#سرزمین_یاس
#برگچهلششم
اكنون از هفت قلعه خيبر، چهار قلعه در تصرّف يهوديان است، پيامبر نمى خواهد با آنها وارد جنگ شود، آنها سرانجام چاره اى جز تسليم شدن ندارند.
چند روز مى گذرد، سه قلعه ديگر هم تسليم مى شوند. در واقع از هفت قلعه خيبر، فقط يك قلعه باقى مانده است. آيا مى دانى نام آخرين قلعه چيست؟
آن قلعه را "سلالِم" مى خوانند; گويا همه رهبران و بزرگان يهود در همان قلعه هستند.
مى بينم كه تو نگاهى به من مى كنى و مى گويى:
ــ چرا همه رهبران در آخرين قلعه
جمع شده اند؟ چرا وقتى قلعه هاى قبلى فتح شد، هيچ كدام از رهبران يهود در آن نبودند؟
ــ راست مى گويى! يادت هست وقتى على (ع) قلعه خيبر را فتح كرد ما هيچ كدام از سران يهود را آنجا پيدا نكرديم. به راستى چرا؟
اكنون بايد برويم و به دنبال جواب بگرديم. بعد از سؤال كردن از چند نفر به اين جواب مى رسيم: قلعه هفت گانه خيبر سال ها پيش ساخته شده اند و همه آن ها با تونل هاى مخفى زير زمينى با يكديگر ارتباط دارند. اين تونل ها براى روز مبادا ساخته شده اند و فقط رهبران يهود از آن اطّلاع دارند. هر قلعه اى كه در آستانه فتح قرار مى گرفت سران يهود از آن تونل هاى مخفى به قلعه ديگر مى رفتند.
اكنون همه آنها در آخرين قلعه جمع شده اند; ولى آنها به زودى مى فهمند كه پناه گرفتن در آن قلعه نيز هيچ فايده ندارد. به زودى دست خيبرگشاىِ على (ع)، آنجا را هم فتح خواهد كرد.
💙💙💙💙❤️💙💙💙💙
#سرزمینیاس
#قصهفدک
#قصهتمامروزهایشیعه
#فدکپرچمخدا
#برایمادرمانحضرتزهراسلامالله
#کپیآزاده
#نشرحداکثری
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
https://eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هدایت شده از 🌷دلنوشته و حدیث🌷
#بانوی_چشمه
#برگچهلششم
بعد از صرف غذا، پيامبر از جاى خود برمى خيزد و سخن خود را آغاز مى كند:
به نام خدايى كه يكتاست و هيچ شريكى ندارد.
اى خويشان من! بدانيد كه فقط خير و خوبى را براى شما مى خواهم. من پيامبر خدا هستم و براى سعادت شما و همه مردم برانگيخته شده ام.
جبرئيل بر من نازل شد و از جانب خدا با من سخن گفت. بدانيد كه پس از مرگ، بار ديگر زنده مى شويد ; بهشت و يا جهنّم در انتظار شما خواهد بود.
آيا مى خواهيد از عذاب خدا نجات پيدا كنيد؟ پس دست از بت پرستى برداريد و به پيامبرى من ايمان بياوريد.
سكوت همه جا را فرا گرفته است. همه به هم نگاه مى كنند. پيامبر سخن خود را ادامه مى دهد: آيا در ميان شما كسى هست مرا در اين راه يارى كند، هر كس كه اين كار را بكند برادر و جانشين من خواهد بود؟
هيچ كس جواب نمى دهد. اكنون على(ع) از جا برمى خيزد و مى گويد:
ــ اى پيامبر! من شما را يارى مى كنم.
ــ بنشين على جان!
پيامبر سه بار سخن خود را تكرار مى كند و فقط على(ع) است كه هر سه بار جواب مى دهد. اكنون پيامبر رو به همه مى كند و مى گويد: بدانيد كه اين جوان، برادر و وصىّ و جانشين من است. از او اطاعت كنيد...
برخيزيد...! برخيزيد...! برخيزيد...!
همه به هم نگاه مى كنند، چه خبر شده است؟ آيا دشمن به مكّه حمله كرده است؟
اين رسمى است كه از سال ها پيش به جا مانده است; وقتى كسى خطرِ دشمن را احساس مى كند، اين گونه فرياد مى كند تا همه مردم باخبر شوند.
صدا از طرف كوه صفا مى آيد، همه به آن طرف مى روند. به راستى چه كسى در اين صبح زود مردم را به بيدارى و هوشيارى مى خواند؟
نگاه كن! اين پيامبر است كه بر بالاى كوه صفا ايستاده است و همه را مى خواند: برخيزيد!
پير و جوان در پاى كوه صفا جمع شده و منتظر پيامبر هستند. آنان هرگز از پيامبر دروغ نشنيده اند. حتماً حادثه اى پيش آمده كه او آنها را به يارى خوانده است.
اكنون پيامبر سخن مى گويد: اى مردم! اگر من به شما بگويم كه دشمن پشت اين كوه كمين كرده و مى خواهد به شما حمله كند، آيا سخن مرا باور مى كنيد؟
همه جواب مى دهند: آرى، ما هرگز از تو دروغ نشنيده ايم. پيامبر ادامه مى دهد: من مانند ديده بانى هستم كه دشمن را از دور مى بيند و به سوى قوم خود مى رود. اى مردم! خطرى شما را تهديد مى كند. من مى خواهم شما را نجات بدهم، دست از بت پرستى برداريد و به خداى يكتا ايمان بياوريد...
🌹🌹🌹🌹❤️🌹🌹🌹🌹
#بانوی_چشمه
#حضرت_خدیجه_سلامالله
#ایام_فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلامالله
#شهداءومهدویت
#کمال_بندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#نشر_حداکثری
#کپی_آزاده
#چهارمینمسابقه
@shohada_vamahdawiat
@hedye110