨شرمنده ایم از این بندگی... ✨موقع نماز که می شود 😔فرشته چپ و راست عزا می گیرند که چه کنند 🍃ایاک نعبد 😔را جزء حرف های خوبمان بنویسند یا دروغ هایمان 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
352.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر گیتی کسی را همچون حضرت امام محمد باقر (ع) به جود و بخشش و لطف و سخای حضرت باقر نزاده است. جان عالم به فدای پنجمین امام شیعیان که شکافتن علم و شکوفایی را به جهان هدیه داد. میلاد امام باقر مبارک. شبتون بخیر 🌟🌙💫⭐️💫 @hedye110
┄┅─✵💝✵─┅┄ با توکل به اسم الله آغـــاز روزی زیبـــا با صلوات بـــر محمـد و آل محمــــد (ص) اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم سلام صبح زیباتون بخیر 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد اللهم عجل لولیک الفرج 🇮🇷             @hedye110 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به امام حسن مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🦋 يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، يَا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الشَّهِيدُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ، اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
🌿 🌿﷽🌿 سوالی که فکرم رو مشغول کرده بود را از ذهنم بیرون کشید - می خوای بپرسی که بعد از تشکیل دفاع وطنی سوریه چه نیازی به سازماندهی نیرو تو ایرانه؟ و خودش جواب داد دشمنان بیرون مرزها بیکار ننشستند همه جوره اومدن پشت سر مسلحین و تکفیری‌ها با سلاح، پول و امکانات حتی نیروی انسانی دیروز در سوریه امروز تو عراق و شاید فردا نزدیک مرزهای ما شیطنت کنند آمادگی مردمی یعنی تضمین امنیت پیش از مواقع بحران و جنگ پرسیدم کاری هست که من بتونم کمک کنم؟ گفت آره سرکشی به خانواده های شهید مدافع حرم انگار این پیشنهاد را از قبل آماده کرده بود یکی دوبار از مظلومیت شهدای مدافع حرم که تعریف کرد لابلای صحبتهایش حرف‌هایی زد که سوختم می‌گفت به خاطر یه سری محدودیت‌ها تعدادی از شهدای افغانی و پاکستانی توی ایران دفن می‌شوند شاید اونا یکی دو تا فامیل توی ایران داشته باشند باید شما با آنها ارتباط داشته باشی اما میتونید کارتون را با سرکشی به خانواده شهدای ایرانی شروع کنید این یه کار اداری نیست دولتی نیست یه کار زینبیه به حرمت نام مبارک حضرت زینب کار سرکشی را شروع کردم وقتی پای درددل بازماندگان شهدا می‌نشستم به ژرف اندیشی حسین می‌رسیدم و رسالت زینبی که او بر دوشم گذاشته بود بیشتر خانواده شهدا نام حسین همدانی را از زبان شهیدشان شنیده بودند یکی شان قبل از شهادت تعریف کرده بود که کارم دیده بانی و هدایت آتش بود دیدگاه جایی قرار داشت که اگر سرم را دوبار از یک نقطه بالا می آوردم تک تیرانداز های تکفیری با قناصه می زدند سردار همدانی وقتی به خط سرکشی می‌کرد کنارمان می‌نشست و با آمدنش بچه ها روحیه می‌گرفتند ترس را نمی‌شناخت شجاع بود و خاکی با ما غذا می خورد توی همان خط مقدم که بیشتر ساختمان‌های مسکونی بود یک روز دیدم که ناهارش را تا نصف خورد و بقیه غذایش را که برنج ساده بود توی پلاستیک ریخت و با من خداحافظی کرد کنجکاو شدم و با دوربین دیده بانی از بالای ساختمان تا جایی که رفت نگاهش کردم باید از جایی عبور می کرد که زیر دید و تیر قناصه زن ها بود از آنجا هم رد شد و به جایی رسید که مرغی پا شکسته نشسته بود برنج را ریخت جلوی مرغ و از همان مسیر برگشت این خاطره را وقتی همسر شهید از زبان شوهرش تعریف کرد تازه فهمیدم که یک سینه حرف ناگفته از حسین در تک‌تک رزمندگان جبهه مقاومت وجود دارد محرم سال ۹۴ حسین طبق سنت دیرینه اش به هیئت ثارالله سپاه همدان رفت من و بچه‌ها تهران ماندیم یکی از کسانی که در هیئت بود چند قطعه عکس و فیلمی از حسین به ما نشان داد که لباس سیاه هیئت پوشیده و ظهر عاشورا برای مردم که بیشتر جوانان بودند سخنرانی و مداحی می‌کند و مثل یک طفل یتیم و بی پناه با صدای بلند گریه می کند و به پهنای صورتش اشک می ریزد وقتی به تهران آمد خودش از حال خوشی که در محرم امسال داشت تعریف کرد و از اینکه برای اولین بار مداحی کرده بود گفت من نگفتم که فیلم را دیدم پرسیدم توی هیئت چی خوندی؟ گفت روضه که بلد نبودم فقط پشت سر هم تکرار می کردم *حسین آرام جانم* *حسین روح و روانم* *حسین دوای دردم* *حسین دورت بگردم* هر دو با ته مایه‌ای از شوخی با هم حرف میزدیم خندیدم و گفتم حسین به قول بچه‌های جبهه بد جوری نور بالا میزنی گفت ناقلا حالا که از سوریه آمدم و از معرکه دور شدم از این حرفا می‌زنی؟ گفتم نه واقعا میگم یه جور دیگه‌ای شدی گفت یه مأموریت ناتمام دارم که باید تمومش کنم نباید عیان حرف دلم را می‌زدم فکر کردم که آمادگیم را دیده و می‌خواهد به سوریه برگردد زانوهایم سست شد و صدایم لرزان کجا؟ شما که تازه اومدی فهمید که فکرم به سوریه رفته دوباره تردید را از ذهنم کنار زد خانوادگی می‌ریم راهپیمایی اربعین از این بهتر پاسخی را نمی‌توانستم بشنوم جان به تنم بازگشت هدیه به روح بلند شهدا صلوات 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸