eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
6.5هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
عقلم به دیوار جمجمه تکیه داده و سیگارش را دود میکند. احساس میکنم هوا لازم دارم. اکسیژن،بین دستهای عمو فراوان است! بیتوجه به موقعیت و زمان و مکان به طرف عمو اوج میگیرم. چادر به پایم میپیچد،نزدیک است زمین بخورم. توجه ی نمیکنم. دستم به گلدان روی میز میخورد. گلدان هزار تکه میشود و هر خردهاش به قلبم فرو میرود. توجهی نمیکنم. میان ساحل امن آغوش گرمش،به گِل مینشینم. چشم هایم سخاوتمند شده اند و هرچه دارند و ندارند،از کیسه ی خلیفه میبخشند. عمو نمیپرسد اما میگویم. میدانم که میداند اما میگویم. :_عمو من اشتباه کردم...عمو گفتی مراقب باش پات نلرزه...اما من دلم لرزید... تازه داشتم میفهمیدم خوشبختی یعنی چی...ولی عمو پرت شدم پایین... از قله ی رویام افتادم...عمو من مردم..من له شدم...از زندگی خسته شدم... مگه قلب بی پناه من چقدر توان داشت؟ عمو نیکی مرد...نیکی مرد... مشت مشت آب به صورت خیس از اشکم میزنم. مژه هایم سنگین شده اند و شوری اشک روی لبهایم نشسته. وضو میگیرم و بیرون میآیم. روی اولین مبل،مینشینم. عمو با یک سینی از آشپزخانه بیرون میآید. لیوان بزرگی به دستم میدهد و کنارم مینشیند. بخار خوش عطری از دهانه ی لیوان به صورتم میخورد. عمو با مهربانی میگوید:گل گاوزبونه..آرومت میکنه. لبخند کم جانی به محبتش میزنم که میان پیچ و تاب ابروان گره خورده ی عمو گم میشود. :_نیکی باید صحبت کنیم. میدانم. باید صحبت کنیم.باید توبیخ شوم. اشتباهی که کرده ام،تاوانهایی بزرگتر از این در پی دارد. مثال زنده به گورشدن احساسم.. بعد از رفتن مسیح،در آغوش عمو گریه کردم و عمو هیچ نگفت. اما حالا وقتش رسیده.. سرم را پایین میاندازم و تکانش میدهم. بلند شدن عمو را حس میکنم. :_الان نه..هروقت حالت بهتر شد به آستین پیراهنش چنگ میاندازم :+من خوبم عمو...باید صحبت کنیم. عمو دوباره مینشیند،این بار روبه رویم. چشمهایم را میبندم. حجم سنگینی که همچنان درون گلویم جاخوش کرده،راه نفسم را بسته. بازدمم را عمیق بیرون میدهم و چشمانم را باز میکنم. :+من اشتباه کردم عمو...بزرگترین اشتباه زندگیم.. پشیمون نیستم...با وجود غلط بودنش،شاید اگه هرکس دیگه ای جای من بود همین کارو میکرد...من همزمان میخواستم چندین نفرو به خوشبختی و آرامش برسونم.. عقلم سرکوفت میزند:به قیمت بیچاره کردن قلبت!حرفم را از سر میگیرم :+پدربزرگ و عمو و بابا و آقاسیاوش... من میخواستم زندگی های دور و برم آروم بشن...خودم هم بتونم چادرمو حفظ کنم. بتونم هم مامان و بابام رو داشته باشم،هم چادرم رو... مطمئن بودم تو اون شرایط بابا عاقم میکرد..بهترین کاری که میکرد این بود که مجبورم کنه سر سفره ی عقد دانیال بشینم...بدترینشم اینکه دیگه اسمم رو هم نیاره... نفسی تازه میکنم و به یاری زبان،لبهایم را مرطوب میکنم. :+شاید اگه زمان به عقب برگرده،بازم این کارو بکنم... هرچند ...هرچند اونی که تو این بازی شکست،مسیح بود.. حس میکنم ضربان قلبم کند شده. به سختی جانکندن ادامه میدهم :+ما بچگی کردیم..هردومون هم تاوانش رو میدیم...وقتی شما بهم گفتین نه،من نباید اصرار میکردم... ولی کردم...اشتباه کردم و حالا این همه دردسر به سرمون اومده... تو این ماجرا،شمام ضربه دیدین..من از علاقه تون به مسیح خبر دارم.. میدونم از دستم ناراحتید...حق دارین منو نبخشید.. حق دارین کمکم نکنین...حق دارین برید و تنهام بذارین... از تصور اینکه عمووحید هم رهایم کند،چهارستون بدنم میلرزد.. :+ولی من مجبور بودم.باید بین بدتر و بدترین یکیشو انتخاب میکردم... 🔷💐🔷💐🔷💐 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
انسان شناسی ۱۱۵.mp3
11.75M
▪️چرا دنیا برای من جذاب نیست، ولی دائماً برای موفقیت‌ها و پرش‌های بلندش برنامه‌ریزی میکنم، - اما حتی با اینکه تلاش می‌کنم، باز هم خیالِ من ناخوداگاه به‌سمت خیالاتِ بلند و عاشقانه‌ی ابدی نمی‌رود؟ - مشکل من کجاست که درِ خیالِ من، برای پروازهای بلند بسته است؟             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
پياده محضِ تسلايِ قلبِ خواهرتان، وظيفه بود بيایيم... ببخش جاماندیم... 😔😭             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
┄┅─✵💝✵─┅┄ خــدایا شروع سـخن نامِ توست وجودم به هر لحظه آرامِ توست دل از نام و یادت بگـیـــرد قـرار خوشم‌چون که باشی مرادر کنار سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖 🔷🦋🌹🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷           @hedye110 🏴🖤🏴
✋🏻💚 السَّلامُ‌عَلَيْكَ‌یا‌بقِیَّةَ اللهُ فی اَرضِه اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهُ فی اَرضِه اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحُجَّةِ الثّانی عشر اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نورُ اللهِ فی ظُلُماتِ الْاَرضِ اَلسّلامُ عَلَیْکَ‌یا مَولایَ یاصاحِبَ‌الزَّمان 🍃ای بهاری ترین آینه هستی یوسف کنعانی من، سلام آقاجانم... بیا و اذان عشق بخوان تا جهان سراسر مسلمان شود بیا و «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ....» را فریاد کن ...✨ 🌼به نیت ظهور مولا جانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌼           @hedye110 🏴🖤🏴
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به امام حسن مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🦋 يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، يَا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الشَّهِيدُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ، اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
:_چرا نیکی؟تو که مسیح رو دوست داری... سرم را بلند میکنم،میخواهم چیزی بگویم که عمو دستش را بالا میآورد :_نه نیکی،نه!انکار نکن... من میشناسمت..تو مسیح رو دوست داری...پس چرا بهش گفتی نه؟ من پیش این مرد،هیچ چیز پنهانی ندارم. زیر و بمم را میشناسد و همین حالا هم مطمئنم که جواب سوالش را میداند. :+آدم باید گاهی برای رسیدن به چیزای مهم،دلش رو قربونی کنه.. من اگه به مسیح میگفتم آره،دیگه نیکی نبودم..میدونم. گفت که با اعتقاداتم کنار میآد،ولی همنشینی آدما رو شبیه میکنه. من میترسم عمو...از ایمانم میترسم.. عمو کمی جلو میآید :_شاید تو روش تأثیر میذاشتی... :+نه..خودتون میگید شاید..شایدم اونی که عوض میشد من بودم! من نمیخوام برگردم به نیکی گذشته عمو... میترسم شیطان از راه محبت مسیح وارد قلبم بشه... میترسم از اینکه یه روزی برسه و من اصلا شبیه امروزم نباشم... عمو میخ نگاهش را به صورتم میدوزد :_پس چرا دلت لرزید؟ چشمانم را بالا میگیرم. ناراحتم ولی سرافکنده نیستم. حد و حدود را شناخته ام و قدمی جلوتر یا عقب تر از خطوط قرمزم نگذاشته ام. بغض،مثل جنینی بیمادر خودش را در آغوش میکشد و گوشه ی حنجره ام بغ میکند. :+من دلم لرزید عمو..ولی پام نلرزید... :_میدونم نیکی منظورم این نبود...میخوام بدونم مسیح چه فرقی با دانیال و امثالش داره؟ باز هم محکم میگویم :+عمو مسیح رو با دانیال مقایسه نکنین... من تو این مدت که مهمون مسیحم،با اینکه شرعا و قانونا اسمم تو شناسنامه اشه،حتی سر سوزن پاشو کج نذاشته.. دست و چشمش،هرز نرفته...مسیح،با همه ی مردایی که دیدم فرق داره.. خیلی فرق داره..ولی بودنم کنارش به صلاح نیست واقعا... بعد از تموم شدن این ماجرا شاید چند روز،چندهفته بهش سخت بگذره؛ولی این سختی واقعا میارزه.. میارزه که چند صباح دیگه،به خاطر اختلاف فکریمون مدام تو سر و کله ی هم بکوبیم و از این محبتی که تو دلمون هست،فقط یه خاطره ی تلخ بمونه... لحن عمو،مرددم میکند :_به چه قیمتی؟؟ چشمهایم را میبندم :+به هر قیمتی..... :_حتی به قیمت تنهاموندن مسیح تا آخرعمر؟؟ دلم میلرزد از تصور ایستادن مسیح کنار زنی دیگر،دست در دست،دلم میلرزد اما ناخودآگاه پوزخند میزنم،شبیه مسیح شده ام! :+هرکسی یه روز ازدواج میکنه..مسیح هم یه مدت بعد،فکر این دو سه ماه که از سرش پرید،دوباره ازدواج میکنه.. صدایش در سرم اکو میشود،همان شب در کافه... وقتی گفتم قبول میکنم همسر صوری اش بشوم. کاش زمان در همان کافه متوقف میشد... "هرکسی یه روز ازدواج میکنه..نگران شناسنامه ات نباش..یه فکری واسه سیاه شدنش میکنم"... کاش کسی هم به سیاه شدن قلبم فکر میکرد.. دست گرم عمو که روی زانویم مینشیند،قلبم گرم میشود.. کمی،احساس راحتی میکنم و با شنیدن جمله اش،حس میکنم از سنگینی کوه روی شانه هایم کم شده. :_من کنارتم نیکی...تا آخرش.. عمو هست.. مثل همیشه،تا آخرش! 🌷🌷🌷🌷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی_آنلاین_ویژه_وفات_حضرت_زینب_استاد_عالی.mp3
2.27M
🏴ویژه حسینی ♨️زینب کبری(س) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای ☝️نفر ارسال کنید.             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
⇦ ابو عامر النهشلی ابوعمرو، مردى شب ‌ زنده دار و نمازگزار، متقى و پرهيزگار بود. ابن نما به نقل از مهران، غلام بنى كاهل، مى گويد: روز عاشورا در كربلا حضور داشتم، مردى را ديدم كه حملات سنگين و سختى مى كرد و به هر گروه از دشمن كه مى رسيد آن‌ها را متفرق و پراكنده مى ساخت، سپس به سوى حسين عليه السلام مى شتافت و ... ●پژوهشکده تحقیقات اسلامی، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا.             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸