﷽
#مسیحاےعشق
#پارت_دویستهشتادنهم
مامان به مانی چشم غره میرود.
مانی میگوید:خب پس اجازه بدین من گوشیمو ... عه یعنی کادومو بدم..
چیز شد....فکر کنم لو دادم کادوم چیه!!
و به طرف میز میآید،در حالی که میخندد و سعی میکند سلفی بگیرد میگوید :بگو سیب...
ِ جعبه کودکانه به دستم میدهد
ای با کادوپیچ .
خنده ام را کنترل میکنم.
روبه جمع میگوید:تقصیر من نیست..کاغذکادوی بهتر پیدا نکردم.
مبارکت باشه،اون یکی گوشیت رو که داغون کردی،امیدوارم با این یکی به مشکل نخورین..
البته تفاهم دارین قطعا باهم..یکی از معروفترین گوشیهای بازاره..
جعبه را روی میز میگذارم و محکم،مانی را بغل میکنم.
مانی شانه ام را میبوسد :ممنون که همیشه تکیه گاهمی..تولدت مبارک..
سریع خودش را از من جدا میکند:فضا احساسی شد...
و دوباره به طرف نیکی میرود تا عکاسی کند.
بابا،با غرور به طرفم میآید و جعبه ی کوچکی که روی میز است برمیدارد و به طرفم میگیرد.
جعبه،مشکی است و روبانی همرنگ روی آن بسته شده.
در جعبه را باز میکنم.
یک سوئیچ!
سوئیچ را از جعبه بیرون میآورم و
دستم را روی علامت برجسته ی سه حروف انگلیسی رویش،میکشم.
دستم روی دبیلو متوقف میکنم...
سرم را بلند میکنم
بابا با لبخند به من خیره شده:تولدت مبارک پسر!
:+ممنون،ولی من نمیتونم قبولش کنم!
بابا،سوئیچ را از من میگیرد:" حدس میزدم اشتباه کنی!
ولی این ماشین مال تو نیست"...
متعجب مانده ام.
بابا به طرف نیکی میرود و برابرش میایستد.
نیکی بلند میشود و با تعجب به بابا خیره میماند.
بابا دست نیکی را میگیرد و بالا میآورد و سوئیچ را درون دستش میگذارد.
بعد آرام انگشتان نیکی را روی سوئیچ مشت میکند.
جدی میگوید:"این ماشین مال نیکی عه و کادوی تولد تو اینه که افتخار داری رانندهی شخصی
عروسم باشی!
افتخار بزرگیه..نصیب هرکس نمیشه".
لبخند روی صورتم پخش میشود و به نیکی نگاه میکنم.
با خجالت سرش را پایین انداخته و لبخند میزند.
نگاهم به عمو میافتد.
با غرور به نیکی نگاه میکند و لبخند میزند.
به بابا افتخار میکنم.
با این کارش هم،من کادو را قبول کرده ام هم راه آشتی باز شده
نیکی با خنده میگوید:ممنون عمو،لطف کردین..
بابا لبخند میزند و روی صندلی اش مینشیند.
💧💧💧💧💧💧
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸