eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.3هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج مهدی رسولی_هفتگی 14 تیر97 - روضه - خیلی گره به کارم خیلی گرفتارم-1532150742.mp3
8.2M
🏴 با نواے : 🎤 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ حــســـین خیلــے گره 💔... ⏯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
✍امام صادق علیه السلام: بنده ای نیست که آب بنوشد و حسين عليه السلام را یاد نموده و قاتلش را لعنت کند مگر اینکه خدا صد هزار حسنه برایش می نويسد و صد هزار گناه از سيئات او را پاکافی کند و او را صد هزار درجه معنوی بالا می برد و با این عمل گویی او صد هزار برده را آزاد کرده و خدای متعال روز قيامت او را با دلی شاد و آرام محشور می کند. 📚کافی، ج ۶، ص ۳۹۱             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
يزيد ادامه مى دهد: "آگاه باشيد كه من به شما پول و ثروت زيادى خواهم داد". مردم با شنيدن وعده هاى يزيد، خوشحال مى شوند و صداى "الله اكبر" در تمام مسجد مى پيچد. يزيد با اين كار، نظر همه مردم را به خود جلب كرد و اكنون همه آنها، حكومت او را دوست دارند. مگر مردم شام جز پول و آرامش چيز ديگرى مى خواستند؟ يزيد، مردم شام را به خوبى مى شناخت; بايد جيبشان پر شود تا بتوان به راحتى بر آنها حكومت كرد. با پول مى توان كارهاى بزرگى انجام داد. حتّى مى توان مردم را دوست دار يك حكومت كرد. يزيد مطمئن مى شود كه مردم شام، او را يارى خواهند كرد. بدين ترتيب، فكرش از مردم اين شهر آسوده شده و فرصتى پيدا مى كند كه به فكر مخالفان خود باشد. به راستى آيا مى شود آنها را هم با پول خريد؟ او خوب مى داند كه مردم عادى را مى تواند با پول بخرد، امّا هرگز نمى تواند امام حسين(ع) را تسليم خود كند. معاويه هم خيلى تلاش كرد تا شايد بتواند امام حسين(ع) را با وليعهدىِ يزيد موافق نمايد، امّا نتوانست. تا زمانى كه معاويه زنده بود، امام حسين(ع) وليعهدىِ يزيد را قبول نكرد و اين براى يزيد، بزرگ ترين خطر است. يزيد خوب مى داند كه امام حسين(ع) اهل سازش با او نيست. اگر امام حسين(ع) در زمان معاويه، دست به اقدامى نزد، به اين دليل بود كه به پيمان نامه صلح برادرش امام حسن(ع)، پايبند بود. در همان پيمان نامه آمده بود كه معاويه، نبايد كسى را به عنوان خليفه بعد از خود معرّفى كند، امّا معاويه چند ماه قبل از مرگ خود، با معرّفى جانشين، اين پيمان نامه را نقض كرد. يزيد مى داند كه امام حسين(ع) هرگز خلافت او را قبول نخواهد كرد، پس براى حل اين مشكل، دستور مى دهد تا اين نامه براى امير مدينه (وليد بن عُتبه) نوشته شود: "از يزيد به امير مدينه : آگاه باش كه پدرم معاويه، از دنيا رفت. او رهبرى مسلمانان را به من سپرده است. وقتى نامه به دست تو رسيد حسين را نزد خود حاضر كن و از او براى خلافت من بيعت بگير و اگر از بيعت خوددارى كرد او را به قتل برسان و سرش را براى من بفرست". يزيد دستور مى دهد قبل از اينكه خبر مرگ معاويه به مدينه برسد، نامه او به دست حاكم مدينه رسيده باشد. او اين چنين برنامه ريزى كرده است تا امام حسين(ع) را غافلگير كند. او مى داند كه اگر خبر فوت معاويه به مدينه برسد، ديگر نخواهد توانست به اين آسانى به امام حسين(ع) دسترسى پيدا كند. آيا اين نامه به موقع به مدينه خواهد رسيد؟ 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
4_5906972206994294737.mp3
7.02M
🔳 🌴رسیده کاروان بر خاک غربت 🌴به خاک ماتم و داغ و مصیبت 🎤 👌بسیار دلنشین             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
[💔] خـــیــمــه ها را کرده ام بر پا، امان از داغدارم میکند ایــنــجا، امــــــــــان از بـوســـه مـیــزد مـــادرم مرا بــا گـریــه و مـضـطـرب میــگـفــت با بـابـا! امـان از رأس من بر نیزه خواهد رفت پـیـش میشود پیدا، امـــــــــــــان از 😔             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ من از مرگ مى ترسيدم، از زمان كودكى ترس از مرگ را به من آموخته بودند، وقتى خبر مرگ دوستى يا آشنايى را مى شنيدم، متأسّف مى شدم، گويا در فرهنگ جامعه، چيزى بدتر از مرگ وجود نداشت، به من ياد داده بودند كه مرگ را براى دشمن بخواهم، و اين گونه بود كه در وجود خود، مرگ را بد مى دانستم. زمانى فرا رسيد كه تحقيق را شروع كردم، مى خواستم با حماسه كربلا بيشتر آشنا شوم، اين گونه بود كه من با قاسم(ع) آشنا شدم، همان نوجوانى كه فرزندِ امام حسن(ع) بود و در كربلا جانش را فداى امام حسين(ع) نمود. من محتاج سخن قاسم(ع) بودم، به راستى قاسم به چه درك و معرفتى رسيده بود كه مرگ را اين قدر زيبا مى ديد و آن را از عسل، شيرين تر مى دانست. من بايد پاسخ اين سؤال را مى يافتم. اينجا بود كه من شاگرد مكتب او گشتم و او نگاه مرا به مرگ، تغيير داد. او روح تشنه مرا سيراب نمود و عشق خودش را به دلم، هديه كرد. اكنون كه راه خود را يافته ام، حقوق مادى اين كتاب را از خود سلب مى كنم تا هر كس بخواهد بتواند آن را چاپ كند و در اختيار ديگران قرار دهد. من اين كتاب را نذر قاسم(ع) كرده ام، زيرا وامدار او هستم. او معناى زندگى را به من آموخت، كاش من او را زودتر اين گونه شناخته بودم! هر روز باهم صفحه ای از این کتاب را با هم ورق میزنیم.... <====♡♡♡♡♡♡♡====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
نگاهى به صورت پدر مى كنى، چگونه باور كنى كه اين آخرين آغوش است؟! اين آخرين بارى است كه پدر را مى بينى، چهره پدر زرد شده است، دشمنان او را مسموم كرده اند، زهرى كه به او خورانده اند، اثر كرده است و ديگر اميدى به بهبودى او نيست. عمّه ات زينب هم اينجاست، او آرام آرام اشك مى ريزد، عمويت حسين(ع)جلو مى آيد تو را از پدر جدا مى كند. لحظاتى مى گذرد، صداى گريه مادر را مى شنوى، اين صدا خبر از حادثه اى دردناك مى دهد. تو ديگر يتيم شده اى! چند سال بيشتر ندارى. پدر، نام تو را "قاسم" نهاده است، روزهاى يتيمى تو آغاز شد، امّا من عمويت حسين(ع) را مى شناسم، او در حقّ تو پدرى مى كند... پدر وصيّت كرده است تا پيكر او را كنار قبر پيامبر دفن كنند، همه دوستان پدر جمع شده اند، عمويت عبّاس هم اينجاست، آنها مى خواهند پيكر پدر را تشييع كنند و به خاك بسپارند. تابوتى را كه پيكر پدر در آن است از خانه بيرون مى آورند تا به سوى مسجد پيامبر ببرند، آنان آرام آرام به سوى مسجد مى روند كه ناگهان عدّه اى تيرانداز تابوت را با تيرها هدف قرار مى دهند. تيرها از هر طرف مى آيد، من مات و مبهوت اين صحنه ام. چه شده است؟ چرا پيكر پدرت را تيرباران مى كنند؟ نگاه تو به اين منظره خيره مانده است، اين دستور عايشه است، او به يارانش گفته است كه نگذارند پدر تو را كنار قبر پيامبر دفن كنند. به راستى چرا عايشه اين تصميم را گرفته است؟ درست است كه او همسر پيامبر است، امّا كينه فرزندان پيامبر را به دل دارد. عمويت عبّاس اين صحنه را مى بيند، او درياى غيرت است، اگر وصيّت پدر تو نبود چه كسى جرأت مى كرد تابوت پدرت را تيرباران كند. لحظه هاى آخر عمر پدر كه فرا رسيد او به عمويت حسين(ع) وصيّت كرد و از او خواست تا مبادا در تشييع جنازه او، خونى ريخته شود. پدر نمى خواست اختلاف ميان دو گروه از مسلمانان زياد شود و كار به شمشير و جنگ بكشد. پيكر پدر را به سوى قبرستان بقيع مى برند و در آنجا دفن مى كنند. <====♡♡♡♡♡♡♡====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🏴🏴🏴🏴🏴
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت محمد (صلے‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: مقام حسین بن علی(ع) در آسمان بالاتر از مقام او در زمین است. ✨             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
السلام علیک یا اباعبدالله...💔💔💔 @nakhoda110
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا آغازی که تو صاحبش نباشی چه امیدیست به پایانش؟ پس با نام تو آغاز می کنم روزم را الهی به امید تو💚 🦋💖🌹🏴🏴🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
سلام آقا صدای پای تو خبر از آمدن باران می دهد ای بهار سبز هستی ماه محرم هم آمده است کی می آیی ای صاحب عزا             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
وَ لَوْ نَزَّلْنا عَلَيْكَ كِتاباً فِي قِرْطاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ «7» و (كافران لجوج كه در پى بهانه جويى‌اند حتى) اگر نوشته‌اى را در كاغذى بر تو نازل مى‌كرديم كه آن را با دست‌هاى خود لمس مى‌كردند، باز هم كافران مى‌گفتند: اين، جز جادويى آشكار نيست. نکته ها گروهى از مشركان مى‌گفتند: ما درصورتى ايمان مى‌آوريم كه نوشته‌اى بر كاغذ، همراه با فرشته‌اى بر ما نازل كنى. ولى دروغ مى‌گفتند و در پى بهانه جويى بودند. «قِرْطاسٍ» چيزى است كه بر روى آن بنويسند، چه كاغذ، چه چوب، يا پوست و سنگ، ولى امروز به كاغذ گفته مى‌شود. پیام ها 1- وقتى پاى لجاجت در كار باشد، هيچ دليلى كارساز نيست، حتّى محسوسات را منكر مى‌شوند. فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ‌ ... إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ‌ 2- نسبت سحر، از رايج‌ترين نسبت‌هايى بود كه مشركان به پيامبر مى‌دادند. «إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 416             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
sajadie.mp3
9.73M
دعای هفتم جهت رفع بیماری منحوس باهم قرائت می کنیم. 🦋💖🌹🏴🏴🏴🏴🏴
✨﷽✨ 🌻‍ چند دقیقه با امام علی علیه السلام🌻‍ -برکت مال به زکات دادن است، -برکت عمر در کار نیک است، -ورود دستهای زیاد در سفره برکت است، -هوشیاری و زیرکی خود را در ترک گناه قرار ده، -فروتنی انسان به کرم اوست، -رخنۀ دین به مرگ علماء است، -جمال انسان به حلم است، -زیبایی سخن به کوتاهی و اختصار است، -همنشین نیک غنیمت است، -نقل حدیث موجب نسبت پیدا کردن با پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است، -عیب علم، خودپسندی است، -شفای قلب به قرآئت قرآن است، -صلاح دین به تقواست، و فسادش به طمع، -روشنی دل از خوردن حلال است، -اطاعت خدا غنیمت است، -افتخار به فضیلت به از فخر به نژاد است، -حرص، قاتل حریص است، -طراوت و خرمی چهره در راستگویی است، 📚‍ کتاب نصایح، مؤلف: حضرت آیت الله مشکینی ‌‌‌‌             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
⚠️ ⚽️ در زمين بازي فوتبال براي جلوگيري از نفوذ توپ به دروازه ها ديواره دفاعي تشکيل مي دهند اگر افرادي که ديواره دفاعي را تشکيل مي دهند هوشيارتر از مهاجمان باشند از نفوذ توپ جلوگيري مي نمايند و اگر مهاجمي که پشت توپ قرار گرفته تاکتيکي تر و هوشيارتر باشد ديواره دفاعي را مي شکافد و توپ را به طرف دروازه هدايت مي نمايد. ما انسانها هم مي توانيم در مقابل گناهان با تقوا، صبر و توکل و عمل صالح ديواره دفاعي تشکيل دهيم ديواره دفاعي که شليک گناه هيچ شيطاني نتواند آن را فرو ريزد. وَالعصرِ* إنَّ الإنسان لفي خسر* إلا الّذين آمنوا وَ عَملوا الصّالحاتِ وَ تواصوا بالحقِّ وَ تواصوا بالصبر. ارکان اين ديواره دفاعي ايمان و حقگرايي و صبرمداري مي باشد.             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
✨﷽✨ ✅حتی فکر گناه هم نکنید! ✍امام صادق علیه السلام می فرمایند: روزی حضرت عیسی (علیه السلام) در جمع حواریون نشسته بودند. حواریون به عیسی علیه السلام عرض کردند: آموزگار راه هدایت! ما را از نصایح و پندهایت بهره مند ساز. عیسی علیه السلام: پیامبر خدا موسی علیه السلام به اصحاب فرمود؛ سوگند دروغ نخورید، ولی من می گویم سوگند خواه دروغ و خواه راست نخورید. آنها عرض کردند: ما را بیشتر موعظه کن. ایشان به حواریون فرمود : برادرم موسی میگفت :‌ زنا نکنید ولی من به شما میگویم : حتی فکر زنا نکنید ؛ زیرا فکر گناه مثل این است که در اتاقی آتش روشن کنند که اگر خانه را هم به آتش نکشد، دیوارها را سیاه میکند. 📚سفینه البحار، ج ۳، ص ۵۰۳             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما / باز نام تو شده زینت هر محفل ما جز غم عشق تو ما را نبود سودایی / عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما . . . .             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸