eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به امام سجاد علیه السلام و امام محمد باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام يا اَبَا الْحَسَنِ، يا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ، يَا زَيْنَ الْعابِدِينَ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🌹 يَا أَبا جَعْفَرٍ، يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْباقِرُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ، يَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَيُّهَا الصَّادِقُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
🪴 🪴 🌿﷽🌿 *عصب پا _قطعه پلاستیکی* تقریباً یک سال از مصدومیت شیمیایی او می گذشت که از ناحیه پا مجروح شد هر بار که برای او اتفاقی می‌افتاد من بیشتر از خودش درد می کشیدم دیگر وقتی محمدحسین جبهه بود آرام و قرار نداشتم هر لحظه منتظر شنیدن یک اتفاقی بودم به محض اینکه کسی در میزد یا تلفن خانه به صدا در می آمد قلبم از جا کنده می‌شد او مدتی در بیمارستان بستری و تحت درمان بود مدتی هم در خانه استراحت کرد اما نتوانست سلامتی اش را کامل به دست آورد عصب پایش آسیب دیده بود موقع راه رفتن پایش از پنجه در اختیارش نبود روی زمین کشیده می شد وقتی می‌خواستیم از بیمارستان مرخصش کنیم دکترها گفتند به دلیل جراحت شدیدی که دارد باید استراحت مطلق داشته باشد از جایش تکان نخورد و محل استراحتش را طوری تعیین کنید که به دستشویی نزدیک باشد خانه ما این وضعیت را نداشت و محمدحسین اذیت می‌شد این بود که او را به خانه خواهرش انیس بردیم محمدهادی هم که خدمتش تمام شده بود به سبب رابطه صمیمی و نزدیکی که با محمدحسین داشت کنارش ماند تا اگر نیمه شب کاری داشت و نیاز بود دستشویی برود او را همراهی کند فردا که من به سراغ آنها رفتم تا جویای حال محمدحسین شوم محمدهادی برایم چنین تعریف کرد نیمه‌های شب بود به طور اتفاقی بیدار شدم دیدم محمدحسین توی رختخوابش نیست با عجله از جا پریدم دیدم همینطور به حالت درازکش و کشان کشان خودش را روی زمین تا پای پله ها کشیده بود و می‌خواست به دستشویی برود موقعی که او را دیدم تقلا می‌کرد تا پله ها را رد کند با ناراحتی گفتم محمدحسین مگر من تأکید نکردم اگر کاری داشتی حتما بیدارم‌کن؟ گفت آخر دلم نمی خواست مزاحمت بشوم گفتم برای چی؟ من خودم سفارش کردم گفت دوست ندارم موجبات ناراحتی دیگران را فراهم کنم من مجروح نشدم که وبال گردن بقیه باشم بعد از چند روز که حالش بهتر شد به خانه برگشت سعی میکردم مراقبش باشم تا به زودی سلامتی اش را به دست آورد اما متاسفانه عصب پا آسیب دیده و پنجه پا را از حرکت انداخته بود دکترها یک قطعه پلاستیکی به او داده بودند که در زیر و پشت پا نصب می‌شد و از آویزان شدن پنجه پا جلوگیری می کرد *کفش کتانی* محمد حسین خیلی نگران بود که این مشکل مانع ادامه حضورش در منطقه بشود یک روز از صبح تا پاسی از روز در یکی از اتاق ها سرگرم کاری شده بود صدایش زدم مادر جان محمد حسین ناهار آماده است نمی‌آیی؟ گفت چشم مادرآمدم وقتی وارد اتاق شد برق در چشمان معصوم و گیرایش می‌درخشید مادرجان راهش را پیدا کردم دیگر هیچ مشکلی ندارم بعد با آن ابتکارش برای راه رفتن مواجه شدم او با ذوق و سلیقه راهی برای حل مشکل خودش پیدا کرده بود به جهت اینکه پایش به همراه قطعه پلاستیکی راحت در کفش‌هایش قرار بگیرد یک کفش کتانی خریده بود که دوسه شماره بزرگتر بود شلوارش را هم کمی گشاد تر از معمول گرفته بود بعد یک نخ ضخیم به بندهای کتانی بسته بود و آن را از داخل پاچه شلوار رد کرده بود و تا کمربندش بالا آورده بود انتهای نخ را هم یک حلقه وصل نموده بود انگشت دستش را درون حلقه می‌کرد و موقع راه رفتن آنان را می‌کشید به این ترتیب نوک پنجه پا بلند می شد و وقتی قدمش را برمی‌داشت دوباره نخ را شل می‌کرد و پا به حالت اول برمی‌گشت فکر خوبی کرده بود هیچ کس متوجه نمی‌شد تنها ایراد کار در این بود که برای نگهداشتن حلقه دستش مدام به کمرش بود تا چند مدت که نسبتاً سلامتی اش را به دست آورد به همین شکل راه می رفت فقط بعضی از دوستانش از این ماجرا خبر داشتند به همه سفارش می‌کرد که به کسی نگویید که پای من اینطور شده است 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
✍️ آیت‌الله العظمی بهجت(ره): 💠کاری که می‏دانید خیر است و یقین دارید از شرع و مورد رضای خدا و صاحب شرع است، انجام دهید تا به کار خیر دیگر موفق شوید. با نور اعمال، تاریکی‏های راه روشن می‏شود، ولی ما می‏آییم و سؤال می‏کنیم که اگر اختیاراً نخواهیم خوب شویم، چه کار کنیم؟! 📚در محضر بهجت، ج۳، ص۲۱۶  🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
📸 نماز، قبل افطار ✍سیره حاج قاسم در ماه رمضان: قبل از افطار، نماز می‌خواندند. می‌گفتند: نزدیک افطار، عطش انسان برای آب و غذا زیاد می‌شود؛ در این لحظه‌ها اجر این‌ نماز بیشتر است. کمی تا بهجت🌷 🪴 ارسالی یکی از اعضای محترم کانال  🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
9.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹سه جور روزه داریم؟ شما از کدام نوع روزه داران هستین؟ 🎙       ┄┅═══❉☀️❉═══┅┄  🌤«اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج» 🪴 ارسالی یکی از اعضای محترم کانال  🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
جمعی از مسئولان نظام با رهبر انقلاب دیدار میکنند 🔺 در سیزدهمین روز از ماه مبارک رمضان، سران قوا، مسئولان و کارگزاران نظام، جمعی از مدیران ارشد دستگاه‌های مختلف، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مسئولان سابق و فعالان اجتماعی و فرهنگی، سه‌شنبه عصر با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار خواهند کرد. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🪴 ارسالی یکی از اعضای محترم کانال  🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
👤آیت الله (رحمه الله ) : 🔆ای ‌کاش می دانستیم زود خوابیدن در شب وبیداری قبل از اذان صبح تا طلوع آفتاب چه فواید جسمی و دنیوی ،معنوی وروحی بی شماری دارد. 🪴 ارسالی یکی از اعضای محترم کانال  🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞|اَسماءُ الحُسنی دهه نودی ها 🌀همخوانی بسیار زیبای تواشیح خاطره انگیز ماه مبارک رمضان ⭕️️جدیدترین اثر: 💠گروه تواشیح نوجوانان تسنیم💠 ⚜به همراه تصاویر زیبا از اماکن تاریخی و مذهبی ایران و جهان اسلام 📺مشاهده و دریافت نسخه باکیفیت: 🌐 aparat.com/v/PGUCe  🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
🪴 🪴 🌿﷽🌿 امشب خواب به چشم على(ع) نمى آيد، او گاهى نماز مى خواند و گاهى دعا مى كند و با خداى خويش راز و نياز مى كند. گاه از اتاق خود بيرون مى رود و به آسمان نگاه مى كند و مى گويد: "به خدا قسم امشب همان شبى است كه به من وعده داده شده است". او سوره "يس" را مى خواند، ذكر "لا حَوْلَ و لا قُوَّةَ إلاّ بِالله" را زياد مى گويد. دست به آسمان مى گيرد و مى گويد: "بار خدايا! ديدار خودت را برايم مبارك گردان". اُم كُلثوم اين سخن پدر را مى شنود و نگران مى شود، به ياد سخنان چند روز قبل پدر مى افتد، آن شب كه پدر براى آنان خواب خود را تعريف كرد. خوابى كه حكايت از پرواز پدر به اوج آسمان ها مى كرد. ــ پدر جان! چه شده است؟ چرا اين گونه بى تاب هستيد و منتظر؟ ــ دختر عزيزم! به زودى سفر آخرت من آغاز خواهد شد و من به ديدار خدا خواهم رفت. صداى گريه اُم كُلثوم بلند مى شود، او چگونه باور كند كه به همين زودى پدر، از پيش او خواهد رفت؟ ــ گريه نكن، دخترم! اين وعده اى است كه پيامبر به من داده است، من نزد او مى روم. ــ داغ شما براى ما بسيار سخت خواهد بود. * * * مولاى من! امشب، نگاهت به آسمان خيره مانده است و خاطرات سال هاى دور برايت زنده مى شود... وقتى كه نوجوانى بيش نبودى به خانه پيامبر مى رفتى، پيامبر چقدر تو را دوست مى داشت، تو اوّل كسى بودى كه به او ايمان آوردى. شبى در بستر پيامبر خوابيدى تا او بتواند به سوى مدينه هجرت كند، آن شب چه شب خطرناكى بود! چهل جنگجو آماده بودند كه صبح طلوع كند تا به خانه پيامبر هجوم برند، آن شب فداكارى تو باعث شد پيامبر بتواند به سلامت از مكّه برود. به ياد روزهاى مدينه مى افتى، روزى كه داماد پيامبر شدى و همسر فاطمه(ع). فاطمه(ع) مايه آرامش تو بود و بهترين هديه خدا براى تو. در همه جنگ ها تو يار و ياور پيامبر بودى و اگر شجاعت و مردانگى تو نبود از پيروزى هم خبرى نبود. در روز غدير هم پيامبر تو را بر روى دست گرفت و ولايت تو را به مردم معرّفى كرد. روزها چقدر سريع گذشتند تا اين كه پيامبر در بستر بيمارى قرار گرفت. او تو را طلبيد و به تو خبر داد كه بعد از او مردم با تو چه خواهند كرد. او از تو خواست تا بر همه سختى ها و بلاها صبر كنى. ■■■□□□■■■ 🪴 🪴 🪴 🪴 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef